صفحه 2 از 13 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 217

موضوع: داستانهاى عارفانه در آثار استاد علامه آية الله حسن زاده آملى (جلد دوم)

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    14- تواضع به استاد

    وقتى جناب آقاى الهى قدس سره لطف فرمودند و تدريس حكمت منظومه را پذيرفتند، من به بسيارى از كسانى كه انتظار اين درس را مى كشيدند خبر دادم ، در هفته اول تعداد زيادى كه متجاوز از پنجاه نفر بودند در مجلس درس حاضر شدند ولى در هفته دوم فقط من ماندم و من .
    از سخنان سامى شان در حق من بشارتى بود كه شبى بعد از درس به من داد، فرمود: تو در راه علم خير مى بينى .
    تا اين بشارت را از او شنيدم آمين گفته پرسيدم : به چه دليل مرا بشارت به خير مى دهى ؟
    فرمود: به دليل ادب و احترامى كه نسبت به اساتيدت به كار مى برى و تواضعى كه پيششان مى نمايى . (14)


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    15- معجزه علوى

    رواياتى كه درباره حضرت امام على عليه السلام وارد شده اين كه وى در يك شب و در يك وقت در چهل مجلس براى مهمانى حاضر مى شده است . (15)


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3- جايگاه منافقين

    رسول خدا صلى اله عليه و آله با اصحاب خويش در مسجد نشسته بود، و صداى سقوط هولناكى شنيدند، پس از آن در هراس شدند. آن حضرت فرمود: آيا مى دانيد اين صدا از چيست ؟
    گفتند: خدا و رسولش بهتر مى دانند. فرمود: سنگى هفتاد سال از بالاى جهنم افكنده شده اكنون به قعر آن رسيده است و از سقوط آن اين صدا پديد آمد، هنوز كلمات آن حضرت به پايان نرسيده بود كه فغان و فرياد بر مردن منافقى از منافقان مدينه بر آمد و عمر وى هفتاد سال بود. رسول خدا صلى اله عليه و آله فرمود: الله اكبر، صحابه فهميدند كه اين سنگ همان منافق بود، و او از زمانى كه خدايش خلق كرد به جهنم فرو مى رفت ، پس ‍ هنگام مردن در قعر جهنم قرار گرفت خداى تعالى فرمود: منافقان در درجه پايين دوزخند .
    از حديث شريف معلوم مى شود كه جهنم باطن دنياست ، و در عيون قبلى بيان شد كه مراد از ورود بر آتش در قول حق تعالى و ان منكم الا واردها كان على ربك حتما مقضيا و مراد ورود بر دنياست ، و لذا وقتى از آن حضرت در شمول آيه نسبت به ايشان صلى اله عليه و آله مى پرسند، فرمود: جزناها و هى خامدة ما از آن در حال خاموشى عبور كرديم .
    يعنى چنگال هاى دنيا در ما فرو نرفت و در دامش نيفتاديم ، و وابستگى هاى آن به دامن ما نچسبيد، و افتادن آن منافق در جهنم به اين معناست كه حالات وى ملكات رذيله شده ، و رسيدن به قعر جهنم صورت تمكن آنهاست . و علم صحابه به آن واقعه هولناك شگفت آور به تصرف رسول خدا صلى اله عليه و آله در گوش هاى آن ها بوده به گونه اى كه تمثل ملكات آن منافق را به صورت آن صداى هولناك شنيدند.
    و اين اميدوار به رحمت پروردگارش را بارها شبيه اين تمثل روى آورد، از جمله اين كه مردى را به صورت كفتار ديد، معلوم گرديد كه وى رباخور است ، علاوه بر اين كه بسيارى از سلاك الى الله را ديده كه نظير اين كشف از احوال و ملكات اشخاص به صور خوش و يا زشت بر طبق آن ملكات به ايشان روى آورد، و برخى از اين سلاك ، اساتيدم و برخى از آنها از شاگردانم بودند، ذلكت فضل الله يوتيه من يشاء.(4)

