يعني قبل از اينکه به رفتار اين دو گروه بنگري، بايد عقيده آنها را بسنجي وملاک ومعيار اصلي، اعتقاد درست بوده، در مرحله بعد، عمل قرار دارد. آنگاه امام عليه السلام، در توضيح مطلب فوق، به آيه شريفه استناد نموده، فرمودند: خدا سرپرست افراد با ايمان بوده، آنها را از تاريکيها به سوي نور هدايت مي کند. يعني آنان را از تاريکي گناهان به سوي نور توبه ومغفرت رهنمايي مي کند زيرا آنان پيرو ولايت پيشوايان عادلي هستند که خدا آنان را منصوب فرموده است. سپس سخن را به قسمت ديگر آيه معطوف داشته، اينگونه دنبال کردند: وکساني که کافرند تحت سرپرستي طغيانگر هستند که اين رهبران طاغوتي انان را از نور به سوي تاريکي ها بيرون مي برند. زيرا آنان، بر نور اسلام بودند، ولي هنگامي که از ولايت پيشوايان ظالمي که از جانب خداي بزرگ نبودند پيروي نمودند، با اين اعتقاد، از نور اسلام به سوي تاريکي کفر بيرون رفتند، پس خداوند، آتش جهنم را همراه با کفار بر آنان واجب ساخت، پس آنان اصحاب آتشند که در آن جاودانه خواهند بود.(42) پس اگر ما طالب حيات واقعي وهدايت الهي هستيم، در زمان حاضر، راهي جز توسل به ذيل ولايت امام زمان عليه السلام ومعرفت آن حضرت وپيوند قلبي با آن حضرت ندارد. زيرا قرآن دستور مي دهد: (فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ). پس بخدا وپيامبرش وبه نوري که نازل کرديم ايمان آوريد که خدا به آنچه شما انجام مي دهيد، آگاه است.(43) امام باقر عليه السلام در ذيل آيه فوق، منظور از عبارت نوري که نازل کرديم، را نور ائمه عليهم السلام در همه اعصار دانسته اند.(44) پس آن نور الهي که مردم اين زمان مامور به ايمان به او هستند ودر پي اعتقاد به او، هدايت يافته وزنده خواهند شد، امام زمان حضرت مهدي عليه السلام مي باشد.
پاورقى:
(1)بحار 27: 129/ ح 19، در زيارت عاشورا نيز ما با ولايت سيد الشهداء وبرائت از دشمنان آن حضرت به نزد خدا واهل بيت عليهم السلام تقرب جسته مي گوييم: (يا أبا عبد الله إنّي أتقرَّب إلى الله و... بموالاتک وبالبرائة ممَّن أسس أساس ذلک).
(2)سوره طه: 115.
(3)بصائر الدرجات: 70/ ح 2؛ کافي 2: 8/ ح 1.
(4)بصائر الدرجات: 68.
(5)سوره غافر: 7.
(6)بحار 68: 78/ ح 139.
(7)محاسن: 165/ ح 121.
(8)امالي شيخ طوسي 1: 288؛ صحيح مسلم 1: باب من لقي الله تعالى بالإيمان.
(9)روايات اين باب بسيار فراوان است، بعنوان نمونه مرحوم علامه مجلسي در کتاب ارجمند بحار الانوار جلد 68/ باب 18 باب الصفح عن الشيعه، 97 روايت در اين زمينه نقل نموده است.
(10)عيون اخبار الرضا عليه السلام 2: 136.
(11)تهذيب التهذيب/ ابن حجر 11: 439.
(12)اين مطلب در روايات سني وشيعه آمده است، بعنوان نمونه: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند: (عنوان صحيفة المؤمن حبّ علي بن أبي طالب). تاريخ بغداد/ خطيب بغدادي 4: 410.
(13)مضمون حديثي از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در کتب اهل سنت وشيعه بعنوان مثال: المناقب ابن مغازلي شافعي: 242/ ح 289.
(14)فضائل الشيعه/ شيخ صدوق: 5.
(15)سوره صافات: 24.
(16)تفسير روح البيان 23: 74.
(17)محاسن: 149 و639؛ بحار 68: 119/ ح 48.
(18)تيسير الوصول/ ابن ربيع 3: 168.
(19)سوره الرحمن: 39.
(20)ناگفته نماند نجات پيروان اهل بيت از عذاب الهي، به معناي انکار مواعيد الهي در عذاب گناهکاران نيست، بلکه پس از اينکه گناه شيعه را به بلاياي دنيا يا سختي مرگ وعذاب قبر وديگر عرصات عالم آخرت پاک کردند، به شفاعت اهل بيت نجات مي يابد رجوع کنيد به فصل 14 همين نوشتار.
(21)بحار 68: 144/ ح 91.
(22)کافي 1: 426/ ح 74.
(23)سوره احقاف: 31.
(24)سوره توبه: 80 .
(25)سوره طه: 82 .
(26)تفسير قمي: 420؛ وسائل الشيعه 1: 96/ ح 19.
(27)خصال 2: 12؛ بحار 27: 158/ ح 3.
(28)الغدير 2: 324، به نقل از الصواعق المحرقة/ ابن حجر: 139.
(29)بحار 39: 258.
(30)کافي 2: 21/ ح 9.
(31)سوره فاطر: 19 - 22.
(32)سوره روم: 19.
(33)تفسير الميزان 16: 162/ طبع بيروت.
(34)سوره حديد: 17.
(35)کمال الدين: 668/ ح 13.
(36)سوره انعام: 122.
(37)تفسير عياشي 1: 375 و376/ ح 89 و90.
(38)همان مدرک.
(39)سوره انفال: 25.
(40)تفسير صافي 1: 655.
(41)سوره بقره: 257.
(42)کافي 1: 375 و376/ ح 3؛ الغيبه نعماني: 132 و133/ ح 14.
(43)سوره تغابن: 8 .
(44)کافي 1: 194/ ح 1.