صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 53

موضوع: ویژه نامه ولادت فرخنده حضرت علی اکبر علیه السلام{سرو رشید آل طاها}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    زاده لیلا، همه لیلاهای جهان را مجنون می کند




    عشق، همواره از دامان«لیلا» به معراج می رود و
    سر به صحرا می گذارد و «مجنون» می شود.

    اما تمام «لیلا»های عالم باید بیایند و تو را سجده کنند؛
    باید ببینند که از دامانت، رخساره ای مقدس زاده شد
    که یوسف نمام روزگار خویش است.

    آه لیلا! چشمانت روشن باد به این مولود جمیل!
    تقدس پیامبرواری که در همین قنداقه تازه قدم، دل از تمام ملائک برده است.

    آه لیلا! زاده تو، تمام لیلاهای روزگار را مجنون خواهد کرد.
    پیشانی اش را ببوس که این تازه نفس
    زود از آغوش مادرانه ات خواهد رفت.

    این سوره رعنا، این محمد دوباره، این مرغ
    باغ ملکوت، دیری نمی پاید در دنیای زمین گیر.

    آه لیلا! چه قمر منیری به دنیا آورده ای!
    این ارمغان بهشتی، نثار حسین که همه عشق و امید توست.


    برخیز و برای تکان دادن گهواره این ارمغان، وضو بگیر.







    سودابه مهیجی

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    به خوش آمد گویی ات، شقایق ها می شکفند
    و دریاها می خروشند.


    سپیده دم یازدهم شعبان، افق آمدنت را طاق نصرت می بندد.
    بام های جهان، کبوتر پوش این همه برکت،

    ثانیه های عاشق را مرور می کنند!
    تو می آیی تا تنهایی بزرگ عاشورا را تجربه کنی.

    می آیی تا دل های نااستوار بنی امیه
    را هیبت صدایت به لرزه درآورد

    و تاریخ، در پیچ وخم های ابدی اش
    تو را جاودانه به یادها بسپارد.


    نامت، روایت پایان ناپذیر آفتاب است.
    می ستایمت که تکرارت، رواج روشنایی است.




    میلاد حضرت علی اکبر (ع) مبارک


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    باز هم آسمان این خانه‌ ،شب پر رفت و آمدی دارد
    باز هم کوچه‌ی بنی هاشم ،بوی عطر محمدی دارد

    در شبستان زلف تو ترسا ،خال بر گونه‌ی تو هندوکش
    طاق زیبای ابرویت محراب، وه که لیلا چه معبدی دارد

    کار چشم تو مبتلا کردن ،خاک را با نظر طلا کردن
    این زلیخای نفس ما یوسف، عاشق توست هر بدی دارد

    خَلق تو خُلق تو تعالی الله! چه شکوهی ست در تو یا الله
    این علی تا که می‌رسد به خدا ،صلوات محمدی دارد

    قاسم صرافان






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    شبیه ترین غنچه به بهار



    می آیی و کائنات به تو سلام می کند.

    عطر آرام تو که از افق لبریز می شود
    جهان در دامنه زلال روح تو به نماز می ایستد.


    آفتاب در پیشانی تو شدت می گیرد.
    تمام میوه های درختان شاداب می شوند و
    برگ های سبز برای تو شعر می خوانند.


    گل های سرخ از لبخندهای بی مضایقه تو جان می گیرند
    و همه رودها، به شوق عطر تو به دریا می ریزند.


    همه موج ها از تو یاد گرفته اند که هیچ گاه از رفتن باز نمانند.
    پیش از آنکه بیایی، ابرها نام زلالت را بر همه باریده بودند.


    همه نام تو را می دانند. همه تو را می شناسند. تو
    شبیه ترین غنچه ها به بهاری، تو شبیه ترین شکوفه های
    ازل به پیامبری صلی الله علیه و آله .



    همه عطر تو را می شناسند؛ نارنج ها، ابرها، بادها و گنجشک ها.
    نام تو در خون همه گلبرگ های زیبا جریان دارد.


    همه عطرها از مهربانی تو سرچشمه می گیرند.
    تمام اردیبهشت ها از آغوش گرامی تو جان می گیرند.
    بهشت، بهانه ای ست برای دیدن تو. بی تو، بهار توهمی
    بزرگ است که به کویرهای بی پایان ختم می شود.



    تو مسافر تمام قلب هایی هستی که پرنده ها را دوست دارند.
    ماه از گریبان گرامی تو آغاز می شود وروز در پیراهن تو تکثیر می شود.

    با تو می توان خورشید را به کوچک ترین ایوان ها دعوت کرد
    و باران را مهمان تمام شیشه های غبار گرفته بی رهگذر.

    امشب به یمن آمدنت تمام آینه ها قد می کشند.

    ابرها همه باران می شوند تا بی واسطه گونه های بهشتی ات را ببوسند.

    با آمدنت، عشق به مهمانی خانه های فراموش شده
    می رود و سقف خانه ها ستاره پوش می شوند.

    عباس محمدی


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هان ای غنچه ای که این گونه شکوفا پدید آمده ای!
    تبریک و اظهار شادمانی ام را بپذیر؛

    اگرچه چشمانم، اشک آلود داغ حادثه ای است که به زودی اتفاق خواهد افتاد.
    نیک آمده ای و نیک تر خواهی رفت؛ این قصّه ای است که تاریخ از
    تو روایت کرده است؛ امّا چه فرق می کند؟


    مهم این است که همواره خاطره زیباترین گل ها، جاودانه در
    مشام عطرپرستِ ایمان آورندگان و گل خواهان تکرار می شود.

    گل های همیشه سرخ را مگر می شود که از یاد برد؟
    از آن زمان که تو را دانسته ام، سال هاست که هر لحظه در
    ذهنِ هرچند حقیرم، زاده می شوی و هر روز، روز تولّد زیبای یگانه توست.


    پس در هر بهار، که گلستانی آفریده می شود، تداعی سرسبزترین
    گلی است که در عظیم ترین و معطّرترین
    گلستان تاریخ، روزی زاده شد.


    امّا درد از زمستانی که هرسال، به تاراج گل ها بر می خیز
    د و تا بهار بعد، باید در هجران گدازنده ای


    تنها دل به خاطرات خوش ساخت و به عطری که هر از گاه
    در کوچه پس کوچه های خاطرِ لبریز، می پیچید!


    آری! تو بی شک همیشه هستی
    همیشه بوده ای و همیشه خواهی ماند.


    دلاور مرد! قدمت گرامی!



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    عشق، همواره از دامان«لیلا» به معراج می رود و
    سر به صحرا می گذارد و «مجنون» می شود.

    اما تمام «لیلا»های عالم باید بیایند و تو را سجده کنند؛
    باید ببینند که از دامانت، رخساره ای مقدس زاده شد

    که یوسف نمام روزگار خویش است.
    آه لیلا! چشمانت روشن باد به این مولود جمیل!

    تقدس پیامبرواری که در همین قنداقه تازه قدم
    دل از تمام ملائک برده است.


    آه لیلا! زاده تو، تمام لیلاهای روزگار را مجنون خواهد کرد.
    پیشانی اش را ببوس که این تازه نفسزود از
    آغوش مادرانه ات خواهد رفت.

    این سوره رعنا، این محمد دوباره، این مرغ
    باغ ملکوت، دیری نمی پاید در دنیای زمین گیر.


    آه لیلا! چه قمر منیری به دنیا آورده ای!
    این ارمغان بهشتی، نثار حسین که همه عشق و امید توست.

    برخیز و برای تکان دادن گهواره این ارمغان
    وضو بگیر



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    هم درمقام و نام و جلالت تو اکبری
    هم اینکه درعشیره شماازهمه سری

    گفتااگرکه ختم رسالت نمیرسید
    حتما تو اخرین نبی هستی پیمبری

    وقتی تورا بدست پدر داد مادرت
    بوسیدروی ماهت و گفتا که محشری

    بایدبرای رزم تو لشکربیاورند
    الحق عرب ندیده شبیه ت دلاوری


    وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
    دشمن ندید اکبری یا این که حیدری

    دشمن چشیده مزه شمشیر تیز تو
    وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری

    اقا شما کرامتتان هم محمدیست
    حالا شما به کرببلایم نمیبری

    صدبار گفته اند و مانیز گفته ایم
    اقا غلام دربدرت را نمیخری

    شاعر : مهدی مومنی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    نام تو در خون همه گلبرگ‏های زیبا جریان دارد.
    همه عطرها از مهربانی تو سرچشمه می‏گیرند.

    تمام اردیبهشت‏ ها از آغوش گرامی تو جان می‏گیرند.
    بهشت، بهانه ‏ای‏ست برای دیدن تو.

    بی ‏تو، بهار توهمی بزرگ است
    که به کویرهای بی‏پایان ختم می‏شود.


    تو مسافر تمام قلب‏هایی هستی
    که پرنده‏ها را دوست دارند.

    ماه از گریبان گرامی تو آغاز می‏شود
    و روز در پیراهن تو تکثیر می‏شود.

    با تو می‏توان خورشید را به کوچک‏ترین ایوان‏ها دعوت کرد
    و باران را مهمان تمام شیشه‏ های غبار گرفته بی‏ رهگذر.

    امشب به یمن آمدنت تمام آینه‏ ها قد می‏کشند.
    ابرها همه باران می‏شوند تا بی‏ واسطه گونه‏ های بهشتی‏ ات را ببوسند.

    با آمدنت، عشق به مهمانی خانه ‏های فراموش شده می‏رود
    و سقف خانه ها ستاره ‏پوش می‏شوند.


    میلادت مبارک ای شقایق دشت کربلا





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    میلاد آفتاب

    زمان در تب و تاب است. زمین در انتظار هدیه ای آسمانی است.
    ملکوتیان در تدارک شور و شعف و شادمانی هستند.


    لحظاتی پر از احساس و شادی رقم می خورد و اندک اندک لحظه
    موعود فرا می رسد. یازدهم شعبان سال 33 هجری قمری از راه می آید.

    خانه امام حسین(ع) غرق نور و شادی می شود و لبخند مهر و
    شوق بر لبان لیلا نقش می بندد؛ چرا که فرزندی زیبا شبیه
    پیامبر خانه آنها را روشن ساخته است.


    وقت نام گذاری این کودک آسمانی است. آن قدر علاقه پدر به
    مولای متقیان علی بن ابی طالب(ع) زیاد است که می گوید:
    «اگر صد فرزند هم می داشتم، دلم می خواست همه را علی بنامم.»

    تو فرزند بزرگ این خانواده پر نوری ، و تو
    را پدر «علی اکبر» می نامد.


    نیایَش از بهترین انسان هاست. نسبش از ابراهیم خلیل الله است
    تا به رسول خاتم؛ همه از پاکان و صالحان. از خاندان وحی و
    مهبط ملائک است. مادرش نیز لیلا، از قبیله ثقیفاز
    خانواده ای نجیب و شریف است.

    روزی مردی نصرانی وارد مسجد النبی شد. مسلمانان به او گفتند
    بیرون برو که تو مردی نصرانی هستی، ولی او گفت:

    دیشب در عالم خواب پیامبر اعظم(ص) را دیدم و به دست ایشان
    مسلمان شدم. اکنون آمده ام اسلام خود را بر یکی از نزدیکان
    پیامبر عرضه دارم و بیعت خود را تجدید کنم.

    مردم او را به امام حسین(ع) راهنمایی کردند. وقتی خدمت امام
    رسید، خود را به پای ایشان اندخت تا قدم های مبارکش را ببوسد.

    سپس جلسه ای در محضر امام حسین(ع) تشکیل شد و آن مرد خواب
    خود را برای ایشان بازگفت. آن گاه حضرت، فرزند خود علی اکبر
    را که نقابی بر صورت مبارک داشت، فراخواند و
    سپس نقاب را از روی فرزند برداشت.

    وقتی چشم آن مرد به جمال علی اکبر افتاد، بی هوش گردید.
    امام حسین(ع) دستور داد آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد.


    آن گاه امام رو به او کرد و فرمود: آیا پسرم علی اکبر شبیه به
    جدم رسول الله است؟ آن مرد گفت: آری، به خدا قسم شبیه به پیامبر است.

    سپس امام حسین(ع) به او فرمود: اگر تو نیز فرزندی مانند فرزند
    من داشته باشی و خاری به بدن او اصابت کند و خراشی
    بردارد، چه می کنی؟

    آن مرد گفت: ای آقا و مولایم! فوراً می میرم. در این زمان امام حسین(ع)
    فرمود: به تو خبر می دهم که این فرزندم را می بینم که در برابر
    چشمم، با شمشیرها قطعه قطعه می شود و پاره پاره می گردد.

    در میانه راه وقتی امام بر روی اسب به خوابی کوتاه فرو رفت
    و برخاست، فرمود: «انّا لله و انّا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین».

    علی اکبر پرسید: «جان من به فدایتان پدرجان!
    چرا استرجاع فرمودید و چرا خدای را سپاس گفتید؟»

    امام نگاهش را به نگاه علی اکبر دوخت و فرمود:
    «لحظه ای خواب مرا در ربود و سواری را دیدم که پیام مرگمان
    را با خود داشت. می گفت این قوم روانند و مرگ نیز در پی ایشان.
    دریافتیم که جانمان بشارت رحیل می دهد».


    علی اکبر مژگان سیاهش را فروافکند. با نگاه به دست های
    پدر بوسه زد و گفت: «پدرجان! خدا هماره نگاهبانتان باد! مگر نه ما برحقیم؟!»

    پدر فرمود: «چرا پسرم! قسم به آنکه جانمان در ید قدرت
    اوست و بازگشتمان به سوی او، ما حقیقت محضیم».
    پسر عرضه داشت: «پس چه باک از مرگ، پدر جان».


    از این کلام با صلابت پسر، لبخندی شیرین بر لب های پدر نشست.
    نه؛ تمام صورت پدر خندید، حتی چشم هایش و فرمود:
    «خداوند برترین پاداش پدر به فرزند را به تو عنایت کند ای روشنای چشم من!»

    پدرت می فرمود: «تجلی وجود جدم را آن قدر در تو ـ ای پسرم ـ آشکارا
    می بینم که هرگاه دلم برای او تنگ می شود، به تو می نگرم.


    حال که از پدر اذن می خواهی تا به میدان بروی، لحظه ای درنگ
    نمی کنم و اذن میدان به تو می دهم. اکنون که رضای خداوند در نبرد
    ما و کشته شدن ماست، نمی خواهم بیندیشم که چه قدر به تو دلبسته ام»

    عازم میدان بودی و می خواستی وداع کنی. اهل بیت از خیمه ها
    بیرون آمدند و گرد تو جمع شدند. چه طور می توانستند
    با تو وداع کند.


    در حالی که پیامبر را در خاطر ه ها زنده می کردی. راضی نمی شدند
    تا تو به میدان بروی. چاره این وداع به دست حسین(ع) بود، آن گاه که فرمود:
    «علی را رها کنید. به درستی که او، غرق در خدا و کشته راه خداست».

    از اسب به زمین افتادی و پدرت را صدا زدی و حسین با شتاب خود
    را به بالین تو رساند. آن گاه که پیکرت را قطعه قطعه و غرق در
    خون دید، بی اختیار بر زمین نشست و صورت بر صورت تو
    نهاد و به طور غیر منتظره و با صدای بلند گریه نمود
    و تا مدتی چهره بر چهره ات گذاشته بود.


    چهر عالمتاب بنهادش به چهرشد
    جهان تار از قران ماه و مهر

    سرنهادش بر سر زانوی ناز
    گفت کای بالیده سرو سرفراز

    این بیابان جای خواب ناز نیست
    کایمن از صیاد تیرانداز نیست

    تو سفر کردی و آسودی ز غم
    من در این وادی گرفتار الم

    در زیارت نامه ات می خوانیم: «سلام بر تو ای صدیق و شهید
    بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی
    و از دست رفتی و از دنیا جز عمل صالح بهره ای نگرفتی و
    در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی»، و چگونه
    این چنین نباشد آن جوانی که شبیه ترین مردم به پیامبر و
    تربیت یافته دو سید جوانان اهل بهشت است.


    و عصاره خلقت، حضرت ولی عصر(عج) نیز این گونه زائر توست:
    «سلام بر تو ای علی اکبر، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل.

    شهادت می دهم که تو از هر کس اولی به خدا و رسولش هستی
    و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر و
    عمو و برادر و مادر مظلومه ات، موفق بدارد.

    من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند می خواهم
    با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور
    باشم. سلام و رحمت خدا بر تو باد».

    مرضیه کوثری


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    به خوش آمد گویی ات،
    شقایق ها می شکفند و دریاها می خروشند.

    سپیده دم یازدهم شعبان،
    افق آمدنت را طاق نصرت می بندد.


    بام های جهان،
    کبوتر پوش این همه برکت،
    ثانیه های عاشق را مرور می کنند!

    تو می آیی تا تنهایی بزرگ عاشورا را تجربه کنی.
    می آیی تا دل های نااستوار بنی امیه را
    هیبت صدایت به لرزه درآورد و تاریخ،
    در پیچ وخم های ابدی اش،
    تو را جاودانه به یادها بسپارد.


    نامت، روایت پایان ناپذیر آفتاب است.

    می ستایمت
    که تکرارت، رواج روشنایی است.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi