زندگینامه فیلسوف نامدار ایرانی
علامه دهر٬
آیت الله حسن حسنزاده آملی
❤ |
زندگینامه فیلسوف نامدار ایرانی
علامه دهر٬
آیت الله حسن حسنزاده آملی
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
موضوعات تصادفی این انجمن:
- کرامتی از شیخ انصاری (رحمهالله) در کلام آیت...
- رشتی، میرزا حبیب الله
- الهی و ربی من لی غیرُک
- عین صاد - ياد نامه استاد علي صفايي حايري
- ماجرای مکاشفه آیتالله خویی با دستورالعملی...
- چرا امام (ره) در رمضان داماد شد؟ +عکس
- ··▪▪••●●:: حالات روحانی علما در نماز(1)...
- (*(*(*(*ََََََگذري بر زندگي فقيه عاليقدر شمس...
- زندگینامه فیلسوف نامدار ایرانی علامه دهر...
- خاطراتی زیبا از دکتر بهشتی
❤ |
شخصیتشناسی حسن حسنزاده آملی
استاد علامه حضرت آیت الله حسن زاده آملى متضلع در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حِبر فاخر و بحر زاخر و عَلَم علم، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غریبه و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسّر تفسیر انفسى قرآن فرقان، معلم اخلاق و مکمل نفوس مستعده، جناب حسن بن عبدالله طبرى آملى(رحمه الله) که به" حسن زاده" شهرت دارند.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
زندگى نامه
در اواخر سال 1307 هجرى شمسى در روستاى ایراى لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادرى الهى، بزرگوار و اهل یقین، تربیت و از پستان پاک مادرى عفیفه صدیقه طاهره و پاک از ارجاس حین الولاده که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود، شیر نوشیدند و پرورش یافتند.
در حالى که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانى شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادى از جزوات متداول در مکتبخانه هاى آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالى تمام قرآن را به خوبى یاد گرفتند.
پس از آن وارد دوره ابتدایى شدند. تاریخ ورود حضرت استاد(رحمه الله تعالى) حوزه علمیه مهرماه سال 1323 هجرى شمسى مطابق با شوال المکرم سال 1363 هجرى قمرى بود.
تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینيّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان، رساله عملیه فارسى آیه الله سید ابوالحسن اصفهانى(چون ایشان مرجع على الاطلاق در آن زمان بودند)، کلیات سعدى، گلستان سعدى و جامع المقدمات و شرح الفیه و سیوطى و حاشیه ملا عبد اللّه بر تهذیب منطق و شرح جامى بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف و مطول در معانى و بیان و بدیع و معالم در اصول و تبصره در فقه و مغنى اللبیب در نحو و شرایع محقق در فقه و چندین کتب، جلدین شرح لمعه در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروى و آقا عزیزالله طبرسى و آقا شیخ احمد اعتمادى و آقا عبدالله اشراقى و آقا ابوالقاسم رجائى و غیرهم که همگى از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسى تعلیم خط مى گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتى را تدریس مى کردند.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
استاد حسن زاده خود مى فرمایند:
در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دلآراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا- علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.
در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور با هر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا- روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مىدانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على- علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم که:.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *** وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى *** آن شب قدر که این تازه براتم دادند من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب *** مستحق بودم و اینها برکاتم دادند .
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
مهاجرت به تهران
پس از آن در شهریور 1329 هجرى شمسى در 22 سالگى به تهران آمدند و چند سالى در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح(رحمه الله علیه) به سر بردند و باقى کتب شرح لمعه و از عام و خاص قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیه الله آقا سید احمد لواسانى(رضوان الله تعالى علیه) درس خواندند.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
در محضر علامه شعرانى
و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروى به سر بردند. و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقى آملى(قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانى طهرانى(اعلى الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدرى مهربان، سالیانى دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت(به مدت 13 سال) و از فنونى چند درى به روى ایشان گشود.
از منقول تمام مکاسب و رسائل شیخ انصارى(قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانى(قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهاى صلوه و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالى محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف ساخت.
از معقول اکثر شرح خواجه طوسى قده بر اشارات ابن سینا قده و اکثر اسفار ملّاصدرا قده و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفاى شیخ رئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
از تفسیر تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسى از بدو تا ختم آن.
از کتب قرائت و تجوید:
شرح شاطبیه. شرح شاطبیه به نام(شراج المبتدى و تذکار المقرى المنتهى) که شرح علامه شیخ على بن قاصح عذرى بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینى شاطبى در علم قرائات است. این قصیده 1375 بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط(لام) است. مطلع این ابیات "بَدَأتَ ببسم الله فى النّظم اوّلا *** تبارک رحمانا رحیما و موئلًا" و مختوم این ابیات "و تبدى على اصحابها نفحاتها *** بغیر تناهِ زربنا و قرنفلا" مىباشد. شرح شاطبیه(در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهاى درسى بود که در مراکز علمى خوانده مى شد و استاد علامه شعرانى(قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
از کتب ریاضى، هیئت و نجوم رساله فارسى ملاعلى قوشچى در علم هیئت شرح قاضى زاده رومى بر(الملخّص الهیه) از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمى چغمینى معروف به(شرح چغمینى). استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایى تألیف علامه شعرانى، کتاب(الاصول) مشهور به اصول اقلیدس صورى به تحریر خواجه طوسى که حاوى پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضى مبرهن است.
اكَرمالاناوؤس به تحریر خواجه طوسى، اكَر ثاوذوسیوس در مثلثات و اشکال کروى به تحریرخواجه طوسى.
شرح علامه خفرى بر(تذکره فى الهیه) محقق طوسى در علم هیئت که شرحى استدلالى است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفرى بر تذکره به زیج بهادرى که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
تعلیم کتاب کبیرمجسطى تألیف بطلیموس قلوذى به تحریر طوسى در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنى و مطلب اعلى و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالى مى باشد، همانگونه که شرح خفرى یاد شده و اكَر ثاوذسیوس و اكَر مالاناوؤس و کتاب(الکره المتحرکه) تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسى و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسى و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهاى پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتى که نزد اهل هیئت معمول است مى باشند.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
استخراج تقویم نجومى که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانى طول کشید حضرت استاد علامه حسن زاده(مدّ ظله العالى) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن مسلط گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نشده است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
در عمل به آلات رصدى اسطرلاب و ربع مجيّب به نحو کمال و معرفت آلاتى که در کتابهاى یاد شده مذکور است.
از کتب طبّ قانونچه محمد بن محمود چغمینى، شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب، تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس.
در علم درایه و رجال دوره کامل رساله استاد علامه شعرانى که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل(جامع الرواه اردبیلى) علیه الرحمه.
در حدیث و روایت جامع وافى فیض کاشانى(رضوان الله تعالى علیه).
پس از خواندن جامع وافى به انخراط در سلک روات دین و انسلاک درسلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحى مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانى در کتاب(درآسمان معرفت) حضرت مولى آمده است.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
استاد آیتالله حاج میرزا ابو الحسن رفیعى قزوینى(قدّس سرّه)
در آن سنوات استاد آیتالله حاج میرزا ابو الحسن رفیعى قزوینى(قدّس سرّه) از قزوین به تهران تشریففرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانى بحضور شریفش تشرّف یافتند و چند سال در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم نقلى و عقلى و عرفانى از اسفار صدر اعاظم فلاسفه و شرح علامه فنارى بر مصباح الانس صدر الدین قونوى، و خارج فقه و اصول مشتغل بودند. آن عالم ربّانى بر استاد حسن زاده عنایات و توجّهات خاصّى مبذول داشت.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
استاد میرزا مهدى الهى قمشهاى(رضوان اللّه تعالى علیه)
و نیز از محضر مبارک حکیم الهى و عارف ربّانى استاد میرزا مهدى الهى قمشهاى- رضوان اللّه تعالى علیه- تمام حکمت منظومه متأله سبزوارى و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودهاند و نیز در مجلس تفسیر قرآن آنجناب خوشهچین بودهاند.
و آن جناب به استاد حسن زاده فرمودند: وقتى به الحاح و ابرام شما خواستم درس منظومه را قبول و شروع کنم با قرآن مجید استخاره کردهام این آیه کریمه آمدوَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
❤ |
استاد آیتالله حاج شیخ محمد تقى آملى(قدس سرّه)
و نیز مدتى مدید در تهران توفیق استفاضه از مباحث درس خارج فقه و اصول جناب استاد آیتالله حاج شیخ محمد تقى آملى(قدس سرّه) یافتند.
و نیز از اعاظمى که در تهران به ادراک محضر مقدسش بهرهمند بودند جناب حکیم الهى و عارف صمدانى استاد محمد حسین فاضل تونى(رحمة اللّه تعالى علیه) است که قسمتى از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصرى بر فصوص شیخ اکبر محیى الدین عربى را در نزد ایشان تلمذ نمودهاند.
و نیز قسمتى از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیتالله حاج میرزا احمد آشتیانى(قده) خواندهاند.
علامه حسن زاده از همان آغاز فراگیرى تا رسیدن به مراحل عالى علمى و معرفتى نوعى شور، شوق، اشتیاق و علاقه وافر را در خود به شکوفایى رسانیده بود. استاد حسن رمضانى از مشاهیر شاگردان علامه حسن زاده مىنویسد:
به خاطر همین عشق پیوسته و لازمى که حضرت استاد نسبت به علم داشته است همواره تحت هر شرایطى که بوده است در مسیر کسب آن از بذل هیچ گونه کوششى و تلاشى دریغ نکرده است تا پایهاى در راه طلب دانش مجاهده کرده که اگر بخواهیم عینیت جامعیت حوزههاى علمیه قدیم و اصیل عالم اسلام را که در تمام علوم و فنون رایج زمان خویش صاحب نظر بودهاند، مشاهده کنیم بدون اغراق باید به سراغ ایشان برویم.
خود علامه در این باره مىگوید:
منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش مرا اندر دل آتش همى باشد نشیمنها این عشق به اندازهاى بود که اگر شاگردان دیگر، درس استاد را ترک مىکردند او همچنان براى یاد گرفتن، استاد را ترک نمىنمود: پس از درس، مکاسبىها مىرفتند و بعضىها مىنشستند که بنده بازهم از نشستگان بودم، علامه شعرانى اسفار یا اشارات مىفرمود. این درسها که تمام مىشد آقایان مىرفتند و بنده مىنشستم.
چه بسا روزها که ما در بین الطلوعین مىآمدیم براى درس کفایه و سر درس آخرى مثلًا مجسطى یا زیج بهادرى اذان ظهر مىگفتند و ایشان از صبح تا ظهر تدریس کرده بود.
البته بنا به اعتقاد علامه حسن زاده این اشتیاق متقابل بود:(علامه شعرانى هم خودش اشتیاقى شگفت به درس و بحث داشت و هم ما طالب و شایق بسزا بودیم.) این علاقه وافر موجب گردید علامه حسن زاده، در مسیر کسب معارف از سختىها و مصائب و مشکلات نهراسد و مسیرهاى دشوار را با آرامش پشت سر بگذارد.
تفحّص براى دست یافتن به استاد ماهر و ذوفنون و لحظهاى از پاى نایستادن در این جهت نشانى از شوق ایشان است، حکیم الهى قمشهاى خطاب به ایشان گفته است: روزى در غیاب به مدرسه حاج ابوالفتح(در تهران) آمده از طلّاب مدرسه در مورد راه و رَوِشَت در کارها و اشتغالت به تحصیل پرس و جو و تحقیق نمودم آنها در تصریح به حسن سیرت و شدّت ولع شما به اقتناى معارف و اکتساب علوم متفق و یک زبان بودند.
وقتى از ایشان پرسیدند روزها چه کار مىکنید در جواب گفتند: از شش سالگى که به مکتب رفتهام تا کنون ندیم من کتاب، و معشوق من استاد و درس و کار من بحث و تدریس و تصنیف است.
ایشان متذكّر مىگردد: زمانى شبهات گوناگون بر من روى مىآورد و از تطبیق مسایل عرفانى عاجز مانده بودم و از کثرت فکرت به فرسودگى مبتلا گشته بودم ولکن در درسها حاضر مىشدم و از خویش ابراز نمىکردم، تنها چیزى که مرا از این ورطه هولناک هلاک رهایى بخشید لطف خدا بود، سرانجام بارقههاى الهى چون نجم ثابت بر آسمان دل طارق آمد و در پناه ربّ ناس از وسواس خنّاس نجات یافتم.
این علامه ذوفنون عقیده دارد شاگرد باید تا حدودى قوانین حساب و هندسه را فرا گیرد زیرا اینها در تعدیل و تقویم ذهن، فکر و قلم و بیان تأثیرى بسزا دارد. علوم ریاضى فکر را از خطا و اعوجاج باز مىدارد، انسانهاى ورزیده در این علم صاحب رأى صائب، نظرى ثابت، کم گوى، گزیده گوى، دیرگوى، و نکوگوى هستند. خود استاد این گونه بود و دلیل آن، همین روى آوردن به ریاضى و شاخههاى وابسته به آن مىباشد.
به باور ایشان هرچه طلّاب مباحثه در علوم تحصیلى بنمایند، فراگیرى دروس بهتر مىگردد و در روح و روان جاى مىگیرند. خود به این شیوه ملتزم بود: اکثر کتابهایى را که مىخواندم، مباحثه نیز مىکردم، کفایه را یک ساعت به اذان صبح مانده، اسفار یا مکاسب یا جواهر را پیش از صبح(بین الطلوعین) و اشارات را ساعت یک بعدازظهر مباحثه مىکردیم.
مهاجرت از دارالعلم تهران به شهر مقدّس قم
در دوشنبه 25 جمادى الاول / سال 1383 هجرى قمرى برابر با 22 مهر 1342 هجرى شمسى به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته اند.
بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهى و تعلیم فنون ریاضى را شروع کردند.
ادراک محضر علامه طباطبائى(رحمه الله علیه)
علامه طباطبائى(ره) حضرت استاد علامه، یگانه عصر به مدت 17 سال از محضر قدسى علامه طباطبائى(ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهاى زیر را خواندند:
کتاب" تمهید القواعد" صائن الدین على بن ترکه، که شرحى است شریف بر" قواعد التوحید" ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجرى قمرى به اتمام رسید.
کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجرى قمرى مطابق با آذر ماه 1347 هجرى شمسى بوده است. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن مى باشد و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجرى شمسى بطور کامل پایان پذیرفت.
کتاب توحید بحار مجلسى. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجرى قمرى بوده است.
جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامى خواندند.
حضرتش سوگند یاد کرده و مى فرمایند:" به جانم سوگند مهمترین چیزى که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج مى کرد، اصول علميّه و امهّات عقلیه اى بود که القاء مى فرمود و هر یک از آنها درى بود که درهاى دیگرى از آن گشوده مى شد. به خداوند سوگند از محضر روحانى او علم و عمل فیضان مى کرد؛ حتى سکوتش نطقى بود که هیمانى ملکوتى را حکایت مى کرد."
در محضر علامه محمد حسن الهى طباطبائى(ره)
از جمله کسانى که در عتبه علیاى او اعتکاف داشتند، زبده علماى عامل و عمده عرفاى شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولاى حضرتش حاج سید محمد حسن الهى طباطبائى تبریزى(برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائى تبریزى) بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بيّنات و دیگر شعب ارثماطیقى از محضرشان بهره مند گردیدند.
در محضر حاج سید مهدى قاضى تبریزى(ره)
حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقى در محضر گرانقدر عالم وفىّ زکىّ تقىّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمى حاج سید على قاضى تبریزى مصداق" الوَلَدُ سِرّ ابیه" اعنى الحجه سید مهدى قاضى مشرف بوده اند. و علوم غریبه خصوص جفر را از محضر ایشان فرا گرفت. به فرمایش حضرت آقا:" ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقى است عظیم".
سایر اساتید
و نیز سالیانى در قم به محضر مبارک تنى چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند.
خود مى فرمایند:
" به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شکر محشار نیکى هایى که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض على الاطلاق، الله ربّ العالمین است." از نکتههاى دیگر این که علامه حسن زاده در برخورد با اساتید روشى توأم با ادب و احترام و قدردانى با آن بزرگواران را بروز مىداد، شبى مرحوم الهى قمشهاى به ایشان گفته بود: شما خیر مىبینید، پرسیده بود از چه جهت، وى پاسخ داده بود: شما را نسبت به اساتید بسیار مؤدّب مىبینم، استاد حسن زاده پس از نقل این موضوع مىگوید: آرى من هیچگاه نزد اساتیدم یک زانو یا چهارزانو ننشستم و به دیوار تکیه نمىدادم و خیلى با ادب و احترام مىپرسیدم و در حضور و غیابشان وظیفه شاگردى را بیش از حدّ وظیفه پدر و فرزندى مراعات مىنمودم. استاد رمضانى مىنویسد، مکرّر مىفرمودند در حضور اساتیدم مواظب حرفهایم بودم و مىکوشیدم با آنها چون و چرا نکنم همه اینها بدین خاطر بود که مبادا کردار و گفتار من سبب رنجش آن بزرگواران بشود و خداى ناکرده از فیض آنان محروم گردم. بى شک یکى از اسباب موفقیت علامه حسن زاده که در شکلگیرى شخصیت ایشان تأثیر بسزایى داشته همین احترام و خضوع بسیارشان نسبت به اساتید خود بوده است.
و الحمد لله ربّ العالمین.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
تدریس
لطایف بیانى، دقتهاى علمى، وسعت دانش و ذوق ادبى در تدریس استاد موج مىزند، پایه درس و بحث استاد حتى در هنگامى که خود مشغول فراگیرى علوم بودند چنان قوى شده بود که در اواخر اقامت در آمل کتب درسى پیشین را براى دیگران تدریس مىنمودند و به تهران هم که آمدند کتب یاد شده را در مدارس، درس مىدادند.
برخى از دروسى که حضرت استاد(رحمه الله) تدریس فرمودند، به شرح ذیل مىباشد:
تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دورهاى با تصحیح دقیق و تعلیقات وشرحى محققانه همراه بوده است.
تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم براى چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندرى نجف آبادى و جناب عارف واصل حضرت آقاى دکتر امامى نجفآبادى و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ چهارشنبه بیست و چهار مهر هزار و سیصد و هفتاد برابر هفتم ربیعالثانى 1412 قمرى آغاز شد که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طى 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ دوشنبه بیست و شش بهمن هزار و سیصد و هفتاد و یک با کسالت حضرت مولى تعطیل شد.
تدریس شرح فصوص الحکم قیصرى چهار دوره که براى شاگردان املاء مىفرمود و آنان مىنوشتند.
تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روى چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشى نمودند.
تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دورهاش حدود چهار سال به طول انجامید.
تدریس(اكَر مانالاؤس) که مدت سه سال در حوزه علمیه قم به طول انجامید.
تدریس دو کتاب(كَر ثاوذوسیوس و مساکن) به تحریر خوجه طوسى.
تدریس اصول اقلیدس.
تدریس دروس هیئت و دیگر رشتههاى ریاضى.
و ....
تدریس همراه تحصیل
در مدت اقامت حضرتش در تهران در طى سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علماى روحانى به تعلیم و تدریس در مدارس(حوزه علمیه) روحانى نیز اشتغال داشتند و کتابهاى ذیل را تدریس فرمودند:
– معالم الاصول مطوّل تفتازانى، (حضرت مولى شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت) و معانى مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادى از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
– کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
– قوانین در اصول شرح محقق طوسى بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائيّه شرح لمعه در فقه ارث جواهر در فقه لئالى منتظمه جوهر نضید حاشیه ملاعبدالله شرح شمسیه این چهار کتاب اخیر در علم منطق است.
– هیئت فارسى در قوشچى شرح چغمینى تشریح الافلاک شیخ بهایى اصول اقلیدس زیج بهادرى این پنج کتاب در ریاضیات: هیئت حساب هندسه است و همچنین موفق به یادگیرى زبان فرانسه گردیدند.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)