براى نمونه، خطبهى معروف جهاد را براى شما نقل مىكنيم .
على «ع» اين خطبه را پس از آنكه سفيان بن عوف اسدى در عراق به شهر انبار يورش برد و فرماندار آن را كشت، براى مردم ايراد كرد: «اين برادر غامد است كه سواران وى به شهر انبار رسيده و حسان بن حسان بكرى را كشتهاند و سواران شما را از مرزهاى شهر دور كرده و مردان شايستهاى را از شما بخاك و خون كشيدهاند.
«به من خبر رسيده است كه يكى از آنان بر يك زن مسلمان و يك زن ذمى وارد مىشده و خلخال و النگو و گوشوارههاى او را مىكنده است. آن گاه لشكريان با غنيمت فراوانى بازگشتهاند در حالى كه به هيچكدام زخمى نرسيده و خونى از آنان ريخته نشده است. راستى اگر مرد مسلمانى پس از اين حادثه در اثر اندوه بميرد نبايد او را سرزنش كرد بلكه به مرگ سزاوار است» .
«شگفتا به خدا قسم اجتماع آنان بر باطل و تفرقهى شما در حق، دل را مىميراند و غم و اندوه ببار مىآورد. واى بر شما، شما آماج تير آنان قرار گرفتهايد: به شما يورش مىبرند و شما حمله نمىكنيد، و با شما مىجنگند و شما نمىجنگيد، و معصيت خدا را مىكنند و شما خشنود هستيد» قدرت امام «ع» را در اين جملات كوتاه ببينيد: على «ع» بمنظور تحريك احساسات شنوندگان خود، آهسته آهسته پيش مىرود تا بالاخره به كمك آنان به آرزوى خود نايل مىگردد. او در اينجا راهى را كه توأم با بيان رسا و تأثير قوى است پيموده است. زيرا مردم را از تاخت و تاز سفيان بن عوف در شهر انبار، آگاه ميكند و اين براى آنان يك ننگ و رسوائى محسوب مىشود، آن گاه به آنان خبر مىدهد كه اين ستمگر، فرماندار امير المؤمنين «ع» را كشته و تنها به اين اكتفا نكرده بلكه شمشير خود را در گلوى بسيارى از مردان و زنان غلاف كرده است .
على «ع» در قسمت دوم خطبه، غيرت شنوندگان و قدرت و مردانگى هر عربى را در زمينه احترام زن، مورد توجه قرار مىدهد. او ميداند بين اعراب كسانى هستند كه بخاطر حفظ شخصيت و احترام زن از جان خود مىگذرند، از اين رو آنان را سخت سرزنش ميكند كه چرا در برابر جنگجويانى كه به يك زن تجاوز كرده و بسلامت بازگشتهاند و به هيچيك زخمى نرسيده و خونى از آنان ريخته نشده، ساكت نشستهاند .
آن گاه وحشت و حيرتى را كه در اثر اين كار عجيب در او بوجود آمده ابراز مىدارد، زيرا دشمنان وى به باطل چنگ زده و از آن پشتيبانى ميكنند و تبهكارى را پيشه خود ساخته و به شهر انبار هجوم مىبرند، در حالى كه پيروان او از حمايت حق دست برداشته و باعث ضعف و شكست آن مىگردند .
طبيعى است امام «ع» در چنين موردى خشمناك مىگردد و سخنان او كه حاكى از خشم درونيش ميباشد، توأم با تندى و حرارت، در ضمن جملاتى مسجع و كوتاه بروز ميكند: واى بر شما، شما آماج تير آنان قرار گرفتهايد به شما يورش مىبرند و شما حمله نمىكنيد و با شما مىجنگند و شما نمىجنگيد و معصيت خدا را مىكنند و شما خشنود هستيد» .