صفحه 11 از 15 نخستنخست ... 789101112131415 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 143

موضوع: بخشى‏ از زيبايى‏هاى‏ نهج ‏البلاغه

  1. Top | #101

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بدترين وزيران تو وزيرى است كه پيش از تو وزير اشرار و با آنان در گناهان شريك بوده است .

    در امور كارگردانان خود انديشه كن و بر اساس تجربه آنان را استخدام نما و از روى طرفدارى بيجا و به ميل خود ، آنان را به كارى نصب مكن ، زيرا دلبخواهى و حمايت بيجا از فروع ستم و خيانت محسوب مى شوند .

    از هر كارى كه پنهانى انجام مى گيرد و آشكارا شرم آور است بپرهيز .

    خداوند بر پيشوايان عادل مقرر كرده است كه خود را با مردم ناتوان مقايسه كنند .

    دلهاى رعيت خزانه ى فرمانرواى آنها است ، همان عدالت يا ستمى كه در آن سپرده است خواهد يافت .

    دوستى و اندرز رعيت هنگامى آشكار ميگردد كه حكومت هاى خود را سنگين نشمارند .

    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 23-11-2022 در ساعت 16:18
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #102

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    هنگامى كه زمامدار تغيير يافت زمان دگرگون مى شود .

    خشم خصوصى در برابر رضايت عمومى قابل اغماض است .

    هرگاه خداوند بر ملتى خشم گرفت نرخهاى آنان بالا ميرود و تبهكاران بر آنان چيره مى شوند .

    ولى من تأسف ميخورم از اينكه كار اين ملت را بيخردان و تبهكارانشان بعهده مى گيرند

    و مال خدا را دست بدست گردانده و

    صفحه[ 154 ]

    بندگانش را برده مى كنند .

    دانشمندان ، فرمانرواى پادشاهانند و ستم پايان زمامدارى آنان است . دانش دينى است كه بسبب آن پاداش داده مى شود .

    پست ترين مردم كسى است كه نزد زمامدار ستمگر از انسان ناتوان بدگوئى كند .

    اين ساعتى است از شب كه هر بنده اى در آن دعا كند دعايش مستجاب مى شود مگر آنكه باجگير يا جاسوس يا شرطى باشد .

    سه كس مال را برترى مى دهند : بازرگان دريا و همنشين سلطان و كسيكه در قضاوت رشوه مى گيرد .

    امضاء

  4. Top | #103

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اگر گرگ چوپان باشد چه كسى گوسفندان را نگاهدارى ميكند ؟ خدا لعنت كند كسانى را كه به معروف امر مى كنند و خودشان آن را انجام نمى دهند ، و كسانى را كه از منكر جلوگيرى مى كنند و خود مرتكب آن مى شوند .

    بدانيد شما در زمانى هستيد كه گوينده ى حق در آن كم است و زبان از راستگوئى كند و پيرو حقيقت خوار است .

    ذليل ، نزد من عزيز است تا آنكه حق او را بستانم ، و نيرومند ، نزد من ناتوان است تا آنكه حق را از او بگيرم .

    روزگارى براى مردم خواهد آمد كه در آن مقرب نيست مگر سخن چين ، و زيرك خوانده نمى شود مگر تبهكار ، و ناتوان شمرده نمى شود مگر شخص با انصاف .

    صفحه[ 155 ]
    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 29-11-2022 در ساعت 16:35
    امضاء

  5. Top | #104

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    4 پاره اى از نامه ها ، خطبه ها ، عهدها و وصاياى على « ع »

    پرستش آزادگان

    صفحه[ 157 ]

    سخن زيباى على « ع » در معنى عبادت :

    گروهى خدا را بر اساس آرزو و پرستش مى كنند و اين عبادت بازرگانان است و گروهى خدا را از روى ترس عبادت مى نمايند و اين عبادت بردگان است . و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى

    بندگى مى كنند و اين پرستش آزادگان است

    اى مردم . . .

    قسمتى از خطبه اى است كه على « ع » در مدينه ايراد كرده است :

    احتكار مركب رنج ، و حرص انگيزه ى سقوط در گناهان و جامع هر خصلت ناپسندى است .

    صفحه[ 158 ]

    اى مردم ، هيچ گنجى سودمندتر از دانش و هيچ عزتى والاتر از بردبارى و هيچ كار زشتى بدتر از دروغ و هيچ غايبى نزديك تر از مرگ نيست اى مردم ، كسيكه در عيب خويش بنگرد از عيب ديگران باز ميماند ، و كسيكه شمشير ستم در كشد به همان شمشير كشته خواهد شد ، و كسيكه چاهى حفر كند در آن خواهد افتاد ، و كسى كه لغزش خويش را فراموش كند اشتباهات ديگران را بزرگ مى شمارد ، و كسى كه رأى خود را پسنديد گمراه ميگردد ، و كسيكه به عقل خود بى نيازى جست ميلغزد ، و كسيكه به مردم بزرگى فروخت خوار گرديد .

    در دگرگونيهاى حالات ، حقيقت افراد دانسته مى شود . روزها اسرار پنهان را آشكار مى سازند . آنچه از ديگران ناپسند ميدانى براى تربيت تو كافى است . كسيكه به راههاى انديشه ها روى آورد موارد اشتباه را مى شناسد . دوستى يك نوع خويشاوندى مورد بهره اى مى باشد . همان حقوقى كه تو بر برادرت دارى برادرت نيز بتو دارد . به هيچ نعمتى نمى رسيد مگر آنكه نعمت ديگرى را از دست مى دهيد .

    هر جاندارى قوتى و هر دانه اى خورنده اى دارد و تو قوت مرگ هستى .

    اى مردم از نيرنگ بپرهيزيد ، زيرا آن از اخلاق فرومايگان است .

    اخلاص در عمل مشكلتر و انديشه را از فساد رهائى دادن از

    درازى جهاد سخت تر است .

    هيهات اگر پرهيزكارى نبود من زيرك ترين مردم عرب بودم

    صفحه[ 159 ]

    در حال خشنودى و خشم ، سخن حق بگوئيد و در حال بى نيازى و فقر اعتدال را از دست ندهيد و با دوست و دشمن دادگرى كنيد و در آسايش و سختى خشنود باشيد .

    كسيكه خواسته هاى نفسانى را ترك كند آزاده است .

    خود پسندى دليل سستى عقل انسان است . ستم بر بندگان خدا براى آخرت بد توشه اى است
    امضاء

  6. Top | #105

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    سخنى با ابوذر

    سخنى است كه امام « ع » به ابوذر غفارى صحابى بزرگ ، هنگامى كه خليفه سوم او را به « ربذه » تبعيد كرد فرموده است .

    ربذه سرزمين بى آب و علفى در نزديكى مدينه بود . خليفه سوم هنگام تبعيد ابوذر كسى را فرستاد تا به مردم اعلان كند كه :

    « هيچكس حق ندارد با ابوذر سخن بگويد و او را مشايعت نمايد » روى اين اصل مردم از وى دورى جستند اما على بن ابيطالب « ع » و برادرش عقيل و دو فرزندش حسن و حسين « ع » و عمار او را مشايعت نمودند :

    صفحه[ 160 ]

    اى ابوذر ، تو براى خدا بخشم آمدى پس به آن كسى كه براى او خشمگين شدى اميدوار باش . اين مردم بر دنياى خود از تو ترسيدند و تو بر دين خود از آنان ترسيدى ، پس آنچه را كه بخاطر آن از تو مى ترسيدند به دستشان بسپار و براى آنچه بخاطر آن از آنان مى ترسيدى فرار كن . راستى چقدر آنان به آنچه تو منعشان كردى نيازمندند و چقدر تو از آنچه آنان ترا منع كردند بى نيازى اگر آسمانها و

    زمين به روى بنده اى بسته شود و آن بنده از خدا بترسد خداوند براى او راه خلاصى قرار ميدهد البته جز حق چيزى با تو انس نمى گيرد و جز باطل چيزى از تو وحشت ندارد . اگر دنياى آنان را مى پذيرفتى البته ترا دوست داشتند و اگر چيزى از دنيا براى خود جدا مى كردى ترا در امان مى گذاشتند .

    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 08-12-2022 در ساعت 19:36
    امضاء

  7. Top | #106

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اطمينان به دنيا

    قسمتى از نامه اى است كه على « ع » پيش از خلافتش به سلمان فارسى نوشته است :

    هرگاه به دنيا بيشتر انس گرفتى از آن بيشتر بر حذر باش ، زيرا دنياپرست اگر در دنيا به شادى اطمينان يابد ، دنيا او را از آن شادى بسوى اندوه مى كشاند .

    صفحه[ 161 ]
    امضاء

  8. Top | #107

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    درود بر تو اى پيامبر خدا

    سخنى است كه على « ع » هنگام دفن همسرش فاطمه « ع » فرموده است :

    اى پيامبر خدا ، از من و از دخترت كه در جوار تو فرود آمده و بزودى بتو پيوست بر تو درود باد . اى پيامبر خدا از برگزيده تو صبر من كم گرديد و طاقت و توانائى من از دست برفت ، جز آنكه براى من در فراق بزرگ و مصيبت ناگوارت شكيبائى جا دارد .

    اما اندوه من تمام نشدنى و شبم به بيدارى خواهد گذشت تا آنكه خداوند ، سرائى كه تو در آن اقامت كرده اى براى من برگزيند .

    بهترين و بدترين مردم

    قسمتى از سخنانى است كه على « ع » هنگامى آن را ايراد كرد كه مردم نزد وى اجتماع نمودند و از اعمال ناپسند عثمان شكايت كردند و از او خواستند با خليفه سوم گفتگو كند و از وى بخواهد رضايت آنان را فراهم نمايد .


    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 13-12-2022 در ساعت 16:20
    امضاء

  9. Top | #108

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امام « ع » نزد عثمان رفت و فرمود :

    مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان واسطه قرار داده اند .

    صفحه[ 162 ]

    بخدا قسم نمى دانم بتو چه بگويم چيزى نمى دانم كه تو آن را ندانى و ترا به چيزى كه آن را نشناسى راهنمايى نمى كنم ، آنچه ما مى دانيم تو نيز مى دانى و در چيزى بر تو سبقت نگرفتيم تا ترا از آن آگاه سازيم و با چيزى خلوت نكرديم تا آن را به تو ابلاغ كنيم . آنچه ما ديده و شنيده ايم تو نيز ديده و شنيده اى . پس درباره خود از خدا بترس ، از خدا بترس ، زيرا بخدا قسم تو از كورى بينا نمى شوى

    و راهها آشكار است . بدان كه بهترين بندگان نزد خداوند پيشواى دادگرى است كه هدايت شده و راهنما باشد و بدترين مردم نزد خدا پيشواى ستمگرى است كه گمراه شده و ديگران بوسيله ى او ضلالت يافته اند . من از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود : « روز قيامت پيشواى ستمگر را مى آورند در حاليكه مددكار و عذرخواهى ندارد ، او را در آتش دوزخ مياندازند و چنانكه آسيا مى چرخد در آتش گردش مى كند آنگاه در قعر دوزخ بازداشت مى شود » من ترا بخدا سوگند مى دهم كه مبادا پيشواى مقتول اين امت باشى ، زيرا قبلا گفته ميشد : در اين امت ، پيشوائى كشته مى شود كه جنگ و خونريزى را تا روز قيامت بر آنان مى گشايد و كاљǘǠرا بر آنان مشتبه مى سازد و تبهكاريها را ميان آنان گسترش ميدهد ، در نتيجه حق را از باطل تشخيص نمى دهند ، در فتنه ها دست از حق برمى دارند و آشفته و نگران مى شوند . پس تو بعد از زيادى سن و سپرى شدن عمر ، براى مروان [ 1 ] مانند چارپائى كه دشمن آن را

    [ 1 ] مروان پسر حكم ، معروف است ، او نويسنده و رايزن عثمان بود و در عواملى كه

    صفحه[ 163 ]

    به تندى ميراند مباش كه ترا به هر كجا خواست براند

    امضاء

  10. Top | #109

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    استبداد و خودكامى عثمان

    سخنى است كه على « ع » درباره كشتن عثمان فرموده است :

    اگر به كشتن عثمان فرمان داده بودم خودم كشنده ى او بودم ، و اگر جلوگيرى كرده بودم پشتيبانش بودم [ 1 ] ليكن كسيكه او را يارى كرده نمى تواند بگويد : من بهترم از كسى كه او رها

    كرده و كسى كه او را رها كرده نمى تواند بگويد : كسى كه او را يارى كرده بهتر از من است [ 2 ] . من اكنون سبب قتل او را براى شما مى گويم : عثمان

    باعث شد مردم بر ضد خليفه سوم شورش كنند شركت داشت .

    [ 1 ] منظور على « ع » اين است كه به كشتن عثمان فرمان نداده بود وگرنه خودش كشنده او بود ، در حاليكه مى دانيم على « ع » در اين باره بى تقصير بوده ، و از طرفى با شمشير خود از او دفاع نكرده وگرنه ياور او بود . جلوگيرى على « ع » از كشتن عثمان قابل ترديد نيست ، زيرا او بود كه فرزندان خود حسن و حسين « ع » را فرستاد تا مردم را از وى دور سازند .

    [ 2 ] يعنى كسانى كه او را يارى كردند از كسانى كه دست از وى كشيدند بهتر نيستند . بنابراين پشتيبان او نمى تواند بگويد : من بهترم از كسى كه او را رها كرده ، و كسيكه دست از او كشيده ، نمى تواند بگويد : پشتيبان او از من بهتر است . منظور امام « ع » اين است كه عقيده ها بر اين اتفاق دارند كه پشتيبانان عثمان داراى فضيلتى نبودند كه بر دست كشندگان برترى داشته باشند .

    صفحه[ 164 ]

    با خودكامى ، خلافت را بخود اختصاص داد و بد كرد كه چنين كارى نمود و شما هم بى صبرى كرديد و در اين بى صبرى بد كرديد ، و خداوند درباره خودسر و بى طاقت حكم ثابتى دارد .

    من يكى از افراد شما هستم
    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 31-12-2022 در ساعت 14:33
    امضاء

  11. Top | #110

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سخن زيبائى است كه امام « ع

    » پس از كشته شدن عثمان ، هنگامى كه مردم با وى بيعت مى كردند ، ايراد كرده است :

    دست از من بداريد و ديگرى را طلب كنيد ، زيرا ما با كارى روبرو هستيم كه راهها و رنگهاى گوناگونى دارد . كارى كه دلها در برابر آن ايستادگى نمى كنند و خردها توانائى تحمل آن را ندارند . راستى كرانه ها را ابر فرا گرفته و راه تغيير يافته است [ 1 ] بدانيد اگر من دعوت

    [ 1 ] در عهد خليفه سوم در اثر بخشش هائى كه به گروهى اختصاص يافته بود حس طمع در عده زيادى زنده شده بود . طبعا اين گروه كه اغلب از رؤسا و سرشناسان بودند ،

    برابرى با ديگران را براى خود سخت مى پنداشتند و اگر عدالت بر آنها حكومت مى كرد از اين قيد فرار كرده و بخاطر رسيدن به تمايلات خود آشوب مى كردند . بنابراين اگر امام « ع » آنان را به همان امتياز باقى بدارد ستم كرده در حاليكه او با ستمگرى مخالف است .

    از طرفى شورشيان بر عثمان از على « ع » درخواست عدالت مى كنند اگر به عدالت نائل نشوند آماده انقلاب هستند روى اين اصل كدام راه مى تواند براى رسيدن به حق از

    صفحه[ 165 ]

    شما را بپذيرم شما را بر آنچه ميدانم سوار خواهم كرد و به سرزنش نكوهش كننده و حرف كسى گوش نمى دهم ، و اگر مرا رها كنيد من مانند يكى از افراد شما هستم و شايد من در برابر كسيكه وى را زمامدار كار خود قرار مى دهيد از شما شنونده تر و فرمانبردارتر باشم ، و من وزير شما باشم براى شما بهتر

    است از اينكه زمامدار باشم

    حق باطل شدنى نيست

    خطبه زيبائى است كه على « ع » آن را در مدينه در دومين روز بيعتش براى مردم مدينه ايراد كرده است . اين خطبه درباره ى بازگرداندن زمينها و اموالى كه عثمان از مال عموم بخشيده بود سخن ميگويد :

    اى مردم ، من مردى از شما هستم ، آنچه به سود و زيان شما است به سود و زيان من نيز خواهد بود . آگاه باشيد هر قطعه زمينى كه عثمان تيول كرده و هر مالى از اموال خدا را بخشيده به بيت المال باز مى گردد ، زيرا شورش و انقلاب سالم باشد ؟ بالاخره همان مسائلى كه پيش از بيعت انتظار آن ميرفت بعد از بيعت اتفاق افتاد .

    صفحه[ 166 ]

    هيچ چيز حق نخست را باطل نمى كند و اگر بخشيده ى عثمان را بيابم آن را به صاحبش باز مى گردانم هر چند در شهرها پراكنده شده باشد يا زنان بوسيله ى آن ازدواج كرده باشند و يا كنيزانى خريده شده باشند ، زيرا در عدالت گشايش است و بر كسيكه عدالت تنگ گردد ستم تنگتر خواهد بود . [ 1 ] اى مردم ، آگاه باشيد اگر من افرادى از شما را كه دنيا آنان را در خود فرو برده و املاك را متصرف شده اند و نهرها را جارى و بر اسبها سوار گرديده و كنيزان نازك اندام را براى خود گرفته اند ، از آنچه در آن غرق شده اند جلوگيرى كنم و آنان را بسوى حقوقشان كه مى دانند بازگردانم ، مى گويند : پسر ابو طالب ما را از حقوقمان محروم ساخت آگاه باشيد هر مردى از ياران پيامبر از مهاجران و

    انصار معتقد باشد كه به سبب مصاحبت با پيامبر بر ديگرى امتياز دارد ، فرداى قيامت برترى نزد خدا است . شما همه بندگان خدا هستيد و مال مال خداست كه ميان شما بطور مساوى تقسيم مى شود ، و در اين زمينه هيچكس بر ديگرى برترى ندارد

    [ 1 ] يعنى كسى كه از تدبير كار خود بواسطه عدالت ناتوان باشد بواسطه ستم ناتوان تر است .

    صفحه[ 167 ]

    پست ترين شما بمقام والاترين شما باز مى گردد
    امضاء

صفحه 11 از 15 نخستنخست ... 789101112131415 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi