صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 3910111213
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 124 , از مجموع 124

موضوع: فاطمه گلواژه آفرينش

  1. Top | #121

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ارزيابى گفته‏ها:


    آنچه گذشت اشاره‏اى اجمالى به نظرهاى مطرح شده در باره تاريخ ولادت فاطمه(س) بود. اما اينكه كدام يك از گفته‏هاى يادشده به واقع نزديكتر است پرسشى است كه در اين بخش به اجمال به آن مى‏پردازيم.
    ابتدا بايد روشن شود كه آيا ولادت، قبل از مبعث بوده است چنان كه مفاد نظريات دسته اول بود، يا بعد از آن؟
    چنان كه ملاحظه شد كسانى از اهل سنت كه در اين زمينه سخن گفته‏اند جز معدودى از آنان، معتقدند وقوع آن قبل از بعثت بوده است. برخى نويسندگان شيعه نيز اين قول را ترجيح داده و در تأييد آن به اين مسأله فقهى اشاره كرده‏اند كه حدّ اكثر سن باردارى زنان 50 سالگى است و اگر تاريخ ولادت را مربوط به بعد از مبعث بدانيم، در آن برهه، سن حضرت خديجه(س) به حدود 60 سال مى‏رسيده است.
    اينكه علت اين اتفاق نظر در ميان بيشتر مورخان اهل سنت چه بوده است و چرا تاريخ ولادت را قبل از بعثت مى‏دانند؟ خود مسأله‏اى است قابل بحث. آيا صرفاً يك نقل تاريخى است كه آنان بازگو كرده‏اند، يا استنباطى است كه مثلاً با توجه به همين فرع فقهى داشته‏اند؟ به هر روى، اين دسته از گفته‏ها را نمى‏توان تصديق كرد زيرا:
    نخست اينكه، اختلاف و تناقضى كه بين آنهاست موجب ضعف آنها مى‏شود.
    دوم اينكه، به مصداق «اهلُ‏البيت اَدْرى‏ بِما فِى البيتِ»، طبيعت چنين قضايايى ايجاب مى‏كند كه گفته فرزندان و نزديكان خود فاطمه(س) ملاك قرار گيرد، و چنان كه خواهد آمد مفاد روايات وارده از اهل‏بيت(ع) غير از اين است.
    سوم اينكه، در موارد متعددى از متون تاريخى و روايى گزارش شده است كه حداقل، بعضى از فرزندان خديجه(س)، بعد از مبعث متولد شده‏اند (20)و مى‏دانيم كه حضرت زهرا(س)، آخرين فرزند خديجه(س) بوده است.
    البته برخى مورخان اهل سنت، رقيّه را كوچكترين آنها شمرده‏اند، ولى مؤلف تاريخ الخميس، در ضمن دليلى كه مى‏آورد ولادت رقيّه را قبل از ام‏كلثوم مى‏داند، در نتيجه حضرت زهرا(ع) آخرين فرزند خواهد بود، چون ولادت ام‏كلثوم قبل از آن حضرت(س) بوده است. چنان كه ابن‏عبدالبرّ نيز همين را در كتاب استيعاب در شرح حال خديجه(س) آورده است.
    البته در اينكه زينب و رقيه و ام‏كلثوم، واقعاً دختران پيامبر(ص) بوده‏اند يا بزرگ شده در خانه حضرت(ص)، برخى بحث و مناقشه كرده‏اند و اينك ما را با آن كارى نيست. (21)
    چهارم اينكه، برخى از علماى اهل سنت نيز چنان كه گذشت، تاريخ آن را بعد از مبعث مى‏دانند.
    پنجم اينكه، اين موضوع را بسيارى از محدثان و مورخان سنّى نيز آورده‏اند كه انعقاد باردارى حضرت خديجه(س) بعد از آن بود كه پيامبر اكرم(ص) در معراج از ميوه بهشتى ميل نمود.(22)لذا نويسنده تاريخ الخميس بعد از ذكر پاره‏اى از اين روايات مى‏گويد: مقتضاى آنها اين است كه ولادت فاطمه(س) بعد از بعثت بوده است، زيرا معراج بعد از بعثت واقع شده است.
    برخى چنان كه اشاره شد، به استناد نظريه فقهى كسانى چون شهيد آيت‏اللَّه صدر كه حداكثر سنّ باردارى را براى عموم زنان، بدون تفاوت ميان قرشى و غير قرشى، 50 سال دانسته است(23)سال پنجم قبل از مبعث را ترجيح داده‏اند، ولى اين نيز تنها مى‏تواند يك استنباط ظنّى باشد، زيرا گرچه عده‏اى از فقهاى شيعه همين نظريه فقهى را در باب حداكثر ابتداى زمان يائسگى قايلند، ولى اكثريت فقها اين مبدأ را براى زنان قرشى 60 سالگى مى‏دانند.
    علاوه اينكه، اين اشكال در صورتى است كه بپذيريم حضرت خديجه(س) در 40 يا 45 سالگى با رسول خدا(ص) ازدواج كرده است؛ چنان‏كه مشهور نيز همان 40 سالگى است، و الاّ اين استبعاد به كلى مرتفع خواهد شد، زيرا گفته‏هاى ديگرى نيز در اين زمينه وجود دارد و برخى سنين 25، 28، 30 و 35 سالگى را سنّ ازدواج خديجه(س) شمرده‏اند.(24)
    اينها همه در صورتى است كه نخواهيم حضرت خديجه(س) را به عنوان استثنا ذكر كنيم و الاّ تنها براى رفع استبعاد امكان باردارى در چنين سنينى، يادآور مى‏شويم كه قرآن كريم بعد از اينكه به همسر ابراهيم(ع) بشارت ولادت اسحق(ع) و يعقوب(ع) فرزند اسحق(ع) را مى‏دهد، از زبان وى كه از روى تعجب سخن مى‏گفت، نقل مى‏كند كه:
    قالَتْ يا وَيْلَتى‏ أ ألِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلي شيخاً؛(25)
    گفت: اى واى! آيا من داراى فرزند مى‏شوم در حالى كه پيرم و اين شوهرم نيز مسنّ است!
    البته باز تكرار مى‏كنيم اين را تنها براى رفع استبعاد آوريم.
    بنابراين، اين دسته از گفته‏ها كه محورشان ولادت پيش از مبعث بود، قابل پذيرش نيست و بايد آن را ناشى از اشتباه در محاسبه و يا نقل و يا توهم انطباق با يك فرع فقهى و يا علل ديگرى دانست، و آنچه صحيح به نظر مى‏رسد و تقريباً مورد اتفاق بين مورخان و محدثان شيعه است، ولادت بعد از مبعث است كه سه احتمال در مورد آن ذكر شد؛ سال اول، سال دوم و سال پنجم.
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #122

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ارزيابى گفته‏هاى بخش دوم


    سال اول بعثت:
    اين گفته، افزون بر اينكه برخلاف مفاد برخى روايات است كه از اهل‏بيت(ع) وارد شده است و در ادامه خواهيم آورد، مخالف آن دسته از رواياتى است كه تأكيد دارد حضرت خديجه(س) پس از اينكه پيامبر(ص) در معراج ميوه بهشتى خورد، باردار شد. توضيح اينكه، هر چند در تعيين دقيق سالى كه پيامبر(ص) به معراج رفت اختلاف نظر وجود دارد ولى تقريباً ميان علماى اسلام اتفاق نظر وجود دارد كه معراج، بعد از مبعث بوده است و كمترين سالى كه ذكر شده سال دوم بعثت (15 ماه بعد از بعثت) است.
    (26)
    سال دوم بعثت:
    وجه مشترك اين نظر با گفته سوم در اين است كه هر دو تصريح دارند كه روز ولادت 20 جمادى‏الآخره بوده است، و فقط اختلاف، در سال ولادت است. از اين‏رو با توجه به اينكه در گفته‏هاى گذشته تا آنجا كه مجال بررسى بود نفياً يا اثباتاً، اشاره‏اى به روز ولادت نشده است، مى‏توان با اطمينان گفت كه ولادت حضرت فاطمه(س) در 20 جمادى‏الآخره بوده است و اختلاف نظرى كه ميان نظر دوم و سوم وجود دارد فقط از نظر سال تولد است.
    اين گفته نيز هر چند شخصيت بزرگى چون شيخ‏مفيد و برخى علماى ديگر شيعه، چنان كه گفته شد، قايلند و منابعى كه تاريخ معراج را سال دوم بعثت ذكر مى‏كند، مى‏تواند شاهدى بر صدق آن باشد ولى با اين حال قابل پذيرش نيست، زيرا:
    نخست اينكه، مدرك و مستند آن ذكر نشده است. البته شيخ طوسى در كتاب مصباح المتهجّد، آن را برخاسته از پاره‏اى روايات مى‏داند ولى آن روايات را ذكر نكرده است.
    دوم اينكه، بسيارى از بزرگان شيعه، حتى پيش از مرحوم مفيد، همانند مرحوم كلينى و عالم معاصر وى، مرحوم ابن‏ابى‏الثلج بغدادى، آن را نپذيرفته و گفته سوم را پذيرفته‏اند.
    سوم اينكه، برخلاف ادّعاى شيخ طوسى كه گفته سوم را تنها مستند به يك روايت مى‏داند، چنان كه خواهد آمد، حداقل در سه روايت، تصريح به گفته سوم شده است، و به نظر مى‏رسد عمده دليل در اين بحث، همين روايات است كه ظاهراً معارض قابل اعتمادى ندارند. البته ابى‏الفرج اصفهانى در كتاب مقاتل الطالبييّن چنان كه اشاره شد نظريه 5 سال پيش از بعثت را نيز به امام صادق(ع) نسبت داده است ولى نقل وى از نظر موازين صحت سند، چندان قابل اعتماد نيست، بويژه كه رواياتى حتى با سند صحيح داريم كه با آن معارض است.
    چهارم اينكه، تاريخ معراج نيز چنان كه گذشت مورد اختلاف است. علاوه اينكه، صريح پاره‏اى از روايات است كه پيامبر اكرم(ص) دو بار معراج داشته‏اند و آيات نخست سوره «والنجم» نيز چنان كه مرحوم علامه طباطبايى گفته(27)مؤيد آن است.
    پيشتر آورديم كه يكى از علماى سنّى نيز همين گفته سوم را پذيرفته است. البته با اين استنباط كه آن را تطبيق با سال تجديد بناى كعبه نموده است در حالى كه تجديد بنا، مربوط به پيش از مبعث است.
    سال پنجم بعثت:
    با توجه به ارزيابى گفته‏هاى پيشين، اينك مى‏توانيم به گونه‏اى روشنتر، سال پنجم بعثت را، همان گونه كه از شهرت بيشترى نيز برخوردار است، به عنوان سال ولادت حضرت فاطمه(س) ذكر كنيم. و اين نظريه علاوه بر شواهدى كه پيشتر آورديم، مستند به روايات قابل اعتمادى است كه از خاندان پيامبر(ص) رسيده است. اين روايات تا آنجا كه در حوصله اين بررسى بوده از اين قرار است:
    1.
    در بخشى از حديث مفصلى كه مرحوم كلينى با سند صحيح به نقل سعيد بن‏مسيّب از امام سجاد(ع) آورده، اين چنين مى‏خوانيم:
    فَقُلْتُ لِعَليّ بْنِ‏الحُسَيْنِ(ع): فَمَتى زَوَّجَ رَسُولُ‏اللَّهُ(ص) فاطِمةَ مِنْ عليّ(ع)؟ فَقالَ: بالمدينةِ بَعْدَ الهجْرةِ بِسِنَةٍ وَ كان لَها يؤمَئذٍ تِسْعُ سِنينَ؛ (28)
    به على بن‏الحسين(ع) عرض كردم: چه وقتى رسول خدا(ص) فاطمه را به همسرى على(ع) درآورد؟ حضرت فرمود: در مدينه، يك سال بعد از هجرت، و آن زمان، فاطمه 9 ساله بود.
    2.
    مرحوم كلينى در روايت ديگرى با سند معتبرى از حبيب سجستانى آورده است:
    سَمِعْتُ اباجعفرٍ(ع) يَقُولُ: وُلِدَتْ فاطِمَةُ بنتُ‏محمدٍ(ص) بَعْدَ مَبْعَثِ رَسُولِ‏اللَّهِ خَمْسَ سِنينَ وَ تُوُفِّيَتْ وَ لَها ثَمانُ عشرة سنةً وَ خَمْسَةٌ وَ سَبْعُونَ يَوْماً؛ (29)
    از امام باقر(ع) شنيدم كه مى‏فرمايد: فاطمه دختر محمد(ص) 5 سال بعد از مبعث رسول خدا متولد شد و در حالى وفات كرد كه 18 سال و 75 روز داشت.
    3.
    محمد بن‏جرير طبرى امامى در كتاب دلائل الامامة خود با سند متصلى از امام صادق(ع) اينگونه نقل مى‏كند:
    ...
    وُلِدَتْ فاطمةُ في جُمادَى الآخرة، اليومَ العشرينَ منها، سَنَةَ خمسٍ و اربعينَ مِنْ مَوْلِدِ النبيّ(ص) فَأقامَتْ بِمَكَّةَ ثَمانَ سنينَ و بالمدينةِ عشرَ سنينَ وَ بَعْدَ وفاتِ ابيها خمساً و سبعين يَوْماً و قُبِضَتْ في جُمادَى الآخرة، يومَ الثلاثاء لثلاثٍ خَلَوْنَ مِنه، سنةَ اِحْدى‏ عَشَرَةَ مِنَ الْهِجْرَةِ؛(30)
    فاطمه در 20 جمادى‏الآخره سال 45 ولادت پيامبر(ص) متولد شد و 8 سال در مكه و 10 سال در مدينه اقامت داشت و بعد از وفات پدرش 75 روز زنده بود. و در سه‏شنبه، 3 جمادى‏الآخره سال 11 هجرت رحلت كرد.
    چنانكه ملاحظه مى‏شود، در اين روايت ملاك تعيين تاريخ ولادت، سن مبارك پيامبر اكرم(ص) قرار داده شده است و لذا از اين جهت احتمال تصحيف يا اسقاط در آن نمى‏رود، ولى ذيل روايت كه تاريخ وفات حضرت(س) را بيان مى‏كند، ظاهراً با صدر روايت در تعارض است، و اين خود شاهد خوبى بر اين مدّعاست كه تشابه خطى ميان «سبعين» و «تسعين»، باعث اين اختلاف شده است كه آيا شهادت حضرت فاطمه(س) 75 روز بعد از وفات پيامبر(ص) بوده است و يا چنان كه برخى روايات صحيح دلالت دارد 95 روز؟
    تعارض صدر و ذيل روايت از اين جهت است كه ذيل آن، وفات حضرت(س) را همانند روايات ديگر، در 3 جمادى‏الآخر مى‏داند، در حالى كه فاصله 28 صفر كه بنا بر مشهور، روز رحلت پيامبر(ص) بوده است، تا اين تاريخ به 95 روز مى‏رسد. و اين البته خود بررسى مستقلى را مى‏طلبد.
    در نتيجه ولادت صديقه طاهره، فاطمه زهرا(س) روز جمعه، 20 جمادى‏الآخره سال پنجم بعثت بوده است، و سن آن بزرگوار، هنگام ازدواج 9 سال، و مدت عمر شريفش بنا بر اينكه در 3 جمادى‏الآخره سال 11 هجرت به شهادت رسيده باشد (چنانكه همين گفته نيز به نظر صحيح مى‏رسد) طبق محاسبه تقريباً 18 سال، 17 روز كم بوده است؛ هرچند با ذيل روايت دوم، انطباق ندارد.
    امضاء


  4. Top | #123

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    - شرح نهج‏البلاغه، ج‏20، ص‏328.
    2-
    همان، ص‏298.
    3-
    تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏278، و ذخائرالعقبى، ص‏52.
    4-
    همان.
    5-
    از جمله: مقتل‏الحسين، ج‏1، ص‏83، و تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏278، و ذخائرالعقبى، ص‏52.
    6-
    مشكل الآثار، ج‏1، ص‏47.
    7-
    تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏277، و ذخائرالعقبى، ص‏52، و مقاتل‏الطالبيين، ص‏48.
    8-
    مقتل‏الحسين، ج‏1، ص‏83.
    9-
    از جمله نك: تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏277، و ذخائرالعقبى، ص‏52، بحارالانوار، ج‏43، ص‏8.
    10-
    اقبال‏الاعمال، ج‏3، ص‏162.
    11-
    مسارّ الشيعه، ص‏54.
    12-
    بحارالانوار، ج‏43، ص‏9.
    13-
    همان.
    14-
    منتهى‏الآمال، ج‏1، ص‏168، باب دوم.
    15-
    نك: تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏278، و ذخائرالعقبى، ص‏52.
    16-
    نك: بحارالانوار، ج‏43، صص‏6 - 10.
    17-
    تاريخ‏الائمه، ضمن مجموعه نفيسه، ص‏6.
    18-
    تاج‏المواليد، ضمن مجموعه نفيسه، ص‏97.
    19-
    توضيح‏المقاصد، ضمن مجموعه نفيسه، ص‏526.
    20-
    نك: البدء و التاريخ، ج‏5، ص‏16، و تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏272.
    21-
    نك: الصحيح من سيرةالنبي، ج‏4، ص‏28.
    22-
    نك: بحارالانوار، ج‏43، صص‏3 - 6، و نيز: تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏277، و ذخائرالعقبى، ص‏36، و لسان‏الميزان، ج‏1، ص‏134.
    23-
    الفتاوى الواضحه، ج‏1، ص‏138.
    24-
    نك: الصحيح من سيرةالنبى، ج‏1، ص‏126، و بحارالانوار، ج‏16، صص‏12 و 19، و تاريخ‏الخميس، ج‏1، ص‏264.
    25-
    سوره هود، آيه 72.
    26-
    نك: الصحيح من سيرةالنبى، ج‏1، صص‏269 - 270، و نيز بحارالانوار، ج‏18، صص‏302، 319، 380 و 381.
    27-
    نك: الميزان فى تفسير القرآن، ج‏13، ص‏31.
    28-
    كافى، ج‏8، ص‏340.
    29-
    همان، ج‏1، ص‏457 - 458.
    30-
    بحارالانوار، ج‏43، ص‏9.


    كتابنامه‏
    انساب الاشراف، احمد بن‏يحيى بن‏جابر «بلاذرى»، قرن سوم، تحقيق محمدباقر محمودى، چاپ اول، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بيروت، 1394ه.ق.
    الاستيعاب، يوسف بن‏عبداللَّه «ابن‏عبدالبرّ»، مطبعة دائرةالمعارف، حيدرآباد، 1336ه.
    الاقبال بالاعمال الحسنة فيما يعمل مرّة فى السنة، على بن‏موسى بن‏جعفر بن‏طاووس، م‏664ق، تحقيق جواد قيّومى اصفهانى، چاپ اول، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، 1416ق، قم.
    الامالى، محمد بن‏محمد بن‏نعمان «شيخ مفيد»، م 413ق، تحقيق حسين استاد ولى و على‏اكبر غفارى، منشورات جماعة المدرسين فى الحوزة العلمية، 1403ق، قم.
    بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمدباقر مجلسى، م 1111ق، چاپ سوم، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403ق.
    البدء و التاريخ، ابن‏زيد احمد بن‏سهل‏المطهر بن‏ظاهر المقدسى، م 355ه' دار صادر، 1988م، بيروت.
    تاج المواليد في مواليد الائمة و وفياتهم، ابوعلى فضل بن‏حسن طبرسى، م 548ق، ضمن مجموعه نفيسه، چاپ اول، مكتبه بصيرتى، قم، بى‏تا.
    تاريخ الائمه(ع)، ابن‏ابى‏الثلج بغدادى، م‏325ق، ضمن مجموعه نفيسه، چاپ اول، مكتبه بصيرتى، قم، بى‏تا.
    تاريخ بغداد، احمد بن‏على «خطيب بغدادى»، م 463ه. دارالكتاب العربى، بيروت، بى‏تا.
    تاريخ الخميس، حسين بن‏محمد بن‏حسن «الديار بكرى»، م 982ه، مصر، 1382ه، مصر، 1382ه.
    تفسير عياشى، محمد بن‏مسعود بن‏عيّاش «عياشى»، قرن سوم، تحقيق سيدهاشم رسولى محلاتى، انتشارات علميه اسلامية، تهران، بى‏تا.
    تنبيه الخواطر(مجموعه ورّام)، ابولحسين ورّام بن‏ابى‏فراس المالكى الاشترى، م‏605ه'، دارالصعب و دارالتعارف، بيروت.
    توضيح المقاصد، محمد بن‏الحسين عاملى «شيخ بهايى»، م 1030ق، ضمن مجموعه نفيسه، چاپ اول، مكتبه بصيرتى، قم، بى‏تا.
    حلية الاولياء و طبقات الاصفياء، حافظ ابى‏نعيم احمد بن‏عبداللَّه اصفهانى، م 430ه.ق، چاپ پنجم، دارالكتاب العربى، بيروت، 1407ه.ق.
    الخصال، محمد بن‏على بن‏حسين بن‏بابويه «صدوق»، م 381ق، تحقيق على‏اكبر غفارى، مكتبة الصدوق، 1389ق، تهران.
    الدر المنثور فى التفسير بالمأثور، جلال‏الدين عبدالرحمن بن‏ابى‏بكر «سيوطى»، افست در چاپخانه اسلامى، تهران، 1377ه.ق.
    دعائم الاسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الاحكام، قاضى ابوحنيفه، نعمان بن‏محمد تميمى، م 363ق، تحقيق آصف بن‏على‏اصغر فيضى، دارالمعارف، 1383ق، قاهره.
    ذخائر العقبى، حافظ احمد بن‏عبداللَّه «المحب الطبرى»، مكتبة حسام‏الدين قدسى، مصر، 1356ه.ق.
    شرح غررالحكم و دررالكلم، جمال‏الدين محمد خوانسارى، تحقيق جلال‏الدين حسينى ارموى، انتشارات دانشگاه تهران، 1346ش.
    شرح نهج‏البلاغه، عبدالحميد بن‏أبى‏الحديد، م 656/655ق، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، چاپ اول، دار احياء الكتب العربية، 1378ق، مصر.
    صحيح ترمذى، محمد بن‏عيسى ترمذى، مطبعة بولاق، مصر، 1292ه.
    الصحيح من سيرة النبي‏الاعظم(ص)، جعفر مرتضى‏العاملى، چاپ اول، نشر مؤلف، 1403ه.ق، قم.
    الصواعق المحرقة، احمد بن‏حجر هيثمى، م 974ه، مكتبة القاهره، چاپ دوم قاهره، 1385ه.
    علل الشرايع، محمد بن‏على بن‏حسين بن‏بابويه «صدوق»، م 381ق، المكتبة الحيدرية، 1385ق، نجف.
    الفتاوى الواضحة، سيدمحمدباقر صدر، م 1358ش، چاپ سوم، دارالكتاب اللبنانى، و دارالكتاب المصرى، 1977 م، بيروت.
    كافى، محمد بن‏يعقوب كلينى، م 329/328ه.ق، چاپ سوم، دارالكتب الاسلامية، تهران، 1388ه.ق.
    كنزالعمّال فى سننن الاقوال و الافعال، علاءالدين حسام‏الدين «متقى هندى»، مؤسسة الرسالة، بيروت 1409ق.
    لسان الميزان، احمد بن‏على بن‏حجر عسقلانى، م 857ه، منشورات اعلمى، بيروت، بى‏تا.
    مجمع‏البيان في تفسير القرآن، ابوعلى فضل بن‏حسن طبرسى، م 548ه. تحقيق سيدهاشم رسولى محلاتى، دار احياء التراث العربى، بيروت، 1379ه.ق، 1339ش.
    مسارّ الشيعة فى مختصر تواريخ الشريعة، محمد بن‏محمد بن‏نعمان «شيخ‏مفيد» م 413ه.ق، چاپ اول، كنگره جهانى بزرگداشت هزارمين سال وفات شيخ‏مفيد، قم، 1413ه.ق.
    مستدرك الصحيحين، محمد بن‏عبداللَّه بن‏محمد «حاكم نيشابورى»، م 405ه، دارالمعرفة، بيروت، بى‏تا.
    مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ميرزاحسين نورى طبرسى، م 1320ه.ق، چاپ اول، مؤسسة آل البيت(ع) لاحياء التراث، 1407ه.ق، قم.
    مسند، احمد بن‏محمد بن‏حنبل، م 214ه، دارالفكر، بى‏جا، بى‏تا.
    مشكل الآثار، احمد بن‏محمد مصرى «طحاوى»، مطبعة مجلس دائرة المعارف النظاميه، حيدرآباد، 1333ه.
    معانى الاخبار، محمد بن‏على بن‏الحسين بن‏بابويه «صدوق»، م‏381ه.ق، تحقيق على‏اكبر غفارى، دارالمعرفة، بيروت، 1399ه.ق.
    مقاتل الطالبيين، ابوالفرج على بن‏الحسين بن‏محمد اصفهانى، م 356ه.ق، تحقيق سيداحمد صقر، دارالمعرفة، بيروت، بى‏تا.
    مقتل‏الحسين(ع)، موفق بن‏احمد «خوارزمى» م 568ه.ق، تحقيق محمد سماوى، مكتبة المفيد، قم، بى‏تا.
    من لا يحضره الفقيه، محمد بن‏على بن‏الحسين بن‏بابويه «صدوق» م 381ه.ق، تحقيق على‏اكبر غفارى، چاپ دوم، منشورات جماعة المدرسين فى الحوزة العلمية، قم، بى‏تا.
    منتهى‏الآمال، شيخ‏عباس قمى، م 1359ه، كانون انتشار، تهران بى‏تا.
    ميزان الاعتدال، محمد بن‏احمد «ذهبى»، مطبعة السعادة، مصر، 1325ه.
    ميزان الحكمة، محمد محمدى‏رى‏شهرى، چاپ اول، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، 1362ش، قم.
    الميزان في تفسير القرآن، سيدمحمدحسين طباطبايى، م 1360ش، چاپ سوم، موسسة الاعلمى للمطبوعات، 1393ق، بيروت.
    نهج‏البلاغه، محمد بن‏حسين موسوى، م 404ه، تحقيق صبحى صالح، مركز بررسيهاى اسلامى، 1395ق، قم.
    الوافى، محمدمحسن فيض كاشانى، م 1091ه؛ چاپ اول، مركز تحقيقات علمى و دينى امام اميرالمؤمنين(ع)، اصفهان، 1373ش.
    وسائل‏الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعة، محمد بن‏حسن «حرّ عاملى» م 1104ق، تحقيق عبدالرحيم ربانى شيرازى، دار احياء التراث العربى، بيروت، بى‏تا.



    امضاء


  5. Top | #124

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پـــــــــــــــــــــــا یـــــــــــــــــــــــا ن
    امضاء


صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 3910111213

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi