نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: دو خلبان نابينا

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    satare دو خلبان نابينا

    IMG_20220112_223259_137.jpg


    🔸دو خلبان نابينا😎😎

    🔖قسمت اول
    🔹دو خلبان نابينا که هر دو عينک‌های تيره به چشم داشتند، در کنار ساير خدمه پرواز به سمت هواپيما آمدند، در حالی که يکی از آن‌ها عصايی سفيد در دست داشت و ديگري به کمک يک سگ راهنما حرکت می‌کرد. زمانی که دو خلبان وارد هواپيما شدند، صداي خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد.... در کمال تعجب مسافران دو خلبان به سمت کابين پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسير و ساعت فرود هواپيما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند. در همين حال، زمزمه‌های توام با ترس و خنده در ميان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، يک نفر از راه برسد و اعلام کند اين ماجرا فقط يک شوخی يا چيزی شبيه دوربين مخفی بوده است.

    🔹... هواپيما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می شد چرا که می‌ديدند هواپيما با سرعت به سوی درياچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، مي‌رود....

    🔹ادامه در پست بعد....

    💠 مطالب ما را منتشر فرمایید👇👇👇

    @kohnesrbazaniran
    🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🌷
    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,238
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,768
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    IMG_20220112_223731_731.jpg


    ادامه ....دو خلبان نابینا

    قسمت دوم

    ...هواپيما همچنان به مسير خود ادامه می‌داد و چرخ‌های آن به لبه درياچه رسيده بود که مسافران از ترس شروع به جيغ و فرياد کردند.اما در اين لحظه هواپيما ناگهان از زمين برخاست و سپس همه چيز آرام آرام به حالت عادي بازگشته و آرامش در ميان مسافران برقرار شد.

    در همين هنگام در کابين خلبان، يکي از خلبانان به ديگری گفت: «يکی از همين روزها بالاخره مسافرها چند ثانيه ديرتر شروع به جيغ زدن می‌کنند و اون‌وقت کار همه‌مون تمومه...!»
    امضاء



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi