❇️نگاهی به کارنامه رزمی خلبان شهید فریدون ذوالفقاری ، نابغه عملیاتشناسایی نیروی هوایی
فرمانده بی سلاح آسمان ها
نوشته: علی غفوری روزنامه نگار
قسمت دوم
همانجا یک خلبان رهگیر به اوگوشزد کرده بود که دشمن نباید حتماً از پشت به تو نزدیک شود. «کافی است که در تله بیفتی.آنوقت هنگامی که از چهار جهت موشک به روی هواپیمایت قفل شود. حتی اگر بهترین خلبان دنیا باشی مقهور سرعت موشک میشوی.» صبح روز دهم خرداد سرگرد تنها به یک چیز فکر میکرد.مأموریت.سروان محمد رضا نوروزی از کابین عقبهای شجاع و ورزشکار گردان نیز داوطلب همراهی او شد.
افسران و درجه داران سایت رادار با نگرانی حرکت او را تعقیب میکردند. آنها مطمئن بودند که نیروی هوایی و ایستگاههای شنود عراق روی مأموریت اسطوره شناسایی ایران متمرکز هستند.قصه تقریباً شبیه عملیات دوران-اسکندری بود. افسر هواپیمای خفاش و رادار زمینی همگی واکنشهای دشمن را میدیدند اما کسی توان لغو مأموریت را نداشت. صدای افسر رادار بلند شد:ساعت 4 هواپیمای دشمن.پاسخ:دارمش.
آراف 4ای به نزدیکی جزیره مجنون رسید.افسر رادار با صدای بلندتر گفت:ساعت 8 هواپیمای دوم.ذوالفقاری با گردشی سنگین به راست خطاب به رادار: دارمش.
خلبانان شناسایی از اف 14ها فاصله گرفته بودند. خلبان تامکت شماره یک در حال آمادهسازی موشک برای ورود به صحنه پیکار بود اما ذوالفقاری با روشن کردن پس سوزها سعی در خروج از مهلکه داشت. این بار افسر رادار تقریباً فریاد زد: ساعت 5 هواپیمای سوم. صدای ذوالفقاری از شدت فشار جی اکنون تغییر کرده بود:دارمش.
افسر رادار هواپیمای چهارم را میدید. سرگرد هواپیمای چهارم درست روبهرو! سرگرد جواب بده! اما پاسخی شنیده نشد.تمام افسران ودرجه داران وحشتزده به اسکوپ رادار خیره شده بودند. آنها میدانستند اکنون ذوالفقاری روی جزیره مجنون است. منطقهای مملو از موشکهای سام 2. افسران خفاش نیز از مدتی قبل پی برده بودند که ذوالفقاری در حال دست و پنجه نرم کردن با میراژها است. آن هم بدون سلاح!
افسر رادار برای آخرین بار ناامیدانه فریاد زد:ذوالفقاری !گویا میدانست فرمانده افسانهای گردان شناسایی شهید شده است. دیگر بردن نام این فرمانده گویا اشکالی نداشت.پاسخی دریافت نشد.در اتاق فرماندهی تمامی اطلاعات نشان از شهادت فرمانده گردان میداد اما کسی نمیخواست این اتفاق را باور کند.
در آنسو ذوالفقاری و نوروزی تمام تلاش خود را برای هدایت هواپیما میکردند اما فانتوم زخم خورده با سرعت تمام در حال سقوط بود، گویا ذوالفقاری در آخرین لحظات به نوروزی دستور اجکت داده بود. چون بعدها تیم نجات متوجه شده بودند نوروزی حدود 1.4 ثانیه زودتر اجکت کرده است اما ذوالفقاری قصد بیرون رفتن نداشت، او حتی توانسته بود تا حدودی هواپیما را افقی کند اما در نهایت آراف 4ای با شرایط بسیار نامطلوبی به زمین نزدیک میشود.ذوالفقاری شاید در چند ده متری زمین اجکت کرده باشد چرا که تیم نجات او را در نزدیکی هواپیما یافتند.جالب آنکه با وجود شهادت او، تلاشهایش به نتیجه رسید و هواپیما بعدها به عقب منتقل و تعمیر شد. شرح انتقال پیکر این ابرمرد و شهید نوروزی نیز بسیار شنیدنی است. تیمی به سرپرستی سرگرد فرسیابی افسر جانباز گردان شناسایی به همراه چند افسر و درجهدار از جان گذشته دیگر از جمله معاون اطلاعات و عملیات لشکر92، پیکر این دو شهید را از بین خطوط مقدم دو نیرو به سختی به عقب منتقل میکنند.
ذوالفقاری هنگام شهادت 41 سال داشت.او یکی از باهوشترین و وطنپرستترین خلبانان ارتش بود که با وجود تمکن مالی خوب و امکان تغییر شغل، با شجاعت مثال زدنی سختترین مأموریتها از جمله عکسبرداری از خطوط مقدم جنگ، بغداد، پایگاههای هوایی مورد اصابت واقع شده دشمن را خود بر عهده میگرفت.
ناکامی دشمن
فرماندهان نیروی هوایی عراق، دو سال آخر جنگ تلاش زیادی برای از کار انداختن نیروی هوایی ایران، بویژه اف14ها کردند اما ناکام ماندند. تلههای فراوان بر سر راه خلبانان علی یاسینی، محمود اسکندری وفرج الله براتپور از گردانهای اف 4 در کنار جنگ و گریزهای خستهکننده با خلبانان بزرگ اف 14 نظیر اسدالله عادلی، یدالله خلیلی، حسین خلیلی، فضلالله جاوید نیا و شهرام رستمی همگی ناکام ماند و دشمن با وجود برتری عددی و تجهیزات، نتوانست تا آخر جنگ فعالیت این نیرو را به صفر برساند. البته کمبود قطعات سبب شد تا در دو سال آخر جنگ تعداد هواپیماهای فعال و آماده مأموریت کامل ایران به یک چهارم سال آغاز جنگ برسد اما همان 80 تا 100فروند هواپیما تا روزهای آخر جنگ صدمات قابل توجهی به نیروهای هوایی و زمینی دشمن زدند./ایران آنلاین
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran