فاطمه جان نخستین ستاره ای بودی که در عرش
به خورشید نبوت رسیدی؛
ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان
و زخم زمان. ای ام ابیها!
ای مهربان ترین مادر،
حبیبه حق و شفیعه ی حشر،
پدر و مادرم فدای دست های مهربانت باد.
تو محور آسمان ایثاری و اولین علت خلقت.
ای مادر رسالت و همتای ولایت؛ به روزهایی می اندیشیم
که پس از واقعه ی عظیم غدیر، همراه با حسنین
به خانه های اهل مدینه می رفتی
و با بیان وحیانی خویش حجت الهی را بر غافلان،
تمام می کردی و بدین سان از آغاز، حمایت از ولایت،
سرلوحه خصایل آسمانی ات بود.
غبار غم از سیمای زیبای علی می زدودی
و بر زخم های فزون از ستاره ی پیکرش
که نشان از رزم با باطل داشت، مرهم می نهادی.
فتوحات مولا، رهین مهربانی توست.
هنوز خطابه های رسایت سراج راه مجاهدان است
و بر آفاق تاریخ می تابد.
پاره تن رسول یار بودی و یگانه یاور یکتا ،
امیر عاشقان. تلألؤ ذوالفقارعلی، وامدار عزم و عزت تو بود.
آنگاه که بر بی بصیرتان و دنیا پرستان غضب می کردی،
غضبناکی آفریدگار قادر، آشکار می شد.
رضای تو رضای حق بود و با خرسندی ات،
تمامت اهل عرش و ساکنان قدس، قرین شعف می شدند
.يا زهرا (س) در ايام شهادتت دلهايمان را
به سوي بقيع پر داده ايم...