شش : با پرهيز از دروغ ، مى توان از همه گناهان دورى كرد، چون ريشه پليدى ها دروغ است و براى خشكاندن آنها بايد اين مشكل را حل كرد، از اين رو معصومان (عليه السلام ) همواره اين درد اصلى را هدف درمان خود قرار مى دادند و با اصلاح آن ، ديگر معايب را حل مى كردند. مردى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت : من نماز نمى خوانم ، زنا مى كنم و دروغ مى گويم حال از كدام يك از آن ها توبه كنم ؟ حضرت به او فرمود: از دروغ . بدين ترتيب آن مرد پيمان بست كه فقط دروغ نگويد، اما چون خواست زنا كند، با خود گفت كه اگر رسول خدا صلى الله عليه و آله از من پرسيد كه پس از آن پيمان زنا كردى ؟ در صورتى كه بگويم نه ، دروغ گفته ام و اگر بگويم آرى مرا حد خواهد زد، به همين خاطر از اين گناه باز ايستاد و چون مى خواست هم چنان نماز نخواند با خود گفت كه اگر رسول خدا صلى الله عليه و آله از من پرسيد آيا نماز خوانده اى ؟ چه بگويم اگر دروغ بگويم كه پيمان شكسته ام و اگر راست بگويم مجازات مى شوم . بدين ترتيب آن دو گناه كبيره را ترك كرد.(36)
هفت : دروغ ريشه در پستى انسان دارد. كسى كه داراى عزت نفس است و براى خود ارجى قائل است ، دليلى براى دروغ گويى ندارد. آن كه هراسى ندارد، نظر خود را مى گويد و آن كه بى نياز است ، از فريفتن ديگران خوددارى مى كند. غالبا دروغ بيان گر نقص انسان است . انسان نداشته و ندانسته هاى خود را با دروغ گويى پنهان مى كند، از اين رو رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: لا يكذب الكاذب الا من مهانه نفسه عليه ؛ دروغ گو دروغ نمى گويد، جز بر اثر خوارى جانش نزد او(37) و چون مومن عزيز است و عزت خود را از اسلام دارد دروغ نمى گويد.