بعد از آنكه خدای تعالی آدم را آفرید و فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، عُجب و خودپسندی به او راه یافت و در حالیکه به خود ميبالید، عرض کرد: پروردگارا! آیا مخلوقی که نزد تو محبوبتر از من باشد، آفریدهای؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلی، و به امر پروردگار حجابها برداشته شد و پنج شبه ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند. آدم عرض کرد: اینان کیانند؟
إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيرا.
- آية اول: آیة تطهیر
خدا چنین ميخواهد که رِجس (هر آلايش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاک و منزّه گرداند.۱
در شأن نزول این آیه، روایات متواتری در دست است که حاکی است آیة تطهیر در خانة امّ سلمه نازل شده است و در آن هنگام رسول اکرم(ص)، حضرت صدّیقه(س)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) حضور داشته اند. جناب امّ سلمه از رسول اکرم(ص) تقاضا ميکند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کِساء نزد شما خاندان رسالت قرار گیرم؟ حضرت او را نهی کرد و فرمود: «نه ، تو داخل نشو! هر چند تو برخيري. چون این آیه مخصوص است به ما پنج تن».
نام جماعتی از صحابه که شأن نزول این آیه را در خصوص پنج تن نقل کرده اند و روایات آنها متواتر است به این شرح ميباشد: سعد بن ابی وقّاص، انس بن مالک، ابن عبّاس، ابو سعید خدری، عمر بن ابی سلمه، وائله ابن اسقع، عبدالله بن جعفر، ابو حمراء هلال، امّ سلمه، عایشه، ابو هریره، معقل بن یسار، ابوالطفیل، جابر بن عبدالله، ابو برزة اسلمی و مقداد بن اسود.2
پس با توجه به مطلب فوق، جای هیچگونه تردیدی نیست که حضرت صدّیقة زهرا(س) نیز مشمول آیة تطهیر است و در کلمة «اهلالبیت»، او نیز مراد ميباشد. گذشته از اینها، پیامبر اکرم(ص) برای اثبات و روشن شدن حقیقت امر، کار بسیار جالبی کردند که 9 نفر از صحابه آن را نقل کردهاند. به این شرح که بعد از نزول این آیه، حضرت رسول(ص) هر روز هنگام خروج از منزل که برای اقامة نماز صبح به مسجد تشریف ميبرد، به در خانة حضرت صدّیقه ميآمد و ميفرمود:
السّلام علیکم یا اهل البیت ، إنّما يريد الله ليذهب عنكُم الرّجسَ أهل البيت يطهرّكم تطهيرا.
سلام بر شما اي اهل بيت؛ خداوند تنها ميخواهد آلودگيها را از شما بزدايد و پاك كند، پاك شدني.
راوی ميگوید: من شش ماه در مدینه بودم و این جریان را هر روز مشاهده کردم.3
همین یک آیه، برهانی است کافی و نشانگر اینكه حضرت صدّیقه(س) معصومه است، و عصمت از جمله شئون و مناصب ولایت است؛ و ما غیر «ولی» که معصوم باشد، سراغ نداریم.