صفحه 7 از 8 نخستنخست ... 345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 72

موضوع: تفسیر سوره مبارکه یس

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ________________________________________
    [1] - تفسیر نورالثقلین
    [2] - تفسیر مجمع البیان
    [3] - هود،56
    [4] - غافر،71
    [5] - بقره،6.
    [6] - .اعراف،193
    [7] - اسراء،14
    [8] - جاثیه،28
    [9] - بروج،22.
    [10] - هود،17
    [11] - بقره،124
    [12] - تفسیر نورالثقلین
    [13] - زخرف،4
    [14] - تفسیر راهنما
    [15] - .انعام،91
    [16] - بحار،ج55،ص 322
    [17] - کافی،ج8،ص 198
    [18] - نهج البلاغه،خطبه 201.
    [19] - تفسیر نمونه
    [20] - تفاسیر مجمع البیان و نورالثقلین
    [21] - انعام،148
    [22] - زخرف،20
    [23] - سبأ،31
    [24] - زخرف،22
    [25] - تفسیر نورالثقلین
    [26] - رعد،24
    [27] - یونس،10.
    [28] - سجده،18
    [29] - مفردات راغب
    [30] - وسائل،ج 18،ص 79.
    [31] - اسراء،36.
    [32] - سجده،20.
    [33] - تفسیر نمونه
    [34] - روم،19.
    [35] - بقره،28
    [36] - انفال،24.
    [37] - بقره،179
    [38] - تفسیر نورالثقلین
    [39] - یس،35
    [40] - ملک،15
    [41] - علق،6.
    [42] - تفسیر نورالثقلین
    [43] - تفسیر راهنما
    [44] - .قمر،50.
    [45] - نهج البلاغه،خطبه 186
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نکته ها:
    یکی از تهمت هایی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می زدند،علاوه بر ساحر و مجنون و کاهن بودن، تهمت شاعر بودن بود،در حالی که:
    شعر بر خاسته از تخیل است،بر خلاف وحی.
    شعر بر خاسته از عواطف و احساسات است،بر خلاف وحی.
    شعر آمیخته با اغراق است،بر خلاف وحی.
    گرچه قرآن دارای جملاتِ موزون و مقطّع همچون شعر است،امّا عنصر اصلی شعر که تخیّل است،در قرآن راهی ندارد.
    قرآن،جز ذکر نیست. «إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ» ذکر قدرت و قهر خدا،یاد الطاف و نعمت های او،یاد عفو و مغفرت او،یاد سنّت ها و قوانین او،یاد انبیا و اوصیا و اولیای او،یادی از تاریخ های پر عبرت،یادی از عوامل عزّت و سقوط امّت ها،یادی از نیکوکاران و هدایت شدگان،یادی از تبه کاران و کافران و فاسقان و مجرمان و ستمگران و عاقبت آنان،یادی از اخلاص ها، ایثارها،شجاعت ها،انفاق ها،صبرها و پایان نیک آن،یادی از قتل ها،شکنجه ها،اذیّت ها، تهمت ها،تحقیرها،حقّ کشی ها و به استضعاف کشیدن ها و عاقبت شوم مستکبران،یادی از اوامر و نواهی و مواعظ و حکمت ها،یادی از آفریده های آسمانی و زمینی و دریایی،یادی از آینده تاریخ و پیروزی حکومت حقّ و پر شدن جهان از عدل و داد و محکومیّت ظلم و ستم، یادی از برزخ و معاد و حوادث قبل از قیامت و چگونگی صحنه های قیامت و خطرات دوزخ و نعمت های بهشتی.
    آری،تمام قرآن به نحوی تذکّر و یادآوری است. «إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ»
    امضاء


  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- در قرآن،سخن از نفی ارزش شعر نیست،بلکه سخن از نفی شعر از پیامبر است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
    2- خداوند از تهمت به انبیا دفاع می کند. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
    3- ندانستن شعر به ارشاد مبلّغ ضرری نمی زند. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
    4- رشدهای نابجا و فضاهای فرهنگی غلط شما را متزلزل نکند.(در زمان پیامبر مسأله شعر جایگاهی بیش از متعارف داشت و شعر و شاعری در رأس امور بود.این آیه ابّهت آن را شکست.) «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
    5-طبع شعر از سوی خداوند است. «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ»
    6- معلّم،پیامبر خداست. «عَلَّمْناهُ»
    7- هر علمی برای هر کس سزاوار نیست. «وَ ما یَنْبَغِی لَهُ»
    8-تا از تخیّلات و موهومات شاعرانه تخلیه نشویم،روح ما ظرف معارف الهی قرار نمی گیرد. وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ ... إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِینٌ
    9- قرآن،مایه ی تذکّر و یادآوری است. «إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ»
    10- قرآن،کلامی روشن و قابل فهم و استدلال است. «قُرْآنٌ مُبِینٌ»
    لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرِینَ«70»
    (این قرآن برای آن است که)تا هر کس زنده(دل)است،هشدارش دهد و (حجّت را بر کافران تمام کند)و گفتار خدا درباره آنان محقّق گردد.
    امضاء


  5. Top | #64

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته ها:
    حیات چند نوع است:
    1.حیات نباتی. «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» [34]خداوند زمین را(با رویاندن گیاهان)زنده می کند.
    2.حیات حیوانی. «کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ» [35]شما مرده بودید پس او شما را زنده کرد.
    3.حیات فکری. «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» [36]پیامبر شما را به چیزی دعوت می کند که(دل های مرده)شما را زنده می کند.
    4.حیات اجتماعی. «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ» [37]حیات(سیاسی و اجتماعی شما که در سایه امنیّت بدست می آید)در قصاص و انتقام به حقّ است.
    5.حیات قلبی و روحی. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا» (آیه مورد بحث)قرآن افرادی را که دارای دل های زنده و روح های پاک و آماده اند هشدار می دهد.
    آری،مؤمنان انسان های زنده دل و برخوردار از حیات واقعی و معقول و کافران همچون مردگان محروم از حیات واقعی هستند.
    بر اساس روایات،منظور از «حَیًّا» انسان عاقل است. [38]
    مسئله قهر حتمی خداوند بر کافران که در این آیه با جمله «یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرِینَ» آمده، در سوره ی زمر آیه ی 71 نیز مطرح است: «وَ لکِنْ حَقَّتْ کَلِمَهُ الْعَذابِ عَلَی الْکافِرِینَ»
    هشدارهای قرآن از سرچشمه علم الهی است.هشدارهای قرآن متنوّع،معروف و حکیمانه است.هشدارهای قرآن همراه با بشارت و شیوه های ابتکاری است.هشدارهای قرآن همراه با نمونه های عینی در زمین و زمان است.
    انذار دهنده در این آیه، «لِیُنْذِرَ» هم می تواند قرآن باشد،هم می تواند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشد که در آیه قبل مطرح بود.
    امضاء


  6. Top | #65

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- هشدارهای قرآن،مایه ی تذکّر و تنبّه است. إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ ... لِیُنْذِرَ
    2- نشانه ی زنده دلی،پذیرش هشدارهای قرآن است. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»
    3- هدایت پذیری از قرآن،در انحصار قوم و نژاد خاصّی نیست. «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»
    4- هدف از وحی و بعثت انبیا بیداری و هوشیاری زنده دلان و اتمام حجت با مرده دلان است. «وَ یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرِینَ»
    5-در سنگدلان حتّی کلام خداوند اثر ندارد. «مَنْ کانَ حَیًّا»
    6- کفّار و کسانی که حقّ را نپذیرند مردگانی بیش نیستند.(در برابر «مَنْ کانَ حَیًّا» ، «الْکافِرِینَ» آمده است.
    7- وعده قهر الهی برای کافران،کلام قطعی خداست. «یَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکافِرِینَ»
    أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمّا عَمِلَتْ أَیْدِینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِکُونَ«71»
    آیا ندیدند که ما از آن چه با قدرت خود به عمل آوردیم برای آنان چهارپایانی آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟
    امضاء


  7. Top | #66

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- انسان می تواند برای شناخت قدرت خدا،از توجّه به موجوداتی که در دسترس اوست کمک بگیرد. أَ وَ لَمْ یَرَوْا ...
    2- آفرینش چهارپایان(همچون گاو و گوسفند و شتر و...)برای انسان است.
    «خَلَقْنا لَهُمْ»
    3- در تولید گیاهان و میوه ها،انسان نقشی داشت، «لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ» [39]ولی در آفرینش چهارپایان انسان نقشی ندارد. «عَمِلَتْ أَیْدِینا أَنْعاماً»
    4- آفرینش خداوند ابتکاری است نه تقلیدی. «عَمِلَتْ أَیْدِینا»
    5-از خورشید و گیاه و دریا غیر انسان نیز بهره مند می شود ولی از چهارپایان تنها انسان استفاده می کند. خَلَقْنا لَهُمْ ... فَهُمْ لَها مالِکُونَ
    6- از نشانه های لطف خداوند همین بس که انسان در پیدایش حیوانات نقشی ندارد،ولی به راحتی مالک آنها می شود. أَیْدِینا ... فَهُمْ لَها مالِکُونَ
    7- اصل مالکیّت،مورد قبول اسلام است. «فَهُمْ لَها مالِکُونَ»
    وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَکُوبُهُمْ وَ مِنْها یَأْکُلُونَ«72»
    و چهارپایان را برای آنان رام کردیم،از برخی سواری می گیرند و از برخی تغذیه می کنند.
    وَ لَهُمْ فِیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یَشْکُرُونَ«73»
    و در آنها بهره های دیگری نیز(از قبیل پشم و کرک)و نوشیدنی ها برای مردم است.پس چرا(با این حال)سپاس نمی گزارند؟!
    امضاء


  8. Top | #67

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پیام ها:
    1- اگر گاو و گوسفند وحشی بودند،دنیای لبنیات با همه ی منافعی که دارد به روی انسان بسته می شد. ذَلَّلْناها لَهُمْ ... وَ مِنْها یَأْکُلُونَ
    2- اگر همه ی حیوانات وحشی بودند،بسیاری از سفرها انجام نمی گرفت.
    «ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَکُوبُهُمْ»
    3- هم زمین رام و ذلول است،و «الْأَرْضَ ذَلُولاً» [40]و هم حیوانات، «ذَلَّلْناها» امّا انسان که به هر دو محتاج است،طاغی است. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغی»[41]
    4- هر چیزی برای هدفی آفریده شده است. «فَمِنْها رَکُوبُهُمْ وَ مِنْها یَأْکُلُونَ»
    5-خام خواری مورد مدح اسلام نیست و در مورد مصرف گوشت سفارش شده است. «وَ مِنْها یَأْکُلُونَ»
    6- شیر،نعمت ویژه ای است که باید برای آن شکر کرد.(با این که شیر جزو منافع حیوانات است،ولی نام آن به خصوص برده شده «مَشارِبُ» تا نشانه ویژگی آن باشد. «وَ لَهُمْ فِیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ»
    7- شکر باید بر اساس فهم و معرفت باشد. أَ وَ لَمْ یَرَوْا ... أَ فَلا یَشْکُرُونَ
    وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ آلِهَهً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ«74»
    و به جای خداوند(یگانه)خدایانی را(به پرستش)گرفتند،به این امید که یاری شوند.
    لا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ«75»
    (در حالی که آن)خدایان،توان یاری آنان را ندارند و اینها(در قیامت)به عنوان لشگر بت ها احضار می شوند.
    فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنّا نَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ«76»
    پس سخنان مشرکان تو را محزون نکند،ما آن چه را پنهان می دارند و آن چه را آشکار می کنند می دانیم.
    امضاء


