صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

موضوع: اشعار شهادت مظلومانه امام موسی کاظم علیه السلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    کنج زندان می کشم این سو و آن سو پیکرم
    جرمم این بوده که فرزند نبی و حیدرم

    بس که دشمن داده آزارم در این زندان غم
    می چکد خون جگر از نوک مژگان ترم

    استخوان هایم شکسته، از جفای دشمنم
    سلسله در سلسله سر تا به پا، پا تا سرم

    رد پای تازیانه بر تنم افتاده و ...
    پیرهن گردیده عضوی از تمام پیکرم

    سلسله سنگین و تن زار و فراوان زخم من
    خون چکد از جسم زارم تا تکانی می خورم

    تا شکسته استخوان ها را نظاره می کنم
    یاد آن پهلو شکسته، یاد دیوار و درم


    من اسیرم لیک مردم، از جسارت ها چه باک
    دل غمین زینب و بازار و سنگ و معجرم



    شاعر : ناصر شهریاری



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست
    بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست


    در آسمان دلبری و آستان عشق
    نور جمال دلبر ما را مثال نیست

    هر دم چو مهر نور فشاند به خاطرم
    تا شوق اوست، جان و دلم را ملال نیست


    با نام احمد است که دل زنده می شود
    دل را بیازمای که کاری محال نیست

    ای آفتاب حق که تویی ختم مرسلین
    با روشنیّ روی تو، بدر وهلال نیست


    حد کمال و حکمت و انوار معرفت
    تنها تویی وغیر تو حدّ کمال نیست

    تا تو شفیع خلقی و دریای رحمتی
    امید عفو هست و نشان وبال نیست


    در صحنه حیات و به طومار کائنات
    آیین پاک منجی ما را همال نیست

    ما عاشقان و پیرو راه محمدیم
    بهتر ازین طریقت و راه و روال نیست


    "محمدرضا خزائلی"







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    احمد مرسل آن چراع جهان
    رحمت عالم آشكار و نهان


    آمد از رب سوى زمين عرب
    چشمه زندگانى اندر لب

    هم عرب هم عجم مسخّر او
    لقمه خواهان رحمت در او

    در جهانى فكنده آوازه
    با خود آورده سنّتى تازه

    دين بدو يافت زينت و رونق
    زانكه زو يافت خلق راه به حق

    سخن او برد تو را به بهشت
    ادب او رهاندت ز كنشت

    دل پر درد را كه نيرو نيست
    هيچ تيماردار چون او نيست


    بر تو از نفس تو رحيم‌تر است
    در شفاعت از آن كريم‌تر است

    از كرم، نزهوا و نزهوسي
    مهربانتر ز تست بر تو بسي


    گر تو خواهى كه گردى او را يار
    از حرام و سفاح دست بدار

    در حريم وي اى سلامت جوي
    شرم‌دار از حرام و دست بشوي

    اى فرو مانده زاروار و خجل
    در حجيم تن و جهنم دل

    گر تو را ديده هست و بينايي
    چون ز دوزخ سبك برون نايي؟


    پاك شو، پاك، رستى از دوزخ
    كو رهاند ترا از آن برزخ

    خاك او باش و پادشاهى كن
    آن او باش و هر چه خواهي كن


    تا به حشر اى دل ار ثنا گفتي
    همه گفتى چو مصطفي گفتي

    شمع بود آن هماى فرخنده
    از درون سوز و از برون خنده


    گنج همسايه بد دل پاكش
    رنج سايه نبود بر خاكش





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    هفتم امام شیعیان،موسی بن جعفر
    زندانی آل نبی،سبط پیمبر
    در کنج زندان،با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    گفتا خدایا کنج این زندان افکارم
    از زهر هارون رفته از کف اختیارم
    در کنج زندان با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    جرمم بود حق گوئی و ترویج دینم
    هستم رضا در راه حق گر این چنینم
    در کنج زندان،با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    پایم اگر دبند و زنجیر خسان است
    در راه حق این شیوه آزادگان است
    در کنج زندان با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    یا رب نجاتم ده ، از این زندان هارون
    از ظلم و جور آن لعین،گشته دلم خون
    در کنج زندان با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنم
    دل آشفته چو گیسوی پریشان چه کنم

    گاه پروانه صفت سوختم از هجر رضا
    گاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم

    آرزویم به جهان دیدن روی پسر است
    سوختم،سوختم از آتش هجران چه کنم؟

    کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضا
    تیره روز من از شام غریبان چه کنم

    نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرا
    نه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم

    به خدا دوری معصومه و هجران رضا
    می کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم

    از وطن کرده مرا دور،جفای هارون
    من دل خسته سر گشته و حیران چه کنم

    گلی از خار ندید،این همه آزار که من
    دیدم از طعنه این مردم نادان چه کنم

    سرنگو کاش شود خانه هارون پلید
    که چنین کرد مرا بی سرو سامان چه کنم؟





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    رشته‌ی دلهای عاشق پشت این در بسته شد
    رزق ما از سفره‌ی موسی ابن جعفر بسته شد

    تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند
    با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد

    مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم
    مشت مسکین درش با کیسه‌ی زر بسته شد

    آنکه از کار پیمبرها گره وا می‌کند
    دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد

    ای خدا آزاد بودن پیشکش این ظلم چیست؟
    در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد

    یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد
    یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد

    تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت
    تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد

    آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست
    بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    مردی که نام دیگر او «آفتاب» است
    بین غل و زنجیر هم عالی جناب است

    حبل المتین ماست یک تار عبایش
    این مرد از نسل شریف بوتراب است

    هنگام طی الارض و معراجش یقیناً ...
    ... روح الامین در محضرش پا در رکاب است

    پیداست از باب الحوائج بودن او
    هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است

    با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد
    هر کس به پای او بیفتد کامیاب است

    بدکاره ای را زود سجّاده نشین کرد
    اعجاز او بالاتر از حدّ نصاب است

    چیز کمی که نیست ... آقا چارده سال
    زیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است

    نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شوم
    دست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟!

    با ناسزا باب زدن را باز کرده
    این بد دهان بی حیا ذاتش خراب است

    از حیدر و زهرای اطهر کینه دارد
    هر صبح و شب دنبال تسویه حساب است

    از بس که گلبرگ تن آقا خمیده
    زندان تاریکش پر از عطر گلاب است

    زخمی که در زیر گلوی او شکفته
    یادآور زخم و غم طفل رباب است

    با این غل و زنجیر و لب های ترک دار
    تنها به یاد زینب و بزم شراب است

    چوب یزید و گریه ی اطفال ای وای
    حرف کنیزی و زبانم لال ای وای



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    هفتم امام شیعیان،موسی بن جعفر
    زندانی آل نبی،سبط پیمبر
    در کنج زندان،با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    گفتا خدایا کنج این زندان افکارم
    از زهر هارون رفته از کف اختیارم
    در کنج زندان با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    جرمم بود حق گوئی و ترویج دینم
    هستم رضا در راه حق گر این چنینم
    در کنج زندان،با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    پایم اگر دبند و زنجیر خسان است
    در راه حق این شیوه آزادگان است
    در کنج زندان با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا

    یا رب نجاتم ده ، از این زندان هارون
    از ظلم و جور آن لعین،گشته دلم خون
    در کنج زندان با حی سبحان
    نالید و هر دم،گفتا به افغان

    انا فتحنا لک فتحا مبینا


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    وقتی زبان عاطفه ها لال می شود
    زنجیر ها در آینه ات بال می شود

    در فصل گل، بهار تو از دست می رود
    بر شاخه؛ میوه های تو پامال می شود

    دیگر کسی ز ناله ات آهی نمی کشد
    در این سیاهچال صدا چال می شود

    آقا نشان سبز سیادت به دوش توست
    غل ها به روی شانه ی تان شال می شود

    همواره مرد،زینتش از جنس دیگری ست
    زنجیر ها به پای تو خلخال می شود

    دشمن به قصد جان تو آماده می شود
    این طرح در دو مرحله دنبال می شود :

    اول به شأن شامخت شلاق می زنند
    دیگر زبان به هتک تو فعّال می شود

    شعرم بدون ذکر مصیبت نمی شود
    حالا گریز ،روضه ی گودال می شود

    دعواست بر سر زره و جامه و سری
    دارد میان معرکه جنجال می شود


    جواد محمد زمانی


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم

    لحظه لحظه، قطره قطره، آب گردیده تنم

    بس که لاغر گشته ام چون می گذارم سر به خاک
    خصم پندارد که این من نیستم پیراهنم

    در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام

    این نماز، این حال خوش، این اشگ دامن دامنم

    هر که زندانی شود باید ملاقاتش روند

    این که ممنوع الملاقات است در زندان، منم

    قاتل دل سنگ می خندد به اشگ دیده ام
    حلقه ی زنجیر می گرید به زخم گردنم

    بس که جسمم آب گشته مثل شمع سوخته

    محو گشته جای نقش تازیانه بر تنم

    روزه دارم، وقت افطار است و گویی قاتلم

    کرده با خرمای زهر آلوده قصد کُشتنم

    گاه گاه از ساق پای من خون می چکد

    بس که پا ساییده گشته بین کند و آهنم

    دوستان! از گریه ی من حبس هم آمد به تنگ

    با وجود آنکه خندیدم به روی دشمنم

    یاد از جسم من و از تخته در می کند
    هر که گردد زائر و آید کنار مدفنم

    یابن زهرا «میثم» استم با تولاّی شما

    گر به دوزخ هم روم از هُرم آتش ایمنم


    حاج غلامرضا سازگار



    .
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi