تُرکان مهاجم پس از انجام مأموریت خود خارج شدند و به نزد منتصر که به انتظارشان بود، رفتند و به عنوان خلیفه به او سلام کردند و تحیّت گفتند و خلیفه ی جدید چنین شایع کرد که فتح بن خاقان، پدرش را کشت و او نیز انتقام پدر را از او گرفت.(3)
________________________________________
1- . تتمهالمنتهی باتحقیق باقریبیدهندی، ص 2536.
2- .البته فتح بنخاقان هممانند متوکل،با آل ابوطالبسخت دشمنی می کردو پیوسته درصدد آزار واذیت ایشانبود. «تتمهالمنتهی ص 2537».
3- . تتمهالمنتهی باتحقیق باقریبیدهندی ص 2537 وزندگانی امامعلی الهادی علیه السلام ص 308.
ص: 70
امام هادی علیه السلام در مدّت امامت خود به ترتیب با معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین، معتزّ معاصر بودند،(1) ولی فقط منتصر بود که در مدّت کوتاه 6 ماهه ی حکومت خود، سیاستی عادلانه، در برابر شیعیان اهل بیت علیهم السلام اتخاذ کرد، او به علویان که در زمان پدرش در بیم و وحشت به سر می بردند ایمنی داد و به مردم اجازه داد، آزادانه به زیارت قبر مولای متّقیان علی علیه السلام و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام بروند(2) و فدک را به علویان پس داد و موقوفات علویان را به آنان مسترد نمود و والی مدینه را که با بنی هاشم بدرفتاری می کرد، برکنار نمود و به جای او والی دیگری را منصوب کرد و به او توصیه نمود که از خدمت و نیکی به بنی هاشم دریغ نورزد.(3) نقل شده که منتصر نسبت به اهل بیت رسول خدا و آل علی علیهم السلام مردی رئوف و عطوف بود و به آنان اِحسان می کرد و مردی بود که ملتزم به مکارم اخلاق بود و سخی و بسیار منصف بود.(4)
با این وجود، منابع تاریخی کمترین اشاره ای به اینکه میان منتصر و امام هادی علیه السلام دیداری واقع شده باشد، ندارند و در این زمینه کاملاً سکوت کرده اند، ولیکن این مطلب مسلّم است که امام هادی علیه السلام از سیاستهای منتصر، در قبال
________________________________________
1- . سیرهپیشوایان، ص 568.
2- .زندگانی امامعلی الهادی علیه السلام ص 310.
3- .زندگانی امامعلی الهادی علیه السلام ص 310 وسیرهپیشوایان ص 598به نقل از ابناثیر، الکاملفی التاریخ، ج7، ص 116.
4- . بااستفاده ازتتمه المنتهیبا تحقیقباقری بیدهندیص 2545 و 2546 قسمت ذکرخلافت منتصربالله.
ص: 71
علویان خشنود بودند، چون منتصر امنیت و آرامشی را که اهل بیت در ایّام متوکل از دست داده بودند، مجدّداً به آنان ارزانی داشت.(1)
لازم به ذکر است که هر چند متوکل از جنایتکاران اسلام ستیز بود ولی این موضوع منتصر را از یک قاعده مستثنی نساخت و آن اینکه: طبق روایت «کشتن پدر بدست فرزند، طول مدّت عمر فرزند را به شدت می کاهد.»(2) و منتصر این موضوع را می دانست چون نقل است که از عالمی در مورد ناسزا گفتن پدرش به اهل بیت(3) سؤال کرد. آن عالم گفت: قتلش واجب است، فقط اگر کسی پدرش را بکشد، عمرش طولانی نمی شود. منتصر گفت: وقتی خدا را در کشتن پدرم اطاعت کنم، باکی نیست که عمرم طولانی نشود.(4)
اکثر مورّخین مرگ منتصر را طبیعی نمی دانند و می گویند تُرکان از ترس آنکه خلیفه آنان را نابود کند و به سلطه و نفوذشان بر ملتهای اسلامی پایان دهد، زمانی که منتصر مریض شده بود، به ابن طیفور، طبیب منتصر، سی هزار دینار انعام دادند
________________________________________
1- .زندگانی امامعلی الهادی علیه السلام ص 312قسمت وفاتمنتصر.
2- .پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخعبداللهاُبّی کهاجازه خواستتا پدرش را کهاز دشمناناسلام بود،خودش بکشد،فرمود: «مُنقَتَلَاَبَاهُ لَمیَطِلعُمرُهُ» «اگرکسی پدرش رابکشد عمرش طولانینیست» بحار، ج 20ص 281 باب 18.
3- .علاوه براینکه تتمهالمنتهی با تحقیقباقریبیدهندی در ص 2536ذکر کردهمتوکل به علی علیه السلام جسارتمی کرد، نقلشده که منتصرشنید که پدرشبه فاطمهh ناسزا می گوید«اِنَّالمنتصرسَمِعَاَ بَاهُ یَشتِمُفاطمَه» بهنقل از امالی شیخطوسی ص 328 ح 655 وبحارالانوارج45، ص 396 و مناقبج 4 ص 64.
4- .امالی شیخطوسی ص 328 حدیث 655 و المناقب ابنشهر آشوب ج 4، ص 64.
ص: 72
تا او را بکُشد، او هم دستور فَصد و خونگیری داد و با تیغی زهرآلود، رگ منتصر را زد و در نتیجه بلافاصله مُرد.(1)
بدین ترتیب هنوز اندوه علویان که ناشی از ظلم خلفاء گذشته بود، کاملاً برطرف نشده بود که منتصر در سن 25 سالگی فقط بعد از 6 ماه حکومت درگذشت.(2) و دوباره اختناق و فشار بر علویان از سرگرفته شد(3) و رنج و مصیبت امام هادی علیه السلام هم، با اینکه متوکل دشمن کینه توز ایشان نابود شده بود، همچنان ادامه یافت و ایشان در حکومت دیگر خلفای عباسی نیز تحت مراقبت شدید قرار داشتند و آنان برایشان انواع مشکلات را به وجود می آوردند.(4)