  9. Top | #68

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته ها:
    لباس انسان از حیوانات است.از پشم،صنعت قالی و پتو و کارخانجات نساجی به راه می افتد.کفش انسان از پوست حیوانات است.برای استفاده از پوست حیوانات کارخانجات چرم سازی به راه می افتد و کیف و کفش و کلاه و...تولید می شود.غذای انسان از شیر و گوشت حیوانات است. «وَ لَهُمْ فِیها مَنافِعُ»
    نقش حیوانات در کشاورزی بسیار مهم است.از قبیل:شخم زدن،آب کشی،کود طبیعی، مصرف علف های هرز،حمل بار و محصولات و کوبیدن خرمن از منافع حیوانات برای بشر است. «فِیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ»
    پیام ها:
    1- شرک و بت پرستی،کفران نعمت های الهی است. «أَ فَلا یَشْکُرُونَ وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ آلِهَهً»
    2- انگیزه ی بت پرستان،بر اساس خیال ها و موهومات است. «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ آلِهَهً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ»
    3- در گفتگو با منحرفین،سرچشمه ی عقاید آنان را نشانه بگیرید. «لا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ»
    4- کیفر کسی که به جای مطالعه در نعمت ها و شکر الهی به سراغ بت ها برود، احضار برای ورود به دوزخ است. «مُحْضَرُونَ»
    5-انبیا نیز به تقویت روحیه نیاز دارند و خداوند به آنان دلداری می دهد. «فَلا یَحْزُنْکَ»
    6- هر کس هدف بلند دارد مورد انواع تهاجم قرار می گیرد. «فَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ»
    7- توجّه به علم و آگاهی خداوند،بهترین وسیله آرامش برای مؤمن و تهدید برای منحرف است. «نَعْلَمُ»
    8-دشمنان در پنهان و آشکار توطئه ها می کنند. «یُسِرُّونَ ، یُعْلِنُونَ»
    أَ وَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَهٍ فَإِذا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ«77»
    آیا انسان ندید(و نیاندیشید)که ما او را از نطفه ای(بی مقدار)آفریدیم؟ پس اینک ستیزه جویی آشکار شده است.
    وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ«78»
    و برای ما مثلی آورد و آفرینش خود را فراموش کرد؛گفت:چه کسی این استخوان ها را در حالی که پوسیده است زنده خواهد کرد؟
    قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ«79»
    (به او)بگو:همان کسی که بار اول آن را آفرید،(بار دیگر)آن را زنده خواهد کرد و او بر هر آفریده ای آگاه است.
    اَلَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ«80»
    (اوست)آن که برای شما از درخت سبز،آتش آفرید پس هرگاه بخواهید از آن آتش می افروزید.
    امضاء


