صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 51

موضوع: ویژه نامه شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها{یاس نیلی

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    بسترت را جمع کن از خانه ، بیماری بس است
    زیر چشمت گود افتاده است ، پس زاری بس است



    از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
    خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است


    تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
    این تبسم کردن از روی ناچاری بس است



    لاله ، لاله ،لاله، لاله، لاله، لاله ، ...تا به کی ؟
    جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است


    من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط
    لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است



    ای شکسته بال پس کی استراحت میکنی
    هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری ، بس است



    این طرفداری از من کار دستت داده است
    بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است



    وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف
    زندگی کردن برای من بس است ، آری بس است


    باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم
    بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    « جای خالی یاس »

    سنگ‏ها بر سوگ تو ندبه می‏خوانند؛

    در غروبی که شاخه‏ ات را شکسته بودند.

    امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی،

    بی ‏حدیث حضور او، خاموش است.

    ... علی، شبانه یاس می‏کارد!

    شبانه، داغ دلش را به خاک می‏گوید؛

    اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید.

    دوباره بغض حسن با حسین می‏گیرد.

    و جای خالیِ مادر به خانه می‏پیچد.

    کجاست فاطمه امشب؟

    کجاست بانوی نور؟
    رزیتا نعمتی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
    تـمــام غـصــه عـالم نشسته در محراب

    نگـــاه کــن کــه بـبـیـنـی چگـــونه مــی‌بارد
    مـصـیـبــت از در و دیــوار خـــانــه اربــاب


    بــرای غسل شــب قـــدر آمــده امـــشب
    فـقـط خــدا و رسولـش به منـزل مهتاب

    بــنــای زنــدگـی اش را بــه آب مــی‌شــوید
    الهی صبــر علـــی را بـه فاطمـه دریاب

    بـه قـطره قـطره سرشکش دخیل می‌بندد
    بر آن ضریح کبود و شکسته و بــی‌تاب

    چـه آبــها کــه سراسیمه غسل می‌کردند
    بـرای آن کـه نـمانـد در آن بـدن خـوناب


    چــه مــی‌رسد بــه علی از مرور خاطره‌ها
    که ناله‌های صبورش ندارد امشب تاب

    رحمان نوازنی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,140
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,388
    مورد تشکر
    3,540 در 1,553
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض







    چگونه باور کردنی است،
    آن همه جفا بر آل مصطفی؟

    و آن بی حرمتی به حریم فاطمه؟


    هر روز، آن رسول بزرگ، هنگام عبور
    از برابر خانه فاطمه، به اهل آن خانه
    که طاهر و مطهر بودند، سلام می کرد
    و آیه تطهیر می خواند.


    دست و سینه زهرا، بوسه گاه محمد (ص) بود،
    « مودت ذی القربی» سفارش پیامبر و مزد رسالت بود،

    چه زود، صاحبان هوس بر اسب فتنه سوار شدند
    و میراث نبوی را غارت کردند ، و ودیعه رسول را آزردند!


    « بعد از آن همه شهید، بعد از آن همه سفارش اکید،
    آن همه حدیث و آیه، وعده و وعید، اینک اهل بیت ،
    مانده در کنار، بنگر این جفا به جای آن جفا،
    بنگر این ستم به جای آن صفا، چهره زمانه گشته
    شرمسار شیعیان راستین فاطمه، دل شکسته،
    داغدار و چشم های اشکبار...»


    راستی ... قبر فاطمه کجاست؟
    و چرا در مدینه، انسان زائر در می ماند
    که عقده دل در سوگ « بضعة الرسول»
    کجا بگشاید و اشک دیده، پای کدام نخل بریزد
    و نشان « بیت الاحزان» را از که بپرسد
    و در کجا ایستاده، بر « فاطمه» سلام دهد؟


    در مدینه چه گذشت و اکنون چه می گذرد؟
    یک سوی، جوشش صداقت و اطاعت و وفا
    وعشق به اهل بیت عصمت بود
    و شیدایی و شیفتگی سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و...


    سوی دیگر ، کینه های بدر و خیبر و حنین.
    و اکنون نیز مگر جز این است؟
    باز هم صدای پای حمله قبایل قریش،


    باز هم مدینه مانده درحصار !
    « تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده ها

    این نشانه پیوند و همدلی با فاطمه
    و همدردی با علی و زینب است.

    نام « فاطمه» ، از تاردل ها نوای غم بر می آورد.

    یاد « زهرا»، واژه های محزون وغربت زده را
    به « غمنامه» تبدیل می کند.


    و ... « ایام فاطمیه» ، مجموعه ای است
    از جگرهای سوزان، چشمهای گریان،
    عزاداران سیه پوش، عاشقان درد آشنا،
    شیعیان وفادار، احساس های یتیمانه و دردهای تنهایی.


    مرور اوراق کتاب تاریخ، یاد آور
    « رنج های شیعه » و درد و داغ « آل الله » است.


    خدا را شاکریم که نعمت « غم زهرا» عطایمان کرده
    و ما را نمک گیر سفره « محبت اهل بیت » ساخته است.
    از این رو، روحمان با " اولاد علی و فاطمه " همنوایی دارد
    و جز از " کوثر ولایت"سیراب نمی شود
    و جز از " شراب مودت" جام بر نمی گیرد.


    خوشیم که جرعه نوش ولاییم
    و اسیر سلسله غم این خاندان.

    محبتمان منحصر در " ذی القربی" است.

    خاندانی که هم شایسته " دوست داشتن" اند،
    هم اشک ریختن بر رنجهایشان
    و سوختن در مصیبت ها و داغ هایشان.


    امروز ما ، در فاطمیه ای به وسعت ایران اسلامی،
    سر بر شانه " مظلومیت شیعه" می گذاریم
    و آرام آرام می گرییم ؛ چون شمع می سوزیم
    و پیوسته در پی آنیم که جواب سؤال های
    بی پاسخ مانده خویش را بیابیم.


    می خواهیم باز هم سری به مدینه بزنیم ،
    بر سفینه نجات " عترت" سوار شویم و از موج ها بگذریم.

    " موج فتنه ها و کینه ها فرا گرفته باز هم ،
    دامن مدینه و حجاز را .

    " اهل بیت " در میان موج های سهمگین ، یک " سفینه " اند،
    ثابت و نجابت بخش و استوار، مایه امید و رشته قرار

    لیکن این سفینه نجات هم شکسته است
    دست و بازوی امیر عشق بسته است
    چشم روزگار، مانده همچنان در انتظار
    این دل شکسته، پای خسته، بی شکیب مانده بی قرار "
    و ... سوگنامه " بانوی بانوان" را نهایتی نیست.
    کتاب غم وغربت زهرا، تا ابدیت
    و تا دامنه محشر گشوده است،
    تا درس های ناگفته و ناشنوده این مکتب و کتاب،
    به گوش همگان برسد.


    پایان غم فاطمه ، صبح قیامت است
    و عرصات داوری خدا.

    سلام بر آن" منظومه غم " که بی پایان است...

    جواد محدثی









    امضاء

  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    ای دختر رسول خدا؛
    ای بهانه هستی عالم؛ ای بزرگ ترین اسوه صبر

    اینک آن گونه جان سوز و جان گداز می روی که
    چشم های صبورترین و مظلوم ترین بنده خدا
    علی مرتضی علیه السلام ، نیز لحظه ای نباریدن را تاب نمی آورد.

    آینه مهربانی و رحمت بودی و اینک با دریایی از
    درد و اندوه می روی. برای صبوری و تحمل آمده بودی
    و اینک با کوهی از بارِ سختی و مصیبت باز می گردی.

    آمده بودی برای صبوری، برای بردباری و ایستادگی؛
    برای آن که در کودکی مادرِ پدر باشی

    و در جوانی یاورهمسر و اینک همسرِ داغ دارِ توست که
    به تنهایی بار آن همه مصیبت را با درد فراق تو یک جا به دوش می کشد

    با غسل دادن تو، همه دردها و رنجها را دوره می کند
    اشک می ریزد، امّا تاب می آورد.

    همه صبوری تو و همه بردباری این لحظه های پر درد
    همسرت علی علیه السلام برای آن بود که گوهر اسلام تابنده بماند

    و اینک ما دوستداران و عاشقان تو امانت دارانِ آن گوهریم
    و در حفظ این امانت از تو یاری می خواهیم.

    یاری مان کن که سخت محتاجیم.


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    نامت بلند مادر پهلو گرفته ‏ام!

    همه دیدند تابشِ جسم تو را در فراغ پدر
    و اشک‏هایت را که تاب از توان ربوده ‏بود،
    چه غمگین می‏چکید بر گونه ‏هایت!

    علی چه غمگینانه خاتون خانه ‏اش را می‏نگرد
    و می‏داند زهرا , تنها بهانه لبخندش
    در تدارک سفری است به سوی پدر.

    علی اندیشناک لحظه‏ های بی‏ فاطمه،
    ناله ‏هایش را سوار باد می‏کند
    و باد می‏رود تا دردهای بی‏شمار علی را
    به گوش چاه برساند
    و چاه را چه‏ چاره از گریست؟


    اکنون من حافظه
    کوچه ‏های کهنه مدینه را به شهادت می‏طلبم.

    آی کوچه ‏های مدینه!
    شهادت دهید، صورت سیلی خورده را،
    شهادت دهید اشک‏های بر زمین ریخته کودکان علی را.

    و شهادت دهید فریاد را؛
    فریادی که از شنیدن آن، مدینه هنوز اشک می‏ریزد.
    فریادی با پایانی پر از سکوت.

    آی زمین! امشب از گردش بمان.
    آی فدک! امشب دیگر سخن مگو که من فاطمه را می‏خواهم.
    و آی چاه بنی ‏نجّار! امشب پژواک فریادهای علی را در خود فرو بر.


    و ای علی، حسن، حسین و...دختر کوچکم زینب!
    به جان مادرتان امشب دست در دست سکوت،
    بدن مرا به بقیع بسپارید

    و من چشم در چشم تاریخ،
    هنوز در انتظار اعتراف بقیع مانده ‏ام تا روزی بگوید.
    مادرم را در خود پنهان داشته و نمی‏ نمایاند.


    تا آن زمان هم‏چنان زمزمه می‏کنم:
    نامت بلند مادر پهلو گرفته‏ ام!

    حبیب مقیمی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,140
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,388
    مورد تشکر
    3,540 در 1,553
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ساقی امشب آتشی دارد دلم
    شعله شعله اشک می بارد دلم

    عشقم امشب باجنون آمیخته
    اشک های من به خون آمیخته


    همچو موج آتشم سردرگمم
    نیستم گرچه میان مردمم

    خودنمیدانم کجایم کیستم
    هستی ام رفته زدستم نیستم


    من چه می گویم بهارم گم شده
    زیر دست و پا قرارم گم شده

    خوشه از تاک تحمل چیده ای؟
    از بهار زخم دل گل چیده ای؟


    ای دریغا عمق زخمم فاش نیست
    شرح دردم کار کند و کاش نیست

    از لب و دست هزاران چنگ و نی
    آید آیا سوز دل ابراز نی


    شعر هم هر دم نوایی می زند
    گاه گاهی دست و پایی می زند

    سیلی طوفان و ساحل دیده ای؟
    ماهی افتاده در گِل دیده ای؟


    دیده ای پرهای درهم ریخته؟
    با سپیدی سرخ را آمیخته؟

    سرو را گاه نشستن دیده ای؟
    شاخه را وقت شکستن دیده ای؟


    سینه ام آتشفشانی می کند
    شعر اما بی زبانی می کند

    زهره را یک خواب راحت دیده ای؟
    بازی نیش و جراحت دیده ای؟


    دود آهی رفته تا چشم فلک
    سوخته در بی کسی نخل فدک

    دل برایم روضه خوانی می کند
    برتن من سر ، گرانی می کند


    سینه را آه دمادم داده اند
    زخم را با تیغ مرحم داده اند

    لاله ام را داد بر باغ آمده
    باد بر خاکستر باغ آمده


    ناکسان عرش خدا را سوختند
    آن دل بی انتها را سوختند

    آیه های هل أتی را سوختند
    در مدینه کربلا را سوختند


    آنچه آنجا بین آتش بود و دود
    آیه های آخر والفجر بود

    نسترن های تبسم دود شد
    گوهر دردانه ای مفقود شد


    رفته غارت نان طفل هَل اَتی
    گمشده انگشتری اِنّما

    پس چه شد اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم
    حرمت میخانه و ساقی و خم


    حذف شد فریاد سرخ ذوالفقار
    قرن ها باید که باز آید بهار

    کمتر از شب روز مردم تار نیست
    وای بر من یک نفر بیدار نیست


    جان به قربانگاه جانان آمده
    جاری کوثر به طغیان آمده

    دیده ای طغیان نهر عشق را؟
    زلزله درهفت شهر عشق را؟


    مَستم از تکبیره الاحرام او
    آب شد آتش پیش جام او

    سخت دارد استقامت می کند
    با قیام خود قیامت می کند


    در قنوتش آسمانی از دعا
    در رکوعش اقتدا بر مرتضی

    سجده ای جانانه بر درگاه کرد
    سجده ای هم نیمه های راه کرد


    زان قیام و زان رکوع و زان سجود
    سینه و رخسار و رویش شد کبود

    این نماز قبله و قبله نماست
    از نماز خلق آدابش جداست


    آنکه در معشوق فانی می شود
    در حقیقت جاودانی می شود

    در بلوغ عشق پیش چشم جمع
    شمع شد پروانه و پروانه شمع


    جهل مردم قلعه خیبر شده
    یا محمد فاطمه حیدر شده

    موج کوثر چون به مسجد سرنهاد
    لرزه بر اندام یثرب اوفتاد


    گفت در طغیان عشقم کوثرم
    تیغ دارم ، پیش مرگ حیدرم

    می دهم جان ، جان او را می خرم
    هر چه پیش آید علی را می برم


    دست خالی گر نشد حل مشکلم
    ذوالفقاری دارم از آه دلم

    بیم دارید از من و از آه من
    سیل عشقم، کیست سد راه من


    دید ساقی کوثرش را در خروش
    رأفت رحمانی اش آمد به جوش

    آسمان دیده را پر ابر کرد
    گفت: سلمان! باز باید صبر کرد


    خیز کان بانوی بی همتای من
    گر گشاید لب به نفرین وای من

    تا نگشته آسمانها زیر و رو
    با زبان مرتضی او را بگو


    ای عروس آسمانی خدا!
    ترجمان مهربانی خدا!

    ای بلندای دلت هفت آسمان!
    ای گذشت تو کران تا بیکران!


    ای امید رحمتٌ للعالمین!
    خاتم پیغمبران را خود نگین!

    ماه پیشانی! جبین پرچین مکن
    فاطمه! جان علی نفرین مکن


    گفت: سلمان پس مسلمانی چه شد؟
    آن سفارش ها که میدانی چه شد؟

    این که در بند است مولای همه است
    این همه بود و نبود فاطمه است


    نخل بی ریشه دمی پاینده نیست
    بی علی یک لحظه زهرا زنده نیست

    ریسمان و بازوی خیبر گشا
    دوستی این بود با آل عبا ؟


    ای فدای تار مویش جان من
    جان چه ارزد در بر جانان من

    خواهد ار بالاتر از جان هم به چشم
    صبر میخواهد علی، آن هم به چشم




    امضاء

  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آه! فاطمه جان! سوز، مانند مار زخم خورده‌اي در من مي‌پيچد و
    با آتش، بغض در جانم مي‌ دود و وجودم را شعله‌‌ور مي‌سازد.

    آن زمان که کودکانت در گوشة خانه، پناه گرفته و مي‌ گريستند
    آن‌قدر معصومانهکه مظلوميت و معصوميت از خود شرم مي‌ کردند.


    غم، آن‌چنان برخانه علي چنبره زده است که
    گويي بهتر از اين‌جا پيدا کرده است،آخر چرا؟!

    در، از روي زهرا شرمگين است چرا که ديگر از او جاني
    براي عذرخواهي باقي بایقی مانده تا خاکستري بر زخم زهرا شود.


    شعله‌هاي آتش نمي‌ دانند که چگونه از جلوي خانة علي فرار کنند و
    سرگردان و گريزان راه به سوي آسمان پيش مي‌گيرند و از پشيماني
    و سرنوشت شومي که براي آن‌ها رقم خورد چهره‌سياه مي‌ کنند.

    و اما آب، آبي که براي غسل، قرار داده‌اند، بيچاره نمي‌ داند که
    بر کجا بريزد و سرگردان،انگشت حيرت بر دهان گرفته است.

    آيا بر آتش دل کودکان ريزد؟
    آيا برتن پاک و معصوم تو آرام و صبور فرود آيد؟

    آه! اي جان، چقدر سنگدلي که هنوز در بدن مانده‌اي، طاقت را ببين
    که چگونه سرگردان و حيران سر به بيابان گذاشته است و دوان دوان
    از ميان زخم‌هاي علي راه بازمي‌ کند و پا به گريز مي‌ گذارد؟!


    آه از غربت بي‌ انتهاي علي،
    آه که چقدر علي مظلوم و تنها مانده است...




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    شهادت مظلومانه دخت نبوت،همسر ولايت

    ‌مادر امامت،بانوي محشر ، صديقه طاهره

    راضيه مرضيه ،حضرت فاطمه زهرا سلام الله

    عليها را خدمت همه شيعيان تسليت عرض مي نماييم





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,947
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,483
    مورد تشکر
    204,240 در 63,603
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    نزدیک سحر، ناخودآگاه دلم هوای روضه فاطمه علیهاالسلام را کرد.
    به یاد دلشکستگی همه دور ماندگان از بقیع،
    دو رکعت نماز استغاثه مادرم را خواندم.

    روبروی حرم رسول خدا »صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله‏ وسلم نشستم
    و شروع کردم به خواندن زیارتنامه گل:
    «اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ‏ رَسُولِ اللّه‏ِ صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم»

    ناگهان پروانه ‏ای را دیدم که با بال و پری خیس از اشک
    چشم‏های سیاهی که با طلوع آفتاب، به سرخی می‏گرایید،
    بر روی نام فاطمه علیهاالسلام نشست؛
    گویی با این نام غریب انس دیرینه‏ ای داشت
    و مثل دل من، هوای دعاهای شبانه زهرا علیهاالسلام را کرده بود!

    مگر می‏شود کسی راه به خانه نیم سوخته فاطمه علیهاالسلام بیابد
    و دور اتاق‏هایش بچرخد و زیر سقفش بنشیند و در و دیوارش را ببوید
    و صدای چرخش دستاس خونی‏اش را بشنود، ولی جام بلورین احساسش ترک نخورد
    و نشکند و اشک‏های خونی‏اش فرو نریزد؟!


    وقتی روی شال سبزم نشست، دیدم که یک بالش شکسته است؛
    خواستم تا او را در عکس جاودانه ‏اش کنم، اما آرام و قرار نداشت!
    هیچ کس در جای خالی سجاده مهربانی‏های زهرا علیهاالسلام ، دل آرام نمی‏دارد!

    وقت اذان، دوباره گوشه‏ ای از بقیع یافتمش؛ بی‏رمق و زخمی!
    خودش را به سختی بر روی خاک‏ های بقیع می‏کشید
    تا شاید جراحت قدیمی بالش شفا گیرد و یا تیمّمی کند برای آخرین نمازش!


    او را به روی شال سبزم گذاشتم؛ همان جایی که دوستش می‏داشت!
    او جان می‏داد و من می‏گریستم!
    دلم بیش از جان دادن یک پروانه را دید!

    مؤذن آن بامداد اندوهگین، شهادتینی بود
    که بعد از آن چشم‏های مهتابی پروانه،
    از گریستن باز ماند!

    نمی‏دانم بر شکستگی دلش بوسه زدم یا جراحت بالش؟!
    اما بر هر کدام که بود، لب‏هایم را به خون نشاند.


    او را بر دستانم بلند کردم؛
    آن قدر که خدای عشق را به غربت او سوگند دهم!

    در مشایعت نسیم اندوهی که از روی قبور بقیع بر می‏خاست،
    او را بین صفحات قرآنم گذاشتم تا یادگاری شود
    برای شب‏هایی که با خیال بقیع به خواب می‏روم
    و رؤیای دل‏انگیز خانه فاطمه علیهاالسلام را می‏بینم.


    اما در غروب وداع مدینه و ترک کوچه‏ های دلتنگش،
    وقتی قرآنم را گشودم، اثری از آن پروانه نیافتم،
    حتی خاکستری هم از او باقی نمانده بود،
    عکس هم «سوخته» بود؛ بی‏ هیچ نام و نشانی!

    راستی، چه کسی می‏داند «مدفن پروانه ‏ها» کجاست؟
    من نیز پروانه گمشده ‏ای دارم

    نزهت بادی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

.ناگفته هایی از وصیت نامه حضرت زهرا(س), فاطمه بانوی آب و آئینه, فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بانوی اول اسلام, فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوی جاودان انسان آرمانی, فاطمه علیهاالسلام ؛ فرشته زمینی, فاطمیه, فاطمیه اول یا دوم ؟, فضائل قرآنی حضرت فاطمه در کلام الهی, مقالات ویژه شهادت حضرت زهرا, مقام ولایت حضرت زهرا مرضیه (س), متن كامل خطبه فدكيه, متن های ادبی در سوگ حضرت زهرا (س), متن های ادبی درسوگ شهادت حضرت فاطمه (س), متن وصیتنامه حضرت زهرا (س), مجموع نفیس آواتارهای فاطمی, مداحي و مراثي در سوگ حضرت زهرا(س), مدارک شهـــادت حضرت زهـــرا (س), مرثیه های دل درسوگ بانوی محشر, مصائب حضرت فاطمه در عمر كوتاهش, مظلومیت برترین بانوی جهان آفرینش, چهل حديث گهربار فاطمي, چهل داستان از حضرت فاطمه زهرا(س), نکات آموزشی از خطبه های حضرت فاطمه زهرا, نرم افزار ریحانة النبی, نرم افزارهای فاطمی, نرم افزارصوتی پهلو شکسته ( ویژه ایام فاطمیه ), چراقبر حضرت فاطمه مخفی ست؟, هجوم ابوبکر به خانه حضرت زهرا در نگاه اهل سنت, هجوم به خانه وحی, ویژه نامه فاطمیه سال 89, ویژه نامه فاطمیه سال 90, ویژه نامه فاطمیه سال 91, ویژه نامه فاطمیه سال 92, ویژه نامه ایام فاطمیه, ویژه نامه شهادت حضرت فاطمه (س), وداع غریبانه ی امام علی(ع) با حضرت زهرا(س), وصیت حضرت زهرا قبل از شهادت به حضرت علی (صوتی), یک جرعه کوثر, یاد مادر نرود از یادم, یاس کبود نرم افزار پرتابل پاسخ به شبهات فاطمی, یاس پهلو شکسته, یاس بی نشان ویژه نامه ایام فاطمیه, کليپ زيباي واي مادرم .. ويژه ايام فاطميه, کلیپ های صوتی پیرامون آثار محبت حضرت فاطمه زهرا, کتاب همراه گوشه هاي از مصائب حضرت زهرا (س), کتابخانه فاطمی, کشتی پهلو گرفته, گوهرهای فاطمی, گالری تصاویر متحرک فاطمیه, پیامک های تسلیت ایام فاطمیه, پیامک های تسلیت شهادت حضرت زهرا (س), پاسخ به اشکال اهل سنت درباره فدک, پاسخ به شبهات شهادت حضرت زهرا, آلبوم تصاویر ویژه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س), آواتارهای ویژه ایام فاطمیه, آیا فدک حق حضرت زهرا نبود؟, آیا خانه های مدینه در نداشت, آتش بر درخانه حضرت زهرا, آثار اخروی محبت به حضرت زهرا علیه السلام, اقدام برای نبش قبر حضرت زهرا(س)!, امضاهای تصویری فاطمی, امضاهای تصویری ویژه ایام فاطمیه, اس ام اس تسلیت ایام فاطمیه, اس ام اس تسلیت شهادت حضرت فاطمه, اشعار فاطمی, اشعار شهادت حضرت فاطمه زهرا(س), بهشت ارغوان (قصه ناتمام حضرت زهرا), بانوی محشر, برترین بانو, بزرگداشت فاطمیه, جسارت به حضرت زهرا چگونه ممکن بود؟, حنوط بهشت, حالات و روحيات فاطمه (سلام الله علیها), حالات و روحیات حضرت فاطمه (س), حرز حضرت زهرا سلام الله عليها, حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کلام الهی, حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص), حضرت زهرا(س) هم راز جبرئیل, خطبه فدکیه به روایت تصویر, دانلود خطبه فدکیه حضرت صدیقه الشهیده فاطمه زهراء, دانلود صوتی بسیار زیبای مادر, داستان شهادت حضرت زهرا (س), داستان صوتی زندگی حضرت زهـــرا (س), در مکتب صدیقه طاهره, دعاهاي روزانه حضرت فاطمه, زندگی امروز با فاطمه زهرا(س), زیبایی‏های معنوی در سیره فاطمی علیهاالسلام, سیره تربیتی ام ابیها فاطمه زهرا (س), شهادت حضرت زهرا در اسناد اهل سنت, شخصیت شناسی فاطمه(ع)

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi