صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 46

موضوع: اشعارنوروزی{سرسبزترين بهار تقديم تو باد آواي خوش هزار تقديم تو باد}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    برخیز که می‌رود زمستان
    بگشای در سرای بستان

    نارنج و بنفشه بر طبق نه
    منقل بگذار در شبستان


    وین پرده بگوی تا به یک بار
    زحمت ببرد ز پیش ایوان

    برخیز که باد صبح نوروز
    در باغچه می‌کند گل افشان

    خاموشی بلبلان مشتاق
    در موسم گل ندارد امکان

    آواز دهل نهان نماند
    در زیر گلیم عشق پنهان


    بوی گل بامداد نوروز
    و آواز خوش هزاردستان

    بس جامه فروختست و دستار
    بس خانه که سوختست و دکان

    ما را سر دوست بر کنارست
    آنک سر دشمنان و سندان

    چشمی که به دوست برکند دوست
    بر هم ننهد ز تیرباران


    سعدی چو به میوه می‌رسد دست
    سهلست جفای بوستانبان




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    چند گویی که چو هنگام بهار آید
    گل بیارید و بادام به بار آید

    روی بستان را چون چهره ی دلبندان
    از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید


    این چنین بیهوده ای نیز مگو با من
    که مرا از سخن بیهوده عار آید

    شصت بار آمد نوروز مرا مهمان
    جز همان نیست اگر ششصد بار آید


    هر که را شست ستمگر فلک آرایش
    باغ آراسته او را به چه کار آید ؟

    سوی من خواب و خیال است جمال او
    گر به چشم تو همی نقش و نگار آید


    " ناصرخسرو "






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
    بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد


    گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد
    ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد

    خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده
    دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد


    نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
    نوروز و چنین باران باریده مبارک باد

    بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو
    از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد


    مولوی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    صبا به تهنيت پير مي فروش آمد
    كه موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد

    هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي
    درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

    تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
    كه غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد

    به گوش هوش نيوش از من و به عشرت كوش
    كه اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

    زفكر تفرقه باز آن تاشوي مجموع
    به حكم آنكه جو شد اهرمن، سروش آمد

    ز مرغ صبح ندانم كه سوسن آزاد
    چه گوش كرد كه باده زبان خموش آمد

    چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس
    سر پياله بپوشان كه خرقه پوش آمد

    زخانقاه به ميخانه مي رود حافظ
    مگر زمستي زهد ريا به هوش امد


    حافظ



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شـب عـیـد آمد آن عـیـدی کـه باشـد عـیـد سلطــانـی
    گـروهی در سرورند و گـروهی در پریشـانی

    گروهی فارغ از هر دو، نه این دارند و نی آن را
    بــه دل دارند با سـلطانشـان صـد عـیـد سلطــانــی


    به چشـم پـاک بینـشـان، بـه غـیـر از آشـنــای دل
    هـر آنـچـه در نـظـر آیـد نـبـیـنـنـدش مـگـر فـانــی

    بــه قــربـان دل ایـــن فـــرقـه قـدیــس قـدوســی
    کـه از صد خور بود روشنتر آن دلـهـای نورانــی

    مـدان عـیـد آن زمانـی را که بر تن نو کنـی جامـه
    بود عـیـد آن که دور از خود نمایی خوی حیـوانـی

    مــرا امشـب دلـی شاد اســت اندر گوشـه غـربـت
    کــه می خواهـد نمایـد هر زمان نوعی غزلخوانـی


    چرا خـوشـدل نـبـاشـد آن کـسی کـردنـد تـقـدیـرش
    کـتـاب و درس و دانـش را ز لطـف حی سبـحانـی

    چــه غـم ما را کـه اندر بر نباشد شربـت و شــکـر
    کــه کــام مـا بــود شیــریــن هـمـی زآیات قــرآنــی


    چــه غم ما را که اندر حجره نبود نان و حـلــوایـی
    بــود تـــا نـان و حـــلــوای جــنـاب شــیـخ ربــانــی

    چـــه غم ما را ز بی گلدانی و گلهــای رنــگارنــگ
    بـــود زهــر الــــربـیـع سـیــد و انـوار نــعـمـانــی


    چــه غم ما را که دوریم از دیـار و دوستـان خـــود
    الـــهــی اوســتــادی بــاشــد و آقـــای شــعــرانــی

    چــه غــم ما را ز سر بردن به تنهایی که هم صحبــت
    بـــود کشـکـول شـیـخ و مـجـمــع الامــثــال مــیـدانــی


    چــه غم ما را که مهجوریم و اندر حجره محجوریــم
    بـــود تــا مـثـنـوی و مـنـطـق الــطــیـر دو عرفانــی

    پــریــشــان نــیستــم از بی گلستانی چه در پیش اســت
    گــلـستــانــی ز سـعــدی و پــریــشــانـــی ز قاآنـــی


    حســن خواهد ز لــطـف بـیــشــمــار ایــزد بـیــچـــون
    دل پـــاکــی مـنـــزه بــاشــد ازاوهـــام شیــطــانـــی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    چون پرند نیگلون بر روی بندد مرغزار
    پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار

    خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی قیاس
    بید را چون پر طوطی برگ روید بی شمار


    دوش وقت نیم شب بوی بهار آورد باد
    حبذا باد شمال و خرما بوی بهار

    بادگویی مشک سوده دارد اندر آستین
    باغ گویی لعبتان جلوه دارد در کنار


    ارغوان لعل بدخشی دارد اندر مرسله
    نسترن لولوی لالا دارد اندر گوشوار

    تا بر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل
    پنجه های دست مردم سر برون کرد از جنار


    راست پنداری که خلعتهای رنگین یافتند
    باغهای پر نگار از داغگاه شهریار

    فرخی سیستانی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    چند گویی که چو هنگام بهار آید
    گل بیارید و بادام به بار آید

    روی بستان را چون چهره ی دلبندان
    از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید


    این چنین بیهوده ای نیز مگو با من
    که مرا از سخن بیهوده عار آید

    شصت بار آمد نوروز مرا مهمان
    جز همان نیست اگر ششصد بار آید


    هر که را شست ستمگر فلک آرایش
    باغ آراسته او را به چه کار آید ؟

    سوی من خواب و خیال است جمال او
    گر به چشم تو همی نقش و نگار آید


    " ناصرخسرو "






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    امروز جمال تو بر دیده مبارک باد
    بر ما هوس تازه پیچیده مبارک باد


    گل‌ها چون میان بندد بر جمله جهان خندد
    ای پرگل و صد چون گل خندیده مبارک باد

    خوبان چو رخت دیده افتاده و لغزیده
    دل بر در این خانه لغزیده مبارک باد


    نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
    نوروز و چنین باران باریده مبارک باد

    بی گفت زبان تو بی‌حرف و بیان تو
    از باطن تو گوشت بشنیده مبارک باد


    مولوی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    ســـوار خواهـــد آمد، ســــــــراي رُفت‌و‌رو کن
    کلوچــــه بــــر سبدنه، شـــراب درسبـــو کن

    زشست‌و شـــوي باران، صفــاي گل فـــزون‌تر
    کنار چشمه بنشين، نشاط شست‌و شو کن

    جليقـــــه‌ي زري را زجامــــــه‌دان بــــــــرآور
    گَرَش رسيده زخمي، به‌چيرگي رفو کن


    ز پول زر، به گردن ببند طوقي؛ اما
    به سيم تو نيرزد، قياس با گلوکن

    به هفت رنگ شايان، يکي پري بياراي
    ز چارقـــد، نمايان دو زلف از دو ســـو کن


    ز گوشه‌ي خموشي، سه‌تار کهنه برکش
    ســـرودي از جواني بـــه پرده جستجو کن

    چـــه بود آن ترانــــه؟ بلي، بـــــــه يادم آمد:
    تـــــرانه‌ي «زدستم گلي بگيـــــــر و بو کن...»


    سکوت سهمگيــــــن را ازين ســـــــرا بتـــــاران
    بخــــوان، برقص، آري، بخنـــــد و هاي و هو کن

    ســـــوار چون درآيــــــد در آستــــــــان خانــــــــه
    گلــــــــي بچيــن و، با دل، نثــــــــــــار پاي او کن

    ســـــــوار در ســــــرايت، شبي بــــــــه روز آرد
    دهــــــد به هرچه فرمان، سر از ادب فروکن!

    سحر که حکم قاضي رود به سنگسارت،
    نماز عاشقي را با خون دل وضو کن...



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    شـب عـیـد آمد آن عـیـدی کـه باشـد عـیـد سلطــانـی
    گـروهی در سرورند و گـروهی در پریشـانی

    گروهی فارغ از هر دو، نه این دارند و نی آن را
    بــه دل دارند با سـلطانشـان صـد عـیـد سلطــانــی


    به چشـم پـاک بینـشـان، بـه غـیـر از آشـنــای دل
    هـر آنـچـه در نـظـر آیـد نـبـیـنـنـدش مـگـر فـانــی

    بــه قــربـان دل ایـــن فـــرقـه قـدیــس قـدوســی
    کـه از صد خور بود روشنتر آن دلـهـای نورانــی

    مـدان عـیـد آن زمانـی را که بر تن نو کنـی جامـه
    بود عـیـد آن که دور از خود نمایی خوی حیـوانـی

    مــرا امشـب دلـی شاد اســت اندر گوشـه غـربـت
    کــه می خواهـد نمایـد هر زمان نوعی غزلخوانـی


    چرا خـوشـدل نـبـاشـد آن کـسی کـردنـد تـقـدیـرش
    کـتـاب و درس و دانـش را ز لطـف حی سبـحانـی

    چــه غـم ما را کـه اندر بر نباشد شربـت و شــکـر
    کــه کــام مـا بــود شیــریــن هـمـی زآیات قــرآنــی


    چــه غم ما را که اندر حجره نبود نان و حـلــوایـی
    بــود تـــا نـان و حـــلــوای جــنـاب شــیـخ ربــانــی

    چـــه غم ما را ز بی گلدانی و گلهــای رنــگارنــگ
    بـــود زهــر الــــربـیـع سـیــد و انـوار نــعـمـانــی


    چــه غم ما را که دوریم از دیـار و دوستـان خـــود
    الـــهــی اوســتــادی بــاشــد و آقـــای شــعــرانــی

    چــه غــم ما را ز سر بردن به تنهایی که هم صحبــت
    بـــود کشـکـول شـیـخ و مـجـمــع الامــثــال مــیـدانــی


    چــه غم ما را که مهجوریم و اندر حجره محجوریــم
    بـــود تــا مـثـنـوی و مـنـطـق الــطــیـر دو عرفانــی

    پــریــشــان نــیستــم از بی گلستانی چه در پیش اســت
    گــلـستــانــی ز سـعــدی و پــریــشــانـــی ز قاآنـــی


    حســن خواهد ز لــطـف بـیــشــمــار ایــزد بـیــچـــون
    دل پـــاکــی مـنـــزه بــاشــد ازاوهـــام شیــطــانـــی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi