صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40

موضوع: ده نکته از معرفت نفس

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ثانیـاً: روح از «امر» الهی است و مقامش مقام «كُنْ فَیَكُون» است چون خداوند درآیه82 سوره مباركه یس فرمود: «انّمااَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَیْـئاً اَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُون»، یعنی: («امر» خدا آن است كه چون اراده كند چیزی را ایجاد كند، می‌گوید بشو، و می‌شود). پس روح كه از امرالهی است، نظام مادی و تركیبی و تدریجی ندارد.
    ثالثـاً: اصل اساسی انسان همیـن روح است كـه فوق ملائكه است و جلوه مستقیـم حـق است و حامل همة اسماء و صفات الهی و همان وجه‌الله است و خلیفة او در عالم وجود است، و چون آن روح مخلوقِ بی‌واسطة حق است، جامع همة كمالات الهی است، برعكسِ ملائكه كه هركدام كمال خاصی از حق را ظاهر می‌كنند، به طوری‌كه یك ملك مظهر اسم علیم خدا است مثل جبرائیل، و یكی مظهر اسم ممیت خدا است مثل عزرائیل ولی مقام روح كه حقیقت انسان نیز هست جامع همه اسماءالهی است، منتهی به ایجاد حق موجود است و از خود وجودی ندارد.
    رابعـاً: این سوی دنیایی انسان «اسفل سافلین» و مقام بدن و ماده است و آن سوی انسان، روح است و مقام قرب بی واسطه، و لذا انسان‌ها از جهت روح خود به خدا نزدیك‌اند، ولی به واسطة جسم خود كه از گِل آفریده شده، از او دورند. حال هرطرف را انتخاب كند، آنجایی خواهد شد.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3- آخرین و پایین‌ترین مرتبه و منزل روح ، جای گرفتن در بدنِ تسویه و تصفیه(25) شده است كه در این مرتبه كه روح در بدن جای می‌گیرد آنقدر روح تنزّل یافته است كه تقریباً از آن مقام اصلی اش خبری نیست. به طوری‌كه در این حالت فراموش می‌كند اصل و منزل اصلی‌اش كجاست.
    آنچه در بدن انسان دمیده شده، صورت تنزّل‌یافته روح است. و نباید فراموش كرد كه وقتی موجودی یا حقیقتی در مرتبه پایین‌تری تنزّل می‌كند، مرتبة اصلی و صورت اولیة آن به جای خود محفوظ است، و در عین اینكه همان موجود و یا همان حقیقت در مرتبة اصلی خود بوده و صورت اصلی خود را دارد، در صورت پایین‌تر و در مرتبة پایین‌تری هم تجلّی می‌كند و صورت بعدی هم در حقیقت جلوه‌ای از صورت اصلی آن حقیقت است. در مراتب طولیِ تجلّیات یك موجود، هر اندازه كه پایین‌تر بیاییم، به همان اندازه چهرة اصلی و صورت اولیّه موجود را ضعیف‌تر و محدودتر خواهیم یافت و به‌عكس آن، در رجوع و برگشت، در اوایل مراتب طولی، چهرة اصلی و صورت اولیّه موجود را كمی روشن خواهیم یافت و هراندازه بالاتر برویم، چهرة اصلی موجود را بیش از پیش یافته و با آن بیشتر آشنا خواهیم شد و اگر همة مراتب تجلّی را پشت‌سر بگذاریم، با چهرة اصلی‌اش روبه‌رو خواهیم شد.
    حال آیا متوجّه شدی یعنی چه كه گفته شده: روح یا حقیقت انسان در حین استقرار در منزل اصلی خود، در مراتب نازلة خود محدود و محجوب شده تا مرحله‌ای كه در واقع از آن حقیقت خبری نیست؟ و آیا معلوم شد یعنی چه كه انسان دارای دو چهره است، یكی چهرة قدسی والهی و یكی هم چهرة اسفل‌سافلی؛ كه در تنزّل به‌سوی اسفل‌ سافل، از آن چهرة اصلی نبریده و جدا نشده است.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نفس انسان بین روح – كه مخلوق بی‌واسطة حق است – و جسم قرار دارد. یعنی نه نور محض است، نه ظلمت محض، و به همین جهت هر صفت الهی را به صورت خاص و مبهم دارا است.
    به وسیلة نفس یا خیال، مقام عالی وجود و مقام دانی وجود به یكدیگر می‌پیوندد و در مرتبة نفس انسانی، نورانی و ظلمانی یكی می‌شوند. پس به خودی خود نفس یا خیال انسان؛ نه عالی است و نه دانی؛ نه روح است و نه جسم، ولی ممكن است در ظلمات دنیای مادی سقوط كند و به مقامی دون مقام انسانیت فرو افتد. چنانچه پیامبر خدا(ص) فرمود: « اَلنّاسُ نِیامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبِهُوا» یعنی مردم هم اكنون كه در این دنیا هستند در خواب‌اند و چون مُردند، بیدار می‌شوند. پس در حالت اولیه مردم در یك بِیْنابِیْنی به‌سر می‌برند، مگر این‌كه با نور روح، ظلمت خود را از بین ببرند.
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 26-07-2022 در ساعت 16:48
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    4- اگر انسان خود را به كمك تذكرات انبیاء از حكم بدن و منزل اسفل آزاد كند، در واقع خود واقعی خود را می یابد و به اصل خود كه همان مقام روح است نزدیك می‌شود، به طوری كه حقایق ذات خود را حتی بدون واسطة ملائكه مستقیماً از حق دریافت می كند.
    در ابتدا انسان حقیقت خود را از پشت حجاب ها می بیند و در انتها اگر همت كند با خود آن ذات روبه‌روست و رمز و راز تزكیه‌های شرعی برای برطرف‌كردن همین حجاب‌هایی است كه بین او و حقیقت اصلی او پرده شده‌است.
    ‌امام‌صادق(ع) می‌فرمایند:
    «وَ اِنَّ روحَ الْمُؤْمِنِ لَاَشَدُّ اِتِّصالاً بِروُحِ‌اللهِ مِنْ اِتِّصالِ شُعاعِ الشَّمْسِ بها»(26)
    « حقیقت این است كه اتصال روح مؤمن به روح خدا، شدیدتر است از اتصال شعاع خورشید به خورشید».
    با شناخت نفس و شناخت وسعت آن، سود و زیان آن درست روشن می‌شود و مدارج صعود آن معلوم می‌گردد. قرآن در آیه 29 سوره بقره می‌فرماید: « هُوَالَّذی خَلَقَ لَكُمْ ما فِی‌الاَرْضِ جَمیعاً» یعنی ای انسان! آنچه در زمین خلق شده همه و همه را برای تو خلق كردیم. پس محور اصلی حركت انسان در مسیر نفس اوست و آنچه در خارج از نفس آدمی است از برای انسان خلق شده و ابزار تكامل اوست. كسی كه تمام كوشش خود را برای بیرون از جان خود به‌كار برد، مانند كسی است كه تمام كوشش خود را برای شناخت و اصلاح ابزار صرف كرده‌، ولی فرصتی برای استفاده از آن نیافته، در نتیجه همة عمر خود را بیهوده تلف كرده‌است.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    انسان از دیدگاه اسلام؛ این‌طور نیست كه دارای دو حقیقتِ جسم و روح باشد، بلكه حقیقت او جان یا روح اوست و بدن و جسم ابزار آن روح است و اگر به لذات بدنی زیاد میدان بدهد، عملاً از اصل خود جدا شده، و هرچه انسان بیشتر بر بدن حاكم باشد، خود را بیشتر به انسان كامل یا حقیقت‌الانسان نزدیك كرده‌است.
    عمده آن است كه انسان متوجه باشد بدن او حجاب او نگردد، كه گفت:
    حجاب‌ِچهرة‌جان، می‌شودغبارِتنم خوشا دمی كه‌ازآن‌چهره‌پرده‌برفكن م
    یعنی چون تن خاكی حجابم شده، چهرة حق را نمی‌بینم، به امید روزی كه با آزاد شدن از حكم تن – با امثال روزه و سایر ریاضات شرعی- پرده را از آن چهره كنار زنم.
    همچنان‌كه انسان طالب حق ناله سر می‌دهد كه:
    گفتم‌كه‌روی‌خوبت ازماچرا نهان‌است گفتا تو خودحجابی‌ورنه رخم عیانست
    گفتم ‌فراق ‌تا‌ كی؟گفتا كه‌تا توهستـی گفتم‌نَفَس‌همین‌است،‌گف تا‌سخن همانست
    آری ما احساس خودیّت و منیّت در مقابل خدا داریم كه او خود را به جان ما نشان نمی‌دهد. وقتی اگر متوجه شدیم هیچ چیز در این جهان، ملك ما نیست، وجملگی ملك خدائیم و بندة او، و وقتی خود را به درجةخدمتگزاران تنزل‌دادیم و از خاكِ زیرپای خود متواضع‌ترشدیم، حجاب‌های بین ما و خدا مانند دود به هوا می‌رود و خدای را رو در روی خود خواهیم دید.
    آری: « گفتم فراق تا كی؟ گفتا كه تا تو هستی»
    پس تزكیه؛ حركت از خود و در خود به سوی خود است، ولی به‌سوی خودِبرتر، و از حجاب خودِ نازل عبور كردن، تا با خدای خود روبه‌رو شویم.
    انسان در ابتدا، خود را همین مرتبة نازله روح می‌پندارد، ولی اگر حجاب بدن و تعلّقات بدنی را كنار زد، با حقیقت بالاتری از خود روبه‌رو می‌شود. یعنی «خودِ نازل»، حجاب «خودِ عالی» است. به عبارت دیگر، خودِ نازل كه محجوب از حق است، حجاب خودِ اصلی است كه از حق محجوب نیست.

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 02-08-2022 در ساعت 16:20
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چنانچه لسان‌الغیب(ره) می‌فرماید:
    میان‌عاشق‌و‌‌معشوق‌هیچ حائل‌نیست توخودحجاب‌خودی، حافظ ازمیان‌برخیز
    «والسلام‌ علیكم و رحمة‌الله‌ و بركاته»
    پاورقی ها
    1- برای تبیین این موضوع به نوشتار « آنگاه كه فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» رجوع فرمایید.
    2- « عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ كُلَّها(32/بقره)»
    3- غررالحِكم و دُرَرُالكلم
    4- عزیزان توجه داشته باشند كه در محاورات فارسی زبانان؛ «مَن» و «نفس» و «روح» به یك معنی به كار می‌رود و در این نوشتار نیز هر سه واژه به یك معنی به كار رفته ولی قرآن «نفس» را به‌جای «مَنِ» انسان یا «جان» او به‌كار می‌برد.
    5- در قرآن از خواب‌هایی نام برده است كه از رابطه‌ای بین آنچه شخص در خواب با آن روبه‌رو می‌شود و بین عالَم خارج حكایت دارد. مثل خواب حضرت ابراهیم(ع) نسبت به ذبح فرزندشان(105/صافات)، و یا رؤیای حضرت یوسف(ع)، و یا رؤیای دو رفیق هم‌زندانی حضرت یوسف(ع)، و یا رؤیای پادشاه مصر، و یا رؤیای رسول‌خدا(ص) در رابطه با فتح مكه (27/فتح)؛ كه تمامی این رؤیاها چنانچه مستحضرید رابطه‌ای با عالَم خارج دارد و صرف خیالات افراد نیست.
    با این‌همه رؤیا؛ امری است ادراكی كه قوه خیال در آن مؤثر است و اگر قوه خیال تحت تأثیر شدید عالَم خارج باشد، آن خیالات در رؤیا دخالت‌های شدید می‌كند. همچنان‌كه صفات روحی شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص‌ و طمع در خیالاتش تأثیر می‌گذارد. لذا اكثر رؤیاها؛ تحت تأثیر تخیلات نفسانی است. تخیلات نفسانی نیز تحت تأثیر همین عوامل طبیعی یا اخلاقی است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقیقت نفس همان تأثیرات را در خودش حكایت می‌كند و حقیقت دیگری ندارد. بنابراین هر رؤیایی، حقیقت نیست هرچند هر رؤیایی تعبیری داردكه تعبیر آن، عوامل طبیعی و یا عوامل اخلاقی هستند. ولی رؤیاهایی هم هست كه با حوادث خارجی و حقایق عالَم وجود ارتباط دارند.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    رؤیاها، یا خواب‌های حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غیبی حادثه‌ای كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق می‌شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخی یا عقلیِ یك حادثه در خواب ارتباط پیدا می‌كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث می‌شود. البته نفس پاره‌ای از حقایق آن عالَم را به مقدار استعدادش دریافت می‌كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهمیّات و آرزوها نباشد، حقایق عالَم غیب را آنطور كه هست به طور كلیّت و نورانیت در خواب پیش رویش حاضر می‌بیند، ولی اگر نفس كامل نبود آن حقایق را به نحو حكایت خیالی و در صورت‌های جزیی كه با آنها مأنوس است می‌یابد. مثل این‌كه وقتی با معنی «عظمت» در آن عالم, روبه‌رو می‌شود، در خیالش صورت «كوه» ایجاد می‌شود، و یا معنی «مكر» در خیالش صورت «روباه» به‌خود می‌گیرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه می‌شناسد. یا معنی «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» می‌بیند. و یا مثلاً چون رابطه‌ای بین اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با دیدن معنی «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم برای خود می‌سازد.كه البته این موضوع؛ رقایق و ظرایفی مخصوص به خود دارد به‌طوری كه گاهی از یك معنی كه در خواب می‌یابد صورت عكس آن را در خود می‌سازد. مثل این‌كه در بیداری گاهی با شنیدن لغت ثروت به معنی فقر فقرا منتقل می‌شود.
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 05-08-2022 در ساعت 16:15
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پس گاهی خواب «صریح و بدون تصرف» است و یا «متمثل معنایی است كه نفس با آن روبه‌رو شده، در عین تصرف نفس» و یا «انتقال به چیزی است مناسب آن معنی یا ضد آن معنی» و گاهی آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلاً نمی‌توان فهمید از كدام‌یك از مبانی مأنوس شخصِ خواب بیننده تأثیر گرفته، كه در این حالت به این رؤیاها «اضغاث احلام» گویند.
    در رؤیاهایی كه نفس با اصل موضوع روبه‌رو می‌شود و به صورت مناسب آن منتقل می‌شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به‌طوری كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع‌كردن كثافت است، در واقع صورت به‌دست آوردن مال زیاد دنیا را به او نشان می‌دهند، در عین آگاهی دادن به او كه این مال سرگین و كثافت است. و یا وقتی روبه‌رو می‌شود بر این‌كه بدنش ورم كرده‌است، با صورت به‌دست آوردن مال زیاد روبه‌رو می‌شود در عین آگاهی دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگی است. همچنان‌كه اگر در خواب دید در زندان است، در واقع با صورت شهرت‌یابی‌اش روبه‌رو شده در عین آگاهی دادن به او كه این شهرت زندان است، همچنان‌كه اگر دید در زنجیر است، با صورت خوشی و خوش‌گذرانی دنیایی‌اش روبه‌رو شده در عین آگاهی دادن به او كه آن گناه است و گرفتاری و زنجیر.
    در هر صورت با این احوال نمی‌توان به رؤیا اعتماد كـرد، چون در حال خواب؛ صورت خیالیه نفس آن‌قدر جولان دارد كه با میل خود صورت‌ها را تغییر می‌دهد و از جایگاه خود خارج می‌كند.
    صاحب كتاب «تحف‌العقول» از قول پیامبر(ص) آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤیا از كسی برداشته شد نباید نگران باشد زیرا وقتی كسی راسخ در علم شود، رؤیا از او برداشته می‌شود.
    این‌كه دستور داده‌اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نیز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه این طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب‌های بی‌خود و باطل می‌گردد.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مرحوم محدث‌نوری در جلد4كتاب دارالسلام می‌فرماید: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چیز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سیر در اكناف آسمان‌ها را می‌یابد وگرنه برعكس، پرخوری موجب جولان شیطان در قلب و خیالش در خواب و بیداری می‌شود.
    قال رسول‌الله«(ص): « الرُّؤْیا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاویلُ الشَّیْطان لِیَحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما یَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فی یَقْظَتِهِ فَیَراهُ فی مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعینَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. یعنی خواب سه گونه‌ است: یكی القائاتی كه شیطان می‌كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و یكی این‌كه آنچه را در بیداری مورد توجه قرار داده در خوابش آن را می‌بیند(با تغییراتی از طریق صورت خیالیه) و یكی هم خواب‌هایی است كه جزیی است از چهل و شش جزء نبوت.
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 09-08-2022 در ساعت 16:37
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام‌صادق(ع) می‌فرمایند: در مورد رؤیا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبیر به‌كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آمیخته، اگر همه رؤیاها راست بود، مردم همه پیامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤیا فایده‌ای نبود.
    در فرمایش امام‌محمدباقر(ع) داریم كه: « رؤیای مؤمن بین زمین و آسمان در گردش است تا آن‌كه خودش آن را برای خود تعبیر كند، یا دیگری برای او تعبیر نماید، پس آنگاه كه تعبیر كرد به زمین می‌آید و قطعی می‌شود»(كافی ج8ص336).
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi