صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 45

موضوع: ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام {ام العباس }

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    باغ گل یاس سلام علیک *** مادر عباس سلام علیک

    معرفتت زبانزد عالم است *** هر چه بگویم ز وصفت کم است


    ای شده محرم به ولای علی *** فاطمه دوم بیت علی

    اختر تابنده برج ادب *** شیرزن خیل زنان عرب

    باغ گل یاس سلام علیک *** مادر عباس سلام علیک

    معرفتت زبانزد عالم است *** هر چه بگویم ز وصفت کم است

    تو عالم و صابر و آزاده ای *** چهار پسر بهر علی زاده ای

    چهار پسر نه چهار قرص قمر *** چهار ستاره چهار نور بصر

    تو گفته ای ای گل باغ عفاف *** با پسر فاطمه شام زفاف

    کی همه جا چشم و چراغ همه *** منم کنیز مادرت فاطمه

    همدم نور احدی فاطمه *** عروس بنت اسدی فاطمه

    تو بانوی بیت علی گشته ای *** دور حسین بن علی گشته ای

    تا که در آن بیت مقرب شدی *** از دل و جان عاشق زینب شدی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    سلام بر صبر!
    سلام بر استقامت ام البنین!

    آسمانی که چهار قرص ماهش را بی هیچ چشم داشتی
    تقدیم کربلا کرد، مادری که چهار ستون قامتش فرو ریخت؛


    اما باز ایستاد و پژواک کربلا را در مدینه انعکاس داد!
    این بقیع است و اینکه آخرین قدم زمینی اش را بر آن گذاشته

    «ام البنین» مادر «وفاداری»
    مادر «صبر» و «استقامت»
    مادر «چهار قرص ماه»


    دامنی که ادامه دامن فاطمه بود تا حسین علیه السلام
    سر بر آن بگذارد، تا زینب، بی هیچ دغدغه، غصه هایش
    را در آن مویه کند، تا عموی تشنگان کربلا،
    وفاداری را و گذشت را از آن بیاموزد.

    ام البنین، مادر داغدار مدینه بود، اما ایستاد؛
    ایستاد و کربلا را در مدینه، پنجره در پنجره سرود.

    کربلا را در کوچه های مدینه جاری کرد.
    دست هایش، آشناترین داغ کربلا بود.

    حالا مدینه مویه می کند و بقیع، ماتمی دیگر را در
    دامن می کشد و اشک می ریزد.

    آن روز هم که قبری در مدینه گم شد، بقیع اشک می ریخت.
    بقیع، اشک می ریزد و چهار ماه کامل در
    آسمانش می درخشند؛ چهار ماه پاره پاره.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شهرازگريه اش اين بار به هم ريخته است

    عرش ازناله اش انگار به هم ريخته است


    گرچه اين كار همان واقعه ي هر روز است
    ولي اين مرتبه بسيار به هم ريخته است

    چهارتا صورت قبراست ولي داغ يكي است
    مادري را غم دلدار به هم ريخته است

    قامتش خم شده و زندگي مادر را
    حسرت چشم علمدار به هم ريخته است

    شده از گريه ي او سنگ ترين دل هم آب
    كافر و مردم دين دار به هم ريخته است

    روضه ميخواند ولي ازپسرانش هرگز
    روضه اين بود تن يار به هم ريخته است

    گفت جانم به فداي تن پامال حسين
    سخن او در و ديوار به هم ريخته است

    محسن صرامی

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی
    به علی مونس و هم خانه و همسر باشی

    قسمت این بود که در زندگی مشترکت
    به عزیزان دل فاطمه مادر باشی

    آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی
    آمدی خادمۀ خانه کوثر باشی

    قسمت این بود که در بین تمامی زنان
    تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی

    قمرت یک نفره لشگر انصار خداست
    پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی

    خاک این خانه تو را قبلۀ حاجات کند
    متعجب نشو گر شافع محشر باشی

    غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد
    سعی کن مرهم زخم دل دختر باشی

    این یتیمان همه به واژۀ در حساس اند
    نکند در بزنند و تو پس در باشی

    چار تا بچه این خانه همه مادری اند
    نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی

    سعی کن بیشتر از زینب و کلثوم و حسن
    فاطمه دور و بر این شه بی سر باشی

    سعی کن ثانیه ای تشنه نماند این گل
    یار این سوخته دل تا دم آخر باشی


    شاعر : مهدی نظری



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    ام البنین صدایت کنم یا...؟

    سلام، مادر شهامت، مادر رشادت و مادر شهادت!
    چه نیک آرمیده ای! چقدر آسوده، صورت به خاک نهاده ای!


    انگار همین دیروز بود!
    علی علیه السلام به عقیل فرمود:
    برایم از قبیله ای رشید و شجاع، همسری بیاب!

    و تو، برگزیده این انتخاب بودی تا قدم به خانه وحی بگذاری
    تا سایه مهربانی ات را مادرانه، بر خانه وحی بگسترانی.


    که تو هم فاطمه بودی؛ فاطمه ای که می خواست جگر گوشه های
    بانویش فاطمه علیهاالسلام را پناه باشد!

    فاطمه ای که می خواست زینبِ فاطمه علیهاالسلام را مادری کند!
    فاطمه ای که می خواست حسین فاطمه علیهاالسلام را عاشقانه خدمت کند!

    تو آمدی! یعنی باید می آمدی!
    تا مادر حماسه شوی و حماسه را در دامان خود بپروری.

    هنوز تاریخ، لحظه ورودت به خانه وحی را به خاطر دارد!
    تو، عروس مهربانی ها و خوبی ها، قدم به خانه نگذاشتی و گفتی:
    تا دختر بزرگ خانه اجازه نفرماید، وارد نمی شوم.


    و این، از بانویی چون تو، دور نبود، که همه تاریخ، به ادب
    و نجابت و وقار تو سوگند می خورد.

    تو آمدی و خاتون مهربان خانه شدی، تا زینب علیهاالسلام ،
    سنگ صبوری برای درد دل داشته باشد.


    تا حسین علیه السلام ، بیش از این،
    در اندوه کوچه های بنی هاشم، تنها نماند.

    تا حسین علیه السلام ... آه! همه می دانند که تو چقدر فرزندان
    فاطمه علیهاالسلام را دوست می داشتی.


    آن قدر، به فرزندان بانویت فاطمه علیهاالسلام ، عشق داشتی
    که به مولایت علی علیه السلام گفتی:

    مولا! دیگر مرا فاطمه خطاب نکنید؛
    به خدا تاب اندوه کودکان بانو را ندارم؛
    نام فاطمه علیهاالسلام دل زینب را به درد می آورد.


    و آنوقت تو شدی ام البنین؛ مادر سروهای آزاده!
    تو آمدی تا نوری دیگر از خانه علی علیه السلام ساطع شود
    و شعاعش، همه هستی را به تماشا بخواند.

    با تو، نور علی نور، تحقق یافت و ماه بنی هاشم،
    قمر منظومه ولایت گردید و به حق، تو لایق این ماه بودی.

    ام البنین!
    اینک تو مادر پسری هستی که قرار است علمدار کربلا باشد
    و ساقی گل های محمدی صلی الله علیه و آله وسلم .


    تو مادرِ آفتابی شدی، که قرار است، تمام عالم در سایه امن، بیاساید
    . و به راستی که فقط تو لایق این ماه بودی!


    مگر می شود از تو نگفت؟
    مگر می شود از آن همه عظمت حرفی نزد؟!

    وقتی خبر شهادتِ پسرت را، امیدت را و نور چشمت را شنیدی،
    گفتی: پسرم فدای حسین فاطمه!

    سلام بر تو، مادر وفا، مادر ادب و مادر عشق!

    ام البنین!



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته
    گریه ها از پای او را اینچنین انداخته

    مادری کرده برای بچه های فاطمه
    خویش را پای امیرالمومنین انداخته

    چار فرزند او فدای پنج تن آورده است
    سفره نذریست که ام البنین انداخته

    مادر قدیسه ی لب تشنه های کربلا
    گریه اش لرزه تن روح الامین انداخته

    مادر باب الحوائج دارد از دریا گله
    چون که دریا روی او را بر زمین انداخته

    عاقبت چشم حسودی لاله اش را زخم زد
    لاله عباسی او را لاله چین انداخته


    باورش هرگز نخواهدشد عمود بی حیا
    پهلوان شهر را از روی زین انداخته

    او شنیده زینبش افتاده روی خاک ها
    یک نظر بر ساقی نیزه نشین انداخته


    شرمسارش بوده ساقی، چون که دیده خواهرش
    پوشیه بر صورتش با آستین انداخته

    شاعر:محسن حنیفی






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    پرواز تا بی نهایت عشق فاطمه علیه االسلام



    برخیز و دستانم را بگیر!
    من آمده ام تا دست در دست تو، تا دارالقرای فاطمه
    در بهشت بروم، به زیارت امام باران؛

    همان قتیل العبراتی که دست هایم را به شمشیرها سپردم
    تا علمش بر زمین نیفتد و مشکش را آب نبرد.

    نگاه کن مادر! دستانم نمناک است؛
    اما نه به آب فرات؛ وگرنه، علی اصغر علیه السلام گلوی
    عطشناک به تیر سه شعبه نمی سپرد و رقیه،
    لب ترک خورده اش به خون نمی نشست.

    این جای بوسه آغشته به اشک پدرم علی مرتضی علیه السلام
    است که هنوز بر دستانم باقی مانده.


    به راستی که یداللّه بود. چه گرمایی داشت دستانش،
    وقتی مرا مشق شمشیر می آموخت تا رکاب دار پسر فاطمه اش باشم.

    بیا مادر و دستانم را بگیر!
    از چه می هراسی! مگر نه اینکه در تمام عمرم، با این
    دست ها یا علم حسین علیه السلام را بلند کردم

    یا برای سوار شدن زینب علیهاالسلام بر مرکب، رکاب گرفتم
    یا موهای پر از یاس رقیه علیهاالسلام شانه زدم، یا قطره قطره آب
    بر دهان علی اصغر علیه السلام ریختم،
    یا غبار غربت و غم از چهره مولایم پاک کردم و...؟

    مادر! نکند از اینکه دل به دریای عطش کودکان کربلا زدم
    و به علقمه رفتم و دست هایم باقی نماند تا در دفاع از
    حسین علیه السلام شمشیر بزند و نجنگد، دل به یغمای غم سپرده ای؟


    اما تو که آن غنچه های یاس را ندیده ای که چگونه
    در هجوم آتش آفتاب و عطش آب، پرپر می زدند!

    من اگر کوه بودم، در مقابل آن لب های سوخته و ترک خورده
    به لرزه می افتادم، چه برسد به اینکه من عباسم، عمویم، برادرم و... .

    نه مادر! از ابتدای تقدیر، ناف حیات مرا با عطش بریده بودند.
    تو که خود شاهدی، کودک بودم و شب ها از تشنگی
    حسین علیه السلام از خواب می پریدم.

    حالا برخیز و دستانم را بگیر!
    از چه رو دریای چشمانت این چنین به حیرت و شگفتی متلاطم شده است؟
    پیش از این نیز عطر غریب دست هایم را در جایی دیگر شنیده ای؟


    در گوشه و کنار همان خانه نیم سوخته در مدینه که به نام فاطمه علیهاالسلام
    متبرک است و تو برای کنیزی اش در آن قدم گذاشتی.

    این دست های معطر به بوی فاطمه علیهاالسلام ، خود را به
    زیرپای نگاه زهرا پهن کرد تا مادر حسینم علیه السلام
    قدم بر خاک علقمه نگذارد.


    ببین دست های پسرت چه میزبان
    خوبی بودند برای میهمان دل شکسته کربلا!
    پس دیگر دست هایت را به دست هایم بسپار!

    نترس مادر!
    اینها را که می بینی، بال هایی است که خداوند
    به جای دست هایم به من بخشیده است.

    دست در پر و بالم رها کن تا بی نهایت
    عشق فاطمه علیهاالسلام پرواز کنیم.


    نزهت بادی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    دیگر مرا ام البنین نخوانید!

    دیگر مرا ام البنین نخوانید؛ تا جای پای خاطرات
    برهنه کودکی های پسرانم در ساحل خالی دریای
    توفانی خیالم، با اندوه مادرانه ام، پُر نشود!


    کدام تندیس تاریخی، در میانه میدان شهر آرزوهای زیر
    تیغ رفته ام، می تواند گوشه ای از پیکره دست نیافتنی
    عباس علیه السلام را تجسمی دوباره بخشد؟


    آن بغض پنهان در رجزهای ناخوانده «ابن اسداللّه »
    که در ابهت غرش هیچ شیری بازگو نخواهد شد،
    تارهای حنجره زخمی مرا نیز از صدای زندگی انداخته است!


    مرا به نام مادر خطاب نکنید، تا گهواره عقاب تیزبال
    بنی هاشمی ام، بر فرار قله کوه های غرورم، با
    لرزش دستان ناامیدم از حرکت باز نایستد!


    چه کسی برق آسمان چشمان درخشان او را به باران خون
    و اشک تبدیل کرد؛ بی آن که از صدای رعدآسای
    تکان بال و پرش بهراسد؟


    پدرش علی علیه السلام که دست خدا بود، او را به دور
    دست ترین نقطه آسمانی، مشق پرواز داده بود تا پنجه هیچ
    کفتاری نتواند بال و پرش را زخمیِ خیانت خویش کند!


    آه از آن لحظه ای که عقابی بر زمین بیفتد!
    همین است که از عاشورای خبر مصیبت علقمه تا کنون،
    زمین زیر پایم می لرزد و من برای پیری ام، عصایی نمی یابم


    جز قامت خمیده زینب علیهاالسلام که
    مهتاب نیمه جان شب های کوری دلم گشته!





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    مادر؛ مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند
    و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟

    مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»،
    سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!

    مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود و نگاهش بر آسمان،
    که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!

    مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت و تمام غریبانه هایش را،
    حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیه السلام همراهی کرد!

    مادری که «ام البنین علیهاالسلام » بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا،
    تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزه ها روایت می کرد!

    مادری که حتی کوچه های «مدینه»، مرثیه سرای اندوه سترگ او شدند
    و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!

    مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالی ترین سرشت
    همسری اش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروری اش

    مادری که برای همیشه، با ناله های نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود
    و سروده هایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا می کند!

    مادری که بعد از شهادت «عباس علیه السلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد
    و آسمان مدینه، نعمت نورافشانی اش را از دست داد!

    مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند
    و دل از «گودال قتلگاه» نگرفت و فریاد «یا حسین»اش را
    نه تنها در مدینه، که از صحن مطهر کربلا می توان شنید!

    درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بی نظیرش باد!
    روح آسمانی اش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگیرمان باد!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,767
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    شیر زن بودی و شیر پرور.
    دلیر بودی و دلیرپرور.
    غیور بودی و غیورپرور.

    وقتی پا به خانه علی علیه‏ السلام نهادی، خود را نه بانوی خانه،
    که کنیز کودکان یتیم فاطمه دانستی و از این خاکساری عاشقانه،
    ادب و عشق به دردانه‏ هایت آموختی.

    وقتی غبار بی‏ کسی از روی زینب می ‏زدودی، مهر خواهرانه و وفای برادری
    را به پسران رشیدت می‏ خوراندی، تا سایه‏ سار عقیله بنی هاشم
    و سپر بلای خون خدا باشند.


    وقتی دستان رشید عباس را در دستان حسین علیه‏ السلام می‏ نهادی،
    علمداری یک انقلاب را در سایه اطاعت از ولایت به او می‏ آموختی.

    وقتی قدم به قدم، لحظه به لحظه و نفس در نفس، کودکانت را پای کلاس
    درس فرزندان زهرا بزرگ می‏ کردی، جان‏هایشان را به قله‏ های رفیع امامت
    می‏ سپردی تا تیز پروازان وادی معرفت و راهیان صراط هدایت شوند.

    تو در اوج صفا و صداقت، بانوی کلبه غمزده علی علیه ‏السلام شدی؛
    بانوی کلبه ‏ای که بیت الاحزان فرزندان فاطمه بود و
    یادآور غصّه‏ های دختر پیامبر.

    تو انتخاب شده بودی تا از گنجینه ایمان، عشق و احساست،
    این کلبه را دوباره گرم کنی.


    انتخاب شده بودی تا از خزانه رشادت و شهامتت،
    علمدار وفاداری به کربلای حسین تقدیم نمایی.

    انتخاب شده بودی تا در قیام سرخ عاشورا و در انقلاب مظلومانه خدا،
    سهیم باشی؛ همراه چهار پسر، چهار شیر مرد، چهار دلیرمرد غیور.


    تو آمده بودی تا همدم تنهایی ‏های مظلوم‏ترین سردار عالم باشی.
    چه خوب توانستی مادر غصه‏ های فرزندان فاطمه و
    مرهم زخم‏های کهنه مولا باشی!

    ای همنشین علی و فاطمه!
    ای چراغ بیت الاحزان فرزندان زهرا!
    شفاعت حسین علیه‏ السلام و فاطمه علیهاالسلام شاه بیت غزل عاشقانه
    زندگی ‏ات خواهد بود و ماه درخشان وجودت، سرو رعنای امیدت،
    عباس، سرمایه جاودانه دنیا و آخرتت.


    خوشا به سعادتت ای مادر پسران دلیر!
    ای مادر شیرمردان شهید...

    حورا طوسی






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

فاطمه کلابیه, فرزندان ام البنين, فرزندان ام البنین, قمر بني هاشم, ماجرای کامل معجزه حضرت أم البنين با کودکی به نام سجاد, مادر ماه, مادر سقای کربلا, متن و ترجمه زیارتنامه حضرت ام البنین علیه السلام, چگونگی ازدواج با حضرت علی, نسب ام البنين, همسر علی (ع), وفات حضرت ام البنین, وفات حضرت ام‌البنين (س), ویژه نامه وفات خانم ام البنين, گالری تصاویر ویژه شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها, پژوهشی در زندگی و شخصیت ام ‏البنین(س), البنین, السلام عليک ياام العباس, ام البنين, ام البنين سلام الله عليها, ام البنین, ام البنین مادر حضرت عباس, ام البنین همسر مولا علی, ام البنین علیهاالسلام, ام البنین(س) و تاریخ کربلا, ام الشهداء, بانوی مردآفرین, بررسی تاریخچة زندگانی ام البنین ( س ) در تاریخ اسلام, توسل به حضرت ام البنین علیها السلام, حضرت ام البنين, حضرت ام البنین, حضرت ام البنین (س), دانلود مداحی و روضه خوانی وفات حضرت ام البنین (س), رفتار ام البنین با یادگاران فاطمه (س), سوگ نشين نهرعلقمه

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi