هاله حیا !
همان طور که گفتیم امروز کار به جایی رسیده که در کشورهای «غربی» و «غرب زده» پسران و دختران برای یافتن همسر آینده خود در جراید به صورت «زننده» و «زشتی» آگهی می کنند، مشخّصات اعضای بدن خود و
________________________________________
1- بحارالانوار، ج 43، صفحه 102 (با تلخیص).
2- بحارالانوار، ج 43، صفحه 104.
ص:36
جزئیّات آن را شرح می دهند، و چیزی که در میان آنها مفهوم ندارد، پوشش زیبای حیاست.
در حالی که حیا هنوز بر خانواده های مذهبی حاکم است وزن را در هاله زیبایی از قداست و پاکی قرار می دهد، و به گوهر گرانبهایی تبدیل می کند که دارای ارزش فوق العاده ای است؛ در صورتی که نبود حیا زن را به ابتذال می کشاند و از ارزش و بهای او می کاهد.
هنوز در میان قشر دین دار، معمول است که در مجالس عقد به هنگام گرفتن وکالت از دختر برای اجرای صیغه ازدواج، شخص وکیل باید چند مرتبه پیشنهاد وکالت را تکرار کند تا زن با آن موافقت نماید، آن هم با گفتن یک کلمه «بله» که تمام گوشهای حاضران منتظر شنیدن آن است، و حیا مانع می شود که عروس بسرعت این کلمه را بگوید، و به هنگامی که این واژه کوچک آمیخته با آن همه حیا در فضای مجلس می پیچد،غریوهلهله وشادی ازحاضران برمی خیزد.
این حیا و شرم، به زن ارزش می بخشد. حال آن را با ازدواجهای نامناسب و روزنامه ای مقایسه کنید و ارزش واعتبار هر دو را مقایسه نمایید.
جالب اینکه در روایات اسلامی آمده است که در مورد دوشیزگان شنیدن «بله» نیز لازم نیست، همان سکوت
ص:37
معنادار و آمیخته با حجب و حیا که حاکی از رضایت آنها باشد، کافی است.
این الگو از بانوی بزرگ اسلام فاطمه زهرا علیها السلام بجا مانده، هنگامی که افرادی از سرشناسان مکّه و مدینه خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله به خواستگاری دخترش زهرا علیها السلام آمدند و پیشنهاد آنها را برای بانوی اسلام بازگو کرد، فاطمه علیها السلام قیافه درهم کشید، و روی برگردانید و نشان داد که ته دلش هرگز از این گونه پیشنهادها راضی نیست.
ولی هنگامی که علی علیه السلام برای خواستگاری زهرا علیها السلام خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله خوشحال شد و فرمود : همینجا باش تا من نزد تو برگردم.
پیامبر صلی الله علیه و آله وارد منزل شد، دخترش زهرا علیها السلام برخاست، عبا از دوش پدر برگرفت، و نعلین از پای او بیرون آورد، و آب آورد و با دست خود سر و صورت پیامبر صلی الله علیه و آله و پاهای مبارکش را شستشو داد، سپس در برابرش نشست. پیامبر فرمود:
فاطمه!
بانوی اسلام علیها السلام عرض کرد :
لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ.
رسول اللّه! مطلبتان را بفرمایید.
ص:38
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود :
تو علیّ بن ابی طالب را بخوبی می شناسی، از نظر خویشاوندی اش با ما، و فضایل و سابقه اسلامی اش، و من از پروردگارم خواسته ام بهترین و محبوبترین خلق را نزد خودش به همسری تو برگزیند، او الآن نزد من برای خواستگاری آمده است، نظر تو چیست؟
فاطمه علیها السلام سکوت کرد و صورت برنگرداند، و هیچ نارضایتی از خود نشان نداد.
پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و این جمله را (با خوشحالی) فرمود :
اَللّهُ أکْبَرُ سُکُوتُها اِقْرارُها؛(1)
خدا بزرگتر از آن است که توصیف گردد، سکوت دخترم به منزله اقرار او است!
* * *
________________________________________
1- بحارالأنوار، جلد 43، صفحه 93.
ص:39