خطر واقعی
بعد از اخبار از یاس و ناامیدی همه کافران، اشارت داد که با توجه به حادثه پیش آمده، کاری از آنان ساخته نیست. پس ترسیدن از مکر و حیله آنها بی جهت است: (فلا تخشونهم). در مقابل، یاد آوری کرده که ترسیدن از ذات اقدس الهی امری معقول و موجه، بلکه لازم و ضروری است؛ زیرا زمینه این ترس، وجود دارد. از این رو فرمود: (واخشون)
همانگونه که ترس از خدا همیشه واجب است و اختصاص به زمان خاصی ندارد ولی در اینجا بعد از اشاره به نامعقول بودن ترس از کفار و نهی از آن فرمود: از من بترسید. این گونه سخن گفتن - که اصطلاحا نوعی اضراب است - نشان می دهد خشیتی که در ایجا بدان امر شده، خشیتی ویژه و مخصوص است.
سر معقول بودن این خشیت ویژه، آن است که اگرچه بر اثر آن رخ داد بزرگ در آن روز تاریخی، برای مومنان آرامش پدید آمده و موجبات یاس و ناامیدی کفار فراهم شده است، لیکن سنت خدا اینست که فیض رسانی خود را تا زمانی ادامه دهد که مردم قابلیت و خودشان را حفظ کنند: ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمه انعمها علی قوم حتی یغیرا ما بانفسهم(42) از این رو در برابر کفران نعمت تهدید کرده است:
و من بیدل نعمه الله من بعد ما جاءته فان الله شدید العقاب(43) و برای تاکید بیشتر به صورت مثل فرمود: قومی به سبب کفران نعمت به ضد همان مبتلا شدند: و ضرب الله مثلا قریه کانت ءامنه مطمئنه یاتیها رزقها رغدا من کل مکان فکرت بانهم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون(44) در حالی ابراهیم علیه السلام به موجب شکر نعمت الهی به خیر دنیا و آخرت نایل آمد: شاکرا لا نعمه اجتبا وهده الی صراط مستقیم وءاتیناه فی الدنیا حسنه و انه فی الاخره لمن الصالحین(45)
بدین جهت باید از گرفتار شدن در دام کفران نعمت، نگران بود؛ چون در صورت کفران نعمت، دشمن طمع کرده، بر می گردد و به فکر برانداختن اسلام و نظام اسلامی می افتد، هرچند خدای سبحان، پاسداری از دین خود را به عده دیگری که لایق باشند، می سپارد.
تعبیری که در تنبه به ضرورت ترس از کفران نعمت و عواقب آن به کار رفته، نظیر (فاذنوا بحرب من الله و رسوله)(46) و یحذرکم الله نفسه و الی الله المصیر)(47) است که درباره گناهان بزرگی همانند ربا و طرح دوستی ریختن با کافران به کار رفته است.
این گونه آیات، بزرگترین تهدید را در بر دارد؛ چون به مقابله با خدا که نظام هستی سپاه و ستاد اوست: (لله جنود السموات و الارض(48) فرا می خواند.در آیه محل بحث نیز چون خطر نفاق و دو رویی در مسئله ولایت، با تهدید فرمود: از من بترسید و گرنه ترسیدن از دشمن ناامید، معنا ندارد. بدین ترتیب می توان گفت: کمتر موضوعی را می توان یافت که همانند ولایت مورد اهتمام جدی قرآن کریم قرار گرفته و نسبت به سرپیچی از آن تهدید شده باشد.
در مقابل، دعوت به ملاقات با خدا بزرگترین تشویق است. ازاین رو فادخلی فی عبادیواخلی جنتی(49) بسیار بلندتر و تشویق آمیزتر از ان الله یدخل الذین ءامنوا و عملوا الصالحات جنات تجری من تحتها الانهاراست.(50)