جواب امام (ع) به معاويهدر قسمتى از جواب امام (ع) به معاويه آمده است:
«... نامه تو به دستم رسيد، يادآور شده بودى كه درباره من به تو خبرهائى رسيده كه براى تو ناخوشايند بوده است در حالى كه من از اينگونه اعمالى كه به من نسبت دادهاند دورم و فقط خداست كه آدمى را بسوى خوبيها هدايت مىكند، گزارش اينگونه خبرها كار سخن چينانى است كه تصميم دارند در ميان امّت اسلامى اختلاف ايجاد كنند.
من آهنگ جنگ و مخالفت با تو را نكردم و اين در حالى است كه از خداى خود بيمناكم، تو بودى كه پيمان را زير پا گذاردى و حجر بن عدى و ياران نمازگزار و بندگان صالح خدا را كه سوگند ياد كرده بودى از خشم تو در امان خواهند بود، كشتى، همان كسانى كه با بيدادگران و بدعتگزاران مبارزه مىكردند و امّت اسلامى را با امر به معروف و نهى از منكر به راه خير و رستگارى فرا مىخواندند و در اين مسير، تمام ناملايمات و ملامت افراد نادان را به جان مىخريدند.
مگر تو نبودى كه عمرو بن حمق، اين صحابى پيامبر و عبد صالح خدا را كه در اثر عبادت بدنش رنجور و رنگ رخسارش زرد شده بود، كشتى، و امانى را كه داده بودى ناجوانمردانه ناديده گرفتى؟! اگر پرندههاى آسمان از امان نامه تو اطّلاع داشتند ترك آشيانه كرده از قلّههاى رفيع كوهها فرود مىآمدند! ولى تو اين خصلت ستوده عرب را كه پايبندى به پيمان بود، از راه فريب و با برنامههاى دقيقى كه از پيش آماده كرده بودى، ناديده گرفتى چرا كه جامه جوانمردى بر ناكسان زيبنده نيست.
آيا تو نبودى كه براى رسيدن به اهداف غير انسانى خود زياد بن سميّه را - كه معلوم نبود فرزند كيست(21).