صفحه 2 از 12 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 114

موضوع: دستور العملهای عرفانی از علمای بزرگ اخلاق

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بی شک ، دنبال این سعادت نرفتن و در تهیه مقدمات آن کوتاهی کردن ، بر خاسته از ضعف ایمان به آخرت است و گرنه عقل ناقص ، به انسان حکم می کند که برای رسیدن به این سعادت عظیم ، آستین همت بالا زند چه رسد به عقل کامل .
    بدان ! ضبط اوقات عمر و باروری لحظه های آن ، برای رسیدن به خوشبختی و سعادت جاودانه ، جز با مراعات ، پاسداری ، محاسبه ومراقبه نفس ممکن نیست .
    در صورت سستی و کوتاهی نفس ، در انجام وظایف ، باید آن را تنبیه کرد؛ به آنگونه که در مسائل مادی ، که سود آن نا چیز و از دست رفتن آن چندان زیانی ندارند ، با طرف معامله خود برخورد می کنی .
    همچنانکه یک تاجر ، از شریک خود کمک می گیرد و سرمایه خویش را برای تجارت به او می سپارد و پس از آن ، مراقبت و حسابگری از آن تاجر را سرلوحه کارخویش کرده و در صورت کوتاهی یا زیان ، او را سرزنش می کند ، عقل هم که تاجر راه آخرت است ، باید از (( نفس )) در این تجارت ، کمک بگیرد؛ تجارتی که سود آن تزکیه نفس است و تنها با پیراستن جان از بدیها و آراستن آن به نیکیها صورت می گیرد چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: ((قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها)) آن که جان خود را تزکیه کرد فلاح یابد و آن که به هوا آلوده گشت ، نابود گردد بله ، خرد ، باید در این تجارت سترگ از نفس کمک بگیرد و از آن در آنچه مایه رفعت و کمال اوست بهره گیرد ، همانگونه که تاجر ، شریک را به منزله دشمنی در جدال می بیند و در طی چند مرحله با او برخورد می کند: (قرار داد ، نظارت ، محاسبه ، سرزنش و مجازات در صورت کوتاهی ) ، عقل انسان نیز باید نخست با نفس قرار داد بندد و وظایفی را بعهده او بگذارد و بر انجام آن وظایف پیمان بندد و راه رستگاری و فلاح را به او نشان دهد و پس از آن ، از نظارت و مراقبت بر نفس خویش غفلت نکند؛ زیرا کسی که نفس خویش را بخود وانهد ، ارمغانی جز خیانت و تباهی سرمایه ، از او نخواهد دید ، همانطور که غلام خائن ، وقتی مال را به او بسپاری و او را بخود واگذاری چنین کند در مرحله بعد لازم است که از او حساب کشد و انجام وظایف و عمل به قراردادها را از او بخواهد چون سود این تجارت ، بهشت برین و رسیدن به سدرة المنتهی ، که مقام انبیاء و شهداست ، می باشد و زیان آن ، (پناه بخدا) عذاب جهنم و همزبانی با فرعونها و بدبختهاست ؛ چون آن سرا را دو مقام بیش نیست : بهشت و یا جهنم بهشت برای تقوا پیشگان آماده شده و جهنم برای آنان که در بهره وری از استعداد و اوقات خویش ، کوتاهی کرده اند پس دقت و وسوسه در حساب کشی در این زمینه ، بسیار مهمتر از دقت در سود ، بهره های دنیائی است ؛ زیرا سود کوتاه مدت دنیا ، در قبال نعمت های جاودانه عقبی ، بسیار ناچیز است .
    در سود بی دوام خیری نیست ، بلکه شر زودگذر بهتر از سود گذراست چه ، سختیهای زودگذر شادمانی در پی دارد و سودگذرا ، تاءسف و حسرت بدنبال دارد به گفته شاعر:
    اشد الغم عندی فی سرور تیقن عنه صاحبه انتقالا (31)
    نزد من ، سخت ترین اندوه خوشی ای است که صاحب آن یقین بزوالش دارد .
    بنابراین ، بر مؤ من دوراندیش است که از حسابگری و سخت گیری بر حرکات ، سکنات و لغزشهای نفس ، غفلت نورزد؛ زیرا هر نفسی از نفسهای عمر ، گوهر گرانبها و بی همتائی است که می توان با آن گنجی از گنجهای بی پایان آن سرا را خرید .
    سپری کردن این نفسها و لحظه های عمر ، بدون به چنگ آوردن سود ، زیان دهشت انگیزی است که هیچ عاقلی به آن تن ندهد .
    در این راستا ، بایسته است که مؤ من به خدا و آخرت ، از پگاه ، پس از فراعت از انجام فریضه صبح ، همچون یک تاجر ، تا پایان روز ، بانفس خود برخورد کند ساعتی با نفس خود خلوت کرده و او را چنین مخاطب قرار دهد:
    هان ای نفس ! مرا جز همین لحظه های زندگی زودگذر ، سرمایه ای نیست هر نفسی که بگذرد ، بخشی از سرمایه جان من نابود شده و من از تجارت و سود نامید خواهم شد .
    بدان ! امروز روز جدیدی است که خدا با لطف و کرم خود به من مهلت داده است و اجل مرا به تاءخیر انداخته است اگر جانم را می گرفت ، آرزو می کردم ، برای حتی یک روز ، به دنیا برگردم و به جبران خسارتها و انجام کارهای شایسته موفق شوم .
    چنین پندار که مرده ای و دوباره به دنیا باز گشته ای ، پس بترس و اندیشه کن از تضییع اوقات و از دست دادن لحظه های این روز؛ چه هر نفسی از نفسهای تو گنجی است بی پایان آگاه باش ای نفس ، شب و روز را بیست و چهار ساعت است در حدیث آمده است :
    ((در قیامت ، در برابر هر شبانه روز عمر انسان ، بیست و چهار صندوق لاک مهر شده در اختیارش قرار می گیرد و جلو او یک بیک گشوده می گردد یکی را می گشایند پر از نور است ؛ زیرا این ساعتی است که در آن ساعت ، در دنیا ، اعمال نیک انجام داده است با دیدن این انوار ، که پلکان قرب به فرمانروای جبار روز قیامت ؛ یعنی خدای متعال چنان بشارت ، خوشحالی و شادمانی به او روی می آورد که اگر این شادمانی و بشارت را بر اهل جهنم توزیع کنند ، بگونه ای واله و شیدای این نور می گردند که درد و رنج آتش جهنم را درک نمی کنند چون صندوق دیگری را گشایند ، سیاه و تاریک باشد و بوی گند آن پخش گردد و تاریکی آن فراگیر شود ، این ساعتی است که در دنیا فرمان خدا را انجام نداده است در اینجا چنان وحشت و ترس بر او رسد که اگر بر اهل بهشت تقسیم کنند ، عیش آنها را مکدر و شادیشان را به اندوه مبدل کند .
    صندوق دیگر را گشایند تهی ، نه در آن مایه خوشبختی و خوشنودی است و نه مایه تیرگی و ظلمت ، این انعکاس ساعتهائی است که در آن بغیر ضرورت خوابیده است و یا در غفلت گدرانده و یا به امور مباح دنیا مشغول بوده است .
    در این حال ، بربهره نگرفتن از این ساعت ، حسرت و پشیمانی بر وی روی آورد ، همچون ندامت و غم کسی که فرصت بدست آوردن سود کلانی را داشت ؛ ولی بر اثر سهل انکاری و اهمال کاری ، از آن سود عظیم محروم شده است و او را جز حسرت و تاءسف چاره ای نیست اینچنین ، کلیه صندوقهای اوقات عمر بشر بر او عرضه گردد (32)))
    پس باید نفس را مورد خطاب قرار دهد و بگوید: در این چند روز جدید تلاش کن که صندوقهای اوقات عمر را آباد کنی و لحظه لحظه های آن را بارور سازی مبادا ، ساعت های عمرت از گنجهائی که اسباب قرب و نزدیکی به خداوند است خالی باشد به کسالت ، استراحت و ندامت طولانی همدم گرددی اگر در بهشت هم مقام کنی ، بر محرومیت از مقامهای بالاتر حسرت خوری گرچه درد این حسرت ، فراتر از درد آتش است ، ولی باز هم توان تحمل آن را نداری .


    بعضی از بزرگان درباره غبن و حسرت آخرت ، گفته اند:
    ((بر فرض این که فرد بدکار ، مورد عفو قرار گیرد ، با محرومیت از پاداش و مقام خوبان چه خواهد کرد مگر نه این است که مقام خوبان را از دست داده است (33)))
    خداوند متعال می فرماید:
    ((یوم یجعمکم لیوم الجمع ذلک التغابن . (34)))
    آنچه که گفته شده نخستین مقام و قرارداد بانفس است که مربوط به پیش از عمل است و به آن محاسبه گفته می شود .
    ارزیابی روزانه
    باید در پایان هر روز ساعتی قرار دهد و در آن ساعت ، همه کارهای روزانه نفس را ارزیابی کند شگفتا! بازرگان در دنیا ، از ارزیابی شریک خود غفلت نکرده ، در روز ، یا ماه ، یا سال کارهای او را ارزیابی می کنند که مبادا سودی ، که نبود آن بهتر است و بود آن بی دوام و مایه گرفتاری ، از دست برود چگونه عاقل ، وقتی را در روز برای ارزیابی کارهای روزانه ، که خوشبختی و بدبختی همیشگی او در گرو آن اعمال است ، قرار ندهد خداوند در این زمینه می فرماید: ((اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد (35)))
    هان ای مومنان ، از خدا پروا گیرید و بنگرید که نفس شما برای فردایتان چه چیز فرستاده است .
    پیامبر خدا در همین زمینه می فرماید:
    ((حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا (36))) .
    پیش از آن که اعمالتان را ارزیابی کنند ، خود آنها راارزیابی کنید .
    روزی مردی نزد رسول خدا((ص )) آمد و عرض کرد: ((ای فرستاده خدا ، دستورالعملی عنایت فرمایید )) حضرت پرسیدند: ((آیا آن راآویزه گوش می کنی ؟)) عرض کرد: ((بلی )) حضرت فرمود:
    ((اذا همت با مرفند بر عاقبتة ، فان کان رشداء فامضه ، وان کان غیا فانته عنه (37)))
    وقتی که بر انجام کاری همت کردی ، به فرجام آن بیندش ، چنانچه رشد و کمال تو در آن است اقدام کن و اگر مایه گمراهی توست ترک کن .
    پیامبر((ص )) در گفتار دیگر می فرماید: ((ینبعی للعاقل ان یکون له اربع ساعات :ساعة یحاسب فیها نفسه . (38)))
    بر خردمنداست که اوقات روزانه خود را چهار بخش کند: در ساعتی اعمال روزانه اش راارزیابی کند .
    چنانکه در محاسبه با شریک ، باید سرمایه ، سود و زیان را ارزیابی و مشخص کرد تا سود از زبان معلوم گردد ، همین سان باید متوجه بود که سرمایه بنده ، واجبات دین ، سود آن مستحبات و خصایص نیک و زبان آن گناهان و زمان این تجارت ، گستره شب و روز و مدیر عامل آن نفس اماره بالسورء است در این راه باید نخست ، واجبات را از مطالبه کرد ، چنانچه انجام داده است خدای را سپاس گفت و او را به انجام دیگر واجبات ترغیب کرد و اگر واجبی را از دست داده است ، تدارک او را به انجام دادن قضاء آن واجب از او خواست ، چنانچه واجبات را ناقص آورده است ، او را وادار کرد که جبران کند .
    اگر مرتکب گناه شده است ، باید او را عقاب کرد تا به ترمیم و جبران و تدارک آن اقدام کند و همانند یک تاجر که از عامل خود درخواست غرامت می کند ، باید از نفس غرامت گرفت این ارزیابی باید بطور دقیق انجام گیرد ، همانگونه که یک تاجر ، نسبت به مدیر عامل و یا شریک خود ، حتی از درهم و کمتر هم نمی گذرد ، تا ضرری متوجه او نگردد ، به طریق اولی بر سالک است که از مکرر و خدعه نفس مکار و حیله گر ، خود را در امان ندانسته و بطور دقیق و بدون انعطاف و گذشت ، کارهای او را ارزیابی کند .
    نخست ، از همه گفته هایی که در طول روز از او سرزده است ، پاسخ صحیح بخواهد .
    سزاوار است ، بر آنچه روز قیامت از او بازخواست می کنند ، پیش از رسوا شدن فرا دید اهل عالم در آن روز ، خود در خلوت از نفس بخواهد .
    او که از آشکار شدن عیوبش نزد دوستان و همسایگانش هراس دارد و بخاطر چشم مردم ترک اعمال ناشایسته می کند ، هراس از رسوایی روز قیامت که همه کارهای انسان در معرض دید همه اهل عالم اعم از پیامبران ، امامان ، ستمگران و پیروان آنها از اولین و آخرین و . قرار می گیرد ، سزاوارتر است .
    این چنین نفس خود را ارزیابی کند و در تمام عمر نسبت به همه اعضاء باطنی و ظاهری ، این روش را اعمال کند ، درباره یکی از بزرگان ، که همواره حسابگر خویش بوده ، چنین حکایت شده است ((در شصت سالگی ، روزی اعمال خود را ارزیابی می کرد ، روزهای زندگی اش را شمرد دریافت که بیست و یک هزار و پانصد روز از عمر گذشته است بناگاه فریاد زد و گفت : ای وای بر من اگر روزی یک گناه از من سرزده باشد خداوند عالم را با بیست و یک هزار گناه ، باید ملاقات کنم سپس ناله ای سر داد و بیهوش شد وقتی به بالین او رفتند ، دار فانی را وداع کرده بود .
    در اینجا شنیدند: گوینده ای ندا می دهد: خوشا بحال او ، چه بسرعت به سوی بهشت پرواز کرد (39)))
    بله ، اینچنین باید نفس را برای هر نفسی و نیز برای عمل قلب و همه اعضاء بدن ، بازخواست کرد ، زیرا اگر انسان نافرمانی های خود را شناسایی و جبران نکند ، دو فرشته موکل ، گناهان او را ثبت می کنند: ((احصاه الله و نسوه (40)))
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در سود بی دوام خیری نیست ، بلکه شر زودگذر بهتر از سود گذراست چه ، سختیهای زودگذر شادمانی در پی دارد و سودگذرا ، تاءسف و حسرت بدنبال دارد به گفته شاعر:
    اشد الغم عندی فی سرور تیقن عنه صاحبه انتقالا (31)
    نزد من ، سخت ترین اندوه خوشی ای است که صاحب آن یقین بزوالش دارد .
    بنابراین ، بر مؤ من دوراندیش است که از حسابگری و سخت گیری بر حرکات ، سکنات و لغزشهای نفس ، غفلت نورزد؛ زیرا هر نفسی از نفسهای عمر ، گوهر گرانبها و بی همتائی است که می توان با آن گنجی از گنجهای بی پایان آن سرا را خرید .
    سپری کردن این نفسها و لحظه های عمر ، بدون به چنگ آوردن سود ، زیان دهشت انگیزی است که هیچ عاقلی به آن تن ندهد .
    در این راستا ، بایسته است که مؤ من به خدا و آخرت ، از پگاه ، پس از فراعت از انجام فریضه صبح ، همچون یک تاجر ، تا پایان روز ، بانفس خود برخورد کند ساعتی با نفس خود خلوت کرده و او را چنین مخاطب قرار دهد:
    هان ای نفس ! مرا جز همین لحظه های زندگی زودگذر ، سرمایه ای نیست هر نفسی که بگذرد ، بخشی از سرمایه جان من نابود شده و من از تجارت و سود نامید خواهم شد .
    بدان ! امروز روز جدیدی است که خدا با لطف و کرم خود به من مهلت داده است و اجل مرا به تاءخیر انداخته است اگر جانم را می گرفت ، آرزو می کردم ، برای حتی یک روز ، به دنیا برگردم و به جبران خسارتها و انجام کارهای شایسته موفق شوم .
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چنین پندار که مرده ای و دوباره به دنیا باز گشته ای ، پس بترس و اندیشه کن از تضییع اوقات و از دست دادن لحظه های این روز؛ چه هر نفسی از نفسهای تو گنجی است بی پایان آگاه باش ای نفس ، شب و روز را بیست و چهار ساعت است در حدیث آمده است :
    ((در قیامت ، در برابر هر شبانه روز عمر انسان ، بیست و چهار صندوق لاک مهر شده در اختیارش قرار می گیرد و جلو او یک بیک گشوده می گردد یکی را می گشایند پر از نور است ؛ زیرا این ساعتی است که در آن ساعت ، در دنیا ، اعمال نیک انجام داده است با دیدن این انوار ، که پلکان قرب به فرمانروای جبار روز قیامت ؛ یعنی خدای متعال چنان بشارت ، خوشحالی و شادمانی به او روی می آورد که اگر این شادمانی و بشارت را بر اهل جهنم توزیع کنند ، بگونه ای واله و شیدای این نور می گردند که درد و رنج آتش جهنم را درک نمی کنند چون صندوق دیگری را گشایند ، سیاه و تاریک باشد و بوی گند آن پخش گردد و تاریکی آن فراگیر شود ، این ساعتی است که در دنیا فرمان خدا را انجام نداده است در اینجا چنان وحشت و ترس بر او رسد که اگر بر اهل بهشت تقسیم کنند ، عیش آنها را مکدر و شادیشان را به اندوه مبدل کند .
    صندوق دیگر را گشایند تهی ، نه در آن مایه خوشبختی و خوشنودی است و نه مایه تیرگی و ظلمت ، این انعکاس ساعتهائی است که در آن بغیر ضرورت خوابیده است و یا در غفلت گدرانده و یا به امور مباح دنیا مشغول بوده است .
    در این حال ، بربهره نگرفتن از این ساعت ، حسرت و پشیمانی بر وی روی آورد ، همچون ندامت و غم کسی که فرصت بدست آوردن سود کلانی را داشت ؛ ولی بر اثر سهل انکاری و اهمال کاری ، از آن سود عظیم محروم شده است و او را جز حسرت و تاءسف چاره ای نیست اینچنین ، کلیه صندوقهای اوقات عمر بشر بر او عرضه گردد (32)))
    پس باید نفس را مورد خطاب قرار دهد و بگوید: در این چند روز جدید تلاش کن که صندوقهای اوقات عمر را آباد کنی و لحظه لحظه های آن را بارور سازی مبادا ، ساعت های عمرت از گنجهائی که اسباب قرب و نزدیکی به خداوند است خالی باشد به کسالت ، استراحت و ندامت طولانی همدم گرددی اگر در بهشت هم مقام کنی ، بر محرومیت از مقامهای بالاتر حسرت خوری گرچه درد این حسرت ، فراتر از درد آتش است ، ولی باز هم توان تحمل آن را نداری .

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 29-12-2021 در ساعت 20:02
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بعضی از بزرگان درباره غبن و حسرت آخرت ، گفته اند:
    ((بر فرض این که فرد بدکار ، مورد عفو قرار گیرد ، با محرومیت از پاداش و مقام خوبان چه خواهد کرد مگر نه این است که مقام خوبان را از دست داده است (33)))
    خداوند متعال می فرماید:
    ((یوم یجعمکم لیوم الجمع ذلک التغابن . (34)))
    آنچه که گفته شده نخستین مقام و قرارداد بانفس است که مربوط به پیش از عمل است و به آن محاسبه گفته می شود .
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ارزیابی روزانه
    باید در پایان هر روز ساعتی قرار دهد و در آن ساعت ، همه کارهای روزانه نفس را ارزیابی کند شگفتا! بازرگان در دنیا ، از ارزیابی شریک خود غفلت نکرده ، در روز ، یا ماه ، یا سال کارهای او را ارزیابی می کنند که مبادا سودی ، که نبود آن بهتر است و بود آن بی دوام و مایه گرفتاری ، از دست برود چگونه عاقل ، وقتی را در روز برای ارزیابی کارهای روزانه ، که خوشبختی و بدبختی همیشگی او در گرو آن اعمال است ، قرار ندهد خداوند در این زمینه می فرماید: ((اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد (35)))
    هان ای مومنان ، از خدا پروا گیرید و بنگرید که نفس شما برای فردایتان چه چیز فرستاده است .
    پیامبر خدا در همین زمینه می فرماید:
    ((حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا (36))) .
    پیش از آن که اعمالتان را ارزیابی کنند ، خود آنها راارزیابی کنید .
    روزی مردی نزد رسول خدا((ص )) آمد و عرض کرد: ((ای فرستاده خدا ، دستورالعملی عنایت فرمایید )) حضرت پرسیدند: ((آیا آن راآویزه گوش می کنی ؟)) عرض کرد: ((بلی )) حضرت فرمود:
    ((اذا همت با مرفند بر عاقبتة ، فان کان رشداء فامضه ، وان کان غیا فانته عنه (37)))
    وقتی که بر انجام کاری همت کردی ، به فرجام آن بیندش ، چنانچه رشد و کمال تو در آن است اقدام کن و اگر مایه گمراهی توست ترک کن .
    پیامبر((ص )) در گفتار دیگر می فرماید: ((ینبعی للعاقل ان یکون له اربع ساعات :ساعة یحاسب فیها نفسه . (38)))
    بر خردمنداست که اوقات روزانه خود را چهار بخش کند: در ساعتی اعمال روزانه اش راارزیابی کند .
    چنانکه در محاسبه با شریک ، باید سرمایه ، سود و زیان را ارزیابی و مشخص کرد تا سود از زبان معلوم گردد ، همین سان باید متوجه بود که سرمایه بنده ، واجبات دین ، سود آن مستحبات و خصایص نیک و زبان آن گناهان و زمان این تجارت ، گستره شب و روز و مدیر عامل آن نفس اماره بالسورء است در این راه باید نخست ، واجبات را از مطالبه کرد ، چنانچه انجام داده است خدای را سپاس گفت و او را به انجام دیگر واجبات ترغیب کرد و اگر واجبی را از دست داده است ، تدارک او را به انجام دادن قضاء آن واجب از او خواست ، چنانچه واجبات را ناقص آورده است ، او را وادار کرد که جبران کند .
    اگر مرتکب گناه شده است ، باید او را عقاب کرد تا به ترمیم و جبران و تدارک آن اقدام کند و همانند یک تاجر که از عامل خود درخواست غرامت می کند ، باید از نفس غرامت گرفت این ارزیابی باید بطور دقیق انجام گیرد ، همانگونه که یک تاجر ، نسبت به مدیر عامل و یا شریک خود ، حتی از درهم و کمتر هم نمی گذرد ، تا ضرری متوجه او نگردد ، به طریق اولی بر سالک است که از مکرر و خدعه نفس مکار و حیله گر ، خود را در امان ندانسته و بطور دقیق و بدون انعطاف و گذشت ، کارهای او را ارزیابی کند .
    نخست ، از همه گفته هایی که در طول روز از او سرزده است ، پاسخ صحیح بخواهد .
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 01-01-2022 در ساعت 15:49
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بر خردمنداست که اوقات روزانه خود را چهار بخش کند: در ساعتی اعمال روزانه اش راارزیابی کند .
    چنانکه در محاسبه با شریک ، باید سرمایه ، سود و زیان را ارزیابی و مشخص کرد تا سود از زبان معلوم گردد ، همین سان باید متوجه بود که سرمایه بنده ، واجبات دین ، سود آن مستحبات و خصایص نیک و زبان آن گناهان و زمان این تجارت ، گستره شب و روز و مدیر عامل آن نفس اماره بالسورء است در این راه باید نخست ، واجبات را از مطالبه کرد ، چنانچه انجام داده است خدای را سپاس گفت و او را به انجام دیگر واجبات ترغیب کرد و اگر واجبی را از دست داده است ، تدارک او را به انجام دادن قضاء آن واجب از او خواست ، چنانچه واجبات را ناقص آورده است ، او را وادار کرد که جبران کند .
    اگر مرتکب گناه شده است ، باید او را عقاب کرد تا به ترمیم و جبران و تدارک آن اقدام کند و همانند یک تاجر که از عامل خود درخواست غرامت می کند ، باید از نفس غرامت گرفت این ارزیابی باید بطور دقیق انجام گیرد ، همانگونه که یک تاجر ، نسبت به مدیر عامل و یا شریک خود ، حتی از درهم و کمتر هم نمی گذرد ، تا ضرری متوجه او نگردد ، به طریق اولی بر سالک است که از مکرر و خدعه نفس مکار و حیله گر ، خود را در امان ندانسته و بطور دقیق و بدون انعطاف و گذشت ، کارهای او را ارزیابی کند .
    نخست ، از همه گفته هایی که در طول روز از او سرزده است ، پاسخ صحیح بخواهد .
    سزاوار است ، بر آنچه روز قیامت از او بازخواست می کنند ، پیش از رسوا شدن فرا دید اهل عالم در آن روز ، خود در خلوت از نفس بخواهد .
    او که از آشکار شدن عیوبش نزد دوستان و همسایگانش هراس دارد و بخاطر چشم مردم ترک اعمال ناشایسته می کند ، هراس از رسوایی روز قیامت که همه کارهای انسان در معرض دید همه اهل عالم اعم از پیامبران ، امامان ، ستمگران و پیروان آنها از اولین و آخرین و . قرار می گیرد .
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قلمرو تقوا

    بدان ، تقوا را دو رویه است : رویه کسب و به چنگ آوردن و رویه ترک و دوری اولی ، انجام طاعات ، عبادت و دستورات خداوندی و دومی ، ترک معاصی و گناهان .
    دوری از گناه دشوارتر است و رعایت آن سزاواتر ، زیراانجام واجبات در توان همه است ، ولی ترک معاصی ، تنها در توان مؤ منان راستین و صدیقین می باشد .
    در این راستاست که پیامبر اسلام می فرماید:
    ((المهاجرمن هاجر السوه والمجاهد من جاهد هواه (41)))
    مهاجر واقعی کسی است که از سر هوا و هوسهایش برخیزد ، مجاهد راستین آن است که با هوسهای خود ستیز کند .
    حضرت رسول ، بهنگام بازگشت از جهاد به یاران رزمنده خود می فرماید:
    ((رجعنا من الجهاد الاصغر الی جهاد الاکبر (42)))
    ما از جهاد کوچکتر به سوی جهاد بزرگتر که مبارزه با نفس است بازگشتیم .
    باید توجه داشت که رویه ((پرهیز)) در تقوا با وجود اندکی از اطاعات و عبادات رشد می کند ، ولی رویه ((انجام وظایف )) اگر چه فراوان باشد ، و با اندکی نافرمانی و گناه ، از رشد خود باز می ماند در همین راستا ، حضرت ختمی مرتبت ((ص )) می فرماید:
    ((به همین اندازه که نمک برای طعام کافی است ، دعا خوبیها را بس است (43))) و یا در پاسخ کسی که پرسید: ((ما درختهای بهشتی زیادی در بهشت داریم ؟)) می فرماید: ((نعم ، ولکن ایاکم ان ترسلوا علیها نیرانا فتحرقوها (44)))
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 03-01-2022 در ساعت 18:22
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و در همین باره می فرماید:
    ((الحسد یاکل الحسنات کما تاکل النار الحطب (45)))
    حسد خوبیها را می خورد ، همانطور که آتش هیزم را .
    روایات وارده در این باب بسیار است ، ما بهمین مقدار بسنده می کنیم .
    اگر تو ، موفق به تحصیل هر دو رویه تقوا شدی ، به حقیقت تقوا رسیده ای ، ولی چنانچه به واجبات بسنده کنی ، فریب شیطان را خورده ای و مثل تو ، همانند کشاورزی خواهد بود که بهمراه کشتش ، علف هرزهایی روئیده است که کشتش را فاسد می کند او بجای این که علفهای هرزه را از بن در آورد ، سر آنها را می چیند و ریشه را رها می کند ، در این صورت پیوسته ریشه آنها نیرومندتر می گردد ، تا کشت را از بین می برد .
    یا مثل تو ، همانند کسی خواهد بود که به بیماری ((گر)) مبتلا شده است و برای مداوا هم باید ضد عفونی کند و هم دارو بخورد: دارو ، برای خشکاندن ریشه آن و ضدعفونی ، برای درمان ظاهر آن ؛ ولی او ، به ضد عفونی کردن بسنده کند و علاوه ، چیزهایی که موجب رشد بیماری ((گر)) می شود مصرف کند روشن است که عفونت در درون او ، همچنان رشد کرده و نه تنها مرض او بهبود نمی یابد که گسترش هم پیدا می کند .
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    یا مثل تو ، همانند بنائی خواهد بود که خانه ای را استوار می سازد و در درون آن ، حشرات گوناگون ، همچون : مار ، عقرب و . می باشد ، ولی او بجای از بین بردن آنها ، خانه را زینت داده و با فرشها و پرده های فاخر بیاراید! بی شک حشرات از باطن به بیرون آمده ، فرشها را پاره کرده و پوششها را از بین می برند ، تا این که خود او نیز ، از گزند آن ها در امان نخواهد ماند .
    اگر خردش را بکار می گرفت ، بایسته بود که پیش از فرش و آذین ، به دفع حشرات بپردازد و خانه را از وجود آنها پاک سازد ، تا فرشها و نیز خودش ، از شر آن ها در امان باشند .
    چه می گوییم ؟ نیش زهرآگین مارهای دنیا کجا ، و زهر کشنده گناهان و معاصی کجا درد نیش مار دنیا ، مدتی اندک ، از وجود انسان رخت بر می بندد و هر چه باشد ، بالاخره ، با مرگ پایان می پذیرد ، ولی درد جانگداز افعی های گناه ، در آتش جهنم هم باقی است از آن به خدا پناه می بریم و از او طلب بخشش و رحمت می کنیم .
    بیان بعد دیگر تقوا ، طاعات و عبادات در کتابهای مربوط به عبادت آمده است گرچه ما در این زمینه نیز ، به بیان وظائف قلبی و دقایق علمی و عملی فراوان نیازمندیم که در بسیاری از کتب فقهی نیامده است و تنها کسانی موفق به فهم و انجام این امورند که توفیق خداوندی ، قلب آنها را به صراط مستقیم هدایت کرده است .
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    منهیات اخلاقی
    رویه دیگر تقوا؛ آنچه را که باید از او دوری گزید ، بر حسب موضوع متفاوت است ، بخشی از آنها از وضایف قلبیه اند و بخشی ، مربوط به عضوهای ظاهر بدن اعضائی که از آنها گناه سر می زند ، هفت تاست ؛ به تعداد درهای جهنم هرکس این اعضای هفت گانه را از گناه بازدارد ، درهای جهنم بر او بسته خواهد شد؛ انشاءالله این اعضاء ، عبارتنداز: چشم ، گوش ، زبان ، شکم ، زیرشکم ، دست و پا فلسفه وجود چشم ، اهتداء به او در تاریکی ها ، یاری گرفتن بر رفع نیازها ، نگریستن به ملکوت زمین و آسمانها ، عبرت از آیات ، حوادث و پدیده ها و نظر در کتاب خدا و سنت رسول الله و مطالعه کتابهای اخلاق و عرفان برای بیداری دل و جان است و مبادا که با آن به روی نامحرم و یا به مسلمانی به دیده تحقیر بنگری و یا بر عیب مسلمانی چشم بدوزی باید از همه زوائدی که مورد نیاز نیست چشم برگیزی ؛ زیرا خداوند برزگ از نگاههای بیهوده ، پرسش کند به همانگونه که کلام بیهوده را مورد سؤ ال قرار خواهد داد .
    گوش را باید از شنیدن ، بدعت ، دشنام ، غیبت ، اباطیل و بدگویی مردمان حفظ کرد ، زیرا فلسفه و همچنین گوش فرا دادن به دانشهائی که به وسیله آنها می توان به نعمت جاودانی بهشت دست یافت فلسفه وجودی زبان ، گفتن ذکر خدا ، تلاوت قرآن ، ارشاد بندگان خدا و ابراز خواسته های انسان ، اعم از نیازهای دینی و دنیایی است اگر در غیر مواردی که برای آن آفریده شده است بکارگیری ، نعمت خدای سبحان را کفران و ناسپاسی کرده ای .
    زبان ، بر سایر اعضاء آفرینش در انسان ، غلبه دارد؛ زیرا او را مهاری نیست و بکارگیری آن مؤ نه ای نمی طلبد ، ولی از سوی دیگر جنایات بزرگی همچون : غیبت ، دروغ ، ستایش خود ، بدگویی مردم ، ستیره جوئی و آفتهای بسیاری دیگر ، از آن سر می زند؛ زیرا هیچ چیزی همانند نشخوارهای زبان ، انسان را به ((روی )) به جهنم نمی افکند .
    پس تمام تلاشها و توان خود را برای غلبه بر او بکارگیر ، تا تو را به ((روی )) به جهنم نیفکند .
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 2 از 12 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi