صفحه 1 از 21 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 210

موضوع: جهانی شدن و فرهنگ مهدوی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض جهانی شدن و فرهنگ مهدوی

    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مقدمه
    جهانی شدن امروزه به عنوان یکی از مهم ترین مباحث روابط بین الملل قلمداد می شود که آثار و پیامدهای آن در حیطۀ سیاست داخلی خصوصاً فرهنگ جوامع، قابل لمس و حائز اهمیت می باشد. این پدیده که از آن به فرایند «کوچک شدن جهان» یاد می شود با حذف تدریجی زمان و مکان، از یک سو به نزدیکی هر چه بیشتر فرهنگ ها می انجامد و از سوی دیگر فرهنگ های گوناگون را در تقابل با یکدیگر قرار می دهد، زیرا تصوّر غالب بر آن است که هر فرهنگی بتواند بر امواج جهانی شدن موج سواری نماید، می تواند از صدمات احتمالی در امان بماند. بر این اساس است که هر یک از فرهنگ ها در صدد اند تا با هژمونیک شدن، و بسط ارزش ها و آموزه های خویش سوار بر امواج جهانی شدن به جلو حرکت نمایند.
    در این میان، شیعیان با توجه به آموزۀ مهدویت که ترسیم کنندۀ آرمان شهر اسلامی است، خود را در رسیدن به یک فرهنگ هژمون در عصر جهانی شدن محقّ دانسته و معتقدند که این فرهنگ، ظرفیت های لازم برای جهانی شدن را به بهترین وجهی دارا می باشد. چنین مدعایی، لاجرم
    ص:11
    آنها را در تقابل با دیگر فرهنگ ها خصوصاً فرهنگ غرب قرار داده و در فرایند جهانی شدن این فرهنگ را با چالش ها و فرصت هایی روبه رو می گرداند که تنها راه مقابله صحیح با آنها شناخت درست این چالش ها و فرصت ها و استفادۀ بهینه از شرایط موجود جهانی می باشد.
    با این وصف نویسندۀ این کتاب درصدد است تا به بررسی چالش ها و فرصت های پیش روی فرهنگ مهدوی در عصر جهانی شدن بپردازد، و با نگاهی کارشناسی و رویکردی جامعه شناسانه مسائل پیش رو را تحلیل نماید. اما پر واضح است که این نوشته به دلیل تبیین مسائل پر ابهامی همچون جهانی شدن و فرهنگ مهدوی از معایب فراوانی برخوردار است که انتقادات صاحب نظران و اساتید فنّ را می طلبد.
    در پایان لازم می بینم تا از کلیۀ کسانی که به نوعی در تهیه و تدوین این کتاب مؤثر بوده اند؛ از جمله استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر غلامرضا بهروز لک که بیش از همه در این امر همت گماردند، اساتیدی همچون استاد ستوده و استاد کلباسی، و مسئولان دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام و مرکز تخصصی مهدویت تشکر نمایم. همچنین شایسته است از خانواده، پدر و مادر عزیزم که همواره پشتیبان و یاورم بوده اند قدردانی نمایم.
    زینب متقی زاده،
    بروجن، خرداد 1388
    ص:12
    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فصل اول: کلیات و چارچوب نظری

    اشاره

    ص:13
    فرهنگ

    اشاره

    دایره المعارف بریتانیکا بیش از یک صد تعریف از واژه فرهنگ ارائه کرده است.(1)
    در فارسی تعاریف فراوانی از فرهنگ ارائه شده است.
    تعریف لغوی فرهنگ

    «فرهنگ» یا «فرهنج» به معنای علم و دانش و عقل و ادب و بزرگی و سنجیدگی و نیکویی، پرورش، بزرگی و بزرگواری و فضیلت و وقار و شکوهمندی، دانش، حکمت، هنر، معرفت، فقه و علم شریعت.(2)
    تعریف اصطلاحی فرهنگ

    «ادوارد بارنت تایلور» واژه فرهنگ را این گونه تعریف می کند:
    فرهنگ شامل؛ دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، و هر گونه توانایی و
    ص:14

    1- ر.ک. Britanica Encyclopedia 2003
    2- داریوش آشوری و دیگران، چشم اندازهای فرهنگ (مجموعه مقالات)، ترجمه: بهروز منتظمی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381، ص40.
    عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست می آورد.(1)
    «بروس کوئن» تعریف دیگری از فرهنگ ارائه می دهد:
    «مجموعه رفتار های اکتسابی و ویژگی اعتقادی اعضای یک جامعه معین»(2).
    «موریس دوورژه» فرهنگ را این گونه تعریف می کند:
    «باورداشتها، مسلک ها و اسطوره ها یعنی صور ذهنی جمعی یک جامعه که به تعبیری عوامل روانی آن جامعه به شمار می روند»(3).
    وی فرهنگ را در مقابل فنون و نهاد ها، یعنی عوامل مادّی جامعه بکار می برد. با این تأکید که عوامل ذهنی و مادّی در جوامع در هم تنیده و از هم جدایی ناپذیر می باشند.
    آنتونی گیدنز فرهنگ را عبارت از «ارزش هایی که اعضای یک گروه معین دارند، هنجار هایی که از آن پیروی می کنند، و کالا های مادی که تولید می کنند»(4)می داند.
    برخی از جامعه شناسان، قلمرو فرهنگ را بسیار گسترده تر از تعریف تایلور دانسته و آنرا شامل همه فرآورده ها و تولیدات و مصنوعات بشری می دانند.
    ص:15

    1- داریوش آشوری، تعریف ها و مفهوم فرهنگ، تهران: مرکز اسناد فرهنگی آسیا، 1357، ص71.
    2- بروس کوئن، مبانی جانعه شناسی، ترجمه:غلامعباس توسلی ورضا فاضل، تهران: سمت،1376،ص59.
    3- موریس دوورژه، بایسته های جامعه شناسی سیاسی، ترجمه: ابوالفضل قاضی شریعت پناهی، تهران: دادگستر، 1378، ص108.
    4- آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: 1376، ص55.
    عدّه ای دیگر طبیعت را نیز در این حیطه، قرار می دهند. البته از این حیث که طبیعت به عنوان یک مفهوم، برداشتی انتزاعی و انسانی است.(1)
    عماد افروغ فرهنگ را مساوی با کلّ «معرفت مشترک» یک جامعه می داند.(2)
    حسین بشیریه پس از ارائه تعاریف گوناگون، سه تعریف را معرفی می کند. اولین تعریف اشاره به فرایند عمومی تکامل و توسعه فکری، معنوی و زیبایی شناختی، دارد، و کل فلسفه و اندیشه و هنر و خلاقیت فکری یک عصر یا کشور را شامل می گردد.
    در تعریف دوّم فرهنگ به عنوان شیوه خاصّ زندگی مردمی خاصّ، یا دورانی خاصّ، ارائه می شود و رسوم، آداب، عادات، مراسم و مناسک یک قوم یا دوران را شامل می شود.
    در تعریف سوم، آن را فرآورده های فعّالیت فکری و هنری بشر قلمداد می نماید، که به شعر وادبیات و هنر های مختلف اشاره دارد. وی تعریف قابل قبول خود را ترکیبی از تعریف دوّم و سوّم معرفی می کند.(3)
    محمود روح الامینی به نقل از «گی روشه» تعریفی را ارائه می دهد، وی معتقد است:
    «فرهنگ عبارت است از مجموعه به هم پیوسته ای از
    ص:16

    1- ر. ک. حسین بشیریه، نظریه های فرهنگ در قرن بیستم، تهران: مؤسسه فرهنگی آینده پویان، 1379، صص7،8،9.
    2- ر.ک. عماد افروغ، فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی، تهران: مؤسسه فرهنگ و دانش، 1379، ص19.
    3- ر.ک. حسین بشیریه، پیشین، صص 8 و9.
    اندیشه ها، احساسات و اعمال کم و بیش صریح که به وسیله اکثریت افراد یک گروه پذیرفته شده است و برای این که این افراد، گروهی معین و مشخص را تشکیل دهند، لازم است که آن مجموعه به هم پیوسته به نحوی در عین حال عینی و سمبلیک، مراعات گردد.»(1)
    در این تعریف بُعد مادّی و عینی فرهنگ نادیده انگاشته شده است. هر یک از این تعریف ها کاستی هایی داشته و در برخی جنبه ها، قابل تطبیق با موضوع مورد بحث ما نمی باشند.
    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تعریف ما از فرهنگ

    به مجموعه باورها، ارزش ها، هنجارها، نمادها و تکنولوژی گفته می شود که افراد انسانی در طول سالیانی طولانی بدان دست یافته اند و آن را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده اند.
    عناصر و مؤّلفه های فرهنگ

    اولسون برای فرهنگ چهار مؤلفه معرفی می کند: باور، ارزش، هنجار و تکنولوژی. در هنجار به دنبال این هستیم که چه انجام می شود، در باور به دنبال این هستیم که چه چیز وجود دارد، در ارزش به دنبال این هستیم که چه باید باشد، و در تکنولوژی به چگونگی انجام امور توجه داریم.(2)
    عماد افروغ به شش مؤلّفه اشاره می نماید، که شامل؛ جهان بینی،
    ص:17

    1- محمود روح الامینی، زمین ۀ فرهنگ شناسی، تهران: نشر عطار، 1365، ص18.
    2- عماد افروغ، پیشین، ص18.
    ارزش ها، تمایلات و گرایشات، کنش ها، نمادها و تکنولوژی، می گردد.
    با توجه به تعریف ما، مولفه های فرهنگ عبارتند از: باورها، ارزش ها، هنجارها، نمادها، و تکنولوژی.
    به اعتقاد بیشتر فرهنگ شناسان، عناصر فرهنگی دو دسته اند دسته ای که بعد ذهنی یا غیر مادّی فرهنگ را تشکیل می دهد و شامل؛ باورها، ارزش ها، هنجارها، و نماد ها می باشد، و دسته ای که بعد مادّی فرهنگ را در بر می گیرد و شامل تکنولوژی یا فن آوری می گردد.
    باورها؛ مجموعه اندیشه ها و اعتقادات ریشه ای و بنیادی هر فرهنگ را تشکیل می دهند، که لایه زیرین فرهنگ محسوب می شوند، و دیگر عناصر فرهنگی بر مبنای این عنصر شکل گرفته اند.
    ارزش ها؛ در مرتبه دوّم جای می گیرند، که بر مبنای باورها، به خوبی و بدی، درستی و نادرستی، هر چیزی اشاره دارند. ارزش ها همانند یک نقشه راه، شیوه درست زندگی را می آموزند.
    هنجارها؛ سوّمین عنصر فرهنگی بر مبنای دو جزؤ پیشین، به باید ها و نباید های فرهنگی دلالت می نمایند که شیوه رفتار درست را به ما می آموزند، هنجارها مشخص می کند که چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید انجام شود.
    نماد ها؛ جزء چهارم بعد ذهنی فرهنگ را تشکیل می دهند. نماد ها، «زبان گفتاری یا جسمانی و یا نوشتاری»(1)فرهنگ به حساب می آیند.
    ص:18

    1- محمد جواد ابوالقاسمی، و مهدی سجادی، پژوهشی در چالش های توسع ۀ فرهنگ دینی با نگاه به آینده، تهران: عرش پژوه، 1384، ص24.
    تکنولوژی، تکنولوژی بعد مادّی فرهنگ را تشکیل می دهد. و به «کاربرد دانش فنّی در مدیریت حیات اجتماعی»(1)اطلاق می گردد.
    فرهنگ دو نوع است:
    1. فرهنگ آرمانی و مطلوب که منطبق بر ارزشهای معنوی و آموزه های اعتقادی هر جامعه است.
    2. فرهنگ موجود که شاید با فرهنگ آرمانی فاصله بسیار داشته باشدو عملا بر جامعه حاکم است.(2)
    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چالش ها

    در علوم سیاسی و روابط بین الملل، چالش، شامل هرگونه مخاطره، مشکل، درگیری، زد و خورد، تهدید و... را شامل می شود به گونه ای که در علم سیاست منظور از این لغت، صرفاً جنگ و یا درگیری فیزیکی نیست، بلکه وجود تهدیدات، موانع، مزاحمت ها، به دعوا طلبیدن، مشکل، مناقشه، درگیری و عوامل مؤثر در به اهداف نرسیدن را شامل می گردد.(3)بنابر شامل تهدیدات نرم و تهدیدات فیزیکی می شود.
    تهدید

    تهدید عبارت است از مخاصمه و مخاطره فیزیکی که به نوعی به زد و خورد مسلحانه می انجامد تهدید چالش خاص تر است
    ص:19

    1- عبدالقیوم سجادی، درآمدی بر اسلام و جهانی شدن، قم: بوستان کتاب، 1381، ص75.
    2- بروس کوئن، پیشین،ص62.

    3- محمد علیپور نجفعلی، چالش های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، ص24.

    از پدیده ای واحد به نام تهدید برداشت های مختلف و گاه متضادی می شود.(1)
    امضاء



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جهانیت
    جهانیت(2)
    یکی از مفاهیمی که گاه با مفهوم «جهانی شدن» اشتباه گرفته می شود؛ و در برخی از متون و مقالات این دو واژه را معادل با یکدیگر می دانند. اما باید توجّه داشت که این مفهوم با مفهوم جهانی شدن متفاوت می باشد.
    جهانیت از همان لحظه ورود بشر به عرصه خاکی زمین، آغاز گردیده و در یک فرایند بسیار طولانی، به درازای عمر بشر، ادامه یافته است. به بیان روشن تر، جهانیت، مؤید ارتباط و وابستگی فزاینده اجتماعات بشری است که بر اثر اشباع کمّی جهان شکل گرفته است. و لذا تحقّق عینی آن به دورانی باز می گردد که، انسان کم کم به کوچک شدن جهان و تراکم و فشردگی آن آگاهی یافته است. این کوچک شدن جهان، ابتدا با بهبود سیستم حمل و نقل پیدا شدو به مرور زمان، به انقلاب ارتباطات از راه دور، منتهی گشته است.
    کوچک شدن جهان، که در یک فرایند تدریجی و طولانی به وقوع پیوسته، همواره، تابعی بوده است از افزایش توانایی های بشر در تسخیر و غلبه بر طبیعت. این فرایند، با اولین گام های بشر، بشر پراکنده در اقلیم های مختلف و اجتماعات دور از هم، در مسیر غلبه بر مقاومت های طبیعت،
    ص:20
    ________________________________________
    1- محمد رضا تاجیک، مقدمه ای بر استراتژی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ؛ رهیافت ها و راهبرد ها، ج1، تهران: فرهنگ گفتمان، 1380، ص 192
    2- globality
    محیط زیست و دشواری های حیات اجتماعی، آغاز شده است، و با هر گام، یک مرحله به کوچک تر ساختن جهان کمک کرده است.(1)
    بشر با هر پیشرفتی، یک قدم به جلو برداشته و در راستای «جهانیت» به پیش رفته است،
    جهانیت بر این اساس، مفهومی است، که با صرفه نظر از زمینه ها و عوامل پدید آورنده مسائل جهانی، به «پیامد های عمومی» و همگانی آنها نظر می افکند، و لذا آنچه در این سطح از بحث اهمیت دارد، نفس جهانی بودن هر مسئله است، نه چیز بیشتری.(2)
    رابرتسون تصریح می کند که«جهانی بودن، به یک معنا، عبارت است از؛ آگاهی فزاینده نسبت به جهان به عنوان یک کل.»(3)
    جهان گرایی
    جهان گرایی به این معناست که فرهنگ خاصی، مثل ادیان آسمانی ادعا نماید؛ آموزه ها و مؤلّفه های فرهنگی آن، قابلیت جهانی شدن را دارد، به این صورت که، می تواند در کلّ جهان، جریان داشته باشد. فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب در صدد است تا تمامی مؤلفه های فرهنگی خویش را جهانی نماید. برخی نویسندگان مثل «باربر»، اصطلاح جهان گرایی را برای
    ص:21
    ________________________________________
    1- علی شجاعی زند، "دین و جهانیت، جهانی شدن، جهانی سازی، و جهان گرایی"، ص225،جهانی شدن و دین؛ فرصت ها و چالش ها (مجموعه مقالات)، دبیرخانه دین پژوهان کشور، 1382.
    2- علی شجاعی زند، "دین و جهانیت، جهانی شدن، جهانی سازی، و جهان گرایی"، ص227.
    3- رونالد رابرتسون، جهانی شدن تئوریهای اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه:کمال پولادی، تهران: نشر ثالث، 1380، ص16.
    تمدن غربی به کار می برند، و رفتار و نظام قبیله ای یا Tribalism را برای اسلام وسایر ادیان مورد استفاده قرار می دهند.»(1)و البته برخی نیز این اصطلاح را برای ادیان الهی به کار برده و آنرا در مقابل «جهانی سازی فرهنگ غرب» قرار می دهند.
    می توان گفت:
    جهان گرایی با نوعی «یونیورسالیزم» در ارتباط است. «یونیورسالیزم» را می توان اصولی دانست که برای تمام مردم جهان حائز اعتبار است. همچنین می توان آن را آموزه ای در نظر گرفت که بر اهمیت این اصول تأکید می کند. این پدیده عموماً به دلیل تفکر خاصّ گرا مورد انتقاد یا تقابل با آن قرار می گیرد.(2)
    به خاطر این که در جهان گرایی تأکید اصلی بر استقرار آموزه ها و ارزش های فرهنگی خاصّ، در کلّ جهان می باشد، که نوعی خاصّ گرایی را ترویج می کند مورد انتقاد قرار می گیرد چرا که؛ ارزش های فرهنگ های دیگر نادیده گرفته می شود.
    چنین انتقادی در برخی موارد قابل قبول است ولی ادّعای جهان گرایی ادیان الهی به دلیل ارزش های عامّی که دارند، مشتمل بر خاصّ گرایی ذکر شده نبوده و انتقاد فوق را قبول نمی کنند. به اعتقاد صاحبان ادیان، همه انسان ها دارای فطرت مشترک بوده و لذا ارزش های دینی، مبتنی بر فطرت
    ص:22
    ________________________________________
    1- صادق حقیقت، جهانی شدن غربی و جهان گرایی امام مهدی، ترجمه: فریبا رضوی، خردنامه همشهری، شهریور1385.
    2- صادق حقیقت، جهانی شدن غربی و جهان گرایی امام مهدی، ترجمه: فریبا رضوی، خردنامه همشهری، شهریور1385.
    پاک و خداجویانه است. در نتیجّه این ارزش ها عامّ و جهانی محسوب می شوند.
    جهان وطنی
    جهان وطنی(1)
    در سال 1648پس از یک دوره جنگ های مذهبی، قرارداد صلحی میان طرف های درگیر به نام قرارداد وستفالی منعقد می شود که به واسطه آن، دولت-ملّتها موجودیت می یابند به گونه ای که مرزهای جغرافیایی، واحدها و بازیگران نظام بین المللی را از یکدیگر مشخّص و متمایز می سازند، و تابعیت و شهروندی، معنا می یابد. براین اساس، هر کس، تابعیت کشوری را می داشت، شهروند آن جامعه محسوب می گردید، و آن سرزمین وطن او شمرده می شد.
    با وقوع عصر ارتباطات جهانی، مرزهای ملّی اهمیت سابق را نداشته، و لذا پیوند های شهروندی - در معنای پیشین- نیز جایگاه خویش را از دست داده اند. در عصر جهانی شدن، جهان به عنوان یک کل و یک مکان واحد، وطن تمامی انسانها تلقی می گردد، و لذا، هر کس در این کره خاکی، شهروند جامعه جهانی محسوب می گردد. به دیگر سخن؛ ظهور فوق قلمروگرایی، صمیمیت بی سابقه ای را میان مردم سراسر جهان، فراهم آورده است. بازارهای جهانی، سازمان های جهانی، رسانه های گروهی جهانی، پول های جهانی، و نماد های جهانی (مثل عکس های کره زمین که از فضا گرفته می شود) نقاط مشترک بی سابقه ای برای همه انسان ها ایجاد کرده اند،
    ص:23
    ________________________________________
    1- . globalism
    که در گذشته هیچ گاه وجود نداشته است.(1)
    آموزه «جهان وطنی»، ریشه در آموزه های رواقیون یونان باستان دارد. «فلسفه رواقیون، ایده های دولت جهانی، عدالت طبیعی و تابعیت جهانی را نشر داده بود.»(2)
    تحقّّق جهان وطنی عینی را در عصری شاهدیم که، جهان به سمت یکپارجه شدن در حرکت است. بنا به نظر گیل نز همه انسانها در فرایند جهانی شدن، تبدیل به یک «ما»(3) شده اند، و همبستگی های جهان وطنی رو به گسترش است.
    جهانی سازی
    جهانی سازی(4)
    جهانی سازی معادل مفهوم جهانی شدن است از سوی مخالفان فرایند جهانی شدن ترویج می گردد.
    مخالفان جهانی شدن که از آن با عنوان «جهانی سازی» یاد می کنند، معتقدند؛ روند پیش رو، پروژه همسان سازی و یک شکل کردن جهان است، پروژه ای که جهان را به سمت و سوی غربی شدن و به طور خاصّ تر امریکایی شدن می کشاند، و از پایان تاریخ و تکامل عینی آن، در قالب مدرنیته (لیبرال-دموکراسی)، سخن به میان می آورد.
    ص:24
    ________________________________________
    1- یان. آرت. شولت، نگاهی موشکافانه به پدیده جهانی شدن، ترجمه: مسعود کرباسیان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1382، ص223.
    2- مهدی بازرگان، پیروزی حتمی در حکومت جهانی مهدی، تهران: نشر جهان آرا، ص45.
    3- آنتونی گیدنز، تجدّد و تشخّص، پیشین، ص50.
    4- globalization
    اینان بیش از آن که در قالب یک تئوری علمی از آینده در حال تحقّق، سخن بگویند، با نگاه راهبردی و ایدئولوژیکی، جهانی شدن را به عنوان القای ایدئولوژی غرب به جوامع غیر غربی، تعریف می کنند.
    تعبیر جهانی سازی، ناظر به سیاستها و اهداف بازیگران برترجهانی است، و در راستای بسط ارزشها و باورهای سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی خاصی، انجام می پذیرد.... بنابراین جهانی سازی بر خلاف جهانی شدن پروژه ای ارزشی و ایدئولوژیک است که در درون خود نوعی تحمیل فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی را حمل می کند.(1)
    چنین نگاهی بیش از همه از سوی نظریه پردازان جوامع پیرامونی تبلیغ می گردد، و البته تا حدّ بسیاری گویای وقایع کنونی جهان نیز می باشد. امّا باید به این مسئله توجّه نمود که حقیقت جهانی شدن، با پیامدهایی که به دلیل اتخاذ سیاست ها ی نادرست، به بار آمده کاملاًَ متفاوت می باشد.
    امضاء



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جهان گرایی
    جهان گرایی به این معناست که فرهنگ خاصی، مثل ادیان آسمانی ادعا نماید؛ آموزه ها و مؤلّفه های فرهنگی آن، قابلیت جهانی شدن را دارد، به این صورت که، می تواند در کلّ جهان، جریان داشته باشد. فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب در صدد است تا تمامی مؤلفه های فرهنگی خویش را جهانی نماید. برخی نویسندگان مثل «باربر»، اصطلاح جهان گرایی را برای
    ص:21
    ________________________________________
    1- علی شجاعی زند، "دین و جهانیت، جهانی شدن، جهانی سازی، و جهان گرایی"، ص225،جهانی شدن و دین؛ فرصت ها و چالش ها (مجموعه مقالات)، دبیرخانه دین پژوهان کشور، 1382.
    2- علی شجاعی زند، "دین و جهانیت، جهانی شدن، جهانی سازی، و جهان گرایی"، ص227.
    3- رونالد رابرتسون، جهانی شدن تئوریهای اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه:کمال پولادی، تهران: نشر ثالث، 1380، ص16.
    تمدن غربی به کار می برند، و رفتار و نظام قبیله ای یا Tribalism را برای اسلام وسایر ادیان مورد استفاده قرار می دهند.»(1)و البته برخی نیز این اصطلاح را برای ادیان الهی به کار برده و آنرا در مقابل «جهانی سازی فرهنگ غرب» قرار می دهند.
    می توان گفت:
    جهان گرایی با نوعی «یونیورسالیزم» در ارتباط است. «یونیورسالیزم» را می توان اصولی دانست که برای تمام مردم جهان حائز اعتبار است. همچنین می توان آن را آموزه ای در نظر گرفت که بر اهمیت این اصول تأکید می کند. این پدیده عموماً به دلیل تفکر خاصّ گرا مورد انتقاد یا تقابل با آن قرار می گیرد.(2)
    به خاطر این که در جهان گرایی تأکید اصلی بر استقرار آموزه ها و ارزش های فرهنگی خاصّ، در کلّ جهان می باشد، که نوعی خاصّ گرایی را ترویج می کند مورد انتقاد قرار می گیرد چرا که؛ ارزش های فرهنگ های دیگر نادیده گرفته می شود.
    چنین انتقادی در برخی موارد قابل قبول است ولی ادّعای جهان گرایی ادیان الهی به دلیل ارزش های عامّی که دارند، مشتمل بر خاصّ گرایی ذکر شده نبوده و انتقاد فوق را قبول نمی کنند. به اعتقاد صاحبان ادیان، همه انسان ها دارای فطرت مشترک بوده و لذا ارزش های دینی، مبتنی بر فطرت
    ص:22
    ________________________________________
    1- صادق حقیقت، جهانی شدن غربی و جهان گرایی امام مهدی، ترجمه: فریبا رضوی، خردنامه همشهری، شهریور1385.
    2- صادق حقیقت، جهانی شدن غربی و جهان گرایی امام مهدی، ترجمه: فریبا رضوی، خردنامه همشهری، شهریور1385.
    پاک و خداجویانه است. در نتیجّه این ارزش ها عامّ و جهانی محسوب می شوند.
    امضاء



  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جهان وطنی

    در سال 1648پس از یک دوره جنگ های مذهبی، قرارداد صلحی میان طرف های درگیر به نام قرارداد وستفالی منعقد می شود که به واسطه آن، دولت-ملّتها موجودیت می یابند به گونه ای که مرزهای جغرافیایی، واحدها و بازیگران نظام بین المللی را از یکدیگر مشخّص و متمایز می سازند، و تابعیت و شهروندی، معنا می یابد. براین اساس، هر کس، تابعیت کشوری را می داشت، شهروند آن جامعه محسوب می گردید، و آن سرزمین وطن او شمرده می شد.
    با وقوع عصر ارتباطات جهانی، مرزهای ملّی اهمیت سابق را نداشته، و لذا پیوند های شهروندی - در معنای پیشین- نیز جایگاه خویش را از دست داده اند. در عصر جهانی شدن، جهان به عنوان یک کل و یک مکان واحد، وطن تمامی انسانها تلقی می گردد، و لذا، هر کس در این کره خاکی، شهروند جامعه جهانی محسوب می گردد. به دیگر سخن؛ ظهور فوق قلمروگرایی، صمیمیت بی سابقه ای را میان مردم سراسر جهان، فراهم آورده است. بازارهای جهانی، سازمان های جهانی، رسانه های گروهی جهانی، پول های جهانی، و نماد های جهانی (مثل عکس های کره زمین که از فضا گرفته می شود) نقاط مشترک بی سابقه ای برای همه انسان ها ایجاد کرده اند،
    ص:23
    ________________________________________
    1- . globalism
    که در گذشته هیچ گاه وجود نداشته است.(1)
    آموزه «جهان وطنی»، ریشه در آموزه های رواقیون یونان باستان دارد. «فلسفه رواقیون، ایده های دولت جهانی، عدالت طبیعی و تابعیت جهانی را نشر داده بود.»(2)
    تحقّّق جهان وطنی عینی را در عصری شاهدیم که، جهان به سمت یکپارجه شدن در حرکت است. بنا به نظر گیل نز همه انسانها در فرایند جهانی شدن، تبدیل به یک «ما»(3) شده اند، و همبستگی های جهان وطنی رو به گسترش است.
    امضاء



  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جهانی سازی

    جهانی سازی معادل مفهوم جهانی شدن است از سوی مخالفان فرایند جهانی شدن ترویج می گردد.
    مخالفان جهانی شدن که از آن با عنوان «جهانی سازی» یاد می کنند، معتقدند؛ روند پیش رو، پروژه همسان سازی و یک شکل کردن جهان است، پروژه ای که جهان را به سمت و سوی غربی شدن و به طور خاصّ تر امریکایی شدن می کشاند، و از پایان تاریخ و تکامل عینی آن، در قالب مدرنیته (لیبرال-دموکراسی)، سخن به میان می آورد.
    ص:24
    ________________________________________
    1- یان. آرت. شولت، نگاهی موشکافانه به پدیده جهانی شدن، ترجمه: مسعود کرباسیان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1382، ص223.
    2- مهدی بازرگان، پیروزی حتمی در حکومت جهانی مهدی، تهران: نشر جهان آرا، ص45.
    3- آنتونی گیدنز، تجدّد و تشخّص، پیشین، ص50.
    4- globalization
    اینان بیش از آن که در قالب یک تئوری علمی از آینده در حال تحقّق، سخن بگویند، با نگاه راهبردی و ایدئولوژیکی، جهانی شدن را به عنوان القای ایدئولوژی غرب به جوامع غیر غربی، تعریف می کنند.
    تعبیر جهانی سازی، ناظر به سیاستها و اهداف بازیگران برترجهانی است، و در راستای بسط ارزشها و باورهای سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی خاصی، انجام می پذیرد.... بنابراین جهانی سازی بر خلاف جهانی شدن پروژه ای ارزشی و ایدئولوژیک است که در درون خود نوعی تحمیل فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی را حمل می کند.(1)
    چنین نگاهی بیش از همه از سوی نظریه پردازان جوامع پیرامونی تبلیغ می گردد، و البته تا حدّ بسیاری گویای وقایع کنونی جهان نیز می باشد. امّا باید به این مسئله توجّه نمود که حقیقت جهانی شدن، با پیامدهایی که به دلیل اتخاذ سیاست ها ی نادرست، به بار آمده کاملاًَ متفاوت می باشد.
    امضاء



  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,310
    تشکر
    740
    مورد تشکر
    717 در 197
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جهانی شدن
    تعریف مشخّص و معینی ندارد به خاطر این که هر کس از نگاه خود، به آن توجه کرده است، برخی از صاحب نظران آن را بر مبنای مؤلّفه های جهانی شدن، تعریف کرده، برخی، بر پیامد های آن، نظر داشته اند، و عدهّ ای دیگر، به ویژه گی های آن توجّه نموده اند. تعاریف مختلفی از جهانی شدن ارائه شده است.
    ص:25
    ________________________________________
    1- عبد القیوم سجادی، در آمدی بر اسلام و جهانی شدن، پیشین، ص19.
    1. رابرتسون، به ویژه گی های جهانی شدن آن را این گونه تعریف می کند:
    جهانی شدن یا سیاره ای شدن جهان، مفهومی است که هم به تراکم جهان، و هم به تشدید آگاهی درباره جهان به عنوان یک کل، ... هم وابستگی متقابل و واقعی جهان و هم آگاهی از یکپارچگی جهان، در قرن بیستم اشاره می کند.(1)
    2. «گیدنز»، در تعریف جهانی شدن، بر فاصله گیری زمانی و مکانی تأکید می کند(2)،
    3. «یان. آرت شولت» به کم رنگ شدن جغرافیا و قلمروزدایی نظر دارد(3).
    4. «مالکوم واترز» بر آثار جهانی شدن تأکید داشته و آنرا این گونه تعریف می کند؛
    «فرایندی اجتماعی که در آن قید و بند های جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می رود و مردم به طور فزاینده از کاهش این قید و بند ها آگاه می شود.»(4)
    در بیشتر این تعریف ها جهانی شدن به عنوان یک فرایند خنثی برای
    ص:26
    ________________________________________
    1- مالکوم واترز، جهانی شدن، ترجمه: اسماعیل مردانی گیوی و سیاوش مریدی، تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنایع،1379، ص66.
    2- ر.ک. آنتونی گیدنز، تجدّد و تشخّص؛ جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران: نشر نی، 1378، ص42و56.
    3- یان آرت شولت، پیشین.
    4- مالکوم واترز، پیشین، ص12.
    توصیف شرایط در حال تحقّق به کار گرفته می شود. در این تعریف ها بر فرایندی بودن و غیرارادی بودن جهانی شدن، تأکید شده و تلاش می گردد تا به نوعی بی طرفانه و بدون قضاوت ایدئولوژیک، آنرا به عنوان یک واقعیت در حال تحقّّق مورد توجه قرار دهند بنابراین، این تعبیر، در نقطه مقابل تعبیری قرار می گیرد که طرفداران مفهوم جهانی سازی از آن یاد می کنند.
    امضاء



صفحه 1 از 21 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi