د _ اخلاق خوش و انس گرفتن با کودک
از دیگر شرایط موفقیت برای نفوذ در روح کودک و نوجوان، اخلاق خوش، خو گرفتن با او و در پیش گرفتن رفتارهای جذّاب است. در آغوش گرفتن کودک، به هنگام خواب در کنار بستر او نشستن، همراه با نوازش به تنهایی با او حرف زدن و با دقت به حرف هایش گوش سپردن، برای جلب توجه او و نفوذ در قلب و ژرفای وجودش لازم است. هم چنین هنگام بیدار کردن کودک و نوجوان برای نماز صبح، دست کشیدن بر سر و صورت او و بیدار کردنش در نهایت محبت، در دل بستگی او به نماز بسیار تأثیرگذار است.
پایدارترین و خوشایندترین یادگیری ها، یادگیری غیرمستقیم یا مشاهده ای است. فراموش نشود که در این نوع یادگیری، یادگیرنده بر
________________________________________
1- من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 416.
ص:79
اساس انگیزه های خود، آگاهانه و بدون هیچ گونه جبر و فشار روانی و کم ترین فشار ذهنی و خستگی، همه حواس خود را متوجّه رفتار مورد نظر می کند. (1)
یکی از عوامل مهمّ پرورش دینی، همانندسازی و الگوسازی است. گفتنی است فرد با کسی همانندسازی می کند که با او پیوند عاطفی برقرار کرده باشد. پس هرقدر پیوند عاطفی میان فرد و الگو بیش تر باشد، ویژگی ها و صفات بیش تری از او را در درون خود نهادینه می کند. ناگفته نماند که این همانندسازی، ممکن است فرد را در سیر بهنجاری یا نابهنجاری هدایت کند. در مجموع باید گفت: الگو، اصلی برای شدن است. (2)
کودکان نسبت به رفتار الگوهای دلخواهشان، دل بستگی و کنجکاوی ژرفی دارند، ولی باید توجه داشت که به گفته موریس دبس: «کنجکاوی کودک، دارای رنگی از یگانگی عاطفی است و آن عبارت از گونه ای احساس یگانگی نموداری با فعالیت های دیگران است. ساده ترین نمونه این احساس یگانگی در تماشاگران فوتبال دیده می شود. کسانی که به گونه ای ژرف، جریان بازی را دنبال می کنند، هنگام تماشای بازی، بدون اراده، حرکت پا و بدن بازیکنان را با پا و بدن خود در هوا مجسّم می کنند. در این جا همدلی، واکنش اثرپذیرانه و احساس یگانگی، واکنشی حرکتی
________________________________________
1- روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص 15.
2- تربیت مکتبی، ص 17.
ص:80
است». (1)
درباره تأثیر مثبت الگو در شکل گیری شخصیّت انسان، سخنان فراوانی گفته شده است. در این جا یادآوری خاطره ای مربوط به یکی از عارفان بزرگ می تواند نمونه ای نیکو برای این موضوع باشد:
«روزی از سهل شوشتری که از عارفان بزرگ و اهل کرامت بود، پرسیدند: چگونه به این مقام رسیدی؟ او در پاسخ گفت: من در کودکی نزد دایی ام زندگی می کردم. هنگامی که هفت ساله بودم، نیمه شب به دستشویی رفتم. در برگشت، دایی ام را دیدم که رو به قبله نشسته، عبایی به دوش کشیده، عمامه ای دور سرش پیچیده و سرگرم نماز خواندن است. از حالت او خوشم آمد. کنارش نشستم تا نمازش تمام شد. آن گاه از من پرسید: پسر چرا نشسته ای؟ برو بخواب. گفتم: از کار شما خوشم آمد و می خواهم پهلوی شما بنشینم. گفت: نه! برو بخواب. رفتم و خوابیدم. شب بعد نیز از خواب بیدار شدم. هنگامی که از دستشویی بر می گشتم، باز هم دایی ام را در آن حال دیدم و کنارش نشستم. به من گفت: برو بخواب. گفتم: دوست دارم هرچه شما می گویید، من نیز تکرار کنم. او گفت: یک مرتبه بگو «یا حاضر و یا ناظر». من هم تکرار کردم، سپس به من گفت: برای امشب کافی است، حالا برو بخواب.
این کار چند شب تکرار شد و من هر شب عبارت «یا حاضر و یا ناظر» را چند بار تکرار می کردم. کم کم وضو گرفتن را هم آموختم و پس
________________________________________
1- مراحل تربیت، موریس دبس، برگردان: علی محمد کاردان، ص 74.
ص:81
از وضو می نشستم و هفت مرتبه «یا حاضر و یا ناظر» را می گفتم. سرانجام کار به جایی رسید که من بی آن که نزد دایی ام بروم، خودم پیش از اذان صبح بیدار می شدم. پس از نماز، تسبیح در دست می گرفتم، پیوسته ذکر را تکرار می کردم و از این کار خود لذت روحانی می بردم تاکنون» (1).
گفتیم که کودک به اشخاصی هم چون دایی، خاله، عمه و پدر و مادر خود توجه دارد و از نظر رفتار عاطفی که با او داشته اند، به کارهای آنان سخت کنجکاو و دل بسته می شود و همانندسازی می کند. چهره گشاده ایشان همراه با لبخند، مایه کشش کودک به آنان می شود و نتیجه آن در نوجوانی، در دل بستگی به عبادت، دین داری و رفتن به مسجد نمایان خواهدشد.
مربّی بزرگوار با این آگاهی که دوره کودکی، دوران بازی، آقایی و مهرخواهی است و طولانی شدن نماز، ممکن است از خوشایندی آن بکاهد، به کوتاه ترین زمان بسنده می کند و کودک هم با احساس زیبا و لطیف خود، آرزوی تکرار دوباره همین تجربه خوشایند را دارد. (2)