با توجه به اينکه مردم بعد از ظهور تقريبا صالح مي شوند چرا خدا آنها را پريشان مى داندپاسخ ما:
خداي تعالي تنها مردم بعد از ظهور را نگفته، بلکه به طور کلّي خداي تعالي افراد معصيتکار وکفّار را گفته است. والاّ درباره صالحين ومؤمنين وافراد پاک گفته اند که آنها پريشان نيستند، آنها پريشاني ندارند، افراد ناصالح در هر مکاني يا زماني بوده باشند در روز قيامت پريشانند. ولي همه مردم پريشان نيستند بلکه در دعاي ندبه ودر روايات شيعه وسنّي از قول رسول گرامي (صلّى اللّه عليه وآله) مي گوئيم:
وشيعتک علي منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنّة يعني شيعه وپيرو تو (اي علي بن ابيطالب (عليه السّلام)) بر منبرهائي از نور هستند که صورتهايشان در بهشت نورافشاني مي کند ودر اطراف خواهند بود.
آنها از همان لحظه اي که سر از خاک بر مي دارند صورتشان پر از نور است وحتّي آنهائي که پريشانند به اينها مي گويند که صورتتان را به طرف ما برگردانيد تا ما از شما اقتباس نور بکنيم، آنها مي گويند:
(قيلَ ارْجِعُوا وَرآئَکُمْ فَالَْتمِسُوا نُورا).(1)
برگرديد در دنيا، از آنجا مي بايست نور وهدايتي کسب مي کرديد وبعد اينجا مي آمديد.
خداي تعالي مي فرمايد با امام رابطه برقرار کنيد، به چه صورت بايد ارتباط برقرار كردعمل کردن به اين آيه شريفه قرآن که خداي تعالي مي فرمايد:
با امام رابطه برقرار کنيد به چه صورت بايد باشد تا انسان مطمئن شود که وظيفه خود را انجام داده است؟ پاسخ ما:
آيه اي در قرآن هست که مي فرمايد:
(يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اصْبِرُوا وصابِرُوا ورابِطُوا).(2)
کلمه ر ابِطُوا در ظاهر آيه به معناي اين است که با هم ارتباط داشته باشيد وتفرقه نداشته باشيد. ولي در تفسير، يعني باطن آيه معنائي را بيان کرده که در روايت مي فرمايد:
اي رابطوا مع امامکم المنتظر با امام منتظرتان رابطه داشته باشيد.
به طور کلّي رابطه با امام بر دو قسم است چه امام حاضر باشد وچه غائب، فرقي نمي کند. يک وقت منظور از رابطه داشتن با امام اين است که هر وقت بخواهم بتوانيم برويم او را ببينيم. يک وقت هم معناي رابطه اين است که انسان مثل احمد بن اسحاق قمي که با حضرت امام حسن عسکري (عليه السّلام) رابطه داشت، باشد.
او در قم زندگي مي کرد وامام حسن عسکري (عليه السّلام) در سامراء بودند سالي يک بار خدمت امام حسن عسکري (عليه السّلام) مي رسيد وسؤالاتش را مي پرسيد واگر سهم سادات يا سهم امام داشت به حضرت تقديم مي کرد وآن حضرت هم به او دستور فرمودند که مسجد امام حسن عسکري (عليه السّلام) را در قم بسازد، پس يک معني رابطه به اين صورت است، حال شما بايد اين رابطه را با امام زمان خودتان داشته باشيد، يعني حضرت وليّ عصر (روحي فداه) شما را بشناسند وشما هم حضرت را بشناسيد. اين معناي رابطه است نه اينکه مثلا روزي يک ساعت در خدمتشان بنشينيد اگر اين رابطه است، پس رابطه ابوسفيان با پيغمبر اکرم (صلّى اللّه عليه وآله) خيلي زياد بود، در حالي که نه، هيچ رابطه معنوي نداشت.
ديدن ونشستن وچشم وابرو نگاه کردن وبا حضرت صحبت کردن ولي معرفت نداشتن را رابطه نمي گويند. نديدن وملاقات نکردن ولي امام را شناختن وسخنانش را توجّه کردن وحرفهايش را عمل کردن را رابطه مي گويند. ومنظور قرآن شريف هم همين بخش از رابطه است که مي فرمايد:
(يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اصْبِرُوا وصابِرُوا ورابِطُوا) در زمان غيبت صبر کنيد وهمديگر را وادار به صبر کنيد وبا امام زمانتان روحا ارتباط برقرار کنيد.