صفحه 18 از 20 نخستنخست ... 814151617181920 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 171 تا 180 , از مجموع 191

موضوع: مهر محبوب

  1. Top | #171

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از امام صادق عليه السلام سوال شد که چرا هنگام نام بردن لقب قائم از القاب حضرت حجت ارواحنا فداه به پا مى خيزيم. حضرت فرمودند: زيرا او غيبت طولانى دارد واز شدت محبتش نسبت به دوستان خود چنين است که هر گاه کسى او را به اين لقب ذکر کند (لقب که دلالت بر دولت او دارد وحسرت بر غيبت او را تداعى مى کند) بر او نظاره مى نمايد. لذا تعظيم او خواهد بود که بنده خاضع به پا خيزد، زيرا مولاى بزرگوارش به ديده شريف خود بر او نظر مى کند. پس، بايستى بنده بايستد واز خداوند تعجيل فرج او را بخواهد. ونيز از امام رضا عليه السلام روايت شده است که: در مجلسشان در خراسان، هنگام ذکر لفظ قائم به پا ايستادند. ودو دست خود را بر سر شريف خود گذاشتند وفرمودند: اللهم عجل فرجه وسهل مخرجه. آرى، در آئين عاشق چشم براه، ديگر در جائى نشستن مفهوم ندارد وقرار واستقرارى در کار نيست ودوستدار ودلباخته به دنبال محبوب خود در تب وتاب ودر تکاپو وجستجو است. سيد بن طاووس رضوان الله عليه در کتاب کشف المحجه، در پيرامون انتظار امام عصر عليه السلام به فرزندش چنين مى گويد: مردم زمانه چنين اند که معتقدان به امامت او (صلوات الله عليه) اگر برده يا اسب يا درهم ودينارى از دستشان برود به تمام وجود سعى وکوشش در يافتن آن مى نمايند، اما نسبت به بزرگوارى که در ظهورش تاخير شده وبرنامه او اصلاح اسلام وقطع ريشه دشمنان دين وکفار است به اندازه آن اشياء محقر تعلق خاطر نشان نمى دهند. پس، چگونه مى توانند ادعاى عرفان خدا ورسول او صلى الله عليه وآله وامامت امام عصر ارواحنا فداه وموالات او نمايند؟ ادعاى عشق با برهان بى قرارى مقارن است، پس براى عاشق دلباخته قرار معنى نمى دهد. آتش عشق که جان عاشق را به توده آتشى تبديل مى کند، شعله هاى آن همچنان زبانه مى کشد وعاشق را به حرکت در مى آورد:
    مى زنم هر نفس از دست فراقت فرياد
    چه کنم گر نکنم ناله وفرياد وفغان
    روز وشب غصه وخون مى خورم وچون نخورم
    تا تو از چشم من سوخته دل دور شدى
    از بن هر مژه صد قطره خون بيش چکد آه اگر ناله نارم نرساند به تو باد
    کز فراق تو چنانم که بد انديش تو باد
    چون ز ديدار تو دورم به چه باشم دلشاد
    اى بسا چشمه خونين که دل از ديده گشاد
    چون بر آرد دلم از دست فراقت فرياد

    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #172

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فرياد فراق (دعا)

    عشق قرار وسکون را از عاشق مى گيرد وبه سوى محبوب خود حرکتش مى دهد، تا آنجا که با تمام وجود، محبوب را مى خواند (دعا مى کند) واين دعا وخواندن مراتبى گوناگون دارد. دعاى به زبان، مرتبه خفيفه وجلوه اى از دعاى حقيقى است که به تمام جان وهستى انجام مى شود وشرط اصلى استجابت دعا همين خواستى حقيقى است که با تمام هستى انجام مى پذيرد، يعنى خواسته خود را حتى به رگ وخون بطلبد تا مورد اجابت قرار گيرد. (واذا سئلک عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان).(6)

    زمانى که بندگانم از من پرسش کردند بدانند که من نزديک هستم ودعوت داعى را پاسخ مى دهم به شرط اينکه مرا بخواند. در اينجا که خداوند متعال به صيغه متکلم وحده (دعان) تعبير مى فرمايد به معناى اين است که شرط دعا عشق به من وخواندن من وخلاصه توحيد واخلاص است. لذا عاشق با تمام وجود موج مى شود که ويژگى آن سر کشيدن، بلا رفتن وپايين آمدن است وگويا اين سر کشيدن وبلند شدن به خاطر اين است که محبوب خود را ببيند وعاشق منتظر ديدار محبوب نيز همانند امواج، خروشان ومتلاطم مى گردد وخود را به هر سو مى زند تا مگر معشوق را بيابد ودر ساحل وجود او آرام گيرد. در اين صورت است که تمامى وجودش دعا مى شود. لذا مى بينيم عاشقان کوى محبوب ما - که خود محبوب عالميان اند - نيز چنين بيتابى وتلاطمى در وجودشان هست که آنان را بى قرار کرده وهمواره در حالت دعا وطلب اند.
    امضاء



  4. Top | #173

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بى قرارى حضرت رضا در فراق محبوب

    امام رضا عليه السلام که مى داند روز لقاى محبوبش روز جمعه است (هذا يوم الجمعه وهو يومک المتوقع فيه ظهورک).(7)

    در يکى از بهترين لحظات نيايش خود - يعنى قنوت نماز جمعه - اين چنين سرود بى قرارى وانتظار سر مى دهد: اللهم اصلح عبدک وخليفتک بما اصلحت به انبياءک ورسلک وحفه بملائکتک وايده بروح القدس من عندک واسلکه من بين يديه ومن خلفه رصدا يحفظونه من کل سوء وابدله من بعد خوفه آمنا يعبدک لا يشرک بک شيئا ولا تجعل لاحد من خلقک على وليک سلطانا واذن له فى جهاد عدوک وعدوه واجعلنى من انصاره انک على کل شيء قدير.(8)

    بارالها! کار ظهور بنده شايسته وخليفه راستينت (امام مهدى عليه السلام) را اصلاح فرما، همان گونه که کار پيامبران وفرستادگانت را اصلاح نمودى واز سوى خويش با روح القدس او را يارى وپشتيبانى فرما وديده بانانى از پيش رو وپشت سر همراه وى گردان تا از هر گزندى نگاهش دارند، وترس وهراس او را به امن وامان دگرگون ساز، که او تو را مى پرستد وهيچ چيز را همتا ومانند تو نمى داند. وبراى هيچ يک از آفريدگانت برترى وچيرگى نسبت به ولى خود قرار مده واو را در جهاد با دشمنت ودشمنش اجازت فرما ومرا از ياوران او قرار ده، که همانا تو بر هر کارى توانايى. مى بينيم که عاشق دلداده امام زمان ارواحنا فداه، امام رضا عليه السلام عالى ترين وبلندترين جملات محبت وعشق را بر زبان مى راند ودر اين مناجات کوتاه، هم محبوب خود را معرفى مى کند وهم آرزوى سلامتى وظهور او را دارد ودر عين حال رهائى گردن او را از هر بيعت گوشزد مى نمايد وآمادگى خود را براى جهاد در رکاب او اعلام مى دارد وبدين وسيله ارتباط معنوى وعاطفى خود را با او ابراز مى کند.

    امضاء



  5. Top | #174

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سوز فراق در امام صادق (عليه السلام)

    واما حالت امام صادق عليه السلام را در فراق فرزند محبوب وششمين نسل خود، حضرت مهدى ارواحنا فداه چنين مى بينيم: سدير صيرفى مى گويد: من همراه مفضل بن عمر، ابوبصير وابان بن تغلب وارد منزل مولايمان امام صادق عليه السلام شديم، ديديم آن حضرت بر روى خاک نشسته وعبائى خيبرى بدون يقه وکوتاه آستين، بر تن کرده ومانند مادر جوان از دست داده جگر سوخته حيران اشک مى ريزد، حزن واندوه چهره اش را فراگرفته وتغيير ودگرگونى از گونه هايش پيداست وقطرات اشک بر پهناى صورتش جريان دارد وبا خود زمزمه مى کند که: سيدى غيبتک نفت رقادى، وضيقت على مهادى وابتزت منى راحه فوادى. سيدى غيبتک اوصلت مصابى بفجائع الابد، وفقد الواحد بعد الواحد يفنى الجمع والعدد. فما احس بدمعه ترقى ء من عينى وانين يفتر من صدرى عن دوارج الرزايا وسوالف البلايا الا مثل بعينى عن غوابر اعظمها وافظعها وبواقى اشدها وانکرها ونوائب مخلوطه بغضبک ونوازل معجونه بسخطک.(9)

    مولاى من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده وزمين را بر من تنگ نموده وآسايش قلبى را از من برده است. آقاى من! پنهانى تو درد ورنج را به سختيهاى اندوه زاى روزگار پيوسته واز دست رفتن ياران - يکى پس از ديگرى - امکان گرد هم آمدن وبرانگيختن را از ميان برده است. هنوز از ياد يک بلا وسختى دوران غيبت اشک ديدگانم نخشکيده وسوز وناله دلم آرام نشده است که رنج وشکنج شديدتر ودردناک ترى در برابر چشمانم نمايان مى شود.
    اى تاب وتوانم را برده
    برگى از گلشن خرم عمر
    خوناب جگر از ساغر دل
    بيمار توايم ونپرسيدى
    جانا قدمى نه، مفتقرت رحمى بر اين دل افسرده
    باقى بود آن هم پژمرده
    در فصل بهار غمت خورده
    کاين غمزده به شد يا مرده
    بر خاک درت سر بسپرده

    امضاء



  6. Top | #175

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ارزش انتظار

    در دوره هجران محبوب، با شکوه ترين روزهاى عاشق، چشم براهى وانتظار است ومرگ عاشق در حال انتظار به مثابه فدا کردن خود در راه وآستانه محبوب مى باشد. امام صادق عليه السلام فرمود: من مات منکم على هذا الامر منتظرا له کان کمن کان فى فسطاط القائم.(10)

    کسى که از شما در انتظار (امام زمان) بميرد مانند آن است که در خيمه قائم (عليه السلام) وهمراه او باشد. ونيز مى فرمايد: يا ابا بصير طوبى لشيعه قائمنا المنتظرين لظهوره فى غيبته والمطيعين له فى ظهوره اولئک اولياء الله الذين لا خوف عليهم ولا هم يحزنون.(11)

    اى ابابصير! خوشا به حال شيعيان ما که در زمان غيبت چشم براه، ودر ظهورش مطيع او هستند. اينان به حق اولياى خدايند که ترس وخوفى بر آنها نيست.

    پاورقى:‌

    (1) همان:78 ح 12.
    (2) تا اينکه بر آنچه از دستتان مى رود تاسف نخوريد وبر آنچه داريد فرحناک نباشيد. (حديد 23).
    (3) وقسم به فرشتگانى که جان مؤمنان را به آسايش ونشاط ببرند. (نازعات 2).
    (4) بحار 143:22 ح 131، روضه کافى 77 ح 31.
    (5) منتخب الاثر:506 ح 4.
    (6) بقره 186.
    (7) امروز روز جمعه است وآن، روز تو است که ظهورت در آن انتظار مى رود. (زيارت روز جمعه امام عصر عليه السلام).
    (8) جمال الاسبوع سيد بن طاووس 413.
    (9) کمال الدين، شيخ صدوق 353.
    (10) منتخب الاثر:495 ح 3.
    (11) همان:514 ح 6.
    امضاء



  7. Top | #176

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    وظيفه شيعه در هجران غيبت، دعا براى وصال وظهور است

    مدتها در اين انديشه بودم که چگونه است که امامان معصوم عليهم السلام در پاسخ اين پرسش که وظيفه شيعه در زمان غيبت چيست؟ فرموده اند: دعا براى ظهور، ودعاهائى را نيز خودشان القاء وتعليم نموده اند که در کتب حديث ودعا آمده است. اکنون با اين توضيحات ديديم که دعا کردن نتيجه روشن تلاطم دل عاشق است، زيرا از آثار اوليه امواج محبت وعشق، انتظار ظهور، ووصال محبوب است که لازمه آن خواستن وخواندن محبوب مى باشد که به معناى آمادگى همه جانبه براى مقدم محبوب است.
    امضاء



  8. Top | #177

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دعا، خواندن محبوب در دربار محبوب محبوبهاست، دعا توجه قلبى ومعنوى به ظهور ووصال محبوب است. در اين صورت است که فراق يار سفر کرده نيز تا حدى حلاوت وصال را خواهد داشت. لذا انتظار ودعا براى وصال، جزئى از فرج است که وقتى از امام معصوم عليه السلام مى پرسند: آيا انتظار فرج جزئى از فرج وگشايش شيعه است؟ مى فرمايند چنين است، يعنى انتظار وچشم براهى دور از نظر، در قلمرو وصال وديدار قرار مى گيرد: عن محمد بن الفضيل عن الرضا عليه السلام قال: سئلته عن شيء من الفرج فقال: ا ليس انتظار الفرج من الفرج؟ ان الله عز وجل يقول: (فانتظروا انى معکم من المنتظرين).(1)، (2)

    اين کدامين انتظار است که جزو فرج است واين کدامين فراق است که عين وصال مى باشد؟ هر فراق وهر گونه چشم براهى؟ حتما چنين نيست بلکه فراقى است که همراه آن سوز وناله باشد وچهره يار را همواره براى محب تجسم نمايد وهرگز از انديشه او بيرون نرود وهمواره با او قرين وحليف واليف باشد. در چنين حالتى است که تمامى شئون هستى محب چشم شده وبه راه محبوب دوخته مى شود ودر اينجا به هر صورت که امکان پذيرد بالاخره توجه يار را به خود معطوف مى سازد واو را به وصال خود مى رساند که من قرع بابا ولج ولج.(3)
    امضاء



  9. Top | #178

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در اينجا نوشته مرحوم همدانى به ذهن خطور مى کند که براى جلب توجهات يار عالميان دو راه پيشنهاد مى کند: طريق اول آن است که هر گاه تو را مطلبى ومهمى روى دهد، يا در صحراى خلوت ويا در مکان خلوتى برو که کسى تو را نبيند وتو هم کسى را نبينى. اگر بتوانى غسل بکن يا وضوى کاملى بساز وسر را برهنه کن، جامه آستين وزانوها را بالا بزن، گناهان خود را ممثل کن وتقصيرات خود را در شرايط بندگى با مولاى خود مجسم نما. قدرى خاک بر سر بريز وصدا را به وا ويلاه، ووا غوثاه، ووا ماماه بلند کن، پس از آن متوجه شو از صميم قلب به آن حضرت وسلام کن به سلامى که اول او اين است سلام على آل يس.... پس از خواندن اين سلام دعائى که بعد از او وارد شده، بعد از آن به تضرع وزارى وناله وسوگوارى بگو اللهم عظم البلاء.(4)

    امضاء



  10. Top | #179

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    واين چنين است مقتضاى محبت وعشق حقيقى که هر عاشق صادقى داراست. طريق دوم، که در هيچ کتابى نديده واز هيچ استادى نشنيده واين هم از اسرار مکنونه مخزونه است که براى دوستان آن حضرت (ارواحنا فداه) به يادگار مى گذارم وبه امانت مى سپارم، اين است: هر گاه تو را مهمى ومطلبى روى دهد، به توسط ملکين شريفين پيغام به پيغمبر خدا وائمه هدى بخصوص امام عصر صلى الله عليهم اجمعين بده.(5)

    امضاء



  11. Top | #180

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,328
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    انتظار، وارث ورع وتقواست

    خيره شدن بر راه يار، يافتن راه اوست وکم کم قرار گرفتن در آن راه ويافتن روح از آن است: من سره ان يکون من اصحاب القائم فلينتظر وليعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر فان مات وقام القائم بعده کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه. فجدوا، وانتظروا هنيئا لکم ايتها العصابه المرحومه.(6)

    کسى که از اينکه از ياران قائم باشد خوشحال مى شود بايستى انتظار کشد وبه ورع ومحاسن اخلاق در حالت انتظار، عمل کند. پس، اگر مرگ او را در رسد وقائم پس از او قيام کند، اجر او مانند کسى است که او را درک مى کند. پس کوشش کنيد وانتظار بکشيد. گوارايتان باد اين انتظار، اى گروه مورد رحمت! آرى، چنين آتش عشقى همه ناخالصيهاى وجود انسان را تصفيه مى کند وبه طلاى ناب مبدل مى نمايد. دارنده چنين آتشى کبر، حسد، حرص، شهرت پرستى وحب جاه ندارد. زيرا تمامى اينها در آن حرارت شديد ذوب مى شود وسوخته در چنان حرارتى ديگر دستى به نامحرم - يعنى مطلق حرام - دراز نمى کند وچنين چشمى نامحرم را نمى نگرد واصولا هر غير محبوب براى او نامحرم مى شود وچنين سوخته اى ديگر صداى نامحرم - يعنى صداى غير محبوب - را نمى شنود وهمچنين. آرى، چنين کسى اگر در حالت انتظار بميرد اجر او مانند کسى است که در رکاب اوست. (فان مات وقام القائم بعده کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه).
    امضاء



صفحه 18 از 20 نخستنخست ... 814151617181920 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi