صفحه 6 از 12 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 114

موضوع: انوار صاحب الزمان علیه السلام

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در زمان حضرت وليّ عصر روايت دارد که ايشان معجزاتي مي آورد که آن کسي که رادار درست کرده کسي که هواپيما درست کرده کسي که راديو درست کرده کسي که به فضا سفينه فرستاده همه مي فهمند کار ايشان معجزه است. حضرت در مکّه سخنراني مي کنند همه قيافه حضرت را بدون گيرنده وفرستنده مي بينند. يعني شما اينجا در اتاق نشسته ايد مي بينيد حضرت با شما صحبت مي کنند البتّه بدن واقعي حضرت همان است که در مکّه است واينها از نظر علمي اگر بگوئيم امواج منتقل مي کند، به هر حال معجزه است وطوري نيست که بشر بتواند. در تلويزيون چهره صورت منعکس نمي شود بعضي خيال مي کنند در تلويزيونها منتقل مي شود. آن کسي که تلويزيون را اختراع کرده مي فهمد معجزه است ومي گويد بايد ايمان آورد قبولش دارد وتحت نفوذش قرار مي گيرد. يا به ابر دستور مي دهد وابر جز بخار چيزي نيست حجم وثقالتي ندارد اين ابر بدون اينکه باد آن را ببرد جمعيّتي را بر مي دارد ومي برد فکر کنيد تمام آسمان مشهد پر از ابر شود ومردم سوار شوند وبروند. اين مسأله معجزه است وهمانهائي که رادار را اختراع کرده اند مي بينند رادار يک نقاط کوري دارد ولي اين رادار حضرت وليّ عصر (ارواحنا فداه) نقاط کور ندارد هر جا را انسان نگاه مي کند وجود مقدّس حضرت وليّ عصر را مي بيند. اگر چنين جرياني پيش بيايد اوّل کساني که ايمان مي آورند صاحبان اختراعند. وقتي فرستنده ها نبود ومافوقش بود وتبليغات با اين وسائل انجام شد که مي خواهد در مقابل بايستد. جز يک مشت افراد قدرتمند بي سوادي که مثل صدام اند واينها را با بمب نمي شود کشت عقلائي نيست جنگ با يک فرد سرکش با بمب باشد براي يک امام معصوم درست نيست که بغداد را براي صدام بمباران کند. وقتي همه اطرافش را خالي کردند وپيدايش کردند او را با شمشير مي کشند (يا با يک چاقوي ميوه خوري هم او را مي توان کشت) يخرج بالسيف.(9)

    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    معنايش اين است. اينکه شعار مي داديم قبل از انقلاب، که توپ، تانک، مسلسل ديگر اثر ندارد اثر دارد ولي يک نيروي بالاتري که نيروي ايمان ما باشد آمده واينها را خنثي کرده خنثي شدنش نه به اين عنوان است که ديگر مسلسل کار نمي کند ولي چه کسي مي خواهد اين کار را بکند از کار افتادن اين وسائل به همان معنائي است که ما اوّل انقلاب مي گفتيم:

    توپ وتانک ومسلسل ديگر اثر ندارد يعني اثر دارد ولي نوبت آنها نيست. در زمان ظهور نوبت اين بمبها وهواپيماها ورادارها وتبليغات نيست. حالا تلويزيون هست اگر شما در کنار اتاقتان تمام صورتهاي تبليغاتي را وصورت امام زمانتان را ببينيد ديگر به تلويزيون نگاه نمي کنيد واگر اين طوري شد ديگر نيازي نيست با وسائل جنگي حتّي با هفت تير جنگ کنند هفت تير ممکن است خطا برود وکس ديگر را بزند. يخرج بالسّيف.(10)

    معنايش اين است که شمشير کافي است. يکي از اصحابش را مأمور مي کند که برود آن مرد سرکش در عراق را بکشد يکي را مي فرستد که به افغانستان برود و... آخرين درجه اسلحه قويشان شمشير است وگرنه با چاقو هم مي شود. مخصوصا که تنها باشد ودست بسته تحويل داده شود.

    امضاء

  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    حالا اگر در شهري صد يا دويست يا حتّي نسبت به شهر سه ميليوني هزار نفر هم بماند اينها که در يک جا جمع نيستند که بشود با بمب اينها را کشت حالا هر کدام در يک محلّه هستند وقتي جمعي به يک طرف برود اينها خودشان را مي بازند وتوبه مي کنند ولي حضرت توبه يک عدّه اي را قبول نمي کند مثل برخي که در اوّل انقلاب توبه کردند ولي قبول نشد واعدام شدند. چون اينها بعدها منافق گري مي کنند چون کسي که بعد از يک انقلاب ويک جوّ جديدي ايمان آورده واگر جوّ عوض شود دوباره آن طرف مي رود وهمين ها خودشان جوّ را عوض مي کنند ولذا حضرت به خاطر اينکه جريان را به کلّي صاف کنند وچون باطن اين افراد را هم مي بيند اگر ظاهرا بخواهد ايمان آورد ولي باطنا نباشد او را مي کشد. (لا يَنْفَعُ نَفْسا ايمانُه الَمْ تَکُنْ امَنَتْ مِنْ قَبْلُ).(11)

    امضاء

  5. Top | #54

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    درباره حضرت دارد که ايمان (بعد از ظهور اولي نه) بعد از اينکه حکومت مستقرّ شد اگر بنا است يک عدّه اي را بکشند آنها اگر بگويند ايمان آورديم باطنا نيست. مثلا نصيري رئيس ساواک اگر هر چه بگويد ايمان دارم نمي شود قبول کرد چون يک مشت طرفدار دارد باز مي نشستند توطئه مي کنند اين را بايد در زندان نگه دارند يا بکشند. لذا حضرت وليّ عصر ديگر مهلتي به اينها نمي دهد که در زندان باشند واين عدّه اي که مي کشد براي اين است که بعد ممکن است توطئه کنند نفاق بياورند وحکومت را بهم بريزند مثل اکثر انقلابها، ولو در يک محلّ کوچکي بوده نتوانسته دوام بياورد ودوباره وضع را برگردانده اند واينها در لابلاي انقلابيها مانده اند.

    امضاء

  6. Top | #55

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چرا گاهي در مجالس حضور امام زمان بخصوص نام برده مي شود؟

    اگر اينکه اعتقاد داريم مولا امام زمان (عليه السّلام) در همه جا با ما هستند پس چرا گاهي در مجالس حضور امام زمان (عليه السّلام) بخصوص نام برده مي شود؟ مثلا خود شما مي فرمائيد در جائي که نام حضرت ابوالفضل (عليه السّلام) برده شود آقا در آنجا حضور دارد.

    پاسخ ما:

    سؤالشان اين است که اگر حضرت در همه جا حضور دارند چرا ما گاهي مي گوئيم که امام زمان (ارواحنا فداه) در اينجا ممکن است حاضر باشد حتّي با کلمه ممکن است يا در جائي که روضه حضرت اباالفضل (عليه السّلام) خوانده مي شود ممکن است حضرت تشريف داشته باشند؟ جوابشان اين است که روح مقدّس واحاطه علمي حضرت در همه جا هست وحضور وغياب ندارد شما در همين مجلس ما بدانيد که عملتان را خدا وپيغمبر ومؤمنون که ائمّه اطهار:

    هستند مي بينند (وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَکُمْ ورَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ).(12)

    در هر حالي که هستيد واحاطه اي را که خدا در وضع ما دارد امام زمان هم دارد وما را مي بينند وحضور روحي هم دارند. امّا بدن شريف حضرت وليّ عصر (عليه السّلام) همه جا ممکن نيست باشد بدن که نمي شود در همه جا باشد ما اگر مي گوئيم همه جا ايشان حضور دارند بدنشان منظور نيست روح مقدّس واحاطه علمي شان منظور است وامّا بدن شريفشان خير. همين الان که ما اينجا نشسته ايم قطعا بدن شريفشان در يکي از نقاط کره زمين هست ولي در همه جا نيست.

    آنکه تقاضا مي کنيم وخواهش مي کنيم يا مي گوئيم وقتي که روضه حضرت اباالفضل (عليه السّلام) خوانده شود حضور پيدا مي کنند روح وبدن هر دو حضور پيدا مي کنند نه فقط روحشان حضور داشته باشد.

    امضاء

  7. Top | #56

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مي گويند که حضرت مهدي وقتي تشريف مي آورند که تعداد ياران حقي

    پاسخ ما:

    البتّه روايت دارد واينها پيشگوئيهائي است که کرده اند وحتمي هم نيست وفکر نکنيد که حتما لازم است که 313 نفر باشند. روي يک سري جريانات طبيعي که وقتي دنيا پر از ظلم وجور مي شود طبعا آن قدر از افراد خوب کم مي مانند که 313 نفر بعد از ظهور امام اطرافش هستند. امّا اينکه اين 313 نفر مثل ائمّه (عليهم السّلام) از عالم بالا به شخصه در نظر گرفته شده باشند. اين طور نيست. هر کس اهل تقوي باشد پاک باشد وسنخيّتي با امام پيدا بکند طبعا مي تواند جزء آنها باشد.

    امضاء

  8. Top | #57

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مسأله، مسأله سنخيّت است. گاهي مي شود که من از نظر فکري با شما هيچ ارتباطي ندارم. چون انسان داراي دو بُعد است. از بُعد روحي وفکري هيچ ارتباطي من با شما ندارم پس معنا ندارد که من جزء دوستان وياوران شما باشم. امّا گاهي مي شود که سنخيّت دارم وهر چه شما فکر مي کنيد من هم، همان را فکر مي کنم اين طور طبعا رفيق مي شويم. رفيق يعني همين، آنچه را که من فکر مي کنم شما هم فکر مي کنيد من فکر مي کنم اسلام حقّ است شما هم فکر مي کنيد اسلام حقّ است. من فکر مي کنم بايد عمل صالح انجام داد. شما هم همين فکر را مي کنيد. من فکر مي کنم انسان بايد نسبت به مردم مهربان باشد شما هم فکر مي کنيد انسان بايد نسبت به مردم مهربان باشد. اين طور طبعا رفيق مي شويم امّا اگر انسان اين طور نبود يک نفر مثل حجّاج بن يوسف فکر مي کرد که بايد مردم را کشت واذيّت وظلم کرد ويک نفر هم مثل پيغمبر اکرم (صلّى اللّه عليه وآله وسلّم) آن قدر رئوف ومهربان است که خدا به او مي فرمايد:

    امضاء

  9. Top | #58

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    (طه ما اَنْزَلْنا عَلَيْکَ الْقُرْانَ لِتَشْقي).(13)

    خودت را به زحمت نينداز. ما قرآن را نازل نکرده ايم که تو اين قدر خودت را به زحمت بيندازي. (اِنَّکَ لا تَهْدي مَنْ اَحْبَبْتَ).(14)

    آنهائي که تو مي خواهي هدايت کني، خودشان هم بايد بخواهند تو هرگز نمي تواني به تنهائي وبا فعّاليّت خودت هدايتشان بکني. پس بنابراين اگر تضادّ فکري داشتيم، ولو به صورت ظاهر از بُعد جسمي با هم رفيق بشويم از نظر روحي هر وقت که باشد رفاقتمان بهم مي خورد. چون تضادّ داريم. من رسيده ام به بالين يک بچّه يتيم ونظرم اين است که بايد يک لگد به سرش زد امّا شما نظرتان اين است که بايد اين را بغل گرفت وبه او محبّت کرد واز او نگهداري کرد تا بزرگ شود ورشد پيدا کند در همين جا دعوايمان مي شود. من لگدم را بلند مي کنم که به او بزنم شما مي خواهيد در بغل بگيريد با هم اصلا تناسب ندارد من دوست دارم جيب اين شخص را خالي کنم شما دوست داريد اين جيب ديگرش را هم که خالي است پر کنيد اينها با هم تضادّ دارند. من تصميم دارم جنايت کنم شما تصميم داريد کمک به مردم کنيد اينها تضادّ است. اين قبيل افراد نمي توانند با هم رفيق بشوند. يک وقتي صحبت بود که شيعه وسنّي با هم رفيق بشوند گفتم يک زماني هست که از نظر سياسي مي گوئيم با هم رفيق بشوند بله همه با هم رفيق هستند اين حرفها را کنار بگذاريد. قرآن هم مي گويد که (يا اَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا اِلي کَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وبَيْنَکُمْ).(15)

    بيائيد در آن کلمه اي که بين ما وشما دعوائي نيست با هم متّفق بشويم. امّا يک زمان هست که واقعا مي خواهيم با هم رفيق بشويم نمي شود.

    امضاء

  10. Top | #59

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از معرفت خدا تا کوچکترين حکم اسلامي با هم اختلاف داريم. ما با سنّي ها در مقابل يهوديها رفيق هستيم. چشم از عيب يکديگر مي پوشانيم. يهود را بکوبيم وبه اصطلاح کمونيست را بکوبيم، مذاهب مختلف غير اسلامي را بکوبيم، مي توانيم. امّا اگر سنّي وشيعه وقتي خودمان هستيم وتنها در يک اتاقي نشسته ايم اينجا با هم اختلاف نداشته باشيم نمي شود. يا بايد شيعه، سنّي شود يا بايد سنّي، شيعه شود. چون تضادّ فکري داريم.

    امضاء

  11. Top | #60

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    محال است دو نفر که تضادّ فکري دارند با هم رفيق واقعي بشوند، محال است. يک گروه مي گويند نماز دست باز باطل است يک گروه مي گويند نماز دست بسته باطل است. اين مي گويد بايد خمس داد او مي گويد خمس نبايد داد. در احکام، او اوّل غروب افطار مي کند وشيعه بيست دقيقه بايد صبر کند تا مغرب شود امثال اينها در فروع است ودر اصول احکام در يک مورد نيست که ما با آنها اتّحاد داشته باشيم در خداشناسي، همين خدائي که در قرآن معرّفي شده است قرآن که يکي است چرا ما با آنها اختلاف داريم. پيامبري را که آنها مي گويند با پيغمبري که ما مي گوئيم خيلي فرقش است. پيغمبري را که آنها م¯ر نماز يادش آمد که جُنب بوده است وبه مردم گفت:

    همين طور باشيد تا من برگردم ورفت وغسل کرد وبرگشت. چيزهائي که واقعا انسان تعجّب مي کند که چرا اينها را درست کرده اند.

    يا اينکه يک روز پيامبر در اتاق نشسته اند وعايشه با دختران مدينه مقابل ايشان مي رقصيدند وتار وتنبور مي زنند ناگهان درب منزل به صدا درآمد پيامبر اينها را به پستو فرستاد واوضاع را مرتّب کرد وبعد در را باز کرد جناب عمر وارد شد وبعد از مقداري که صحبت کردند وايشان رفت باز به دخترها گفت:

    بيائيد وبرقصيد. يکي از دخترها رو به پيامبر کرد وسؤال نمود که چرا اين طور کرديد؟ گفتند:

    اين مرد با ايماني است از اين کارهاي لغو خوشش نمي آيد به خدا قسم اينها در صحيح بخاري که پشتش نوشته است:

    اصحّ الکتب بعد القرآن صحيح ترين کتابها بعد از قرآن است نوشته شده است. ما با اين پيامبري که از عمر هم بدتر باشد چطور مي توانيم زندگي کنيم احمق ترين افراد که در زمان ما ظاهر شده است نسبت داده است که علي مشروب خورد ومست کرد والبتّه اين را گذشته ها ننوشته اند واين در کتابش جعل کرده است وخدا هم الحمدللّه او را کشت.

    امضاء

صفحه 6 از 12 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi