همچنین باید هنگام تعامل با مردم، توازن را بین این دو جهت برقرار سازیم:
۱. منفینگری و خودکمبینی؛
۲. سلطهجویی و خودبزرگبینی.
کسی که خود را از بقیه کمتر میانگارد، در حقیقت اهمیت نفس خودش را کمتر میبیند و از حقوق خود در برابر دیگران چشم میپوشد و از نظریات و احساساتش صرفنظر میکند. در مقابل، فردی که سلطهجوست، خود را از دیگران بالاتر میبیند و همیشه نظر و احساسات خود را در صدر قرار میدهد و اینگونه به حقوق دیگران ظلم روا میدارد؛ اما شخصی که عادل است، میداند که اهمیت نیازها، حقوق، نظرات و احساساتش نه کمتر از دیگران است نه بیشتر. حال با چنین دیدی میتوانیم به وضوح و با اعتمادبهنفس، حقوق و نیازهایمان را مطالبه کرده و دیدگاههای خود را ارائه نماییم و در عین حال به آرای دیگران نیز گوش فرا دهیم، به آنها احترام بگذاریم و در مواقعی قبول نماییم. در واقع تا زمانی که دچار خودکمبینی یا خودبزرگبینی هستیم، نمیتوانیم از بحران خارج شویم؛ پس بهتر است به عدالت روی بیاوریم. برای اینکه در تعامل و ارتباط با دیگران عدالت بهوجود آید، برداشتن گامهای زیر ضروری است:
چیزی را که میخواهی معین کن؛
آن را بهوضوح برای خود و دیگران بیان کن؛
بهترین روش ممکن را برای ابرازنمودنِ تصمیمت پیدا کن؛
وقتی دیگران صحبت میکنند، سکوت اختیار کن و به دیدگاههایشان احترام بگذار؛
انتقادپذیر باش و دربارة آن انتقاد، بحث و گفتوگو کن. اگر خودت نیز میخواهی از کسی انتقاد کنی، کارش را انتقاد کن، نه شخصیتش را؛
اگر لازم شد «نه» بگویی، تردید مکن.
7. همراه با رحم و عطوفت
خداوند بلندمرتبه در کتاب خود، خطاب به پیامبرش میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ» (انبیاء، 107)؛ ای پیغمبر! ما تو را جز به عنوان رحمت برای جهانیان نفرستادهایم. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز میفرماید: کسانی که رحم میکنند، خداوند رحمان نیز به آنها رحم میکند. به هر که در زمین است، رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم کند (صدوق، 1404، 4: 379)