صفحه 3 از 12 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 116

موضوع: عمار یاسر : نشانه راه حق

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    دفاع از اسلام، در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله

    اشاره

    «عمّار» که توانسته بود با استفاده از روش «تقیه» از دام مشرکان رهایی یابد، در مراحل بعد، پایداری خود را در ایمان به خدا و پیامبر و دفاع جانانه از اسلام و پاسداری از پایه های دین نشان داد و جای کمترین تردیدی را باقی نگذاشت و اثبات کرد که به راستی: «ایمان سرتاپای او را در بر گرفته و سراسر وجودش از اعتقاد به خداوند لبریز است»(1)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در جنگ بدر
    در نخستین تهدید جدّی، رسمی و گسترده که از سوی مشرکان مکّه متوجّه اسلام و مسلمانان شد، عمّار به عنوان یک رزمنده فعّال و مدافع نیرومند، حضوری چشمگیر داشت.
    در این دفاع نابرابر، مشرکان از امکانات و تجهیزات فراوان جنگی و نیروی انسانی بیشتر و جوانتر برخوردار بودند، تعداد نیروهای دشمن که از مکّه به سوی مدینه حرکت کرده بودند 950 مرد جنگی
    ص: 40
    ________________________________________
    1- - الاستیعاب 2/479؛ شرح نهج البلاغه، 10/104.
    بود که ششصد تن از آنان زره به تن داشتند و صد اسب(1) - و بنا به نقلی چهارصد اسب -(2) نیز در اختیار آنان بود.
    ولی مسلمانان که 313 نفر بودند و تنها دو یا سه اسب و هفتاد شتر داشتند، به طوری که هر دو نفر یا سه نفر تنها می توانستند از یک شتر برای طی مسافت و حمل امکانات مورد نیاز بهره جویند(3).
    در این میان «عمّار» و «عبداللّه بن مسعود»به صورت مشترک یک شتر داشتند.(4) و همین سادگی و بی پیرایگی بود که از نگاه دشمن شگفت آور و تهدید کننده می نمود، چرا که دشمن، صلابت و اعتماد به نفس را در سپاه اسلام مشاهده می کرد.(5)
    اعتماد پیامبر به عمّار بدان پایه بود که وقتی آن گرامی، وی و عبداللّه بن مسعود را برای کسب خبر از موقعیت و توان نیروی مهاجم به سمت جبهه دشمن روانه داشت، آنان در پایان این مأموریت، پیام امیدوار کننده ای را آوردند و اظهار داشتند :
    «روحیه دشمن بسیار ضعیف و سعیشان بر آن است که از هر حرکت و واکنشی که موقعیت آنان را به خطر اندازد، جلوگیری کنند، حتی از شیهه اسبها نیز ممانعت به عمل می آورند و از سوی دیگر شرایط جوّی اردوگاه آنان نیز نامساعد است و آسمان بر آنان به شدّت
    ص: 41
    ________________________________________
    1- - شرح نهج البلاغه 14/103؛ السیره النبویه، ابن هشام 2/321؛ تفسیرالقمی، علی قمی 1/263.
    2- - تفسیر قمی 1/263.
    3- - السیره النبویه 2/264؛ شرح نهج البلاغه، 14/90-88.
    4- - شرح نهج البلاغه، 14/88.
    5- - تاریخ طبری 2/146.
    می بارد».(1)
    عمّار در این جنگ علاوه بر آن که دیدبانی مورد اعتماد و زیرک به شمار می آمد، به نبرد با مهاجمان نیز پرداخت و برخی از سران شرک؛ مانند «عامر حضرمی» و «حارث بن زمعه» و سردار شجاع طایفه «بنی عمرو بن تمیم» را از پا در آورد(2).
    برخی مورّخان علاوه بر موارد یاد شده، هلاکت «ابو قیس بن فاکه»(3) و نیز «علی بن امیه بن خلف»(4) را نتیجه ضربات مؤثّر عمار دانسته اند.
    در این نبرد، یکی از مشرکان به نام «ابوالعاص بن نوفل» به دست «عمّار» به اسارت در آمد. با اختیاری که به عمّار داده شد، «ابوالعاص» را به مشرکان برگردانید و در عوض پسر عموی خود را که اسیر مشرکان بود آزاد ساخت.(5)
    ص: 42
    ________________________________________
    1- - شرح نهج البلاغه، 14/117.
    2- - السیره النبویه، ابن هشام، 2/365.
    3- - همان، 2/269.
    4- - السیره النبویه 2/372 - شرح نهج البلاغه 14/212.
    5- - شرح نهج البلاغه، 14/201.
    محل تصویر
    ص: 43
    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در نبرد احد
    پس از جنگ دفاعی «بدر»، تا آغاز نبرد «احد» غزوه دیگر در سال دوم هجری رخداد که، عمّار در آن غزوه نیز حضور داشت و پیامبر صلی الله علیه و آله را همراه با یکصد و پنجاه نفر از مسلمانان، همراهی کرد. از این غزوه در منابع تاریخی با عنوان «ذی العُشیره» یاد شده است که در نهایت به انعقاد پیمان صلحی با قبیله «بنی مدلج» منتهی گردید.
    پس از این غزوه، مهمترین رخداد تاریخ اسلام، لشکر کشی گسترده مشرکان مکّه به مدینه بود که برای جبران شکست احد و کشتگان فراوان صورت گرفت.
    در این جنگ شرایط دشواری برای مسلمانان پدید آمد و گروه زیادی از مسلمانان در نتیجه شرایط دشوار و تبلیغات روانی دشمن، گرفتار سردرگمی و پراکندگی شدند.
    مسلمانانی که در این جنگ شرکت داشتند، از نظر ایمان و ثبات فکری مرتبه ای والا داشتند.
    در روایتی چنین آمده است که در جنگ «احد» عمّار خود را سپر پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داد و پیشاپیش آن حضرت با مهاجمان می جنگید. جبرئیل امین به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:
    «بَشِّرهُ بالجنّه، حُرِّمَتْ النّارُ علی عَمّار»(1)
    عمار را به بهشت بشارت ده، زیرا آتش بر او حرام شده است.
    ص: 44
    ________________________________________
    1- - المستطرف، محمد ابتیهی 1/166؛ الغدیر، 9/28.
    محل تصویر
    ص: 45
    در جنگ ذات الرُّقاع
    چهار سال از هجرت سپری می شد که به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر رسید، سه طایفه «بنی محارب»، «غطفان» و «بنی ثعلبه» در تدارک نیرو و تجهیزات هستند تا به مسلمانان حمله کنند.
    با دریافت این خبر، پیامبر صلی الله علیه و آله مصمم گردید تا قبل از تجهیز و سازمان یافتن دشمن، به سوی آنها حرکت کند و مانع هجوم شان به مدینه شود. از این رو چهارصد - و به نقلی هفتصد - نفر را برای متلاشی کردن قوای دشمن به سرزمین «نجد» فرستاد.
    این طرح پیشگیری موفقیت آمیز بود و قبائل مهاجم، متلاشی شدند.
    سپاه اسلام به سوی مدینه بازگشت و شب هنگام در میانه راه توقّف کرده، به استراحت پرداختند.
    رسول خدا صلی الله علیه و آله، از یاران خود خواست، کسانی که داوطلب نگهبانی شب هستند، آمادگی خود را اعلام دارند.
    دو نفر گام پیش نهادند، «عمار» از «مهاجران» و «عُبّاد بن بُشر» از انصار.
    البته، این نگهبانی، چندان هم بی خطر و بی تهدید نبود، زیرا شوهر یکی از زنان اسیر شده، سپاه اسلام را تعقیب کرده بود تا در فرصتی مناسب، از مسلمانان انتقام بگیرد.
    نیمه های شب که همه نیروها در خواب بودند و نوبت نگهبانی با «عبّاد بن بُشر» بود، او مشغول نماز شد که مورد اصابت نخستین تیر دشمن قرار گرفت، امّا او نماز را ادامه داد و درد تیر را تحمل کرد،
    ص: 46
    مدّت زیادی نگذشت که دومین تیر و سوّمین تیر به سوی او رها گردید، «عبّاد» نماز را به سرعت تمام کرد و «عمّار»را به یاری طلبید و دشمن را وادار به گریز کرد.(1)
    ص: 47
    ________________________________________
    1- - الکامل فی التاریخ، 2/174؛ کحل البصر، عباس قمی، 236.
    در نبرد با احزاب
    یکی از بزرگترین رویارویی های کافران و مسلمانان در سال پنجم هجری صورت گرفت. در این سال تمام گروهها و قبائل مخالف اسلام، با همه ناهمگونی و ناهمسازی هایی که با یکدیگر داشتند، برای از میان برداشتن اسلام و مسلمانان، با هم همدل وهم پیمان شدند و نیروی انسانی و تجهیزات جنگی بزرگی را فراهم آوردند.
    محرّک اصلی این نبرد، یهودیان وسران قبیله «بنی نضیر» بودند که به سراغ سران قریش رفتند و آنان را برای از میان بردن «حکومت مدینه» و «جامعه مسلمانان» تشویق نمودند.
    مشرکان مکّه که از جنگ با مسلمانان خسته و از پیروزی بر ایشان ناامید بودند، به وعده ها و امیدهای «بنی نضیر» فریفته نمی شدند، تا این که سران بنی نضیر پرده از طرح خائنانه خود برداشتند و گفتند که در شهر مدینه یارانی دارند. زیرا یهودیان «بنی قریظه» که به ظاهر با محمد صلی الله علیه و آله پیمان دفاعی بسته اند، در شرایط حساس، پیمان را نادیده گرفته و از داخل مدینه به همکاری با آنان خواهند پرداخت.(1)
    وقتی مشرکان مکّه از طرح جدّی و کاملاً همه جانبه یهود و تصمیم قاطع آنان با خبر شدند، امیدوار شده، آمادگی خود را برای نبردی دیگر واقدامی نهایی علیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یارانش اعلام نمودند.
    علاوه بر مشرکان قریش، قبیله های غطفان، بنی سلیم و بنی اسد
    ص: 48
    ________________________________________
    1- - المغازی، محمد واقدی، 2/441.
    نیز داوطلب شدند تا در این یورش گسترده علیه مسلمانان شرکت کنند.(1)
    خبر شکل گیری و حرکت احزاب مختلف شرک و کفر، برای نبرد با مسلمانان به مدینه رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان برای دفاع از دین و کیان خود به چاره جویی و به مشورت با اهل تجربه پرداختند.
    پیامبر صلی الله علیه و آله می خواست تا مسلمانان در طریق پیمودن مراتب ایمان و معنویت و ابراز خلوص خویش، همکاری و هم فکری را با بهره گیری از دانش و توان جمعی تجربه کنند. از این رو موضوع چگونگی دفاع در برابر احزاب را به مشورت گذاشت.
    هر یک از مسلمانان براساس تجربه ها و شنیده های رزم و رزم آوری و شیوه دفاع در داخل و خارج شهر، نظریاتی را ابراز داشتند. از آن میان پیشنهاد سلمان پذیرفته شد و مسلمانان مصمّم شدند تا با حفر خندقی طولانی در اطراف مدینه، جلوی نفوذ دشمن را سدّ کنند و از داخل شهر به دفاع بپردازند.(2)
    هر چهل ذراع به ده نفر واگذار گردید و پیامبر، خود اولین کلنگ را برای حفر خندق بر زمین زد.(3)
    عزم و تلاش بی امان مسلمانان در حفر خندقی به طول 12000 ذراع (نزدیک به پنج و نیم کیلومتر) و عرض پنج متر، با ابزار و با امکاناتی بسیار ابتدایی، نشان دهنده عمق ایمان آنان بود و «عمّار» در
    ص: 49
    ________________________________________
    1- - همان 2/443.
    2- - تاریخ طبری، 2/224.
    3- - المغازی، 2/445.
    میان مؤمنان، یکی از پرتلاش ترین آنها بود.
    عمّار همچنان در کار حفر خندق و انجام وظیفه سر از پا نمی شناخت. پیامبر صلی الله علیه و آله که از قسمتهای مختلف خندق بازرسی می کرد و پیشرفت کار را زیر نظر داشت و به مسلمانان خسته نباشید می گفت، عمّار را در آن حال با سر و صورت و لباس پرخاک مشاهده کرد. به او نزدیک شد و با دست خود، خاکها را از لباس او زدود.
    این رفتار، به طور طبیعی تأثیری بسیار عاطفی بر روح عمّار گذاشت و خستگی را از یاد او برد، امّا پیامبر در چنین شرایطی، تنها تلاش عمّار و لباسهای خاک آلوده او را نمی دید و تنها به این خاطر او را مورد لطف و محبت قرار نمی داد، بلکه در سیمای عمّار ، پایمردی و صلابت ایمان را می دید و این که سرانجام چگونه در راه ایمان وعقیده خویش به شهادت خواهد رسید. از این رو در همان لحظاتی که خاک لباسهای عمّار را می زدود جملات عجیبی با او در میان گذاشت که خود جلوه دیگری از جلوه های نبوّت پیامبر و تأییدی دیگر بر ایمان راستین عمّار بود.
    پیامبر به عمّار فرمود: بؤس ابن سمیّه! تقتله فئه باغیه(1)
    وای بر فرزند سمیّه، که گروهی ستمکار او را خواهند کشت!
    ص: 50
    ________________________________________
    1- - السیره النبویه، ابن کثیر، 2/307.
    ص: 51
    محل تصویر
    ص: 52
    در فتح مکّه
    حضور توانمند مسلمانان در مدینه و پایمردی آنان در برابر هجومهای پی در پی مشرکان، گسترش روزافزون اسلام و گرایش گروهها و قبایل مختلف را به توحید و یکتاپرستی، یکی پس از دیگری، برای مسلمانان پدید آورد تا آن جا که در دهم ماه رمضان سال هشتم هجری، فتح مکّه در دستور کار مسلمانان قرار گرفت. آنان به همین منظور از مدینه خارج شدند و زمانی که در «مرالظهران» فرود آمدند شمارشان به ده هزار نفر رسیده بود.(1)
    مسلمانان ده روز پس از حرکت از مدینه، دژ محکم شرک را فتح کردند و مکّه را برای همیشه پایگاه توحید قرار دادند چنان که ابراهیم علیه السلام چنان کرده بود.(2)و در همان روز علی علیه السلام پا بر شانه های
    رسول خدا صلی الله علیه و آله نهاد و بتها را سرنگون ساخت.(3)
    فتح مکّه در حقیقت بازگشت مهاجران به خانه و کاشانه خود بود زیرا آنان سالهای سال ناگزیر شده بودند در غربت و تهیدستی و به دور از شهر و خانه خود زندگی کنند.
    بازگشت مقتدرانه به مکّه، برای عمّار، معنایی فراتر از این نیز داشت، زیرا او به سرزمینی باز می گشت که پدر و مادرش در آن جا به دست زورمداران قریش به شهادت رسیده بودند. دیدن دوباره
    ص: 53
    ________________________________________
    1- - الطبقات الکبری، 2/135؛ تاریخ طبری، 2/328.
    2- - تاریخ طبری، 2/343.
    3- - بحارالانوار، 100/384.
    جایگاه شکنجه آن دو، برای «عمّار» دشوار بود، ولی آنچه او را تسلّی می داد، مشاهده ذلّت و خواری سران شرک بود که شکوه و قدرت دیرینه را از دست داده و از کرده های گذشته خویش شرمسار و سرافکنده بودند. آنان هر لحظه منتظر آتش خشم و انتقام جوئی مسلمانان بودند، ولی ناباورانه رحمت و لطف پیامبر صلی الله علیه و آله و گذشت مسلمانان را به چشم خود دیدند. بوی مهربانی پیامبر در کوچه های مکّه پیچید و صدای دعوت و دوستی به جانها رسید. گردنکشان اسیر شده قریش هم آزاد شدند.
    فقط پنج یا هشت نفر از مشرکان شرور و کینه توز در زیر لوای رحمت اسلامی جای نگرفتند. سنگینی جرم این چند نفر چندان بود که پیامبر آنان را از حکم عمومی بخشایش، استثنا کرد و از مسلمانان خواست تا هر جا آنان را یافتند، کیفر کنند.
    «عبداللّه بن خطل» یکی از آن چند نفر بود که به دست عمّار از پای درآمد.(1) وی نخست اظهار مسلمانی کرده بود. پس از آن، پیامبر او را به همراه یکی دیگر از مسلمانان برای جمع آوری زکات فرستاد. «ابن خطل» پس از گردآوری زکاتها، رفیقش را کشت و اموال را تصاحب کرد و به مکّه گریخت. سپس از اسلام بیزاری جست و به روش مشرکان اعلام وفاداری کرد. و اشعاری در مذمّت رسول خدا سرود تا دو کنیز آوازه خوانش در مجالس شراب خواری، آن اشعار را برای دیگران بخوانند.(2)
    ص: 54
    ________________________________________
    1- - الکامل فی التاریخ، 2/248؛ شرح نهج البلاغه، 18/14.
    2- - شرح نهج البلاغه، 18/14.
    حرکتهای موزیانه و کینه توزانه ابن خطل علیه پیامبر صلی الله علیه و آله چیز تازه ای نبود و بسیاری از دیگر مشرکان نیز چون او با پیامبر رفتاری ناپسند داشتند. از آنچه حساب «ابن خطل» را از سایر مشرکان جدا می ساخت، خیانت بی شرمانه او به مسلمانان و کشتن ناجوانمردانه رفیق و همراه خود بود.
    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در جنگ ذات الرُّقاع
    چهار سال از هجرت سپری می شد که به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر رسید، سه طایفه «بنی محارب»، «غطفان» و «بنی ثعلبه» در تدارک نیرو و تجهیزات هستند تا به مسلمانان حمله کنند.
    با دریافت این خبر، پیامبر صلی الله علیه و آله مصمم گردید تا قبل از تجهیز و سازمان یافتن دشمن، به سوی آنها حرکت کند و مانع هجوم شان به مدینه شود. از این رو چهارصد - و به نقلی هفتصد - نفر را برای متلاشی کردن قوای دشمن به سرزمین «نجد» فرستاد.
    این طرح پیشگیری موفقیت آمیز بود و قبائل مهاجم، متلاشی شدند.
    سپاه اسلام به سوی مدینه بازگشت و شب هنگام در میانه راه توقّف کرده، به استراحت پرداختند.
    رسول خدا صلی الله علیه و آله، از یاران خود خواست، کسانی که داوطلب نگهبانی شب هستند، آمادگی خود را اعلام دارند.
    دو نفر گام پیش نهادند، «عمار» از «مهاجران» و «عُبّاد بن بُشر» از انصار.
    البته، این نگهبانی، چندان هم بی خطر و بی تهدید نبود، زیرا شوهر یکی از زنان اسیر شده، سپاه اسلام را تعقیب کرده بود تا در فرصتی مناسب، از مسلمانان انتقام بگیرد.
    نیمه های شب که همه نیروها در خواب بودند و نوبت نگهبانی با «عبّاد بن بُشر» بود، او مشغول نماز شد که مورد اصابت نخستین تیر دشمن قرار گرفت، امّا او نماز را ادامه داد و درد تیر را تحمل کرد،
    ص: 46
    مدّت زیادی نگذشت که دومین تیر و سوّمین تیر به سوی او رها گردید، «عبّاد» نماز را به سرعت تمام کرد و «عمّار»را به یاری طلبید و دشمن را وادار به گریز کرد.(1)
    ص: 47
    ________________________________________
    1- - الکامل فی التاریخ، 2/174؛ کحل البصر، عباس قمی، 236.
    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در نبرد با احزاب
    یکی از بزرگترین رویارویی های کافران و مسلمانان در سال پنجم هجری صورت گرفت. در این سال تمام گروهها و قبائل مخالف اسلام، با همه ناهمگونی و ناهمسازی هایی که با یکدیگر داشتند، برای از میان برداشتن اسلام و مسلمانان، با هم همدل وهم پیمان شدند و نیروی انسانی و تجهیزات جنگی بزرگی را فراهم آوردند.
    محرّک اصلی این نبرد، یهودیان وسران قبیله «بنی نضیر» بودند که به سراغ سران قریش رفتند و آنان را برای از میان بردن «حکومت مدینه» و «جامعه مسلمانان» تشویق نمودند.
    مشرکان مکّه که از جنگ با مسلمانان خسته و از پیروزی بر ایشان ناامید بودند، به وعده ها و امیدهای «بنی نضیر» فریفته نمی شدند، تا این که سران بنی نضیر پرده از طرح خائنانه خود برداشتند و گفتند که در شهر مدینه یارانی دارند. زیرا یهودیان «بنی قریظه» که به ظاهر با محمد صلی الله علیه و آله پیمان دفاعی بسته اند، در شرایط حساس، پیمان را نادیده گرفته و از داخل مدینه به همکاری با آنان خواهند پرداخت.(1)
    وقتی مشرکان مکّه از طرح جدّی و کاملاً همه جانبه یهود و تصمیم قاطع آنان با خبر شدند، امیدوار شده، آمادگی خود را برای نبردی دیگر واقدامی نهایی علیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یارانش اعلام نمودند.
    علاوه بر مشرکان قریش، قبیله های غطفان، بنی سلیم و بنی اسد
    ص: 48
    ________________________________________
    1- - المغازی، محمد واقدی، 2/441.
    نیز داوطلب شدند تا در این یورش گسترده علیه مسلمانان شرکت کنند.(1)
    خبر شکل گیری و حرکت احزاب مختلف شرک و کفر، برای نبرد با مسلمانان به مدینه رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان برای دفاع از دین و کیان خود به چاره جویی و به مشورت با اهل تجربه پرداختند.
    پیامبر صلی الله علیه و آله می خواست تا مسلمانان در طریق پیمودن مراتب ایمان و معنویت و ابراز خلوص خویش، همکاری و هم فکری را با بهره گیری از دانش و توان جمعی تجربه کنند. از این رو موضوع چگونگی دفاع در برابر احزاب را به مشورت گذاشت.
    هر یک از مسلمانان براساس تجربه ها و شنیده های رزم و رزم آوری و شیوه دفاع در داخل و خارج شهر، نظریاتی را ابراز داشتند. از آن میان پیشنهاد سلمان پذیرفته شد و مسلمانان مصمّم شدند تا با حفر خندقی طولانی در اطراف مدینه، جلوی نفوذ دشمن را سدّ کنند و از داخل شهر به دفاع بپردازند.(2)
    هر چهل ذراع به ده نفر واگذار گردید و پیامبر، خود اولین کلنگ را برای حفر خندق بر زمین زد.(3)
    عزم و تلاش بی امان مسلمانان در حفر خندقی به طول 12000 ذراع (نزدیک به پنج و نیم کیلومتر) و عرض پنج متر، با ابزار و با امکاناتی بسیار ابتدایی، نشان دهنده عمق ایمان آنان بود و «عمّار» در
    ص: 49
    ________________________________________
    1- - همان 2/443.
    2- - تاریخ طبری، 2/224.
    3- - المغازی، 2/445.
    میان مؤمنان، یکی از پرتلاش ترین آنها بود.
    عمّار همچنان در کار حفر خندق و انجام وظیفه سر از پا نمی شناخت. پیامبر صلی الله علیه و آله که از قسمتهای مختلف خندق بازرسی می کرد و پیشرفت کار را زیر نظر داشت و به مسلمانان خسته نباشید می گفت، عمّار را در آن حال با سر و صورت و لباس پرخاک مشاهده کرد. به او نزدیک شد و با دست خود، خاکها را از لباس او زدود.
    این رفتار، به طور طبیعی تأثیری بسیار عاطفی بر روح عمّار گذاشت و خستگی را از یاد او برد، امّا پیامبر در چنین شرایطی، تنها تلاش عمّار و لباسهای خاک آلوده او را نمی دید و تنها به این خاطر او را مورد لطف و محبت قرار نمی داد، بلکه در سیمای عمّار ، پایمردی و صلابت ایمان را می دید و این که سرانجام چگونه در راه ایمان وعقیده خویش به شهادت خواهد رسید. از این رو در همان لحظاتی که خاک لباسهای عمّار را می زدود جملات عجیبی با او در میان گذاشت که خود جلوه دیگری از جلوه های نبوّت پیامبر و تأییدی دیگر بر ایمان راستین عمّار بود.
    پیامبر به عمّار فرمود: بؤس ابن سمیّه! تقتله فئه باغیه(1)
    وای بر فرزند سمیّه، که گروهی ستمکار او را خواهند کشت!
    ص: 50
    ________________________________________
    1- - السیره النبویه، ابن کثیر، 2/307.
    ص: 51

    ص: 52
    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در فتح مکّه
    حضور توانمند مسلمانان در مدینه و پایمردی آنان در برابر هجومهای پی در پی مشرکان، گسترش روزافزون اسلام و گرایش گروهها و قبایل مختلف را به توحید و یکتاپرستی، یکی پس از دیگری، برای مسلمانان پدید آورد تا آن جا که در دهم ماه رمضان سال هشتم هجری، فتح مکّه در دستور کار مسلمانان قرار گرفت. آنان به همین منظور از مدینه خارج شدند و زمانی که در «مرالظهران» فرود آمدند شمارشان به ده هزار نفر رسیده بود.(1)
    مسلمانان ده روز پس از حرکت از مدینه، دژ محکم شرک را فتح کردند و مکّه را برای همیشه پایگاه توحید قرار دادند چنان که ابراهیم علیه السلام چنان کرده بود.(2)و در همان روز علی علیه السلام پا بر شانه های
    رسول خدا صلی الله علیه و آله نهاد و بتها را سرنگون ساخت.(3)
    فتح مکّه در حقیقت بازگشت مهاجران به خانه و کاشانه خود بود زیرا آنان سالهای سال ناگزیر شده بودند در غربت و تهیدستی و به دور از شهر و خانه خود زندگی کنند.
    بازگشت مقتدرانه به مکّه، برای عمّار، معنایی فراتر از این نیز داشت، زیرا او به سرزمینی باز می گشت که پدر و مادرش در آن جا به دست زورمداران قریش به شهادت رسیده بودند. دیدن دوباره
    ص: 53
    ________________________________________
    1- - الطبقات الکبری، 2/135؛ تاریخ طبری، 2/328.
    2- - تاریخ طبری، 2/343.
    3- - بحارالانوار، 100/384.
    جایگاه شکنجه آن دو، برای «عمّار» دشوار بود، ولی آنچه او را تسلّی می داد، مشاهده ذلّت و خواری سران شرک بود که شکوه و قدرت دیرینه را از دست داده و از کرده های گذشته خویش شرمسار و سرافکنده بودند. آنان هر لحظه منتظر آتش خشم و انتقام جوئی مسلمانان بودند، ولی ناباورانه رحمت و لطف پیامبر صلی الله علیه و آله و گذشت مسلمانان را به چشم خود دیدند. بوی مهربانی پیامبر در کوچه های مکّه پیچید و صدای دعوت و دوستی به جانها رسید. گردنکشان اسیر شده قریش هم آزاد شدند.
    فقط پنج یا هشت نفر از مشرکان شرور و کینه توز در زیر لوای رحمت اسلامی جای نگرفتند. سنگینی جرم این چند نفر چندان بود که پیامبر آنان را از حکم عمومی بخشایش، استثنا کرد و از مسلمانان خواست تا هر جا آنان را یافتند، کیفر کنند.
    «عبداللّه بن خطل» یکی از آن چند نفر بود که به دست عمّار از پای درآمد.(1) وی نخست اظهار مسلمانی کرده بود. پس از آن، پیامبر او را به همراه یکی دیگر از مسلمانان برای جمع آوری زکات فرستاد. «ابن خطل» پس از گردآوری زکاتها، رفیقش را کشت و اموال را تصاحب کرد و به مکّه گریخت. سپس از اسلام بیزاری جست و به روش مشرکان اعلام وفاداری کرد. و اشعاری در مذمّت رسول خدا سرود تا دو کنیز آوازه خوانش در مجالس شراب خواری، آن اشعار را برای دیگران بخوانند.(2)
    ص: 54
    ________________________________________
    1- - الکامل فی التاریخ، 2/248؛ شرح نهج البلاغه، 18/14.
    2- - شرح نهج البلاغه، 18/14.
    حرکتهای موزیانه و کینه توزانه ابن خطل علیه پیامبر صلی الله علیه و آله چیز تازه ای نبود و بسیاری از دیگر مشرکان نیز چون او با پیامبر رفتاری ناپسند داشتند. از آنچه حساب «ابن خطل» را از سایر مشرکان جدا می ساخت، خیانت بی شرمانه او به مسلمانان و کشتن ناجوانمردانه رفیق و همراه خود بود.
    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در تبوک
    غزوه تبوک، آخرین رویارویی مسلمانان با مهاجمانی بو دکه در زمان حیات رسول خدا، کیان اسلام و مسلمانان را هدف قرار داده و کمر به نابودی اسلام بسته بودند.
    نهمین سال هجرت پیامبر فرا رسیده بود، گردنکشان بر جای خود نشانده شده، تهاجمهای داخلی علیه مسلمانان کمتر شده بود، امّا در این میان خبر حرکت سپاه روم به قلمرو مسلمانان و سرزمین هایی که، جزو متصرّفات اسلامی شناخته می شد، منتشر گردید.
    این تهاجم، با همه موارد پیشین تفاوت داشت، زیرا مهاجمان رومی، به تجهیزات و نیروی رزمی گسترده متّکی بودند و همین ویژگی باعث می شد تا منافقان امید تازه ای پیدا کنند و به شایعه پراکنی و تضعیف روحیه مسلمانان بپردازند.
    با رواج شایعه ها، پیامبر اکرم، عمّار را فراخواند و به او مأموریت داد تا با شایعه پردازان برخورد کند و آنان را از تضعیف روحیه مسلمانان باز دارد. عمّار چنین کرد و در مأموریت خود موفق شد بهطوری که برخی از شایعه پردازان، به حضور پیامبر رسیدند و طلب
    ص: 55
    بخشایش کردند.(1)
    غزوه تبوک، هرچند به رویارویی سپاه اسلام با لشکر روم منتهی نشد، امّا این بخش از تاریخ نشان می دهد که «عمّار» آن مؤمن رهیده از شکنجه مشرکان، چنان در ایمان خود به اسلام و پیامبر صادق بود که تا آخرین حرکتهای دفاعی پیامبر صلی الله علیه و آله یار و همراه آن حضرت بود.
    ص: 56
    ________________________________________
    1- - السیره النبویه، ابن هشام، 4/168.
    امضاء


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فعالیتهای اجتماعی - دینی
    اشاره
    عمّار، در زندگی خود نشان داد که تنها یک رزمنده نیست، بلکه او علاوه بر حضور در میدانهای رزم و دفاع، عنصری سازنده و فعّال است.
    طرح بنای مسجد قبا
    زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله از مکّه به مدینه هجرت کرد، پس از عبور از مناطق دشوار، در روز دوشنبه 12 ربیع الاوّل به محلّه «قُبا» رسید که فاصله چندانی با مدینه نداشت.(1)
    پیامبر صلی الله علیه و آله برای ورود به شهر مدینه تعجیل نکرد و مصمّم بود تا مدّتی را در «قبا» توقّف کند.
    استقبال مردم مدینه از پیامبر صلی الله علیه و آله پرشور بود، به طوری که حتی «کلثوم بن الهدم» بزرگ قبیله آن دیار، رسول خدا را به خانه خود دعوت کرد.(2)
    ص: 57
    ________________________________________
    1- - «قبا» در دو میلی مدینه قرار داشته است؛ معجم البلدان، یاقوت حموی، 4/304.
    2- - السیره النبویه، ابن هشام، 2/138.
    شرایط مسلمانان در مدینه، با شرایطی که در مکّه داشتند، تفاوت بسیار داشت. سایه سنگین جاسوسان و مراقبان قریش، در این جا احساس نمی شد. مسلمانان راحت تر و آسوده تر بودند و غیر مسلمانان نیز در فضایی آرامتر می توانستند به سخنان پیامبر صلی الله علیه و آلهگوش فرا دهند.
    فضا و شرایط جدید، نشستهای بزرگتری را فراهم می آورد و مراسم نماز با افراد بیشتری برگزار می شد، بنابراین مسلمانان برای نیایش و نشستهای علمی و معرفتی و استفاده از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آلهبه مکانی وسیع تر و اختصاصی نیاز داشتند.
    عمار، طرح ساختن بنایی را برای این منظور پیشنهاد کرد(1) و مسلمانان با مشورت و هدایت پیامبر صلی الله علیه و آله به فراهم آوردن مصالح اولیه مسجد پرداختند.
    از منابع تاریخی چنین استفاده می شود که عمّار هم در ارائه طرح و هم اجرای ساخت این بنا که به عنوان اولین مسجد شناخته شد و «مسجد قُبا» نام گرفت، نقشی ویژه و ممتاز داشته است.
    نخستین سنگ بنای این مسجد را، رسول خدا بنیان نهاد و عمّار با یاری دیگر مسلمانان ساخت آن را به پایان رساندند.(2)
    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در بنای مسجد مدینه
    تجربه بنای مسجد قُبا و آثار و نتایج خوش آن سبب شد تا پیامبر
    ص: 58
    ________________________________________
    1- - اسدالغابه، 4/133؛ المستدرک، 3/434.
    2- - همان؛ وفاء الوفاء، علی سمهودی، 1/250؛ الصحیح من سیره النبی الاعظم، جعفر مرتضی عاملی، 2/330.
    در همان روزهای نخست ورود به مدینه، جایی را برای گرد هم آیی و انجام مراسم دینی و عبادی مسلمانان اختصاص دهد. پس قطعه زمینی را که شتر پیامبر در آغاز ورود به مدینه، آن جا درنگ کرده بود، به ده دینار خریداری کرد و با همّت همه مسلمانان، مسجد مدینه بنا گردید. در ساخت این مسجد، حتّی شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، تلاش می کرد
    و سنگها را از اطراف برای چیدن دیوارها، حمل می نمود. فردی از مسلمانان به نام «اسید بن حضیر» به پیامبر صلی الله علیه و آله، عرض کرد: اجازه
    بدهید، ما سنگها را بیاوریم و شما زحمت نکشید! پیامبر فرمود: اگر می خواهید در ساختن مسجد سهیم باشید، بروید و سنگ دیگری بیاورید.(1)
    حضور پیامبر در ساختن مسجد، باعث تشویق و دلگرمی سایر مسلمانان شد، به طوری که یکی از مسلمانان چنین سرود:لئن قعدنا والنبی یعمل
    فذاک منّاالعمل المضلّل(2)«اگر ما بنشینیم و پیامبر کار و تلاش کند. آن گاه رفتار ما، رفتاری گمراهانه خواهد بود.»
    بدیهی است که همه مسلمانان در این گونه کارها تلاش یکسان نداشتند، برخی مانند عمّار بیش از حد کار می کردند و سنگها را دوچندان که دیگران حمل می کردند، بر می داشتند(3) و برخی به
    ص: 59
    ________________________________________
    1- - اعلام الوری، طبرسی، 1/159؛ بحارالانوار، 19/112؛ موسوعه التاریخ الاسلام، محمد هادی یوسفی، 2/24.
    2- - السیره النبویه، ابن هشام، 2/141؛ السیره النبویه، ابن کثیر، 2/302.
    3- - وقعه صفین، نصر منقری /324.
    دلایل مختلف باید و شاید تن به کار نمی دادند.
    در منابع تاریخی آمده است عثمان بن عفّان که بعدها سومین خلیفه مسلمانان شناخته شد، از جمله کسانی بود که برای شرکت در چنین کارهایی، علاقه ای از خود نشان نمی داد؛ زیرا خوش نداشت که لباسش به گرد و غبار آلوده شود. کناره گیری و پرهیز عثمان از کارهای دشوار ساختمانی، باعث شد تا عمّار این اشعار را که از علی علیه السلام شنیده بود، با صدای بلند بخواند:
    لا یستوی من یعمر المساجد
    یدأب فیها قائما و قاعدا
    و من یری عن الغبار حائدا
    یعنی؛ آنان که به ساختن مساجد می پردازند و به طور مداوم - ایستاده و نشسته - به کار و تلاش می پردازند با کسانی که از گرد و غبار پرهیز دارند، برابر نیستند!
    عثمان با شنیدن این اشعار، ناراحت شد و عمّار را مورد ملامت و تهدید قرار داد که البته پیامبر به دفاع از عمّار پرداخت و او را مورد لطف قرار داد.(1)
    لطف و عنایت پیامبر صلی الله علیه و آله به عمّار به دلیل صداقت و بی ریایی او بود، وقتی او دو برابر دیگران، سنگها را در بغل می گرفت و به سمت بنای مسجد می آورد، پیامبر به او فرمود: ای ابا الیقظان بر خودت سخت مگیر!
    عمّار گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله دوست دارم در ساختن این مسجد
    ص: 60
    ________________________________________
    1- - السیره النبویه، ابن هشام، 2/143؛ السیره النبویه، ابن کثیر 2/307؛ بحارالانوار، 28/281.
    نقش بیشتری داشته باشم!
    پیامبر صلی الله علیه و آله از سر محبت، دستی به شانه عمّار زد و فرمود «انّک من اهل الجنه» تو بهشتی هستی و کشندگان تو ستمکارند.(1)
    امضاء


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,245
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,262
    مورد تشکر
    14,402 در 4,696
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در تبلیغ و پیام رسانی
    با پیشرفت برنامه ها و اهداف پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گروههای بیشتری
    به اسلام گرایش یافتند و رسول خدا نیز کار تبلیغ دین را به سایر مناطق گسترش داد و از نیروهای کاردان و کارآمد در رساندن پیام خود به پادشاهان و سران قبایل بزرگ و شخصیتهای دینی بهره جست.
    عمّار از جمله کسانی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله او را برای این مهمّ برگزید. از جمله پیام خود را به او سپرد(2) تا به «حارثه بن علقمه» اسقف(3) مسیحیان نجران، برساند.
    نجران منطقه وسیعی بود که شامل هفتاد دهکده می شد و در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار داشت.(4)
    اهمیّت و گستردگی این منطقه، سبب شد تا پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را به
    اسلام دعوت نماید.
    به دنبال این دعوت، بزرگان و روحانیان مسیحی نجران به مدینه آمدند تا از نزدیک با رسول خدا صلی الله علیه و آله مذاکره کنند. آنان پس از یک
    ص: 61
    ________________________________________
    1- - اعیان الشیعه، 8/373؛ معجم البلدان، 4/303؛ السیره الحلبیه، علی حلبی، 2/54.
    2- - تاریخ یعقوبی، 2/78؛ بحارالانوار، 20/383.
    3- - اسقف، معرّب کلمه یونانی «اپسکوپ» به معنای نگهبان و ناظر است و منصبی است روحانی و عامی در میان مسیحیان که کار پاسداری از مسیحیّت را برعهده دارد.
    4- - معجم البلدان، 5/266.
    نشست، موضع روشنی ابراز نکردند، به این دلیل پیامبر به آنها پیشنهاد مباهله(1) کرد. آنان ابتدا پذیرفتند، ولی سرانجام از مباهله شانه خالی کردند و تنها حاضر شدند که در قلمرو حاکمیّت اسلامی مالیات خود را پرداخت کنند.(2)
    حضرت رسول صلی الله علیه و آله عمّار را جز این مورد به مأموریتهای تبلیغی دیگری از جمله به سوی قبیله قیس فرستاد. آنان تازه مسلمان شده بودند و نیاز به راهنمایی دینی داشتند.(3)
    امضاء


صفحه 3 از 12 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi