*** از کتابهای تاریخی و تذکرهها میپرسیم آیا میان زن و شوهر مخالفتی بوده است؟ در پاسخ این سؤال تاریخ و تذکرهها خاموش مانده پاسخی نمیدهند.
میخواهیم این موضوع را نادیده انگاریم ولی میبینیم، چندان آسان و مقدور نیست.
هر گاه متوجه جدایی زینب و عبدالله نشده بودیم، ممکن بود تنها همراه زینب به سفر برویم ولی چه باید کرد که بدین نکته متوجه شدیم.
سپس مشاهده میکنیم که در هر نقطه، میان زینب و پسر عموی او، جدایی افتاده است. زینب تا آخرین روز زندگانی خویش، همراه خویشاوندان خود بسر برده و خاطر او به شوهر یا فرزند مشغول نگشته است.
و باز این سؤال پیش میآید که چه اختلافی میان این زن و شوهر بود؟ اخیراً چیزی را در شرح حال زینب میخوانیم و تصوّر میکنیم این زینب، جز عقیله بنی هاشم نیست. آری در آن وقت که کتابهای تاریخ و تذکرهها در این باره خاموشند، در کتاب «سیده زینب» و اخبار «زینبیات» تألیف عبیدلی؛ دانشمند نسب دان، در ترجمه زینب وسطی (ام کلثوم) زن پیشین عمربن خطاب چنین میخوانیم:
چون عمر کشته شد، محمد بن جعفر بن ابی طالب وی را به زنی گرفت و بمرد، سپس عبدالله بن جعفر با وی ازدواج کرد و ازدواج عبدالله با او، پس از طلاق خواهر وی؛ زینب کبری- س- بود و ام کلثوم در خانه عبدالله درگذشت.
ص: 76
سپس رشته این خبر را گرفته پیش میآییم و شرح حال عقیلة بن جعفر راخوانده و میبینیم!
هیچ یک از تذکره نویسان سخنی از طلاق زینب عقیله و ازدواج عبدالله با ام کلثوم نگفتهاند، پس اگر خبر طلاق درست است چه وقت واقع شده؟
آنچه را که بطور حدس (نه یقین) میتوان گفت این است که این طلاق پس از قتل امام علی و پیش از حرکت حسین از حجاز بوده است.