  10. Top | #69

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته ها:
    یکی از مشرکان،قطعه استخوان پوسیده ای را در برابر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کرد و بر زمین ریخت و گفت:چه کسی این استخوان های پوسیده را زنده می کند؟ این آیات در پاسخ این شبهه و سؤال نازل شد. [42]
    مقصود از درخت در این آیه،دو نوع چوب آتش زنه به نام مَرخ و عَفار است که عرب ها با زدن یکی به دیگری جرقه تولید می کردند،درست مانند کبریت های امروزی.[43]
    تهیه آتش از درخت سبز،مثالی است که عوام می فهمند ودانشمندان نیز به خاطر ذخیره شدن انرژی در درخت،راه علمی آن را به دست می آورند. «مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»
    پیام ها:
    1- اگر انسان به یاد ضعف و حقارت خود باشد،هرگز گردنکشی نمی کند. «أَ وَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ»
    2- توجّه به آفرینش انسان از نطفه،ایمان به معاد را در انسان تقویت می کند. «مِنْ نُطْفَهٍ»
    3- بدتر از اصل خصومت،آن است که خصومت شدید و آشکارا باشد. «خَصِیمٌ مُبِینٌ»
    4- ستیزه جوئی انسان با خدا،دور از انتظار و شگفت آور است. «فَإِذا هُوَ خَصِیمٌ» (کلمه«اذا»برای کار غیر منتظره به کار می رود.)
    5-نقل و بیان افکار باطل برای پاسخگوئی به آن مانعی ندارد. «ضَرَبَ لَنا مَثَلاً»
    6- ریشه ی بسیاری از اشکالات در مورد قدرت خداوند،توجّه نکردن به نمونه های مشابه و فراموش کردن سوابق است. «وَ نَسِیَ خَلْقَهُ»
    7- منکران معاد برهان ندارند،هر چه هست استبعاد است. «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ ؟»
    8-آزادی در اسلام به قدری است که منکران خدا و معاد با کمال شهامت در برابر رهبر مسلمانان با صراحت حرف خود را می زنند. «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ»
    9- سؤال مانعی ندارد،آن چه بد است انگیزه های لجوجانه و مغرورانه است. «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ»
    10- ریشه ی بعضی از اشکالات عقیدتی،مقایسه میان قدرت انسان با خداوند است. «مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ»
    11- شبهات عقیدتی باید پاسخ داده شود،گرچه القای شبهه از یک نفر باشد.
    قالَ ... قُلْ
    12- معاد جسمانی است. «یُحْیِ الْعِظامَ»
    13- معاد به دو چیز نیاز دارد:یکی قدرتِ خدا در آفریدن دوباره انسان ها و دیگری علم او به عملکرد مردم.این آیه به هر دو اشاره می کند؛ «أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّهٍ» نشانه ی قدرت او و «هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» نشانه ی علم اوست.
    14- خداوند جمع میان اضداد می کند،آب و آتش که با یکدیگر سازگاری ندارند. «مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»
    أَ وَ لَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاّقُ الْعَلِیمُ«81»
    آیا کسی که آسمان ها و زمین را آفرید،توانا نیست که مثل آنها را بیافریند؟ آری،(می تواند)و او آفریدگار بسیار داناست.

    امضاء


  11. Top | #70

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نکته ها: انسان
    مرکّب از جسم و روح است؛جسم انسان با مرگ متلاشی می شود و در حال حیات نیز دائماً در حال تغییر است،ولی روح و شخصیّت انسان ثابت است.در قیامت روح انسان همان روح دنیوی است،ولی جسم انسان در قالبی مشابه قالب جسم دنیوی او می باشد. «یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ» پیام ها: 1- گاهی باید سؤال را با سؤال جواب داد. مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ ... أَ وَ لَیْسَ الَّذِی ... 2- سؤال راهی است برای بیدار کردن وجدان ها. أَ وَ لَیْسَ الَّذِی ... 3- در گفتگو با منکران،از مسائل کوچک آغاز کنیم تا به مسایل بزرگ برسیم. (مثال اول نطفه بود،مثال بعد درخت سبز و مثال سوم آفرینش آسمان ها.) «خَلَقَ السَّماواتِ» 4- چون که صد آمد نود هم پیش ماست.کسی که آسمان ها و زمین را آفرید می تواند انسان ها را هم می آفریند. خَلَقَ السَّماواتِ ... بِقادِرٍ 5-کار او خلق کردن است،چه در دنیا و چه در قیامت. «هُوَ الْخَلاّقُ» 6- دلیل معاد،علاوه بر حکمت و عدالت الهی،داشتن قدرت و علم او بر اعمال انسان هاست. «هُوَ الْخَلاّقُ الْعَلِیمُ» إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ«82» چون چیزی را اراده کند،فرمانش این است که بگوید:«باش»پس بی درنگ موجود می شود. فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ«83» پس منزّه است کسی که حاکمیّت و مالکیّت همه چیزی به دست اوست و به سوی او باز گردانده می شوید.


    امضاء


صفحه 7 از 8 نخستنخست ... 345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi