در زمان حضرت وليّ عصر روايت دارد که ايشان معجزاتي مي آورد که آن کسي که رادار درست کرده کسي که هواپيما درست کرده کسي که راديو درست کرده کسي که به فضا سفينه فرستاده همه مي فهمند کار ايشان معجزه است. حضرت در مکّه سخنراني مي کنند همه قيافه حضرت را بدون گيرنده وفرستنده مي بينند. يعني شما اينجا در اتاق نشسته ايد مي بينيد حضرت با شما صحبت مي کنند البتّه بدن واقعي حضرت همان است که در مکّه است واينها از نظر علمي اگر بگوئيم امواج منتقل مي کند، به هر حال معجزه است وطوري نيست که بشر بتواند. در تلويزيون چهره صورت منعکس نمي شود بعضي خيال مي کنند در تلويزيونها منتقل مي شود. آن کسي که تلويزيون را اختراع کرده مي فهمد معجزه است ومي گويد بايد ايمان آورد قبولش دارد وتحت نفوذش قرار مي گيرد. يا به ابر دستور مي دهد وابر جز بخار چيزي نيست حجم وثقالتي ندارد اين ابر بدون اينکه باد آن را ببرد جمعيّتي را بر مي دارد ومي برد فکر کنيد تمام آسمان مشهد پر از ابر شود ومردم سوار شوند وبروند. اين مسأله معجزه است وهمانهائي که رادار را اختراع کرده اند مي بينند رادار يک نقاط کوري دارد ولي اين رادار حضرت وليّ عصر (ارواحنا فداه) نقاط کور ندارد هر جا را انسان نگاه مي کند وجود مقدّس حضرت وليّ عصر را مي بيند. اگر چنين جرياني پيش بيايد اوّل کساني که ايمان مي آورند صاحبان اختراعند. وقتي فرستنده ها نبود ومافوقش بود وتبليغات با اين وسائل انجام شد که مي خواهد در مقابل بايستد. جز يک مشت افراد قدرتمند بي سوادي که مثل صدام اند واينها را با بمب نمي شود کشت عقلائي نيست جنگ با يک فرد سرکش با بمب باشد براي يک امام معصوم درست نيست که بغداد را براي صدام بمباران کند. وقتي همه اطرافش را خالي کردند وپيدايش کردند او را با شمشير مي کشند (يا با يک چاقوي ميوه خوري هم او را مي توان کشت) يخرج بالسيف.(9)