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    6- دو لنگه كفش حنين

    حنين ، موزه دوزى يعنى كفش دوزى از اهل حيره بوده است ، مردى اعرابى خواست از او موزه اى بخرد، در بهاى آن چند بار حرف در ميانشان رد و بدل شد، سر انجام اعرابى با آن همه چانه زدن موزه را نخريد و حنين سخت در غضب شد و بر سر آن شد كه اعرابى را نيز به خشم آورد. چون اعرابى رهسپار شد، حنين از سوى ديگر رفته يك لنگه كفش را بر سر راه وى انداخت ، و پيش رفته لنگه ديگر را نيز بر سر راه وى نهاد، و خود در كنارى كمين كرده بنشست . چون اعرابى به لنگه نخستين برخورد كرد، گفت : اين لنگه كفش چه قدر شبيه به كفش حنين است ، اگر آن لنگه ديگر با اين بود مى گرفتمش ، چون پيش رفت و به لنگه ديگر رسيد پشيمان شد كه لنگه پيشين را ترك گفته است ، از شتر فرود آمد و زانويش را ببست و براى گرفتن موزه اول برگشت ، حنين فرصت كرده شتر را با آن چه بر او بود ربود.
    چون اعرابى به خانه خود بازگشت ، كسانش پرسيدند: از سفرت چه آورده اى ؟
    گفت : دو لنگه موزه حنين را آورده ام . پس اين داستان مثل شده است براى هر كس كه از سفر خود نا اميد بازگردد. (7)

    7- اولين نماز آيات

    روزى كه ابراهيم فرزند رسول خدا صلى اله عليه و آله وفات كرده بود سه سنت جارى شده است ، يكى اين كه آفتاب منكسف شد، مردم گفتند: چون فرزند رسول خدا وفات كرده است آفتاب منكسف شده است .
    رسول خدا به منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: اى مردم ! آفتاب و ماه دو آيت الهى اند كه به امر خداوند سير مى كنند و مطيع فرمان اويند، به ممات و حيات كسى منكسف نمى شوند. پس هر گاه انكساف ماه يا آفتاب روى داد نماز بخوانيد، سپس از منبر فرود آمد و با مردم صلات كسوف به جاى آورد

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    10- باز شدن هشت در بهشت

    شيخ بهايى (ره ) در كتاب نفيسش موسوم به اربعين حديثى از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه شخصى به نام شيبه هذلى نزد پيغمبر صلى اله عليه و آله آمد و گفت : اى رسول خدا! من پير شده ام و سن من بالا رفته است و مرا توانايى به عمل نماز و روزه و حج و جهاد كه خود را به آنها عادت داده ام نمانده است ، پس اى رسول الله ! دستور سبك يادم ده تا خداى مرا از آن بهره رساند.
    پيغمبر فرمود: گفتارت را دوباره بگو كن . شيبه سه بار سخنش را بازگو كرد.
    رسول خدا گفت : در گرداگرد تو درخت و كلوخى نيست مگر اين كه از رحمت تو به گريه افتاد. چون نماز صبح را گزاردى ده بار بگو:
    سبحان الله العظيم و بحمده و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم .
    كه البته خداى عزوجل ترا به گفتن آن از كورى و ديوانگى و بيمارى خوره و تنگدستى و نادارى و رنج پيرى نگاه مى دارد.
    شيبه گفت : اى رسول خدا! اين از براى دنياى من است ، از براى آخرت چه بايد كرد؟
    رسول خدا صلى اله عليه و آله فرمود: بعد از هر نماز مى گويى :
    اللهم اهدنى من عندك ، و افض على من فضلك ، و انشر على من رحمتك و انزل على من بركاتك .
    شيبه اين كلمات را بگرفت و برفت .
    پس رسول الله فرمود: اگر بدين دستور عمل كند و به عمد آن را ترك نگويد درهاى هشتگانه بهشت به رويش گشوده شود از هر كدام كه خواهد داخل بهشت شود. (10)


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    12- شهادت درخت

    شخصى نزد شريح ادعا كرد كه فلان زير فلان درخت پولى از من گرفته نمى دهد، طرف منكر واقعه شد. شريح به مدعى گفت : برو ده برگ از آن درخت بچين و بياور تا شهادت دهد، و مشغول مرافعات ديگر شد. بعد از مدتى روى به منكر كرده گفت : فلانى به پاى آن درخت رسيده ؟
    گفت : نه ، حكم موافق مدعى داد؛ چون منكر گفته بود من چنين درختى نمى دانم ! (12)

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    16- روح استغناء

    مرحوم استاد آيت الله الهى قمشه اى در حالى كه يكى از افراد شاخص ‍ در علم و فرهنگ و ادب بودند مع ذلك زندگى ساده و بى آلايشى داشتند.
    مرحوم استاد الهى قمشه اى با آنكه مى توانست زندگى مرفهى فراهم آورد ليكن همواره سعى داشت از ظواهر دنيوى چشم بپوشد.
    يكى از شاگردانش در اين باره گفته است : به ظواهر دنيا بسيار بى علاقه بود مثلا علاقه اى نداشت در منزلش تلويزيون و يا راديو باشد تا مبادا وقت فرزندانش هدر رود. كلا يك روحيه بى نيازى و استغنا و دورى از تعلقات مادى در ايشان وجود داشت كه انسان هر وقت به منزلش وارد مى شد تمام تعلقات دنيوى را فراموش مى كرد. (16)


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    20- فرجام مال قرض

    اين را از سفرنامه رسول الله كه روايت معراجيه آن حضرت است به اختصار و اجمال نقل مى كنيم .
    شخصى را ديدم كه پشته اى را مى خواهد به دوش بگيرد، نمى تواند. باز به اين سو و آن سو مى رود و چيزهايى فراهم مى كند، و بر روى پشته مى نهد، و باز مى خواهد آن را حمل كند قادر نيست ، و هكذا.
    گفتم : اين چه كسى است ؟
    گفت : كسى كه مال از مردم قرض گرفته ، هنوز آن را تاديه نكرده از ديگرى باز مالى قرض مى كند.

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    23- وقت را غنيمت دان

    عزيزان من ! در شب هاى قدر وقتتان را مغتنم بشماريد، شما هنوز جوانيد. در مورد حضرت يحيى (على نبينا و آله و عليه السلام ) درايم كه و آتيناه الحكم صبيا حضرت يحيى عليه السلام هنوز صغير بود، كودكانى آمدند پيش او كه بيا برويم بازى .
    گفت : ما براى بازى خلق نشده ايم ، دنياى ما دنياى بازى نيست ! الان خيلى بزرگسال ها مشغول بازى اند، سابقا يادم هست بچه ها قلعه بازى مى كردند و با هم جنگ و دعوا مى كردند، قلعه هاى يكديگر را تصرف مى نمودند و عاقبت هنگام غروب ، همه را رها كرده به خانه هاى خود مى رفتند، كلانسال هم ، اكنون مشغول قلعه بازى هستند و در آخر هم ، هيچ چيزى گيرشان نمى آيد. (22)


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    June 2021
    شماره عضویت
    14147
    نوشته
    1,884
    صلوات
    1514
    دلنوشته
    2
    صلی الله علیک یا مولانا یا اباالحسن المهدی
    تشکر
    397
    مورد تشکر
    333 در 87
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    25- مدح زبان فارسى

    زبان فارسى ؛ زبان درى فصيح ، زبان اصيل و زنده است . در بعضى از روايات هم آمده است كه : زبان اهل بهشت زبان عربى مبين يا زبان فارسى درى است .
    و در شب معراج خداى سبحان به پيامبر گفت : چه كنم با مشتى خاك مگر بيامرزم . و حافظ بدان نظر دارد كه گفت : بعضى از روايات البته نقل شده است كه :
    گر مطرب حريفان آن پارسى بخواند در وجد و حالت آرد پيران پارسا را
    اشاره دارد به حديثى كه اهل معنا مى دانند، كه اشاره به چه حديثى دارد. در هر صورت فارسى ، زبانى است ، كامل ، رسا و مفيد. (25)

صفحه 2 از 13 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi