صفحه 20 از 20 نخستنخست ... 101617181920
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 191 , از مجموع 191

موضوع: مهر محبوب

  1. Top | #191

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام رضا عليه السلام به ريان به شبيب فرمود: اگر براى چيزى گريان بودى، پس بر امام حسين عليه السلام گريه کن که مانند اينکه گوسفندى را ذبح کنند، ذبح شد وهجده تن از خانواده اش نيز با او کشته شدند که در زمين مانند ندارند وآسمانهاى هفتگانه وزمينها بر او گريه کرده اند،... اى ابن شبيب! اگر بر حسين عليه السلام گريستى تا آنکه اشکهاى تو بر گونه هايت جارى شد، خداوند همه گناهانت را مى آمرزد، خواه بزرگ يا کوچک، کم يا زياد باشد. اى فرزند شبيب! اگر خوشحال مى شوى که خداوند را ملاقات کنى در حالى که گنانهى بر تو نيست پس حسين عليه السلام را زيارت کن. اى فرزند شبيب! اگر خوشحال مى شوى که در غرفه هاى بهشت با پيامبر صلى الله عليه وآله همراه باشى بر قاتلان حسين عليه السلام لعن کن. اى فرزند شبيب! اگر مى خواهى ثواب شهداى همراه حسين عليه السلام را داشته باشى هر موقع که ياد او کردى بگو: اى کاش با آنان بودم ورستگارى بزرگ به دست مى آوردم. اى فرزند شبيب! اگر خوشحال مى شوى که با ما در درجات والاى بهشت باشى در اندوه ما اندوهگين ودر شادى ما شاد باش وبر تو باد به ولايت ما. پس، اگر کسى سنگى را دوست بدارد خداوند او را با آن سنگ در قيامت محشور مى کند. ملاحظه مى کنيد که در اين حديث شريف مسئله حشر با محبوب آنقدر مسلم وقطعى است که مى فرمايند اگر انسان سنگى را دوست بدارد وآن را امام خود برگزيند با همو محشور خواهد بود.

    2- تفسير برهان از امام صادق عليه السلام ذيل آيه (يوم ندعو کل اناس بامامهم).(17)

    نقل مى کند که فرمودند: انه اذا کان يوم القيامه يدعى کل بامامه الذى مات فى عصره فان اثبته اعطى کتابه بيمينه لله: يوم ندعوا کل اناس بامامهم فمن اوتى کتابه بيمينه فاولئک يقرءون کتابهم واليمين اثبات الامام لانه کتابه يقرون ان الله يقول فمن اوتى کتابه بيمينه فيقول هاوم اقروا کتابيه انى ظننت انى ملاق حسابيه الايه. والکتاب الامام فمن نبذه وراء ظهره کان کما قال (فنبذوه وراء ظهورهم)(18) ومن انکره کان من اصحاب الشمال الذين قال الله: (ما اصحاب الشمال فى سموم وحميم وظل من يحموم)(19) الى آخر الايه.

    در روز قيامت هر کس به نام امام زمانش خوانده مى شود. پس اگر امام خود را ثابت کند کتابش به دست راستش داده مى شود، زيرا قرآن مى فرمايد: روزى که مى خوانيم هر کسى را به نام امامش. پس، کسانى که نامه شان به دست راستشان داده مى شود نامه خود را مى خوانند وسمت راست اثبات امام است. زيرا امام کتاب اوست که آن را مى خواند. خداوند مى فرمايد پس کسى که کتابش به دست راستش داده مى شود مى گويد: کتاب مرا بگيريد وبخوانيد که به من ديدار حساب خود گمان داشتم وکتاب امام است. کسى که آن را پست سر بيندازد، مصداق گفته قرآن مى شود که پس آن را به پشت خود افکندند وکسى که آن را انکار کند از اصحاب شمال مى گردد که خداوند مى فرمايد: اصحاب شمال در ميان بادها وآبهاى گرم وسوزاننده وسايه اى از دود سياه غليظ قرار مى گيرند...

    3- سئلت ابا جعفر عليه السلام عن قول الله: يوم ندعوا کل اناس بامامهم قال: يجى ء رسول الله صلى الله عليه وآله فى قومه وعلى فى قومه والحسن فى قومه والحسين عليه السلام فى قومه وکل من مات بين ظهرانى امام جاء معه.(20)

    (فضيل گويد:) از امام باقر عليه السلام از آيه روزى گه هر گروهى را به وسيله امامشان مى خوانيم پرسيدم، فرمود: پيامبر صلى الله عليه وآله در ميان قوم خود مى آيد ونيز على عليه السلام در ميان قوم خود وحسن عليه السلام در ميان قوم خود وحسين عليه السلام در ميان قم خود. وهر کسى که مى ميرد در حالى که امت امامى است با او خواهد آمد. روايت جالب اقرء وارقه درباره قرآن اشعار دارد به اينکه کسى که در اين دنيا قرآن محبوبش باشد در حشر براى او نردبان وسفينه مى گردد واو را بالا مى برد ودر درجات بهشت سير مى دهد. ن النبى صلى الله عليه وآله قال: يقال لصاحب القرآن اقرء وارقا ورتل کما کنت ترتل فى الدنيا فان منزلتک عند آخر آيه تقروها.(21)

    پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: به صاحب قرآن در روز قيامت گفته مى شود بخوان وبالا برو وهمواره شمرده بخوان، همان گونه که در دنيا هموار ونيکو مى خواندى. پس، مقام ومنزلت تو در آخرين آيه اى است که مى خوانى. خواننده گرامى! مى بينيم که محبت هر کس وهر چيز موجب حشر با آن خواهد بود. وامام محبوب حق، نامه عملى است که به دست راست داده مى شود که نشان دهنده شخصيت محب وعاشق وتابلوى کردار او در قيامت وميزان اعمال اوست وهر محبى در ميان محبوبهاى خود وهر معصومى با امت خود محشور خواهد بود وبدين وسيله محب از محبوب خود هرگز جدا نخواهد شد ولذا انسان تا در اين نشئه است بايستى که محبوبهاى خود را برگزيند وامام آخرت وبرزخ را انتخاب نمايد که اين، يک سوداى ابدى است.

    دل آرايى نامحدود محبوب

    از خزانه خدادادى دل، اصل واساس محبت وآثار وخواص آن را باز شناختيم واکنون جاى آن است که با بازگشتى کوتاه به اين منبع عظيم الهى، يعنى همان پهنه پهناور عالم فطرت، خصايص محبوب را نيز دريابيم. از آنجا که انسان بنابر خاصيت زيبا طلبى وجمال جوئى خويش هماره در جستجوى دلدارى به نهايت زيباست ومحبوبى را مى پسندد که جمال ودلارائى اش خارج از حد توصيف باشد، آن هنگام که چنين معشوقى زيبا را يافت شيداى جمال او شده، در کمالات بى نظيرش، واله وحيران مى گردد واين تحير وسرگردانى از عدم احاطه او به جمال وکمال محبوبش سرچشمه مى گيرد. اين محبوب، همان معبود يکتا ومورد وله وتحير عاشق، يعنى الله است که بر حسب کلمه، ترکيبى از الف ولام تعريف واله است که مستعمل در معناى عام معبود مستور از حواس مى باشد، اما مقصود از آن، همان معبود فطرى عاشقان است واين نام، نشان آن بى نشان وعلامت آن بى حد مى باشد، چرا که او را وصف واصى موصوف نمى کند واسمى او را محدود نمى سازد.

    آرى، چنين محبوبى هرگز به وصف نگنجد که اکبر من ان يوصف!(22)

    ونتوان او را با هيچ محبوبى مقايسه نمود که: کنهه تفريق بينه وبين خلفه.(23)

    کنه او جدائى ميان او وخلق اوست. واين معبود، معهود فطرى انسانها ومعروف قلبى عالميان است که آن هنگام که در هنگامه عهد الست خويش با او پيمان محبت وبندگى بسته اند سرگشتگى جمال بى منتهاى او را نيز بلى گفته اند، واز اين روست که انسن فطرى در حالت خلوص وباکى خود هرگز پرستش چنين پروردگار پاکى را ترک نمى کند وبه معبودهاى دانى روى نمى آورد که او در جستجوى زيبائى ودلارائى بى انتها ونامحدود ونامتعين است که گمشده خود را جز در پرستش ذات بى همتاى الله نمى يابد وجز با ياد او وبا پرستش او آرام نمى گيرد وبدين منظور در مقدمه وپيش از آنکه به نداى ملکوتى الله زبان گشايد با جاروب لا تمامى محبوبهاى دروغين ومحدود ومتناهى را از صفحه دل مى روبد وگنجينه قلب را جايگاه اختصاصى او مى گرداند که: القلب حرم الله فلا تسکن فى حرم الله غير الله.(24)

    قلب حرم خداست، پس در حرم خدا غير او را جاى مده. در بيان موجز وکوتاه از زيبائيهاى بى نهايت وکمالات غير قابل تصور محبوب يگانه، به گفته هائى از محبان صادق وصادقان در محبت، ائمه اثنى عشر عليهم السلام بسنده مى کنيم: امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: الله معبوديست که خلق در او متحيرند وبه او پناه مى برند. الله از ديدگان پنهان واز خاطرات واوهام ذهن پوشيده است.(25)

    امام باقر عليه السلام فرمود: الاحد الفرد المتفرد والاحد والواحد بمعنى واحد وهو المتفرد الذى لا نظير له.(26)

    احد يعنى تک، واحد وواحد يک معنى دارد يعنى تک که نظير ندارد. - امام زين العابدين عليه السلام نيز در تبيين لغت صمد مى فرمايند: الذى لا جوف له.(27)

    آنچه درون تهى نيست. - امام حسين عليه السلام فرمودند: صمد يعنى آن کسى که (لم يلد ولم يولد، ولم يکن له کفوا احد).(28)

    پس محبوب يکتاى آفرينش صمد است، يعنى او از چيزى جدا نگشته وچيزى از او جدا نمى گردد واو را شبه وندى نيست. واين همان زبان فطرت ونداى وحى است که از زبان پيامبر صلى الله عليه وآله به گوش مردم رسيد که الله اکبر وبا نداى اکبر خويش هر شبه ومثلى را نفى نموده، به بانگ بلند فرياد بر مى آورد که او از توصيف خلق، منزه است وبه ساحت قدس ربانى اش وصف هيچ واصفى راه نمى يابد که: (سبحان الله عما يصفون الا عباد الله المخلصين).(29)

    منزه است خداوند از آنچه توصيف مى کنند مگر بندگان مخلص خداوند. بنابر اين، جمال وکمال وزيبائى محبوب به حد بى حدى است وهيچ توصيف وتعريفى جز از زبان خود او شايسته نيست. در نظام خلقت از نظر محبوبيت در مرحله بعد از الله وبه اذن او، اين انسانهاى کامل ونمونه هاى گوياى بندگى اله يعنى پيامبر اکرم وجانشينان معصوم او سلام الله عيهم اجمعين هستند که تحقق بخش راستين محبت الهيه اند وانسانهاى حق پرست را در خويش واله وشيدا نموده اند واين وله وشيدائى به آن سبب است که طفل خرد اينان را به اوج کمال آنان راهى نيست، با توجه به اينکه آنان در مسير بندگى وکمال خويش هر زمان پاى به قله اى ديگر مى گذارند ودرجه اى ديگر اوج مى گيرند وبه شهادت ذکر وتقبل شفاعته وارفعه درجته.(30)

    پاورقى:‌

    (1) پس، بايستى منتظر باشيد که من نيز با شما آن را انتظار دارم. (اعراف 71).
    (2) بحار 128:52 ح 22.
    (3) کسى که درى را بزند واصرار کند سرانجام وارد مى شود.
    (4) پيوند معنوى 250.
    (5) همان 252.
    (6) غيبت نعمانى 200.
    (7) انعام 61.
    (8) زمر 42.
    (9) عنکبوت 64.
    (10) نهج البلاغه:خطبه 42.
    (11) بحار 130:68 ح 62.
    (12) اسراء 71.
    (13) قصص 41.
    (14) سجده 24.
    (15) واقعه 27.
    (16) وسائل 393:10.
    (17) بنى اسرائيل 71.
    (18) آل عمران 187.
    (19) واقعه 42 ، 41.
    (20) تفسير عياشى 302:2.
    (21) مسند احمد حنبل 192:2، کافى 606:2 ح 10.
    (22) بزرگتر از توصيف است. (کافى 118:1 ح 9).
    (23) احتجاج (چاپ بيروت):399، بحار 228:4.
    (24) بحار 25:70 ح 27 از امام صادق عليه السلام.
    (25) توحيد صدوق 89.
    (26) همان 90.
    (27) همان 90.
    (28) همان 91.
    (29) صافات 160.
    (30) وشفاعت او را بپذير ودرجه او را رفعت ده.

    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

صفحه 20 از 20 نخستنخست ... 101617181920

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi