صفحه 2 از 11 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 103

موضوع: عوامل گرایش نوجوان و جوان به فرهنگ بیگانه

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ویژگی مشترک فرهنگ ها

    همه فرهنگ ها، گذشته از خاستگاهشان، ویژگی های مشترکی دارند که بررسی آن ها می تواند در بررسی پدیده های اجتماعی سودمند افتد:
    1. فرهنگ، فرا گرفتنی است؛ یعنی فرهنگ قابل آموختن است و از راه وراثت، به دیگری انتقال نمی یابد. در واقع، فلسفه بودن آموزش و پرورش در جامعه انسانی نیز همین ویژگی است.
    2. خاستگاه فرهنگ، اجتماع بشری است. در واقع، فرهنگ یک موضوع اجتماعی است که در جامعه شکل می گیرد و بارور می شود و مفهوم می یابد.
    3. هر چند فرهنگ، بزرگ ترین نیاز جامعه بشری است، ولی اساسی ترین نیازمندی های زندگی انسان را برآورده می سازد.
    4. فرهنگ، ایستایی نمی پذیرد و با گذشت زمان پیوسته تحوّل می یابد.
    5. فرهنگ انتقال پذیر است و از نسلی به نسلی یا از ملّتی به ملّت دیگر منتقل می شود.(1)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    عناصر فرهنگ

    1. عناصر عمومی: رفتارهایی که در میان مردم یک جامعه، مشترک است یا عمومیّت دارد.
    2. عناصر تخصّصی: رفتارهایی که در میان اعضای گروه های تخصصی، ظاهر می شوند.
    3. عناصر اختراعی: رفتارهای تازه ای که کم کم از سوی فرد یا افرادی
    ص: 12
    ________________________________________
    1- تهاجم فرهنگی، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، ص 24.
    در جامعه مطرح می شوند و ممکن است شیوه زندگی مردم را در پاره ای از شؤون اجتماعی تغییر دهند.
    آموزش و پرورش از راه تقویت عناصر عمومی در جامعه، وحدت ایجاد می کند و برنامه های آموزشی - حرفه ای در سطح متوسّطه و عالی برای تشکیل عناصر تخصّصی طرح ریزی می گردد. تشویق افراد به اندیشیدن و آزاد اندیشی در زمینه های گوناگون نیز سبب پیدایش عناصر ابداعی می شود.(1)
    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فرهنگ
    اشاره
    فرهنگ
    به طور کلّی همه فرهنگ ها را در دو نوع مادّی و الهی می توان تقسیم بندی کرد.
    الف) فرهنگ مادی
    الف) فرهنگ مادی
    این فرهنگ بر پوچ انگاری ارزش های الهی و انسانی بنا نهاده شده است. در این فرهنگ، جنبه انسانی انسان به فراموشی سپرده شده است و آدمی تنها به عنوان موجود مادی ارزیابی می شود. چنین فرهنگی، پیروان خویش را برای به دست آوردن رفاه بیشتر، آزادی و بهره وری افزون تر از غرایز و سود پرستی، به جنبش در می آورد. در فرهنگ مادی؛ هدف، وسیله را توجیه می کند. بنابراین، پیروان چنین فرهنگی برای رسیدن به هدف های مادی و بهره مندی هرچه بیشتر از مزایای زندگی، به هر وسیله ای دست می یازند و از هر شیوه ای سود می جویند. در پرتو چنین فرهنگی، بنیادهای اخلاقی جامعه فرو می ریزد، ارزش های انسانی کم رنگ می شود و آمار بزه کاری ها فزونی می یابد. افزون بر آن، بشر در گرداب بی پناهی و
    ص: 13
    ________________________________________
    1- تعلیم و تربیت اسلامی، علی شریعتمداری، ص 12.
    تنهایی گرفتار می آید و نگرانی و تشویش بر سراسر زندگی وی حاکم می شود.
    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ب) فرهنگ الهی

    فرهنگ الهی، انسان را آمیزه ای از پیکر و روان آسمانی می داند. فرهنگ اسلامی نشان دهنده کامل این فرهنگ است و هدف خود را، دست یابی به کمالی می داند که در پرتو آفتاب وحی به دست می آید. معیار برتری افراد را نیز پای بندی به اصول ثابت اخلاقی می داند. قرآن مجید در این باره می فرماید: «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّه ِ اَتْقیکُمْ؛ به یقین، گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.»(1)
    اساسا برای شناخت اصالت و میزان برخورداری یک فرهنگ از روح و حیات، باید به مطالعه و شناختِ عناصر برجسته، جهت و حرکت، آهنگ رشد و انگیزه های حاکم بر آن فرهنگ پرداخت تا مشخص شود آیا شخصیّت مستقلّی دارد یا این که التقاطی بوده و پیرو فرهنگ های دیگر است؟
    فرهنگ اسلامی بر خلاف فرهنگ مادی که ساخته و پرداخته دست بشر است، این ویژگی منحصر به فرد را دارد که مستقل است و همواره به حیات خود ادامه داده است.(2) اندیشمند بزرگ اسلامی، استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می فرماید:
    فرهنگ اسلامی مانند یک سلول زنده رشد کرد و فرهنگ هایی را از یونانی، هندی، ایرانی و غیره در خود جذب کرد و به صورت موجود جدید با چهره و سیمای مخصوص به خود ظهور کرد. به اعتراف
    ص: 14
    ________________________________________
    1- حجرات، 13.
    2- تهاجم فرهنگی، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، صص 18، 19 و 20.
    محقّقان تاریخ فرهنگ و تمدن، تمدّن اسلامی در ردیف بزرگ ترین فرهنگ ها و تمدّن های بشری است.(1)
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    وجه تمایز فرهنگ مادی و الهی

    زیربنای فرهنگ مادّی، اقتصاد و بهره مندی از لذّت های مادّی است. از این رو، انسان را تنها از این دیدگاه می نگرند و تمام هدف را در رفاه، آسایش، کام یابی و لذّت جویی خلاصه می کنند. قدرت و بهره جویی حیوانی را کمال انسانی می دانند و او را در این مسیر به پیش می رانند. دنیای امروز، دنیای تبلیغات فریبنده و میدان نمایش و عرضه کالاهای گوناگون مصرفی است؛ زیرا اخلاق، معنویت و ارزش های انسانی در این فرهنگ، جایی ندارد.
    در فرهنگ الهی که بر پایه اخلاق و ارزش های الهی - انسانی بنا نهاده شده، وضع به گونه ای دیگر است. اقتصاد و بهره جویی از امور مادی، وسیله است نه هدف؛ یعنی در این فرهنگ، اخلاق اصل است و رفاه و مادیات فرع هستند و آدمی به اعتدال میان این دو رهنمون می گردد. در واقع، در این فرهنگ، هم بُعد مادی در حد ضرورت و نیاز مورد توجّه است و هم بُعد معنوی در عالی ترین میزان.
    فرهنگ الهی با طبیعت آدمی، نیازها و رشد و تکامل او سازگار است. هم جنبه اجتماعی حیات را در نظر می گیرد و هم به نیازهای اجتماعی و عقلانی انسان توجه دارد. هم احساسات و عواطف را تحریک می کند و هم میل به کنجکاوی و حقیقت جویی انسان را برآورده می سازد. فرهنگ مادی به دلیل نادیده گرفتن امور معنوی و اعتقاد به زندگی
    ص: 15
    ________________________________________
    1- آشنایی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، مقدمه کتاب.
    موقتی، با جنبه های عقلانی انسان و نیز آرمان های اخلاقی و معنوی او در برقراری رابطه با دیگران و آفریدگار جهان توافق ندارد. هم چنین موقتی دانستن زندگی انسان در فرهنگ مادی، انگیزه کار و تلاش را در افراد کاهش می دهد، زندگی را برای انسان به صورتی بی معنا در می آورد و افراد را به پوچی، بی هدفی و احساس ناامنی و تزلزل دچار می سازد. در مقابل، فرهنگ الهی، راه را برای رشد و تکامل همیشگی و نامحدود انسان هموار می سازد و از این جهت، انسانی را که از نظر فطری، کمال جو است، راضی می کند.(1)
    فرهنگ اسلامی
    فرهنگ اسلامی
    اسلام به عنوان تنها دینی که تمام شؤون زندگی انسان را دربرمی گیرد، فرهنگی غنی و پربار دارد که بر وحی مبتنی است و از آموزه های الهی سرچشمه می گیرد. نفوذ فرهنگ اسلامی در ایران، پس از ورود اسلام به این سرزمین آغاز شد و سعه صدر اسلام و پررنگ بودن جنبه مردمی و عقلانی آن سبب گردید مردم ایران از این آیین استقبال کنند.
    نفوذ اسلام در ادبیّات، فلسفه، هنر، آداب و رسوم و افکار و عقاید مردم ایران به صورت گسترده به چشم می خورد و آن چه مانع حاکمیت اسلام بر تمام جنبه های زندگی مردمان این سرزمین شد، وجود حاکمان و پادشاهان خودکامه بود. گفتنی است این امر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله و پشتیبانی توده مردم از میان برداشته شد و نظام پلید ستم شاهی سرنگون گردید.
    ص: 16
    ________________________________________
    1- تعلیم و تربیت اسلامی، صص 36 - 37 با گزینش.
    اکنون وقت آن است که با الهام از آموزه های حیات بخش اسلام و زیر نظر ولایت فقیه که رهبری نظام اسلامی به دست اوست، دگرگونی های بنیادی در فرهنگ جامعه به وجود آوریم و فرهنگ اسلامی را که در کنار ارایه معارف الهی و ارزش های معنوی، از آزادی، حاکمیّت ملّی، استقلال، عدالت، علم و هنر اصیل نیز دفاع می کند، در تمام جنبه های زندگی خود برجسته و آشکار سازیم.(1)

    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فرهنگ اسلامی

    اسلام به عنوان تنها دینی که تمام شؤون زندگی انسان را دربرمی گیرد، فرهنگی غنی و پربار دارد که بر وحی مبتنی است و از آموزه های الهی سرچشمه می گیرد. نفوذ فرهنگ اسلامی در ایران، پس از ورود اسلام به این سرزمین آغاز شد و سعه صدر اسلام و پررنگ بودن جنبه مردمی و عقلانی آن سبب گردید مردم ایران از این آیین استقبال کنند.
    نفوذ اسلام در ادبیّات، فلسفه، هنر، آداب و رسوم و افکار و عقاید مردم ایران به صورت گسترده به چشم می خورد و آن چه مانع حاکمیت اسلام بر تمام جنبه های زندگی مردمان این سرزمین شد، وجود حاکمان و پادشاهان خودکامه بود. گفتنی است این امر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله و پشتیبانی توده مردم از میان برداشته شد و نظام پلید ستم شاهی سرنگون گردید.
    ص: 16
    ________________________________________
    1- تعلیم و تربیت اسلامی، صص 36 - 37 با گزینش.
    اکنون وقت آن است که با الهام از آموزه های حیات بخش اسلام و زیر نظر ولایت فقیه که رهبری نظام اسلامی به دست اوست، دگرگونی های بنیادی در فرهنگ جامعه به وجود آوریم و فرهنگ اسلامی را که در کنار ارایه معارف الهی و ارزش های معنوی، از آزادی، حاکمیّت ملّی، استقلال، عدالت، علم و هنر اصیل نیز دفاع می کند، در تمام جنبه های زندگی خود برجسته و آشکار سازیم.(1)
    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    عناصر اصلی فرهنگ اسلامی

    1 - نخستین عنصر، باورها و عقاید مردم به خدا، انسان، ارتباط انسان با خدا و جهان طبیعت؛ یعنی همان اصول دین شامل توحید، نبوت و معاد است که فلسفه، آن را شناخت بینش های انسانی یا هستی شناسی می نامد.
    2 - ارزش ها، همان خوب و بدهاست و اسلام یک سلسله خوب و بدهای ثابت و ابدی را به ما ارایه می دهد. البته این بدان معنا نیست که احکام در هیچ زمانی تغییر نمی کند، بلکه احکام اموری جزیی و تغییرپذیرند و منظور از ارزش های ثابت، اصول و مبانی ارزشی است.
    3 - عنصر سوم، شیوه های رفتاری خاص است که از آن، بینش ها و ارزش برمی خیزد.
    این سه، عناصر اصلی فرهنگ اسلام اند؛ یعنی آن چه را باید بدان معتقد باشیم، خوب و بدِ شیوه رفتار ما را مشخص می کند. این همان اصول دین، اخلاق و احکام اسلامی است. لهجه ها و لباس های گوناگون محلّی و گویش ها، ارتباطی با فرهنگ ندارد. انسان نباید پیرو دشمنان خدا شود و رنگ دشمن به خود بگیرد، بلکه باید استقلال خود را حفظ
    ص: 17
    ________________________________________
    1- آشنایی با علوم اسلامی، مقدمه کتاب.
    کند. این که لباس یقه داشته باشد یا نه، به اسلام مربوط نیست. شاید این مسأله زمانی نشانه استقلال باشد، ولی عنصر اصلی فرهنگ اسلام نیست.(1)
    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ارزش های دینی در فرهنگ اسلامی

    1 - پرستش خدا (اساسی ترین ارزش دین): شناخت خدا و ایمان به او و پرستش او، هدف اساسی نظام عقیدتی اسلام است. قرآن مجید در این زمینه می فرماید:
    و ما خلقتُ الجِنَّ و الانس الاّ لِیَعْبُدون. (ذاریات: 56)
    ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت.
    خداشناسی و پرستش خدا، بنیان استواری است که نه تنها حرکت همیشگی انسان را به سوی کمال و رشد تضمین می کند، بلکه به شکلی اطمینان بخش، جلو کج روی های فردی و گروهی را می گیرد، انسان را به خدا می پیوندد، او را از پلیدی ها، بیدادگری ها، هوا و هوس و گرایش های بی ارزش و خودخواهی ها می رهاند و تسلیم خدا می گرداند. هم چنین انسان را از شر طاغوت ها و نفوذ قدرت های اهریمنی آزاد می سازد.(2)
    2 - پرورش روح عدالت خواهی: عدالت از ارکان اصلی زندگی انسان است. در جامعه ای که ستم و بی عدالتی برقرار باشد، انسانیت انسان نابود می گردد. جامعه ای اسلامی است که نظام عدل الهی در آن حاکم باشد. در این جامعه، کار و کوشش اساس مالکیت است و استثمار و بهره کشی از انسان ها، گناه نابخشودنی به شمار می رود. اسلام نیز رسالت پیامبران را اقامه عدل می داند.(3) قرآن مجید در این باره می فرماید:
    لَقَدْ اَرسَلنا رُسلَنا بِالبَیّناتِ و اَنزَلْنا مَعَهُمُ الکتابَ و الْمیزانَ لِیقومَ الناسُ
    ص: 18
    ________________________________________
    1- تهاجم فرهنگی، محمّدتقی مصباح یزدی، ص 103.
    2- تعلیم و تربیت اسلامی، ص 129.
    3- تعلیم و تربیت اسلامی، ص 151.
    بِالقِسط. (حدید: 25)
    ما رسولان خود را با دلایل روشن فرو فرستادیم و با آن ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.
    3 - مسؤولیت فردی: از دیدگاه اسلام، فرد هم مسؤول رفتار خویش است و هم نسبت به اجتماع خود مسؤولیّت هایی دارد که پی آمد حرکت ها و رفتارهایش متوجه او خواهدشد. از سوی دیگر، بی تفاوتی و تعهّد نداشتن به مسایل اجتماعی نیز به شدّت نکوهیده شده است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این زمینه فرمود:
    کُلُّکم راع و کُلُّکُم مَسْئُولٌ عَنْ رَعیتَّهِ.(1)
    همه شما در برابر یکدیگر مسؤول هستید.
    4 - پرورش روح اجتماعی: در فرهنگ اسلامی، تلاش برای چاره گشایی از مشکل مسلمانان، به اندازه ای اهمیّت دارد که پیامبر عظیم الشأن اسلام می فرماید:
    مَنْ اَصْبَحَ وَ لَمْ یَهْتَمَّ بِاُموُرِ الْمُسْلِمین فَلَیْسَ بمُسْلِم.(2)
    کسی که صبح کند و برای حل دشواری های مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست.
    ص: 19
    ________________________________________
    1- میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج 4، ص 327.
    2- اصولی کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج 3، ص 238.
    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فصل سوّم: تفاوت تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی
    اشاره
    فصل سوّم: تفاوت تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی
    امروزه پیشرفت شتابان دانش، مرز میان ملّت ها را درهم شکسته و پدید آمدن سیستم های ارتباطی، جوامع پراکنده انسانی را در یک مجموعه فرهنگی یگانه، جای داده است. به این ترتیب، در اثر ارتباط و نزدیکی روزافزون ملت های گوناگون، انتقال ارزش ها و تأثیر و تأثرهای متقابل فرهنگی، مجموعه ای به نام دهکده جهانی با گستردگی و شتاب باور نکردنی در حال شکل گیری است.
    پس باید میان دو مقوله تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی تفاوت گذاشت. رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت اللّه خامنه ای در این زمینه می فرماید:
    تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است و هیچ ملّتی از این که معارفی را در تمام زمینه ها - از جمله فرهنگ و مسایلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می شود - از ملّت های دیگر بیاموزد، بی نیاز نیست. در همیشه تاریخ همین طور بوده و ملّت ها در رفت و آمدهایشان با یکدیگر، آداب، زندگی، خلقیات، علم، لباس پوشیدن، آداب و معاشرت، زبان، معارف و دین را از هم فرا گرفته اند. این مهم ترین مبادله ملّت ها با هم بوده که از تبادل اقتصادی و کالا هم مهم تر بوده است.(1)
    ص: 20
    ________________________________________
    1- فرهنگ و تهاجم فرهنگی، سخنان رهبر معظم انقلاب 21 / 5 / 71، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، چ 4، ص 19.
    ما ایرانی هستیم؛ باید بگردیم همان چیزی را که متعلّق به خود ماست، پیدا کنیم. البته این به این معنا نیست که زیبایی های دیگران را یاد نگیریم. انسان هر چیز خوب و زیبایی را از دیگران می آموزد، ولی خوب است آن را در فرهنگ خودش حل کند و از آن استفاده کند. من یک وقت که پیرامون فرهنگ صبحت می کردم، گفتم: گرفتن فرهنگ دیگران ایرادی ندارد، منتها همان طور که جسم انسان، عنصر خارجی را دو جور می گیرد، فرهنگ دیگران را هم دو جور می شود گرفت. یک وقت هست که انسان یک غذایی را که ویتامین های گوناگونی در آن هست می خورد، با بزاق دهانش مخلوط می کند و به داخل معده می فرستد. معده انسان آن مواد لازم را که با بدنش مناسب است، می گیرد و مواد زاید آن را دفع می کند. این گرفتن سالم است. یک وقت هم هست که یک نفر را می خوابانند، دست و پایش را هم می بندند و یک آمپولی را که خود او نمی خواهد، در بدنش تزریق می کنند. این یک جور گرفتن مواد بیگانه است که با آن قبلی یکسان نیست. حالا اگر آن کسی که به بدن تزریق می کند، یک طبیب دلسوز و علاقه مندی بود، می گوییم روی چشم، ولی اگر دشمن بود، تکلیف چیست؟
    الآن ما داریم فرهنگ بیگانه را متأسفانه این طور، مصرف می کنیم؛ یعنی یک چیزی را همین طور به بدن ما وصل کرده اند و تزریق می کنند؛ ما هم هیچ عکس العملی انجام نمی دهیم. آن وقت همین که گفته می شود تهاجم فرهنگی، یک عده ای خیال می کنند طرف قضیه آن ها هستند. حال این که تهاجم فرهنگی از طرف غرب و از طرف دشمن است و ما باید بیدار باشیم. به دشمن که نمی شود گفت آقا دشمنی نکن! طبیعت دشمن، دشمنی است. من و شما باید بیدار باشیم و نگذاریم دشمنی کند. بله، ما اگر در معلومات غرب چیز مناسبی را یافتیم، مثل یک انسان سالمی که می نشیند غذایی را می خورد، خوبش را جذب می کند و بدش را دفع می کند، باید خوبش را بگیریم و جذب کنیم؛ یعنی همان طور که یک موجود زنده، با عامل خارجی برخورد می کند.
    ص: 21
    چرا باید فرهنگ بیگانه را این گونه به ما تزریق کنند؟ در حالی که ما خودمان می توانیم آن چه را که مناسب است انتخاب کنیم، ولی امروز عکس این است. منتها با سوزن تزریق نمی کنند، بلکه با رادیو و تلویزیون و کتابچه، مُد و مجله و تبلیغات و جار و جنجال تزریق می کنند.(1)
    گرفتن دانش و مهارت های گوناگون و کشف مجهولات و نمونه برداری از ابزار کار و زندگی دیگر ملّت ها، بخشی از تبادل فرهنگی به شمار می رود. این همان چیزی است که اسلام آن را تأیید کرده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
    اُطلبُ الْعِلْمِ و لو کان بالصّینِ.(2)
    دانش را فرا بگیرید، هر چند لازم باشد به چین بروید.
    بنابراین، تبادل فرهنگی که همان ارتباط منطقی و درست فرهنگ هاست، می تواند در پیشرفت ارزش های انسانی و به سازی زندگی بشر سودمند افتد؛ زیرا همه مردم جهان از تجربه آگاهی و باورهای درست یکدیگر بهره می برند و از آزمایش روش های نادرستِ آزموده شده بی نیاز می شوند. بر این اساس، باید از تبادل فرهنگی استقبال کرد. البته باید توجه داشت که خودباوری، اعتماد به نفس، شناخت و ایمان به ارزش های انسانی و الهی فرهنگ خودی، پیش شرط پیروزی در عرصه تبادل فرهنگی است.
    پیشینه تاریخی تهاجم فرهنگی
    پیشینه تاریخی تهاجم فرهنگی
    تهاجم فرهنگی، پدیده ای نو و تازه نیست که در قرن بیستم و با پیروزی
    ص: 22
    ________________________________________
    1- فرهنگ و تهاجم فرهنگی، صص 16 - 17.ژ
    2- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج 1، ص 177.
    انقلاب اسلامی به وجود آمده باشد، بلکه پیشینه ای به درازای تاریخ دارد. برخلاف پندار ماده گرایان و برخی روشن فکران مادّی؛ جنگ تاریخ، جنگ اقتصادی و تضاد طبقاتی نیست، بلکه همه جنگ های تاریخ، جنگ فرهنگی و جنگ اقتصادی و ارزش ها بوده است.(1) مبارزه پیامبران الهی با مظاهر استکبار و طاغوت ها در طول تاریخ، نبرد دو فرهنگ بوده است: فرهنگ متعالی حق مدار و فرهنگ باطل.
    فرهنگ حق، بینش توحیدی، اعتقاد به آزادی و آزادگی انسان ها از زنجیر معبودها و طاغوت های بیرونی و خواهش ها و هوس های درونی و برپایی قسط و عدل در جهان را ترویج می کند. در مقابل، فرهنگ باطل دربردارنده دوگانه پرستی، بردگی و بندگی انسان ها، اسارت در دام بت های گوناگون، پیروی از هواهای نفسانی و حاکمیت جور و ستم است.(2) سرنوشت پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، لوط، هود، شعیب و صالح که در قرآن کریم بدان ها اشاره شده است، این حقیقت را تأیید می کند. بنابراین، تهاجم فرهنگی چیزی نیست که امروزه به عنوان شیوه ای جدید به کار رود، بلکه در طول تاریخ بشر به شکل های گوناگون علیه انبیای الهی و حرکت های انقلابی به کار گرفته شده است.(3) در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، دشمن بارها از این ابزار استفاده کرده که داستان غم انگیز و عبرت آموز مسلمانان در اندلس، نمونه ای از این تهاجم است.
    تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) در غرب و ظهور اندیشه و فرهنگ
    ص: 23
    ________________________________________
    1- تهاجم فرهنگی، ستار هدایت خواه، اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان، ص 14.
    2- جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، جواد منصوری، صص 40 - 41.
    3- جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، جواد منصوری، صص 40 - 41.
    جدید، ملاک ها و ارزش هایی را عرضه کرد که با فرهنگ و ارزش های جامعه های دیگر، تفاوت اساسی داشت. پیشرفت فن آوری و ایجاد تمدن صنعتی در غرب، به گسترش ارزش های نوین کمک کرد و این فرهنگ جدید، زمینه را برای ظهور قدرت های سرمایه داری و نظام کاپیتالیستی فراهم آورد.
    قدرت های جدید غربی که برای استحکام و گسترش نظام سرمایه ای خود به منابع دست نخورده نیاز داشتند، به استعمار سرزمین های جهان دست زدند و کشورهای آفریقایی و آسیایی را زیرسلطه خویش گرفتند. پیدایش استعمار، دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی گسترده ای را در سرزمین های زیرسلطه پدید آورد. استعمارگران غربی برای تثبیت سلطه خود بر سرزمین های جدید، به زدودن موانع فرهنگی در کشورهای زیرسلطه خود پرداختند. ساختن مدرسه ها به سبک غربی، وارد کردن کالاهای ساخت فرنگ و راه انداختن جریان های سیاسی و مذهبی از جمله اقدام های آنان برای مقابله با فرهنگ بومی است. آشنایی جوامع گوناگون شرقی از جمله سرزمین های اسلامی با تحولات غرب و نیز نفوذ عناصر آموزش دیده در مراکز تصمیم گیری حکومت ها و بی خبری رهبران این کشورها، زمینه را برای نفوذ فرهنگ غرب آماده ساخته. اندیشمندان و نویسندگان سرزمین های اسلامی نیز که پیشرفت های علمی و اجتماعی غرب بر آنان سخت تأثیر گذاشته بود، مبلّغ فرهنگ جدید غربی شدند. جور و ستم حاکمان، فساد درباریان و طبقات بالا، ورشکستی اوضاع اقتصادی و اجتماعی از یک سو، زمینه را برای تحول فراهم و از سوی دیگر، راه را برای نفوذ سازمان های غربی مانند:
    ص: 24
    فراماسونری باز می کرد.(1)
    پس از تجزیه امپراتوری عثمانی، بسیاری از سرزمین های اسلامی به صورت کشورهای جدید و بر اساس ناسیونالیسم شکل گرفتند و استعمار غرب به طور غیر مستقیم، به گسترش فرهنگ خود در این کشورها پرداخت. در این شرایط، جریان های اصلاح طلب که خواهان دگرگونی های اجتماعی و سیاسی بودند، زمینه رشد پیدا کردند. برخی از این جریان ها وابسته بودند و برخی دیگر به صورت خودجوش و تنها تحت تأثیر دگرگونی های جهان غرب، به اصلاح طلبی گراییده بودند. گفتنی است در بیشتر کشورها به ویژه کشورهای اسلامی، این مسأله با مبارزه ضد استعماری همراه بود. توده مردم این کشورها بیشتر به مبارزه با استعمار و استقرار عدالت تکیه داشتند، ولی رهبران و روشن فکران آن به دمکراسی و آزادی می اندیشیدند. تمامی روشن فکرانی که درس خوانده غرب بودند یا با آن فرهنگ آشنایی داشتند، به تقلید از رنسانس، خواستار تحول فرهنگی و مذهبی در جامعه اسلامی خود بودند. غرب نیز به چنین جریان هایی دامن می زد یا خود، چنین جنبش هایی را به راه می انداخت.
    باید دانست مهم ترین مانع بر سر راه غرب برای نفوذ در سرزمین های اسلامی فکر دینی و فرهنگ اسلامی بود که هیچ گونه نفوذ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی غرب را تحمل نمی کرد.
    به طور کلی، اصلاح طلبان را می توان در سه گروه دسته بندی کرد:
    1. اصلاح طلبانی که دین جدیدی را عرضه می کردند. فرقه هایی
    ص: 25
    ________________________________________
    1- تهاجم فرهنگی، صص 16 - 20.
    مانند: قادیانیه در هند، وهابیت در عربستان و بهایی گری در ایران که می توان تمامی آنان را «وابسته» دانست.
    2. روشن فکرانی که اساسا رنگ مذهبی نداشتند و اصلاح طلبی آنان بدین معنی بود که دین را مانع هرگونه تحول و پیشرفتی می دانستند و خواستار حذف دین از همه شؤون اجتماعی - سیاسی بودند. در ایران، افرادی مانند آخوندزاده و میرزا مَلْکُم خان از این گروه بودند.
    3. کسانی که به تلفیق ارزش های جدید غربی و فرهنگ اسلامی معتقد بودند و ستیز با مذهب را روا نمی دانستند.
    به طور کلی، هر سه گروه معتقد بودند که برای رسیدن به قافله تمدن و پیشرفت می بایست تحولی فرهنگی، در جامعه صورت گیرد. آنان چاره این کار را در دین پیرایی می دانستند و از شعار سه گانه فراماسونری؛ یعنی آزادی، برادری و برابری هواداری می کردند.(1)
    فرهنگ و تمدن غرب پس از رنسانس، با اصالت دادن به انسان و ترویج اومانیسم، در صدد نفی مذهب ها و فرهنگ های غیر غربی برآمد.
    نظریّه پردازان و اندیشمندان غربی به ویژه صاحب نظران علوم اجتماعی و تربیتی با طرد دین باوری و آموزه های آسمانی کوشیدند انسان را جای گزین خدا و دانش را به جای دین و مذهب معرفی کنند. آنان حتی دین را زاییده ترس و جهل بشری و افیون جامعه معرفی و دوران مکتب های آسمانی را پایان یافته قلمداد کردند.
    غربیان برای گسترش حاکمیت اقتصادی شان بر دیگر کشورها و به دست آوردن منابع و منافع بیشتر کوشیدند با تحریف و مسخ فرهنگِ
    ص: 26
    ________________________________________
    1- ستیز با تهاجم فرهنگی غرب، ص 32.
    دیگران، آنان را از خود بیگانه و بی هدف کنند و فرهنگ غربی را در میانشان حاکم گردانند. آنان برای رسیدن به این هدف، با به کارگیری ابزارها و روش های آشکار و پنهان و با ترس و وحشت افکنی ، زمینه گسترش فرهنگ غرب را در سطح جهان فراهم آوردند.
    با این حال، باید گفت فرهنگ غرب با وجود دست آوردهای شگرف و حیرت انگیز فنی و تکنولوژی اش نتوانسته است نابسامانی های فکری و روانی بشر را پاسخ گوید. انسان سرگشته و نگران معاصر، بیش از هر زمان دیگر از ابتذال فرهنگی و سقوط مبانی اخلاقی، خودکامگی ها، قدرت پرستی ها و ستمگری های هم نوعانش رنج می برد، به گونه ای که صاحب نظران آزاده غربی نیز فروپاشی تمدن غرب را پیش بینی می کنند و در پی ترسیم آینده ای متفاوت با وضع موجود هستند. آنان معتقدند فروپاشی اخلاقی غرب در نتیجه ترویج مکتب های منحرف فکری مانند: اومانیسم (انسان مداری)، لیبرالیسم (آزادی بی حد و مرز) و در پی آن نهیلیسم (پوچ گرایی) است که پس از جنبش رنسانس در راستای مذهب ستیزی، پایه گذاری شدند. بدین سان بشر امروز با اصالت دادن به فن آوری و اقتصاد، در چنگال زندگی ماشینی گرفتار آمده و سیطره فن آوری، شأن او را نیز در حدیک ماشین کاهش داده است، به گونه ای که زندگی اش بدون معنا و فضیلت و هدف شده و به پوچی روی آورده است.
    سلطه گران در سراسر نیم قرن اخیر با همه توان کوشیدند جهان بینی اومانیسم را در همه جهان به ویژه کشورهای اسلامی گسترش دهند وبا ایجاد سرسپردگی مطلق و وابستگی همه جانبه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، به غارت فرهنگ و منابع این کشورها بپردازند. آنان در این
    ص: 27
    راستا، با برانگیختن عناصر خود باخته آن کشورها، فرستادن میسیونرهای مسیحی به عنوان سپاهیان صلح و با به کارگیری توان فن آوری فرا مدرن در صنعت ارتباطات برنامه هایشان را پیش بردند. غربیان با به کارگیری تمام شیوه ها و ابزارهای ویران کننده، بر آن هستند تا فرهنگ الهی کشور را که بر محور بینش توحیدی پایه گذاری شده است و مانند سد مستحکمی عمل می کند، از میان بردارند.
    آن چه امروزه سلطه گران را بیش از هر چیز دیگری به وحشت انداخته است، قدرت اسلام و حضور فعال آن در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. از این رو، طبیعی است که استکبار جهانی، جهان اسلام را که همواره در برابر تجاوزهای فرهنگ غرب ایستاده است، به شدت آماج یورش شدید فرهنگی خود قرار دهد. غرب با ترویج فرهنگ و اندیشه مادی و نشان دادن مظاهر فریبنده دنیای صنعتی بر آن است تا در فرهنگ اصیل اسلامی رخنه کند، ارزش ها و باورهای دینی را سست سازد و کم کم ریشه باورهای امت اسلامی را بخشکاند. سپس دست آورد تمدن غرب؛ یعنی فن آوری جدید (البته سراب گونه و رنگ آمیزی شده آن) را به مردم نشان دهد و سرانجام آنان را در منجلاب فساد - که زاییده فرهنگ جدید غرب است - غرق سازد!
    انگیزه این تهاجم در نخستین گام، ایجاد فضای خودباختگی و روح بی تفاوتی در جامعه نسبت به ارزش های اصیل خودی و ویرانی هویت مذهبی و ملی آن جامعه و در گام بعد، ایجاد جامعه ای تازه است که اندیشه ها و باورهای جهان غرب را بپذیرد و عقاید و ارزش های دینی و فکری خود را دور بریزد. در این صورت، با نابود شدن فرهنگ ملّی یک کشور، زمینه برای سلطه همه جانبه استکبار جهانی هموار خواهد شد.
    ص: 28
    آن چه امروز سلطه گران با بهره گیری از فن آوری ارتباطات و برنامه های ماهواره ای و با شعار تحقق دهکده جهانی و همسان سازی فرهنگی برای جهانی کردن فرهنگ خود تبلیغ می کنند، در راستای همین اهداف شیطانی طرح ریزی شده است.
    باید دانست در دوران معاصر به ویژه در نیم قرن اخیر، با جریان سازمان یافته ای علیه فرهنگ اسلامی و انسانی در کشورمان روبه رو هستیم که برخی موارد آن بدین شرح است:
    1. شکستن جامعه سنتی ایرانی و نفی ارزش های حاکم بر آن.
    2. گسستن رابطه نسل جدید ایران با تاریخ و فرهنگ پر بار این کشور.
    3. گسترش فساد و فحشا.
    4. گسترش دنیاگرایی و زندگی مصرفی.
    5. سرگرم کردن مردم به مسایل بی ارزش و بازداشتن آنان از اندیشیدن.
    6. تفرقه افکنی میان گروه های گوناگون مردم.
    7. ایجاد بدبینی به معارف اسلامی.
    8. کمک به گسترش بی سوادی.
    9. تبلیغ جدایی دین از سیاست.
    10. سست کردن مردم در تقلید از مراجع دینی.
    ص: 29
    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,790
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    434
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ما ایرانی هستیم؛ باید بگردیم همان چیزی را که متعلّق به خود ماست، پیدا کنیم. البته این به این معنا نیست که زیبایی های دیگران را یاد نگیریم. انسان هر چیز خوب و زیبایی را از دیگران می آموزد، ولی خوب است آن را در فرهنگ خودش حل کند و از آن استفاده کند. من یک وقت که پیرامون فرهنگ صبحت می کردم، گفتم: گرفتن فرهنگ دیگران ایرادی ندارد، منتها همان طور که جسم انسان، عنصر خارجی را دو جور می گیرد، فرهنگ دیگران را هم دو جور می شود گرفت. یک وقت هست که انسان یک غذایی را که ویتامین های گوناگونی در آن هست می خورد، با بزاق دهانش مخلوط می کند و به داخل معده می فرستد. معده انسان آن مواد لازم را که با بدنش مناسب است، می گیرد و مواد زاید آن را دفع می کند. این گرفتن سالم است. یک وقت هم هست که یک نفر را می خوابانند، دست و پایش را هم می بندند و یک آمپولی را که خود او نمی خواهد، در بدنش تزریق می کنند. این یک جور گرفتن مواد بیگانه است که با آن قبلی یکسان نیست. حالا اگر آن کسی که به بدن تزریق می کند، یک طبیب دلسوز و علاقه مندی بود، می گوییم روی چشم، ولی اگر دشمن بود، تکلیف چیست؟
    امضاء


صفحه 2 از 11 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi