صفحه 6 از 15 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 147

موضوع: دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و سپس در ادامة دعا می‌گویی:
    «وَ یُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ»
    و علی(ع) برای تأویل و برگرداندن اسلام به مقام اولیه خود، جنگ‌ها و مبارزه‌ها نمود و در راه رضای خدا از ملامت و سرزنش سرزنش‌کنندگان هیچ سستی به خود راه نداد و با تمام قدرت در مقابل کسانی که می‌خواستند ارزش‌های اسلام را به ارزش‌های جاهلیت تبدیل کنند، ایستاد.
    رسول خدا(ص) به اباذر در بارة موضوعی که در این فراز مطرح است خبر داده بودند که «قسم به آن‌که جانم در دست اوست در میان شما کسی است که برای تأویل قرآن می‌جنگد همچنان که من برای تنزیل آن می‌جنگم، در صورتی که آن گروه کلمه توحید را بر زبان جاری می‌کنند ولی بیشترشان بدان ایمان ندارند، کشتن این گروه بر مردمان گران آید تا آن‌جا که به ولی خدا افترا زنند و از عملش ناراضی و رنجیده خاطر گردند»(51)
    قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنَادِیدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِیَّةً وَ خَیْبَرِیَّةً وَ حُنَیْنِیَّةً وَ غَیْرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَكَبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاكِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ.
    و این علاوه بر آن است که در زمان خود رسول خدا(ص) در راه خدا خون‌های صنادید و گردنكشان عرب را بر زمین ریخت و پهلوانان و گردنکشانشان را به قتل رسانید و سركشان را مطیع و منقاد كرد و دلهایشان را پر از حقد و كینه از واقعه جنگ بدر و حنین و خیبر و غیره ساخت و در اثر همان كینه‌های پنهانی بود که بعد از رحلت رسول خدا(ص) به دشمنی با او قیام كردند و به مبارزه و جنگ با او هجوم آوردند تا آن‌كه ناگزیر، او هم با «ناکثین» یا عهد شكنان امت و هم با «قاسطین» یا ظالمان و ستمكاران و هم با «مارقین» یا خوارج مرتد از دین، در نهروان به قتال برخاست.
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 18-09-2022 در ساعت 18:14
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در بارة مقابله حضرت علی(ع) با سران کفر همه تاریخ گواه است که دلاوری‌های آن حضرت در جبهه جنگ منحصر به فرد بوده به طوری که عمر گفت: «لَوْ لا سَیفِهِ کَما قامَ عَمُودُ الْإسلام»(52) اگر شمشیر علی نبود، عمود اسلام بر پا نمی‌شد. به طوری که از هفتاد و چند نفری که در جنگ بدر به دست مسلمانان کشته شدند حدود سی و هفت نفر آن‌ها به دست حضرت علی(ع) بوده و آن هم کشتن سران و دلاوران قریش، و یا در جنگ احزاب و کشته شدن عمربن‌عبدود به دست علی(ع) که در واقع سرنوشت جنگ را عوض کرد، و یا در جنگ خیبر و کشته شدن مرهب خیبری به دست آن حضرت، همه و همه گواه بر آن است که علی(ع) با تمام وجود و پاک‌بازی فوق‌العاده که حکایت از ایمان خاص آن حضرت داشت در صحنه دفاع از اسلام تلاش کرد. و معلوم است که کینه بازماندگان قریش و یهود پس از رحلت رسول خدا(ص) سر بر آورد و مقابل آن حضرت قد علم کند.
    در تفسیر صافی در ذیل آیه شریفه « .... یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ...»(53) (آن‌هایی که در راه خدا مبارزه کردند و از ملامت ملامت‌گران ترسی به خود راه ندادند.) روایت از حضرت امام باقر و امام صادق(ع) هست که مراد از مؤمنان در این آیه امیرالمؤمنین(ع) و اصحاب آن حضرت می‌باشند که با منافقان از «ناکثین» و «قاسطین» و «مارقین» جنگ کردند.
    «ناکثین» مثل طلحه و زبیر که با آن حضرت نقض عهد نمودند و جنگ جمل را به راه انداختند، و «قاسطین» مثل معاویه که در مقابل ارزش‌های اسلامی و عدالت ایستادند و سعی داشتند جامعه را به همان نظام ارزشی جاهلیت برگردانند، و «مارقین» مثل خوارج که در تندروی و سطحی‌نگری کار را به جایی رساندند که با امام زمان خود به جنگ پرداختند.

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فصل چهارم ـ از شهادت علی(ع) تا غیبت حضرت مهدی(عج)
    «وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی الْآخِرِینَ یَتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وُلْدِهِ إِلاّ الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایَةِ الْحَقِّ فِیهِمْ».
    و چون نوبت أجل آن حضرت فرا رسید و شقی‌ترین خلق از پسینیان به پیروی از شقی‌ترین خلق از پیشینیان او را به شهادت رساند، امر رسول خدا(ص) در بارة هادیان خلق یکی پس از دیگری امتثال و پیروی نشد و هرکدام را بعد از دیگری منزوی نمودند، و امت همه کمر بر دشمنی آن‌ها بستند و متفق شدند بر قطع رَحم پیامبر(ص) و دورکردن اولاد طاهرینش، مگر قلیلی از مؤمنان حقیقی که حق اولاد رسول خدا(ص) را رعایت کردند.
    رسول‌ خدا(ص) فرمود‌: «یا عَلِی اَشْقَی الْاَوَّلینَ عاقِرُ النّاقَةِ‌ وَ اَشْقَی الْاخِرین قَاتِلُكَ» ای‌ علی!‌‌ شقی‌ترین‌ پیشینیان‌ پی‌‌كننده‌ و كشنده‌ ناقه‌ صالح‌ است‌‌ و شقی‌ترین‌ پسینیان‌ كشنده‌ تو است‌.(54)
    و نیز رسول‌ خدا(ص) حضرت علی(ع) را اجمالا به‌ این‌ امر مطلع‌ نموده‌ بود، چون‌ به‌ ثبوت‌ رسیده‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا (ص)به‌ او گفت: «سَتُضْرَبُ‌ عَلی‌ هذا» به زودی ضربه‌ای این‌جا می‌خورد- و اشاره‌ به‌ سر اوكرد - «فتُخضَبُ‌ منها هذه‌»، و از آن ضربه این‌جا خون‌آلوده می‌شود - و اشاره‌ به‌ محاسن‌ او نمود-(55)
    و نیز به‌ ثبوت‌ رسیده‌ است که پیامبر (ص)َ به امیرالمومنین(ع) فرمودند:
    «مَنْ أَشْقَى الْأَوَّلِینَ قَالَ: عَاقِرُ النَّاقَةِ قَالَ: صَدَقْتَ فَمَنْ أَشْقَى الْآخِرِینَ قَالَ: قُلْتُ لَا أَعْلَمُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: الَّذِی یَضْرِبُكَ عَلَى هَذِهِ وَ أَشَارَ إِلَى یَافُوخِهِ».(56)
    می‌دانی شقی‌ترین افراد از پیشینیان کیست؟ عرض کردند: آن کسی است که ناقة حضرت صالح(ع) را پی کرد و کشت. آیا می‌دانی شقی‌ترین افراد از پسینیان چه کسی است؟ گفت: نه. حضرت رسول(ص) فرمود: آن کسی است که بر اینجا ضربه می‌زند، وبه سر حضرت اشاره کردند.
    بالاخره همچنان که تاریخ گواه است آنچه باید بعد از رحلت رسول خدا(ص) با ادامة حاکمیت علی(ع) واقع می‌شد، محقق نشد و در مسیر هدایت تاریخی بشر انحراف ایجاد گشت. ولی ما می‌دانیم آنچه باید بشود، حتماً می‌شود. در این فراز می‌گویی: پروردگارا! مسیر تاریخ را خواستند از مسیری که تو برای بشریت اراده کرده بودی منحرف بكنند، تلاش‌هایی هم به زعم خود انجام دادند و از آن طریق در عرصة امتحان در زندگی زمینی، شخصیت هرکس معلوم شد، ولی شأن انسان، شأنی است كه نمی‌تواند بدون راه و رسم و فرهنگ علی‌بن‌ابیطالب(ع) به‌سر ببرد و لذا باز به مقصدی كه اسلام به او وعده داده‌است خواهد رسید و ما غم خود را از تغییر مسیری که واقع شد مطرح می‌کنیم تا روشن شود از سر اهداف خود باز نگشته‌ایم. آری!
    «فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِیَ مَنْ سُبِیَ وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یُرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ كَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ».
    تا آن‌که به ظلم ستمکاران گروهی کشته، گروهی اسیر و جمعی دور از وطن شدند و قضای الهی بر آن‌ خاندان مطهر جاری شد، به امید آن‌که در ازاء آن سختی‌ها، حسن ثواب و پاداش نیكو برای آن‌ها باشد، زیرا که زمین ملك خداست و به هر كدام از بندگان که خداوند مقدر کرده از آن بهره می‌دهد و آن‌ها را وارث ملك زمین خواهد كرد و عاقبت نیكِ عالم برای اهل تقوی است و تسلط ظالمین پایدار نیست. و پروردگار ما از هر نقصی پاك و منزه است و وعده او قطعی و محقق الوقوع خواهد بود و ابداً در وعده پروردگار خلاف نیست و او عزیز و حکیم است و لذا هیچ قدرتی در مقابل قدرت و ارادة او وجود ندارد و هیچ واقعه‌ای بدون حکمت و مصلحت خاص خداوند، در نظام عالم انجام نمی‌گیرد.
    حقیقت نباید فراموش شود
    فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا، فَلْیَبْكِ الْبَاكُونَ وَ إِیَّاهُمْ، فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ [فَلْتُذْرَفِ] فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ وَ لْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ یَضِجَّ الضَّاجُّونَ وَ یَعِجَّ الْعَاجُّونَ».
    پس شایسته است بر پاكان اهل بیت پیغمبر و علی(ع) گریه كنندگان، گریه کنند و بر آن مظلومان عالم، ندبه و افغان نمایند و برای مثل آن بزرگواران اشك از دیدگان جاری سازند و باید ناله‌کنندگان ناله و زاری نمایند و ضجه و شیون کنندگان، ضجه و شیون از دل بركشند.
    چون چنین انحرافی، انحرافی نیست که بتوان از آن گذشت. زیرا انحرافی است در جهت اصلی مسیر تاریخ و منحرف کردن سرنوشت بشریت و باید با هر وسیله‌ای متذکر آن انحراف شد و دائماً راه سعادت بشریت را مدّ نظر انسان‌ها قرار داد. اگر امروز جوانان دلسوز جهان بپرسند چرا خداوند برای ما راه نجات قرار نداده است، باید متذکر شوند راه نجات توسط اهل قدرت و سلطه بر انسان‌ها در انزوا است و باید به آن رجوع کرد. اگر نمی‌توانید اسلام را در همة مناسبات بشری حاکم کنید لااقل نگذارید فراموش شود و این ندبه‌ها و شیون‌ها یک نحوه توجه به حقیقتی است که از منظر بشریت کنار رفته است. و به همین جهت در ادامه عرضه می‌داری:
    «اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ اَیْنَ اَبْناءُ الْحُسَیْن»؛
    کجایند امام حسن و امام حسین و فرزندان امام حسین(ع)
    شما در دعای ندبه این نکته را با خودتان در میان می‌گذارید كه پس حالا چی؟ این‌كه می‌گویید: «اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ اَیْنَ اَبْناءُ الْحُسَیْن»؛ یعنی كجاست سیره و روش حسن و حسین(ع) و فرزندان معصوم آن‌ها؟ پس معلوم است شما نمی‌پذیرید كه زندگی‌ انسان بدون مدیریت این‌ذوات مقدسه معنی‌ پیدا می‌کند. اگرچه دشمنان این خاندان، عده‌ای را كشتند و عده‌ای را تبعید و اسیر كردند ولی شما هنوز می‌گویید: «اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ اَیْنَ اَبْناءُ الْحُسَیْن» چون تا سیرة معصوم در مناسبات بشری جاری و حاکم نشود، خسارت بزرگ تربیتی و روحی بشر جبران نمی‌گردد، و ادامه می‌دهید كه:
    «صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ».
    كجایند انسان‌های صالح و صادقِ پیوستة تاریخِ هدایت الهی؟ كجایند راه‌های پیوستة هدایت كه یكی بعد از دیگری برای هدایت بشر گمارده شده بودند؟
    شما با گفتن این جمله دارید اعلام می‌كنید راهی را جهت به ثمررسیدن استعدادهای بشر در تاریخ می‌شناسید كه این راه با حاکمیت معاویه و یزید و مأمون عباسی و امثال آن‌ها محقق نمی‌شود، و این خیلی فهم می‌خواهد كه انسان بداند راهی هست با خصوصیات خاص، و فرهنگِ جهانخواران، بر خلاف ارادة الهی، فرهنگ پوشاندن آن راه نورانی است و شما می‌خواهید به حکم وظیفة الهی و بر خلاف ارادة جهانخواران، عامل تحقق راه حاكمیت اولیاء الهی باشید.
    «سیره و روش انسان‌های معصوم؛ مطلوب همة انسان‌های شایسته ‌است، چرا كه معنی انسان و معنی زندگی، به كمك آن‌ها روشن می‌شود و برعكس، هركس به غیر از چنین انسان‌هایی و به حاكمیتی به غیر از حاكمیت آن‌ها آرام بگیرد، به بدترین نحو خود را تسلیم فساد می‌كند، فسادی كه سراسرِ زندگی و روح او را فرا می‌گیرد، و شیعه و همه انسان‌های هوشیار بر این مسئله واقف‌اند كه نباید این راه را گم كنند.»
    روی این‌نكته فكر كنید كه امام‌زمان(عج) فقط برای آخر دنیا نیست. هر كس در زمانی كه مناسبات اجتماعی‌اش در تحت حاكمیت حق نیست و منتظر آن حاکمیت نباشد و تسلیم حاكمیت باطل بشود، تمام فساد را در رگ و ریشة خود و افراد جامعة خود فرو كرده است و لذا شیعه این توجه هوشیارانه را دائم مدّ نظر دارد كه می‌گویید:
    «أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ اَیْنَ اَعْلامُ الدّین وَ قَواعِدُ الْعِلْم».
    كجایند آن‌هایی كه برگزیدگان خدا برای مدیریت نظام بشر بودند، كجا رفتند خورشیدهای تابان و اقمار فروزان و ستارگان درخشانِ حیات بشری،كجایند نشانه‌های دین‌داری و پایه‌های اندیشه و علم.
    در این فراز از دعا موضوعِ توجه به رشتة هدایت الهی مورد نظر است و وجود آن‌ها مورد سؤال شما است و شما در بستر تاریخ به‌جستجو می‌پردازید كه: كجایند نشانه‌های دین‌داری و قاعده‌های دانایی؟ چون می‌دانید هیچ‌وقت خداوند بشریت را به خود وانگذاشته، بلكه همواره چراغ هدایتی در پیش راه او قرار داده است و حالا كه حاكمان ظالمِ جهان مانع ظهور آن نور هدایت شده‌اند، شما نارضایتی خود را از وضع موجود اعلام می‌دارید. چون می‌دانید نظام اَحسنی که ارادة حکیمانة خداوند آن را خلق کرده ظرفیت حاکمیت امام معصومی را دارد که قلب او ظرف معارف قرآن است و مقام باطنی قرآن را که در کتاب مکنون هست آن خانوادة اهل عصمت و طهارت می‌شناسند و چون جهان ظرفیت حاکمیت چنین کسانی را دارد و خداوند نیز چنین خواسته است، هرکس به کمتر از این قانع شود، به خداوند و به خودش جفا کرده است.(57) امام صادق(ع) می‌فرمایند: «زمین پا برجا نمی‌ماند مگر آن‌که باید روی آن عالِمی باشد که حق را از باطل تمیز دهد».(58) و در راستای همین معارف است که نظر خود را به ذخیره‌ای از هدایت‌گران الهی می‌اندازی و به حضرت بقیة‌الله اعظم(عج) نظر می‌کنی.
    عمده آن است که متوجه باشیم حکمت خداوند اقتضا می‌کند که هیچ نیاز و میلی در نظام الهی لغو و بی‌جواب نمی‌ماند، حتی نیاز و میل به جنس مخالف را خداوند با خلق‌کردن جنس مخالف جواب می‌دهد، چه رسد نیاز به رهبری که بتواند تمام ابعاد فردی و اجتماعی انسان‌ها را در مسیری صحیح قرار دهد و لذا مسلّم جواب چنین نیاز مهمی را با به‌وجودآوردن انسانی معصوم و آگاه به همة حقایق، داده است. و از همین قاعده مهم یعنی توجه به حکمت الهی است که بزرگان فرموده‌اند، چون جامعه در زمان غیبتِ امام معصوم نیاز به رهبری أعْلم و أتْقی و أشْجَع دارد، خداوند چنین فردی را می‌پروراند و نظر به ولایت فقیه را بر همین اساس قرار داده‌اند و معتقدند خبرگان ملت باید تلاش کنند چنین فردی را که خدا پروریده است کشف نمایند. البته أعلمیت و تقوا و شجاعتِ بالای آن فرد باعث می‌شود که خود به خود افراد طالب حق به کمک خداوند او را بیابند. پس متوجه وجود حضرت بقیة‌الله‌بودن و از خداوند ظهور او را طلب‌کردن حاکی از یک بصیرت و شعور بالایی است که شیعیان بحمدالله از آن برخوردارند و در دعای ندبه متذکر آن هستند و در راستای چنین بصیرتی است که می‌گویی: «اَیْنَ بَقِیَّةُاللهِ الَّتی لا تَخْلوُ مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَه».

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 22-09-2022 در ساعت 19:50
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #54

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اگر نمی‌توانید اسلام را در همة مناسبات بشری حاکم کنید لااقل نگذارید فراموش شود و این ندبه‌ها و شیون‌ها یک نحوه توجه به حقیقتی است که از منظر بشریت کنار رفته است. و به همین جهت در ادامه عرضه می‌داری:
    «اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ اَیْنَ اَبْناءُ الْحُسَیْن»؛
    کجایند امام حسن و امام حسین و فرزندان امام حسین(ع)
    شما در دعای ندبه این نکته را با خودتان در میان می‌گذارید كه پس حالا چی؟ این‌كه می‌گویید: «اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ اَیْنَ اَبْناءُ الْحُسَیْن»؛ یعنی كجاست سیره و روش حسن و حسین(ع) و فرزندان معصوم آن‌ها؟ پس معلوم است شما نمی‌پذیرید كه زندگی‌ انسان بدون مدیریت این‌ذوات مقدسه معنی‌ پیدا می‌کند. اگرچه دشمنان این خاندان، عده‌ای را كشتند و عده‌ای را تبعید و اسیر كردند ولی شما هنوز می‌گویید: «اَیْنَ الْحَسَنُ اَیْنَ الْحُسَیْنُ اَیْنَ اَبْناءُ الْحُسَیْن» چون تا سیرة معصوم در مناسبات بشری جاری و حاکم نشود، خسارت بزرگ تربیتی و روحی بشر جبران نمی‌گردد، و ادامه می‌دهید كه:
    «صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ».
    كجایند انسان‌های صالح و صادقِ پیوستة تاریخِ هدایت الهی؟ كجایند راه‌های پیوستة هدایت كه یكی بعد از دیگری برای هدایت بشر گمارده شده بودند؟
    شما با گفتن این جمله دارید اعلام می‌كنید راهی را جهت به ثمررسیدن استعدادهای بشر در تاریخ می‌شناسید كه این راه با حاکمیت معاویه و یزید و مأمون عباسی و امثال آن‌ها محقق نمی‌شود، و این خیلی فهم می‌خواهد كه انسان بداند راهی هست با خصوصیات خاص، و فرهنگِ جهانخواران، بر خلاف ارادة الهی، فرهنگ پوشاندن آن راه نورانی است و شما می‌خواهید به حکم وظیفة الهی و بر خلاف ارادة جهانخواران، عامل تحقق راه حاكمیت اولیاء الهی باشید.
    «سیره و روش انسان‌های معصوم؛ مطلوب همة انسان‌های شایسته ‌است، چرا كه معنی انسان و معنی زندگی، به كمك آن‌ها روشن می‌شود و برعكس، هركس به غیر از چنین انسان‌هایی و به حاكمیتی به غیر از حاكمیت آن‌ها آرام بگیرد، به بدترین نحو خود را تسلیم فساد می‌كند، فسادی كه سراسرِ زندگی و روح او را فرا می‌گیرد، و شیعه و همه انسان‌های هوشیار بر این مسئله واقف‌اند كه نباید این راه را گم كنند.»
    روی این‌نكته فكر كنید كه امام‌زمان(عج) فقط برای آخر دنیا نیست. هر كس در زمانی كه مناسبات اجتماعی‌اش در تحت حاكمیت حق نیست و منتظر آن حاکمیت نباشد و تسلیم حاكمیت باطل بشود، تمام فساد را در رگ و ریشة خود و افراد جامعة خود فرو كرده است و لذا شیعه این توجه هوشیارانه را دائم مدّ نظر دارد كه می‌گویید:
    «أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ اَیْنَ اَعْلامُ الدّین وَ قَواعِدُ الْعِلْم».
    كجایند آن‌هایی كه برگزیدگان خدا برای مدیریت نظام بشر بودند، كجا رفتند خورشیدهای تابان و اقمار فروزان و ستارگان درخشانِ حیات بشری،كجایند نشانه‌های دین‌داری و پایه‌های اندیشه و علم.
    در این فراز از دعا موضوعِ توجه به رشتة هدایت الهی مورد نظر است و وجود آن‌ها مورد سؤال شما است و شما در بستر تاریخ به‌جستجو می‌پردازید كه: كجایند نشانه‌های دین‌داری و قاعده‌های دانایی؟ چون می‌دانید هیچ‌وقت خداوند بشریت را به خود وانگذاشته، بلكه همواره چراغ هدایتی در پیش راه او قرار داده است و حالا كه حاكمان ظالمِ جهان مانع ظهور آن نور هدایت شده‌اند، شما نارضایتی خود را از وضع موجود اعلام می‌دارید. چون می‌دانید نظام اَحسنی که ارادة حکیمانة خداوند آن را خلق کرده ظرفیت حاکمیت امام معصومی را دارد که قلب او ظرف معارف قرآن است و مقام باطنی قرآن را که در کتاب مکنون هست آن خانوادة اهل عصمت و طهارت می‌شناسند و چون جهان ظرفیت حاکمیت چنین کسانی را دارد و خداوند نیز چنین خواسته است، هرکس به کمتر از این قانع شود، به خداوند و به خودش جفا کرده است.(57) امام صادق(ع) می‌فرمایند: «زمین پا برجا نمی‌ماند مگر آن‌که باید روی آن عالِمی باشد که حق را از باطل تمیز دهد».(58) و در راستای همین معارف است که نظر خود را به ذخیره‌ای از هدایت‌گران الهی می‌اندازی و به حضرت بقیة‌الله اعظم(عج) نظر می‌کنی.
    عمده آن است که متوجه باشیم حکمت خداوند اقتضا می‌کند که هیچ نیاز و میلی در نظام الهی لغو و بی‌جواب نمی‌ماند، حتی نیاز و میل به جنس مخالف را خداوند با خلق‌کردن جنس مخالف جواب می‌دهد، چه رسد نیاز به رهبری که بتواند تمام ابعاد فردی و اجتماعی انسان‌ها را در مسیری صحیح قرار دهد و لذا مسلّم جواب چنین نیاز مهمی را با به‌وجودآوردن انسانی معصوم و آگاه به همة حقایق، داده است. و از همین قاعده مهم یعنی توجه به حکمت الهی است که بزرگان فرموده‌اند، چون جامعه در زمان غیبتِ امام معصوم نیاز به رهبری أعْلم و أتْقی و أشْجَع دارد، خداوند چنین فردی را می‌پروراند و نظر به ولایت فقیه را بر همین اساس قرار داده‌اند و معتقدند خبرگان ملت باید تلاش کنند چنین فردی را که خدا پروریده است کشف نمایند. البته أعلمیت و تقوا و شجاعتِ بالای آن فرد باعث می‌شود که خود به خود افراد طالب حق به کمک خداوند او را بیابند. پس متوجه وجود حضرت بقیة‌الله‌بودن و از خداوند ظهور او را طلب‌کردن حاکی از یک بصیرت و شعور بالایی است که شیعیان بحمدالله از آن برخوردارند و در دعای ندبه متذکر آن هستند و در راستای چنین بصیرتی است که می‌گویی: «اَیْنَ بَقِیَّةُاللهِ الَّتی لا تَخْلوُ مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَه».



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #55

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فصل پنجم ـ نقش تاریخی امام مهدی(عج)

    «اَیْنَ بَقِیَّةُاللهِ الَّتی لا تَخْلوُ مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَه»
    كجاست آن «بقیّة‌اللّهی» كه عالَم از عترت طاهرة هدایت‌گران خالی نیست.
    از «بَقِیَّةُالله» ساده رد نشوید؛ یعنی خدا یك نوری از انوار خودش را در این عالم باقی گذاشته است و ما را بدون ‌آن نور كه جلوه و خلیفة اوست در این عالم رها نكرده‌است، یك انسان کاملی را گذاشته است كه ما از حضور خدا در زندگی محروم نباشیم و خدایی‌بودن خود را می‌توانیم به كمك آن «بقیّة‌الله» تأمین كنیم.(59) كجاست آن كه خداوند باقی‌اش گذارده برای بلوغ تاریخ بشر كه؛ «لاتَخْلوُ مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِیَه»، زمین از او که از سلسلة عترت هدایت‌گران و خانوادة پیامبر(ص) است خالی نیست(60) و نه تنها از قبیلة ستمگران نیست، بلكه؛
    «اَلْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِالظََّلَمَة».
    كسی است كه ریشة ظالمان را قطع می‌کند و نسل ستمگران به وسیله او منقطع می‌شود.
    باید هوشیاری به خرج بدهید و كمی حوصله كنید تا جملاتی را كه در فرهنگِ دینی ما تكرار می‌شود درست بفهمیم، روح این جملات را متأسفانه بعضاً متوجه نمی‌شویم و چون نمی‌فهمیم آن‌طور که باید و شاید به نشاط نمی‌آییم، سعی كنیم آرام‌آرام بفهمیم و به نشاط آییم و به سادگی از آن‌ها نگذریم.
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 24-09-2022 در ساعت 18:06
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #56

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    «آری همان‌طور كه خیانت است ، انسان‌ها را به آرزوها و آرمان‌های خیالی مشغول كنیم و از واقعیات زندگی خارج نماییم، این نیز خیانت بزرگی است كه انسان را از واقعیات بزرگِ زندگی‌ غافل نگه داریم و به بهانه ارتباط با واقعیت، انسان را در پایین‌ترین سطح واقعیت قرار دهیم و نگذاریم استعدادها و انرژی‌های عقلی و قلبی او به سوی عالی‌ترین واقعیات و آرمان‌های بزرگ سیر كند.»

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #57

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آثار غفلت از موعودِ موجود

    توجه به‌ ربوبیت خدا و توجه به نبوت و امامت و توجه به حضور امام ‌زمان(عج)، توجه به واقعیّات موجوداست ولی توجه به واقعیّاتی که در عین موجودبودن، متعالی است. امام مهدیِ ما، موعودِ موجود است. فرهنگی كه گفت موعود هست ولی این موعود؛ الآن موجود نیست، در ساختار معرفتی خود دچار مشکل می‌شود و در ادامه فرهنگ معنوی خود دچار تناقض شده است. تقریباً همه ادیان معتقد به موعود هستند، ولی این عقیده به تنهایی، بشر امروز را و امروز بشر را نجات نمی‌دهد! موعود خداوند غایت زندگی فردی و اجتماعی بشر است و غایت هر چیز در مرتبة خودش موجود است و افراد و جوامع باید تلاش كنند تا به آن مرتبه دست بیابند.
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 01-10-2022 در ساعت 14:57
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #58

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آری! واقعیتِ متعالیِ موجود، زمینه ظهور می‌خواهد نه آن كه بعداً موجود شود و بیاید. موعود ما الآن هست،(61) شما موانع را برطرف كنید تا او ظاهر شود ولی در هر حال و در عین غیبت، در حال تأثیر گذاری است، چون موجود است. بشر وقتی كه از موعودِ موجودش - كه خدا او را در زندگی بشر گذارده - غفلت كند در واقع از زندگی واقعی محروم می‌شود، و این‌ مسئله روشن است. آن‌هایی كه انسان را از واقعیّات متعالی جدا می‌كنند، خودشان برای خود بزرگی‌های دروغین می‌سازند و به كمك تبلیغات، آن‌را به بشر تحمیل می‌كنند و می‌خواهند كه انسان‌ها از آن‌ها تبعیت كنند. آن‌هایی كه ما را از افق بلند تاریخِ زندگیِ انسانِ معنوی فاصله می‌دهند آیا خودشان پیشنهادی جز پذیرفتن وضعیت موجود جهان دارند؟ پذیرفتن وضع موجود جهان كه پذیرفتن زشتی‌ها و پلشتی‌هاست! آیا تسلیم ‌شدن در مقابل قدرت‌های دروغین جهان و در نتیجه انحطاط انسان در همه ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نیست؟ پس واقعیّات بزرگ و متعالیِ موجود در عالم را كه وعدة بزرگ الهی است، نباید فراموش كرد. یکی از آثار ظهور حضرت بقیة‌الله(عج) به عنوان وعدة بزرگ خدا؛ ریشه‌کن‌کردن موانع خداپرستی است و لذا بر مبنای تمنّای تحقق این وعده ندا سر می‌دهی: «اَینَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِالظََّلَمَة».آنچه ممكن است از آن غفلت شود این است كه متوجه نباشیم همین كه تسلیم قدرت‌های غیرالهی، به عنوان «واقعیت» شدیم، فقط تسلیم نشده‌ایم، بلكه تمام فرهنگ زشت آن‌ها ‌را، فرهنگ حقیقی پنداشته‌ایم؛ به این دلیل است كه می‌گوییم این جهان در شرایطی كه هم اکنون در شرایط غفلت از موعودِ موجود به‌سر می‌برد، چون خود را از انتخاب‌های آینده‌ساز، محروم می‌کند در واقع، خود را از بین می‌برد. جهان بی‌موعود – به جهت انتخاب‌های غلطی که انجام می‌دهد - در همان لحظه شروعش، رو به نابودی است و جهانی كه موعود خودش را بشناسد و نظر خود را از او بر نگیرد، هر لحظه زنده است، زیرا انسان‌ها همین حالا دو شكل زندگی می‌كنند و آن‌كه موعودِ موجود ندارد، همین حالا گرفتاربودن در پوچی‌ها را زندگی پنداشته است.
    پس واقعیّات بزرگ عالم هستی را نباید فراموش كرد، به همین جهت شما در دعای ندبه می‌گویید:
    «اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِاِقامَةِ الْاَمْتِ وَ الْعِوَج»
    كجاست آن امیدی كه منتظریم هر كجی و انحرافی را راست ‌كند.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #59

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    این توجه، توجه به واقعیتی بسیار فعّال و مؤثّر و جهت‌دهنده است، حال چه این توجه به «حضور» غائبانه او باشد، و چه این توجه و امید به «ظهور» او در آینده باشد. این قسمت از دعای ندبه موجب می‌شود تا از واقعیت‌های متعالی زندگی غافل نباشیم و تسلیم ظلمات آخرالزمان نگردیم.
    همین حالا یك نگاهی داشته باشید به جوانی كه به معنای واقعی منتظِر است. ملاحظه كنید او هم اکنون چه احساسی در زیر این آسمان دارد. وقتی دل انسان به وجود مبارك امام منتظَر(عج) به عنوان آرمانی‌ترین انسان که در اوج كمال انسانی است، نظر كند - امامی كه هم اكنون هست، نه این كه بعداً می‌آید- چنین دلی با جلب نظر مبارك آن حضرت، هم اكنون در مبادی میل خود از كجی راست می‌گردد. اگر شما می‌بینید انتظار برای بعضی‌ها حیات‌بخش نیست برای این است كه یا اصلاً جایگاه موعود را در زندگی فردی و اجتماعی نمی‌شناسند، یا چگونگی موجودبودنش را نمی‌فهمند. انتظار حقیقی همین حالا مبادی میل انسان منتظِر را عوض می‌كند. همین كه نظر به وجود مبارك موعود بیندازد و معنی او را بفهمد و روی این اعتقاد كار كند و جایگاهش را در هستی پیدا كند، به کمک نور مقدس آن حضرت كجی‌هایش راست می‌شود اصلاً جنس امام موعود در همه هستی اقامة اَمْت و عوَج، یعنی راست‌كردن هر كجی و عیب است، چه در شخصیت فرد و چه در گسترة اجتماع و چنین انسان منتظِری شایستگی برای سربازی در ركاب موعود، بعد از پایان غیبت او را پیدا می‌كند. چنین دلی را زشتی‌ها و كجی‌های زمانه نمی‌رباید. آیا چنین انسانی را تهاجم فرهنگی می‌تواند بدزدد؟
    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 03-10-2022 در ساعت 18:42
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #60

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,666
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,546
    مورد تشکر
    14,366 در 5,348
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    احساس حضور در اردوگاه حاكمیت حق

    «دل جوان منتظرِ امام زمان(عج)، هم كجی‌ها را می‌شناسد - چون با زمانة غافل از امام معصوم آشتی نكرده و به آن تن نمی‌دهد- و هم خود را عضو فعال مدیریت بزرگ الهی برای حاكمیت حق در متن تاریخ می‌شناسد و خود را در چنین اردوگاهی احساس می‌كند».
    این حرف نباید فقط در یك قالب احساساتی برای ما مطرح باشد. اول باید وجود امام زمان(عج) برای ما ثابت شود و بعد چگونگی وجود و حضور آن حضرت در هستی بررسی گردد، تا نقش انتظار در زندگی ما مؤثر بیفتد. تنها با شعار دادن، چیزی حل نمی‌شود. دعای ندبه؛ فرهنگ عده‌ای است كه بودِ امام را می‌شناسند و عزمشان، عزم ارتباط واقعی با سیره و سنت امام زمان(عج) است.
    «انسانی كه احساس حضور در اردوگاه حاكمیت حق را داشته باشد، این انسان هم اكنون خودش یك اَبَرمرد است. او خودش را سرباز آن كسی می‌داند كه عصاره همه رهبری‌های باشكوه و حق‌گرای تاریخ است».
    برخی از جوانان عزیز كه هم اکنون در حالت حضور در اردوگاه حاکمیت حق به‌سر می‌برند، در چهر‌ه‌شان نور شكوه رهبری الهی با همه كبریایی‌اش نمایان است. مسلّماً سرباز چنین كسی كه عصاره همه پیامبران و اولیاء است، خودش اَبَرمرد است. آیا چنین سربازی همان اراده مصمّم و زلالی نیست كه چون پاره‌های فولاد تیز و برنده است؟(62) و لذا روی این جمله باید فكر شود كه:
    «در دوران غیبت - وقتی كه امام معصوم حاكم نیست - هركس، به غیر از منتظران واقعی، یا زبون و منفعل و ستم‌پذیراست و یا ستمگر.»
    هركس که می‌خواهد باشد، اگر به چیزی پایین‌تر از برترین وعدة خدا، خودش را مشغول كرده باشد، نمی‌تواند ستمگر و یا ستم‌پذیر نباشد. مسئله ولایت فقیه و نظام اسلامی بر این اساس كه نباید هضم اردوگاه كفر جهانی شد، به‌وجود آمده است كه لااقل حالا كه خود امام معصوم(عج) حاكم نیست، فكر ائمه(ع) توسط كارشناس آگاه به احادیثِ آن عزیزان یعنی فقیه، در جامعه جاری باشد و انتظار، از این طریق معنی عملی به خود بگیرد و زمینة حاکمیت امام معصوم(ع) فراهم گردد.
    «اَیْنَ الْمُرْتَجی لِاِزالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوان»؛
    كجاست او كه امید داریم اساس ستمگری‌ها و دشمنی‌ها را از بین ببرد؟

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 6 از 15 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 16:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi