صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18

موضوع: حکایت های پندآموز

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    hoshdarr حکایت های پندآموز

    *✨✨*༺ཌ༈༺ཌ༈♕༈ད༻༈ད༻
    📝فردی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد.
    بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند.

    🔹شخصی که برایش شایعه ساخته شده بود، به شدت از این کار صدمه_دید و دچار مشکلات زیادی شد.

    🔸بعدها وقتی که آن فرد متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده
    و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد😔
    و سراغ شخص حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد تا شاید بتواند این کار خود را جبران کند.

    🔹حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر
    آن را بکش و پرهایش را در مسیر
    جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.»

    🔸آن فرد از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.

    🔹فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن فرد رفت
    ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد.

    🔸 حکیم در جواب تعجب گفت انداختن آن پرها ساده بود
    ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست!
    همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است.

    💠خدای مهربان در قرآن، می فرماید :

    🔅ای مؤمنان، هرگاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید،
    مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید،
    و سخت از کار خود پشیمان گردید.

    📖سوره حجرات، آیه 6

    🔺یکی از بدترین 🔥گناهان🔥 #تهمت است،
    فرضا اگر اتهامی که وارد میکنیم درست هم باشد حداقل 🔥 #غیبت 🔥 است،
    که خودش از بزرگترین گناهان است
    و در روایات بدتر از 🔥زِنا🔥 دانسته شده....

    🔺همه اینها به خاطر ضعف شخصیت است،
    ای کاش قدری سرمان به زندگی خودمان بند باشد....

    ༻🍃‌🌸🍃༺
    *_نوای دل بی نوای من_*
    ༻🍃‌🌸🍃༺
    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت: چرا به جای تحصیل علم،چوپانی می کنی؟

    چوپان در جواب گفت :
    آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
    دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟
    چوپان گفت :پنج چیز است:

    تا راست تمام نشده دروغ نگویم
    تامال حلال تمام نشده، حرام نخورم
    تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
    تا روزیِ خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
    تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم

    دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای ،هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سیراب شده است.
    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    یک ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﻭﮐﻮﺯه ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ از آنها ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.
    ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺯﻩ ﻫﺎ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺷﺖ وﺩﯾﮕﺮی ﺑﯽ ﻋﯿﺐ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ.
    ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺯﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﺯﻩ ﻫﺎ ، ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﯿﻤﻮﺩ ، ﺁﺏ ﺍﺯ ﮐﻮﺯﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺷﺖ ﭼﮑﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺯﻣﺎنیﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪ ، ﮐﻮﺯﻩ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ.
    ﮐﻮﺯﮤ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﮎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ می بالید
    ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻮﺯﮤ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﻡ .

    ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﻓﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺳﺒﺐ ﻧﺸﺖ ﺁﺏ میﺷﻮﺩ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ میرﺳﯽ ،من ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﻫﺴﺘﻢ.

    ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭﺑﻪ ﮐﻮﺯﮤ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺭﮔﻔﺖ :
    ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮔﻞ ﻫﺎﺋﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍینﺳﻮﯼ ﺭﺍﻩ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ؟ ولی ﺩﺭ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﻠﯽ ﻧیست.

    ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﻧﻘﺺ ﺗﻮ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﺨﻢ ﮔﻞ ﮐﺎﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺑﺪﻫﯽ.

    ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮎ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ، ﻫﺮﮔﺰ ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﻫﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎﺋﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﮥ ﻣﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﯾﺎﻓﺖ.
    همهء ما کاستیهایی داریم ولی با نگرش درست همین کاستیها میتواند باعث رشدمان شود.
    ‌‌‌‎‌‎
    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ﻫﺮ ﮐﻼﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ
    ، ﺑﺎﻭﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ می‌سازد.

    ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ : ‏« ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ‏»
    ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺣﮑﻢ ﻣﺤﮑﻮﻣﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ
    ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ
    ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯾﺖ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﮐﻨﺪ؛

    ﺳﻌﯽ ﮐﻦ.....
    ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮﯼ ﺫﻫﻨﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ
    ﺩﺍﺭﯼ ، ﮐﻼﻡ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻊ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﺎﺷﺪ؛
    ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ می‌گویی ، ﭼﻨﺪﺑﺮﺍﺑﺮﺵ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ .

    ﺍﻭﻝ ﺫﻫﻨﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ
    ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺧﻮﺩﮔﻮﯾﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ
    ﻣﻨﻔﯽ؛ ﭼﻮﻥ ﺯﯾﺮﺑﻨﺎﯼ ﻫﺴﺘﯽ، ﺗﻔﮑﺮ ﺍﺳﺖ .
    ﺍﮔﺮ می‌خواهی ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﻋﺎﻟﯽ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ
    ﺑﺮﺍﯾﺖ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ . ﻧﮕﺮﺵ ﻭ ﺫﻫﻨﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ
    ﺑﺪﻩ ﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻮﺩ ﺩﺭﺻﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ
    ﺑﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﺕ ﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺮﺵ ﺗﻮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ
    ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﻩ ﺩﺭﺻﺪ
    ﺁﻥ ﺑﻪ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

    ❤️❤
    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تفکرانه:

    بر تل خاکی نشسته بودم که خدا آمد و کنارم نشست ...!
    گفت: «مگر کودک شده ای که با خاک بازی می کنی؟»
    گفتم: «نه! ولی از بازی آدم هایت خسته شدم»
    خدا خندید .
    پرسیدم: «خدایا! چرا از آتش نیستم تا هر که قصدِ بازی با من داشت را بسوزانم؟»
    مکثی کردو گفت: «تو را از خاک آفریدم تا بسازی، نه بسوزانی! تو را از خاک ساختم که با آب گل شوی و زندگی ببخشی، از خاک که اگر آتشت بزنن باز هم زندگی می کنی و پخته تر می شوی ...
    با خاک ساختمت تا همراه باد برقصی .
    تو را از خاک ساختم تا اگر هزار بار آتش و آب و باد تو را بازی داد، تو برخیزی، سر بر آوری و در قلبت دانه ی عشق بکاری و رشد دهی و از میوه ی شیرینش لذت ببری .
    تو از خاکی پس به خاکی بودنت ببال »
    امضاء



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ .
    ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻣﺮﮒ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﻀﯿﻪ ﭼﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ! ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : ‏« ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﻣﻦ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺴﺘﻢ ﻭ ﻣﺪﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﯾﻖ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﻻ ﺣﺎﻻ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺭﻡ ، ﻭﻟﯽ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﺣﻼﻭﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﻧﭽﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ . ‏»
    ﻭﻋﺪﻩ ﻧﺪﻩ ، ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﻩ ﺁﻥ ﺑﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺁﻣﺪ ، ﺗﻮ ﻣﺎﻟﮏ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺘﯽ ، ﻭﻋﺪﻩ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻭﺡ ﺗﻮ ﺷﻮﻧﺪ .
    ﺩﺭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
    ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺞ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﺑﺪﻩ ﻧﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ !
    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﺎﻣﻞ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ! ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﺎﺵ . ﺯﯾﺮﺍ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺩﺍﺭﯼ .
    امضاء



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1- این ابیات متعلق به شاهنامه نیستند. شاهنامه‌ی فردوسی به صورت سی دی در دسترس است و در سایت‌های گوناگون اینترنتی وجود دارد و امکان جستجو در آن هست، با بررسی می توان فهمید که این شعر در شاهنامه نیست.
    2- متاسفانه فردوسی بزرگ آلت دست و بازیچه‌ی برخی افراد شده است و افرادی هم که چندان با شاهنامه آشنا نیستند گول آنان را می خورند و ذوق زده می‌شوند که فردوسی اوضاع امروز ایران را «پیش بینی» کرده است!
    3- از تشبیهات و استعاره ها ی بکار برده شده در شعر پیداست که این شعر از یک شاعر معاصر است و گویا شاعرش مصطفی سرخوش است.
    4- عبارت‌های نامناسب: خاک زرخیز، آریایی نژاد، نان‌آور: این ترکیب‌ها از ساخته‌های جدید زبان پارسی است و در گذشته، دست کم در زمان و زبان فردوسی، دیده نمی‌شده است. فردوسی از عباراتی نظیر ایرانی، تورانی، نیرانی و یا کیانی استفاده می کند.
    امضاء



  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    #حکایت پند آموز

    این شعر فردوسی رو بخونید که ۹۰۰ سال پیش سروده..

    در این خاک زَر خیز ایران زمین
    نبودند جز مردمی پاک دین
    همه دینشان مردی و داد بود
    وز آن ، کشور آزاد و آباد بود
    چو مهر و وفا بود خود کیششان
    گنه بود آزار کس پیششان
    همه بنده ی ناب یزدان پاک
    همه دل پر از مهر این آب و خاک
    پدر در پدر آریایی نژاد
    ز پشت فریدون نیکو نهاد
    بزرگی به مردی و فرهنگ بود
    گدایی در این بوم و بر ننگ بود
    کجا رفت آن دانش و هوش ما
    که شد مهر میهن فراموش ما؟
    که انداخت آتش در این بوستان
    کز آن سوخت جان و دل دوستان؟
    چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
    خرد را فکندیم این سان ز کار
    نبود این چنین کشور و دین ما
    کجا رفت آیین دیرین ما !؟
    به یزدان که این کشور آباد بود
    همه جای مردان آزاد بود
    در این کشور آزادگی ارز داشت
    کشاورز، خود خانه و مرز داشت
    گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
    گرامی بد آنکس که بودی دلیر
    نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
    نه بیگانه جایی در این خانه داشت
    از آنروز دشمن بما چیره گشت
    که ما را روان و خرد تیره گشت
    از آنروز این خانه ویرانه شد
    که نان آورش مرد بیگانه شد
    چو ناکس به ده کدخدایی کند
    کشاورز باید گدایی کند ...!!

    ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‎‌‌‌
    امضاء



  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط حسنعلی ابراهیمی سعید نمایش پست ها
    #حکایت پند آموز

    این شعر فردوسی رو بخونید که ۹۰۰ سال پیش سروده..

    در این خاک زَر خیز ایران زمین
    نبودند جز مردمی پاک دین
    همه دینشان مردی و داد بود
    وز آن ، کشور آزاد و آباد بود
    چو مهر و وفا بود خود کیششان
    گنه بود آزار کس پیششان
    همه بنده ی ناب یزدان پاک
    همه دل پر از مهر این آب و خاک
    پدر در پدر آریایی نژاد
    ز پشت فریدون نیکو نهاد
    بزرگی به مردی و فرهنگ بود
    گدایی در این بوم و بر ننگ بود
    کجا رفت آن دانش و هوش ما
    که شد مهر میهن فراموش ما؟
    که انداخت آتش در این بوستان
    کز آن سوخت جان و دل دوستان؟
    چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
    خرد را فکندیم این سان ز کار
    نبود این چنین کشور و دین ما
    کجا رفت آیین دیرین ما !؟
    به یزدان که این کشور آباد بود
    همه جای مردان آزاد بود
    در این کشور آزادگی ارز داشت
    کشاورز، خود خانه و مرز داشت
    گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
    گرامی بد آنکس که بودی دلیر
    نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
    نه بیگانه جایی در این خانه داشت
    از آنروز دشمن بما چیره گشت
    که ما را روان و خرد تیره گشت
    از آنروز این خانه ویرانه شد
    که نان آورش مرد بیگانه شد
    چو ناکس به ده کدخدایی کند
    کشاورز باید گدایی کند ...!!

    ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‌‌‎‌‌‌
    1- این ابیات متعلق به شاهنامه نیستند. شاهنامه‌ی فردوسی به صورت سی دی در دسترس است و در سایت‌های گوناگون اینترنتی وجود دارد و امکان جستجو در آن هست، با بررسی می توان فهمید که این شعر در شاهنامه نیست.
    2- متاسفانه فردوسی بزرگ آلت دست و بازیچه‌ی برخی افراد شده است و افرادی هم که چندان با شاهنامه آشنا نیستند گول آنان را می خورند و ذوق زده می‌شوند که فردوسی اوضاع امروز ایران را «پیش بینی» کرده است!
    3- از تشبیهات و استعاره ها ی بکار برده شده در شعر پیداست که این شعر از یک شاعر معاصر است و گویا شاعرش مصطفی سرخوش است.
    4- عبارت‌های نامناسب: خاک زرخیز، آریایی نژاد، نان‌آور: این ترکیب‌ها از ساخته‌های جدید زبان پارسی است و در گذشته، دست کم در زمان و زبان فردوسی، دیده نمی‌شده است. فردوسی از عباراتی نظیر ایرانی، تورانی، نیرانی و یا کیانی استفاده می کند.
    امضاء



  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    موتور کشتی بزرگی خراب شد. مهندسان زیادی تلاش کردند تا مشکل را حل کنند اما هیچکدام موفق نشدند!

    سرانجام صاحبان کشتی تصمیم گرفتند مردی را که سالها تعمیر کار کشتی بود بیاورند. وی با جعبه ابزار بزرگی آمد و بلافاصله مشغول بررسی دقیق موتور کشتی شد.

    دو نفر از صاحبان کشتی نیز مشغول تماشای کار او بودند مرد از جعبه ابزارش آچار کوچکی بیرون آورد و با آن به آرامی ضربه ای به قسمتی از موتور زد بلافاصله موتور شروع به کار کرد و درست شد.

    یک هفته بعد صورتحسابی ده هزار دلاری از آن مرد دریافت کردند. صاحب کشتی با عصبانیت فریاد زد: او واقعا هیچ کاری نکرد! ده هزار دلار برای چه میخواهد بگیرد؟ بنابر این از آن مرد خواستند ریز صورتحساب را برایشان ارسال کند.

    مرد تعمیر کار نیز صورتحساب را اینطور برایشان فرستاد:

    ضربه زدن با آچار: ۲دلار

    تشخیص اینکه ضربه به کجا باید زده شود: ۹۹۹۸ دلار.


    نتیجه گیری
    تلاش کردن مهم است؛ اما دانستن اینکه کجای زندگی باید تلاش کرد میتواند همه چیز را تغییر بدهد.​]
    امضاء



صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi