❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- تصاویر بسیار زیبا و متحرک ماه مبارک رمضان
- فلش ویژه شبهای قدر
- برترین اعمال در برترین ماه خدا
- ▐★*★ ▐دریچه ای به سوی ملکوت {روز اول }▐★*★ ▐
- خوردنیها و نخوردنیهای افطار، شام و سحری
- ویژه نامه روز هشتم ماه مبارک رمضان * لحظات...
- لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز بیست...
- برنامه غذایی نوجوانان روزه دار
- « انس بیشتر با کلام الهی در بهار قرآن کریم »...
- بشارت نور "پیامک های ویژه ماه مبارک رمضان...
❤ |
تلاوت ترتیل جزء بیست و پنجم قرآن مجید
برای شنیدن تلاوت قرآن اینجا کلیک کنید
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا غافر الخطایا، یا دافع البلایا
یا مجزل البلایا، یا منهی الرجایا
یا باعث البرایا، یا واجب الهدایا
یا قاضی المنایا، یا سامع الشکایا
با آه سرد غفلت، با اشک گرم خجلت
از نفس سرکش خود، آورده ام شکایت
ازبس گناه کردم، دل را سیاه کردم
عمر عزیز خود را، من صرف آه کردم
اشک خجالتم را، هرشب گواه کردم
من اشتباه کردم، خود را تباه کردم
گر بر فلک رسیده، آوای یارب من
جان مرا گناهان، آورده برلب من
ای خالق خبیرم، ای قادر و قدیرم
از نور رحمت تو، روشن شده ضمیرم
تو آن همه بزرگی، من این همه حقیرم
تو بر همه کریمی، من بر درت فقیرم
برخوان رحمت خود، یک لحظه دعوتم کن
عفو و عنایتت را، از لطف قسمتم کن
من گرچه روسیاهم، سرتا به پا گناهم
شرمندۀ تو هستم، اشکم شده گواهم
ای آستان لطفت، تنها پناهگاهم
تا رحمت تو پُل زد، شرم من و نگاهم
بر عبد روسیاهت، یک دم نظاره ای کن
تا رو سفید گردم، بر من اشاره ای کن
در راه حق پرستی، یارب هدایتم کن
هنگام جنگ با نفس، مولا حمایتم کن
سوگند بر علی و، زهرا عنایتم کن
سرشار شور و عشق، مهر ولایتم کن
فردا اگر «وفائی»، روسوی محشر آرد
جز گوهر ولایت، چیزی دگر ندارد
استاد سید هاشم وفایی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلى ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهاى باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسى برد کاین تجارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابى
کسى کند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
به روى یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
معارفی از جزء بیست و پنجم قرآن کریم
قانون اولیه خدا در پخش روزی
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَكِن یُنزَِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ(27- شوری)
اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مىكنند ولى به اندازهاى كه مشیت او اقتضاء کند نازل مىكند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست.
كلمه «قَدَر» به معناى كمیت و حجم هر چیز است. پس این كه مىفرماید:«وَ لكِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ» به این معنا است که خداى تعالى هر چیز را به كمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مىكند.
معناى آیه شریفه این است: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سیر شوند، شروع به ظلم كردن در زمین مىكنند؛ چون طبیعت مال این است كه وقتى زیاد شد طغیان و استكبار مىآورد، همچنان كه در سوره علق فرموده: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛ این انسان هنگامى كه احساس بىنیازى كند طغیان مىكند»(1) و به همین جهت خداوند متعال رزق را به اندازه نازل مىكند و به هر كس به مقدارى معین روزى مىدهد؛ چون او به حال بندگان خود خبیر و بصیر است و مىداند كه هر یك از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق را دارد و چه مقدار از غنا و فقر، مفید به حال اوست؛ همان را به او مىدهد.(2)
یک سوال مهم در این بحث
چرا خدا به کسانی که با داشتن مال بیشتر گناه و ظلمشان هم افزون می شود باز هم مال و ثروت می دهد؟
علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال می نویسد: این آیه بیانگر قانون اولیه خدا در توزیع ارزاق بین بندگانش است که حال هر کس را می بیند و به او روزی می دهد؛ اما قوانین دیگری نیز دارد که در عالم حاکم است؛ یکی از آن قوانین قانون ابتلاء و امتحان است(3) و دیگری قانون مکر و استدراج(4) است.(5) این دو قانون سبب می شود که خدا به کسانی که در سوال مطرح شد با وجود کفر و طغیان باز هم مال و ثروت عطا کند.
این بحث نقطه مقابلی هم دارد و آن اینکه چرا برخی حتی به مقدار رفع ضروریات هم از رزق و روزی الهی بی نصیبند که در پاسخ می توان به دو قانون الهی اشاره کرد؛ یکی همان قانون ابتلاء و امتحان و دیگری قانون اثر گناه(6) که برخی با عمل خود مانند ظلم به دیگری یا ظلم پذیری چنین نتیجه ای را برای خود رقم زده اند.
تلافی کار بد؛ کار بدی مثل آن است
جَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الظَّالِمِینَ(40- شوری)
پاداش بدى کار بدی است مانند همان؛ ولى هر كه بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید؛ پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمكاران را دوست ندارد.
این آیه حكم کسی را بیان می کند که ظلمی در حق او شده است بر اساس این آیه چنین كسى مىتواند در مقابل ستمگر رفتارى چون رفتار او داشته باشد و چنین تلافى و انتقامى دیگر ظلم نخواهد بود.(7)
نکته مهم و قابل توجه در آیه
همانگونه که در متن آیه ملاحظه می شود خداوند متعال آن کاری که برای تلافی صورت می گیرد با اینکه مجوز آن را هم صادر کرده است اما آن را «سیئة؛ کاری بد و ناپسند» می نامد که سوال برانگیز است.
در پاسخ به این سوال گفته اند: از این رو هر دو عمل را سیئه و بد خوانده چون با هر كس چنین رفتار شود ناراحتش مىكند، ظالم با آن کار مظلوم را ناراحت کرد و مظلوم هم با انتقام و تکرار آن کار ظالم را رنجاند، پس در آیه شریفه حقیقت معناى كلمه رعایت شده است.(8)
همانطور که این بزرگان فرموده اند مجوز انجام عملی آن از بد و آزار دهنده بودن به خوب و گوارا بودن تبدیل نمی کند. کار بد، بد است. چیزی که در این آیه بین آن دو فرق گذاشته این است که اگر ابتدایی و بدون مجوز باشد حرام است و عذاب و عقاب دارد و اگر با مجوز شرعی باشد حلال است و چون حرام نیست عقابی هم ندارد.
باید توجه داشت که این تلافی با مجوز، «واجب نیست»؛ بلکه فقط «حلال است» و شاید برای همین نکته بود که بلافاصله فرمود: «فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللهِ؛ هر كس عفو و اصلاح كند اجر و پاداش او بر خداست»
تعداد و جنسیت فرزندان، تنها به موهبت الهی است
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَْلُقُ مَا یَشَاءُ یهََبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَاثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّكُورَ(49) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَ إِنَاثًا وَ یجَْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(50- شوری)
مالكیّت و فرمانروایى آسمانها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد مىآفریند، به هر كس بخواهد دختر عطا مىكند و به هر كس بخواهد پسر مىبخشد؛ یا پسر و دختر را با هم مىدهد و هر كه را بخواهد عقیم مىكند و فرزند نمى دهد كه او دانا و تواناست.
قرآن کریم براى نشان دادن این واقعیت كه هر گونه نعمت و رحمت در این عالم از سوى خدا است و كسى از خود چیزى ندارد به یك قانون كلى و یك مصداق روشن آن اشاره كرده و مىفرماید: «مالكیت و حاكمیت آسمانها و زمین براى خدا است و هر چه بخواهد مىآفریند» و به همین دلیل همه ریزخوار خوان نعمت او هستند و نیازمند به لطف و رحمت او؛ از این رو نه غرور به هنگام نعمت منطقى است و نه یاس به هنگام مصیبت.
آنگاه به نمونه روشنى از این واقعیت كه هیچ كس از خود چیزى ندارد و هر چه هست از ناحیه او است اشاره کرده می فرماید: به هر كس اراده كند دختر مىبخشد و به هر كس بخواهد پسر. یا اگر بخواهد هر دو آنها را مىدهد و هر كس را هم که مصلحت بداند عقیم و بى فرزند مى گذارد.
به این ترتیب مردم را به چهار گروه تقسیم کرد: آنهایى كه تنها پسر دارند و در آرزوى دخترى هستند و آنها كه دختر دارند و در آرزوى پسرى و آنها كه هر دو را دارند و گروهى كه فاقد هر گونه فرزندند و قلبشان در آرزوى آن پر مى كشد.
و این یك نمونه بارز از عدم توانایى انسان از یك سو، و نشانه روشن از مالكیت و حاكمیت و خالقیت خداوند از سوى دیگر است. گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمىتوان انكار كرد، ولى باید دانست كه آن اثر را هم خدا در آن دارو و روشها قرار داده است و هیچ کدام خارج از علم و قدرت خدا نیستند.
نکته دیگری که در آیه به چشم می خورد اینکه برای هر دو جنس از تعبیر «یهب؛ مىبخشد» استفاده کرد و این دلیل روشنى است كه هم دختران هدیه الهى هستند و هم پسران و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یك مسلمان راستین صحیح نیست.(9)
آیاتی که هنگام سوار شدن خوانده می شود
لِتَسْتَوُاْ عَلىَ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَاذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ(13)وَ إِنَّا إِلىَ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ(14- زخرف)
كه بر پشت آن استقرار یابید و چون بر آن استقرار یافتید، نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه است خدایى كه این را رام ما كرد كه ما قدرت آن را نداشتیم و ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت.
«استواء بر ظهر» به معناى استقرار بر پشت حیوان و یا هر مركب سواری دیگر است.(10) منظور از مرکب با توجه به آیه قبل (آیه 12) فقط چهارپایان نیست بلکه به قرینه «کشتی» که در آیه آمده است هر گونه وسیله نقلیه را در بر می گیرد که در عصر حاضر ماشین، قطار و هواپیما از رایج ترین آنهاست.
و «ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» هم مفهومش این است كه اگر لطف پروردگار نبود ما هرگز قادر به کنترل و ادراه این مرکبها نبودیم. و اینکه در پایان دعای مومنین این چنین دارد که: «وَ إِنَّا إِلىَ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ و بی شک ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت» برای آن است که آنها را به یاد قیامت بیندازد که امروز سوار بر وسیله ای گران قیمت شده و در زمین جابجا می شویم به یاد داشته باشیم که بالاخره تابوتی هم هست که در انتظار ماست.
در حالات امیرالمومنین علیه السلام آمده است كه هنگامی که پاى خود را در ركاب گذاشت فرمود: «بسم اللَّه» و هنگامى كه بر مركب استقرار یافت این آیات را تلاوت کرد: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون»(11)
از این رو مستحب است که انسان هنگام سوار شدن بر هر وسیله نقلیه ای با خواندن این آیات هم شکر خدا را بجا آورد و هم به یاد قیامت افتاده و فراموش نکند که روزی سوار بر تابوت به آن دیار باقی خواهد شتافت.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
شرح دعای روز بیست و پنجم توسط آیت الله مجتهدی
دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
«اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن»
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت، اى نگهدار دلهاى پیامبران!
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ» میگوید: خدایا کاری کن تا در ماه رمضان، خوبان را دوست بدارم و دشمن دشمنانت باشم! در مورد خودم، عملی که به من امید میدهد تا در قیامت جزو نجاتیافتگان باشم، این است که خوبان و اشخاص با تقوا را دوست دارم و از بیتقوایان بیزاری میجویم.
وی تأکید میکند: اگر پسرتان بیتقواست و نماز نمیخواند، نباید او را دوست داشته باشید، حدیث است که به حقیقت ایمان نمیرسید، مگر آنکه نزدیکترین خویشان خود را برای خدا دوست نداشته باشید، چون متدین نسبت و دورترین افراد را برای اینکه متدین است، دوست داشته باشید.
این استاد اخلاق در ادامه با بیان حدیثی دیگر، اظهار میکند: امام باقر (ع) به شخصی فرمودند: «اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور میشود.»
وی همچنین به حدیث دیگری از معصوم (ع) اشاره میکند و میگوید: در دوره آخرالزمان قلب مؤمن آب میشود؛ زیرا گناه را میبیند و استطاعات تغییر وضع را ندارد.
آیتالله تهرانی با انتقاد از وضع موجود جامعه میگوید: الآن روزگاری شده است که ما نمیتوانیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
وی میگوید: هر کس که مؤمنی را دوست دارد، حتی اگر منحرف باشد، پس از مدتی رستگار خواهد شد.
این استاد بزرگ اخلاق در شرح فراز «مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ» اظهار میکند: در این بخش از خدا میخواهیم تا ما را یاری رساند، برای اینکه به طریقه پیغمبر در مستحبات، دعاها و دستورات اسلام عمل کنیم، از خدا میخواهیم تا هر چه پیامبر (ص) به ما فرموده است، درباره مستحب و واجب عمل کنم و مکروهات را از خود دور و حرام را ترک کنیم.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ای خجستگی زمان !
ای شکوه لحظه ها !
ای رمضان بزرگ!
سراغت را از گنجشکها گرفتم و گفتند که می آیی.
حالت را از بنجره برسیدم و باسخ داد که بر می گردی .
در کنار گلدان یادت کردم و غنچه ها شکفتند .
در آینه ، جست وجویت کردم و تمام قد ،لبخند زد .
بر سجاده نامت را بردم و تسبیح به رقص آمد .
در باغ ، صدایت زدم و درختها تعظیم کردند .
این تکاپوها به جبران عظمت اذان معطری است
که هر سحر ، خانه ها را با خداپیوند می دهند.
این ارادت ها همه برای تو بودند
و به احترام طراوت لحظه های افطارت .
این شوقها در پاسخ مهرورزی های مهربانی است
در شبهای بزرگ بارش نور و وحی و محبت.
شبهایی که ترتیل دوست داشتن های آن بالا نشین نزدیک ،
همه را بی خویش می سازد .
این زمزمه ها مقدمه نجوای "یا رب یارب"
دلسوختگانی است که در شب های " قدر" به بامداد دیدار چشم می دوزند .
تو ماه مهربان خدایی
که باز هم به خانه هایمان آمده ای .
خوش آمدی !
تنهایی ام را دیدی و آمدی
تا با تو بگویم طاقت یک لحظه دوری ات را ندارم.
تا بپرسم آیا دوری تو تاوان آن صبحی است که به گلها سلام نکردم
و یا آن شبی که بی وضو به ماه ، چشم دوختم؟
ای مهمان عزیز این دلهای پر از امید !
اینک خویش را به من نزدیک کن بی آنکه شرمنده ام سازی
و دستی بر موهایم بکش بی آنکه
اشک شوقم را از گونه هایم بزدایی .
آمین ای رمضان مبارک و عزیز !
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
روز بیست و پنجم:
دوستی و دشمنی
«اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ و مُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ
انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن»
خداوندا مرا در این روز محب دوستانت و دشمن دشمنانت قرار ده
و در راه روش به طریقه و سنت خاتم پیغمبرانت
بدار ای عصمت بخش دلهای پیامبران.
تمام نظام خلقت بر پایه جاذبه و دافعه است.
اگر جاذبه مولکولی نباشد، هیچ چیزی در خارج وجود پیدا نخواهد کرد.
اگر قانون جذب و دفع در نباتات نباشد، گیاهان در تنفس
(گرفتن اکسیژن و پس دادن گاز کربنیک) دچار اختلال خواهند شد.
اگر قانون جاذبه و دافعه در بین حیوانات نبود، هیچ حیوانی به
بچه اش شیر نمیداد و حیوانات از دشمنان خود پرهیز نمیکردند.
اگر قانون جذب و دفع عمومیت نداشته باشد، خوبی، بدی، کیفر، پاداش
و بهشت و جهنم و بالاخره خلقت عالم عبث است.
انسان موجودی است متحرک و حرکت او نتیجه تعلق اوست، پس
به هرچه تعلق داشته باشیم نسبت به آن جاذبه خواهیم داشت و از ضد آن
گریزان خواهیم بود، لذا یاوران پیامبر اکرم در قرآن کریم با این
صفت بارز توصیف شده اند: «اشداء علی الکفار رحماء بینهم؛
[یاران پیامبر] بر کافران سختگیر و با خودشان مهربانند.» (1)
محبت اهل بیت علیهم السلام
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«لا یؤمن احدکم حتی اکون احب الیه من نفسه و یکون عترتی احب الیه
من عترته و یکون اهلی احب الیه من اهله و یکون ذاتی احب الیه من ذاته
کسی از شما مؤمن نیست مگر اینکه مرا بیش از خود دوستبدارد و خانواده من نزد او
محبوبتر از خانواده خودش باشد و اقوام مرا از اقوام خودش بیشتر دوست
بدارد و خود من محبوبتر از خود او باشم.» (2)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)