صفحه 4 از 14 نخستنخست 12345678 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 133

موضوع: ازدواج از دیدگاه قرآن و سنّت (جلد 1)

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پس با یکی شدن اعتقاد، این مشکل برطرف شد اما اگر خدای ناکرده این اعتقاد در همسر نبود یکی از دو کار، باید صورت بگیرد، یا باید دعوا به راه افتد و با مرافعه، زندگی را تلخ نمود و این اختلاف ممکن است سرانجام به طلاق منجر شود و یا این که به خواسته همسر تسلیم شود و معلوم است عاقبت این اطاعت او را به دزدی و غصب مال دیگری و نهایتا، به ظلم خواهد کشاند که نتیجه این کار در دنیا زندان و حبس و آبروریزی و در صورتی که توبه نکرده باشد در آخرت، عذاب الهی است.
    از این سخن، نتیجه می‌گیرم که تفاهم اعتقادی زوجین و ایمان آنها، نقش ارزنده‌ای در رفع موانع و مشکلات زندگی زناشویی ایفا می‌کند.

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2 همتایی در سن

    اصولاً هرچه سن به هم نزدیک‌تر باشد تفاهم بیشتر خواهد بود به طور مثال
    (صفحه 57)
    دو بچه هنگامی که بازی می‌کنند هرچه سن آنها به هم نزدیک‌تر باشد از بازی بیشتر لذت می‌بردند و در صورتی که این بچه نتواند با هم سنّ خود بازی کند در طول زمان از بازی کردن خسته شده و با بهانه‌های مختلف اسباب ناراحتی اطرافیان را فراهم می‌کند.
    و این چنین است در سایر موارد مثل دوست هم سن، از آنجایی که عواطف و سلیقه‌ها و درک انسانها متفاوت است در صورتی که تفاوت سنی زیاد باشد این اختلاف سلیقه‌ها بیشتر نمود خواهد کرد و احتمال مصالحه کمتر خواهد بود از این رو در صورت مراعات نکردن این قاعده تفاهم و همگونی شدن نیز مشکل خواهد بود ولو اینکه ممکن است در چند مورد محدود، این تفاهم خیلی بیشتر بوده باشد.
    علاوه بر اینکه تفاوت سنی در زندگی زوجین، در صورتی که ازدواج
    (صفحه 58)
    تحمیلی باشد تأثیر دارد در نگاه عرف و جامعه نیز تأثیر داشته و آنها را به طور غیرمستقیم در دخالت دادن به امور خانواده‌ها وادار می‌سازد.
    تناسب سنی که مورد قبول تمام روان‌شناسان و عرف می‌باشد و عقل نیز به آن مهر تأیید زده و همچنین با مقایسه سن تکلیف شدن دختر در اسلام که نه سالگی است و پسر که پانزده سالگی است «6 سال» می‌باشد یعنی از آنجایی که دختر شش سال زودتر بالغ می‌شود بهتر است پسر چندسالی از دختر بزرگ‌تر باشد.
    البته اختلاف سن مرد با زن یکی از شرایط ایجاد ازدواج مطلوب است نه همه آن. لذا در مواردی ممکن است باشد که سن زن و مرد هنگام ازدواج یکسان و یا زن از مرد بزرگ‌تر بود و این طبق توافق زن و مرد صورت گرفته و مشکلی نیز به همراه نداشته باشد. طبعا رعایت دیگر شرایط و محاسن ازدواج
    (صفحه 59)
    مطلوب می‌تواند این نقص را بپوشاند.

    امضاء


  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3 همتایی در دانش
    یکی دیگر از ویژگی‌هایی که در بهتر شدن زندگی مشترک مؤثر است همتایی در دانش است به این معنی که در انتخاب همسر آینده دانش و علم او را نیز لحاظ کنیم و اینجا دو سؤال پیش می‌آید:
    1 نقش سواد و دانش در سرنوشت انسان چقدر است؟
    2 آیا بهتر است همسری که انتخاب می‌کنیم با سواد باشد یا فرق نمی‌کند؟
    مردم عوام، بی‌سوادی را مانند کوری می‌پندارند یعنی همان‌گونه که انسانهای کور از دیدن یک سلسله واقعیات خارجی محروم‌اند اشخاص بی‌سواد نیز از درک بعضی از واقعیات عاجزند یعنی اگرچه دوست دارند آن واقعیات را درک کنند اما چون درک آن به علم و دانش بستگی دارد لذا محروم‌اند و برای
    (صفحه 60)
    اینکه بتوانند درک کنند باید باسواد شده و از طریق علم آن واقعیات را لمس کنند.
    قرآن کریم نیز با این استناد که خود مردم نیز بین عالم و جاهل فرق می‌گذارند می‌فرماید:
    «… ْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ: … یعنی آیا آنهایی که می‌دانند با آنهایی که نمی‌دانند یکسان هستند تنها خردمندان متذکر می‌شوند و همچنین پر واضح است که فرق علم با جهل، مثل فرق نور با ظلمت و تاریکی است».(1)
    خداوند متعال می‌فرمایند:



    امضاء


  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    «… قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّورُ: … ای
    *****
    1- 9 / زمر.
    (صفحه 61)
    پیامبر به مردم بگو آیا کور و نابینا، با بینا یکی است و آیا تاریکی‌ها با نور یکی است».(1)
    همانطور که مشاهده می‌شود قرآن مجید مثل علم و جهل را، مثل نور و ظلمت می‌داند و پند و درک را در سایه علم می‌داند.
    البته مراد از علم آن علومی است که در راه تکامل و رشد انسانی به کار گرفته شده باشد، مثل علم اتم‌شناسی که در نیروگاه برق مورد استفاده قرار گرفته که در راستای سعادت بشر می‌باشد اما همین علم در صورتی که جهت ساخته شدن بمب اتمی به کار گرفته شود از بدترین علوم خواهد بود و همچنین است سایر علوم.
    *****
    1- 16 / رعد.
    (صفحه 62)
    ما از دو راه می‌توانیم به چیزهایی که نمی‌دانیم آگاهی پیدا کنیم:
    اول اینکه: آنچه که در محیط خارج وجود دارد ببینیم و اسم آنها و رابطه ما بین آنها را پرسیده و به خاطر بسپاریم و این علمی است که به مرور زمان بشر از اطرافیان خود آموخته است. نحوه خوردن خوابیدن، پوشیدن، راه رفتن و صدها کار دیگر را می‌توان از این قبیل علوم دانست.
    دوم اینکه: انسان علاوه بر علم به ضروریات، علاقه‌مند دانستن و فهمیدن چیزهایی می‌باشد که در قبل از او بوده و یا نخواهد بداند ماورای این جهان چه خبر است. دانستن این قبیل موضوعات احتیاج به داشتن سواد است. چرا که بدون سواد امکان فهمیدن مسائل گذشته وجود ندارد و در مورد ماورای ماده، نیز نیاز به سواد داریم و هر چه سواد و دانش بیشتر باشد بیشتر می‌توان مجهولات را درک کرد و بر آنها فائق شد.
    (صفحه 63)
    امضاء


  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از جمله موضوعات نیازمند به سواد و دانش زندگی است و معلوم است که همه چیز را نمی‌شود به تجربه واگذار نمود یعنی نمی‌شود گفت: «حالا این کار را هم انجام دهیم اگر نتیجه مطلوبی داد چه بهتر و اگر نه، دیگر آن را انجام نمی‌دهیم» چون تجربه کردن چیزی، شاید سال‌ها وقت ببرد و چه بسا هیچ وقت نتوان از تلخی حتی یک تجربه بیرون آمد. اینجاست که باید از تجارب و اندوخته‌های دیگران استفاده نمود و آن هم تنها، کافی نمی‌باشد.
    پس ما می‌توانیم به وسیله دانش و با مطالعه در اطراف انواع زندگی و حالات اشخاص، زندگی خوب را انتخاب کنیم و با اجرای آن سرنوشت خود را رقم بزنیم.
    امضاء


  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در پاسخ به این‌گونه افکار، ابتدا چند روایت را در مورد دانش بررسی
    (صفحه 65)
    می‌کنیم.
    اول: روایتی است که از پیامبر اکرم نقل شده که فرمودند:
    «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ لِکُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ: یعنی فراگیری دانش برای هر زن و مرد مسلمانی واجب است».(1)
    دوم، روایتی است که از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:
    «اَلْعِلْمُ رَأْسُ الْخَیْرِ کُلِّهُ وَ الْجَهْلُ رَأْسُ الشَّرِّ کُلِّه: دانش رأس تمام کارهای خیر است و نادانی رأس تمام بدی‌ها است».(2)
    سوم: روایتی از مولای متقیان حضرت علی علیه‌السلام که فرمود:
    «لا تَری الْجاهِلَ اِلاّ مُفْرِطا اَوْ مُفَرِّطا: جاهل و نادان را در کارها نمی‌بینی یا
    *****
    1- بحارالانوار، جلد 1، صفحه 177.
    2- الحیوه، جلد 1، صفحه 52.
    (صفحه 66)
    افراط کارند یا تفریط کار».
    حال اگر غرض ما از زندگی فریفتن مردم باشد پر واضح است که بی‌سوادی اشخاص در رسیدن به اهداف پلید، آنها را یاری خواهد کرد. چون مردم نادان زود فریب خورده و زود منحرف می‌شوند.
    امضاء


  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اما اگر هدف، زندگی خوب و همراه با آسایش و تفاهم باشد باید همسری باسواد و با دانشی را انتخاب کرد زیرا که کسب دانش وظیفه هر مسلمان اعم از زن و مرد است و تمام خیر و برکت و سعادت، دانش است و برعکس تمام شر و بدی از جهل سرچشمه می‌گیرد پس این طرز فکر که همسر بی‌سواد بهتر است باطل و مردود است.
    امضاء


  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    4 همتایی فکری و فرهنگی

    تفاهم و توافق فکری و فرهنگی میان دو همسر در زندگی مشترک نقش
    (صفحه 67)
    اساسی دارد، برای ایجاد یک زندگی پویا و پربار باید معماران این کانون بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات درونی خود را به هم تفهیم کنند و در بسیاری از مسائل، تصمیم مشترک و یکسان گرفته و بر مبنای آن عمل کنند و در نشیب و فرازهای زندگی یاور هم باشند و فرزندانشان را بر اساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند.
    امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «اَلْعارِفَةُ لا تُوضَعُ اِلاّ عِنْدَ الْعارِفِ: زن عارفه (فهمیده فرزانه) باید در کنار مرد عارف (فهمیده اهل معرفت) قرار گیرد نه غیر آن.

    امضاء


  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    5 همتایی اخلاقی

    هماهنگی و تناسب اخلاقی، از مهم‌ترین موارد کفائت و همتایی بین زن و شوهر است.
    (صفحه 68)
    با توجه به این نمونه که:
    «زید بن حارثه» پسر خوانده رسول اکرم صلی الله علیه و آله با «زینب» دختر عمّه پیامبر ازدواج کرد. این زن و شوهر از نظر «تدیّن و ایمان» در مقام بالایی قرار داشتند؛ اما از جهت «اخلاقی» با هم تفاهم نداشتند و اختلاف و نزاع شدیدی بر زندگی آنها حاکم بود. رسول خدا بارها آنها را نصیحت و سفارش به تفاهم و سازش نمود. امّا این «زوج جوان» توان تحمّل یکدیگر را نداشتند. سرانجام خداوند وساطت فرمود و آنان را به وسیله طلاق از هم جدا کرد!
    در اینکه هر دوی این زن و شوهر، انسانهای شایسته‌ای بودند، تردیدی نیست، در شایستگی «زید» همین بس که رسول اکرم او را به عنوان فرزند خود برگزیده بودند و گاهی او را با لفظ «زید الحبیب» صدا می‌زدند و در شایستگی «زینب» نیز همین بس که خود خداوند عقد او را برای پیامبر
    (صفحه 69)
    خواند و او را به همسری پیامبرش درآورد.
    امضاء


  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,807
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    443
    مورد تشکر
    637 در 163
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    گوشه‌ای از این داستان در قرآن چنین آمده است:
    «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفی فی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدیهِ وَ تَخْشَی النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضی زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ حَرَجٌ فی أَزْواجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً: به خاطر بیاور زمانی را که به کسی که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی می‌گفتی همسرت را نگاه‌دار و از خدا بپرهیز (و پیوسته این امر را تکرار می‌نمودی) و تو در دل چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌کند و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی، هنگامی که زید از همسرش جدا شد ما او را به همسری تو در آوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران
    (صفحه 70)
    پسر خوانده‌های آنها هنگامی که از آنان طلاق گیرند نباشد و فرمان خدا انجام شدنی است».(1)
    نتیجه می‌گیریم که تنها «متدین بودن زن و شوهر» برای ایجاد یک زندگی موفق و در تمام موارد، کفایت نمی‌کند بلکه بررسی جنبه‌های دیگر نیز لازم‌است.
    6 همتایی جسمی و جنسی
    «توازن و تناسب جسمی و جنسی» در زندگی همسران، نقش بسیار مهمی دارد. مسائل جنسی، یکی از ارکان اصلی و بنیادین «زندگی زناشویی» است.
    «اشباع و ارضاء و رضایت جنسی» زن و شوهر از هم، تأثیر عمیقی در موفقیت زندگی دارد. اگر یکدیگر را از این جهت اشباع و راضی کنند، سپاسگزار
    *****
    1- 37 / احزاب.
    (صفحه 71)
    هم خواهند بود و با «دلگرمی» به وظایف و مسئولیت‌های خود عمل خواهند کرد و مشکلات زندگی را تحمل خواهند کرد، اما اگر در این مورد ناراضی باشند، از هم متنفّر می‌شوند و از انجام مسئولیت‌های زندگی «دلسرد» می‌گردند.
    این نکته بزرگی است که متأسفانه در بسیاری از موارد، آن را کوچک می‌شمارند یا نادیده می‌گیرند و یا با «خجالت» و «رودربایستی» از آن می‌گذرند و بعد، ضربه‌های سهمگینش را می‌خورند.
    اگر یکی از دو همسر، از نظر جسمی و جنسی، قوی و «گرم مزاج» و دیگری ضعیف و «سرد مزاج» باشد در بسیاری از امور زندگی‌شان خلل وارد می‌شود و احتمال فساد و انحراف، بسیار قوی است و این عدم تناسب و توازن به اعصاب و روان آنان نیز لطمه می‌زند.
    اگر مردان یا زنان همسرداری را می‌بینیم که مرتکب فساد جنسی و رابطه
    (صفحه 72)
    نامشروع با بیگانه شده‌اند، قضیه را ریشه‌یابی کنیم درمی‌یابیم که ریشه بسیاری از این موارد (نه همه آنها) در «نارضایتی و عدم اشباع جنسی توسط همسر» می‌باشد.
    با توجه به نمونه که در قرآن بیان شده:
    «فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً وَ آتَتْ کُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِکِّیناً وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلاَّ مَلَکٌ کَریمٌ: هنگامی که (همسر عزیز) از فکر آنها با خبر شد به سراغ آنها فرستاد (و از آنها دعوت کرد) و برای آنها پشتی‌های گران قیمتی فراهم ساخت و به دست هر کدام چاقویی (برای بریدن میوه) داد و در این موقع (به یوسف) گفت وارد مجلس آنان شو، هنگامی که چشمشان به او افتاد در تعجب فرو رفتند و (بی‌اختیار) دست‌های خود را بریدند
    (صفحه 73)
    و گفتند منزه است خدا این بشر نیست، این یک فرشته بزرگوار است».
    «قالَتْ فَذلِکُنَّ الَّذی لُمْتُنَّنی فیهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ یَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَ لَیَکُوناً مِنَ الصَّاغِرینَ: (همسر عزیز) گفت: این همان کسی است که به‌خاطر (عشق) او مرا سرزنش کردید (آری) من او را به خویشتن دعوت کردم و او خودداری کرد و اگر آنچه را دستور می‌دهم انجام ندهد به زندان خواهد افتاد و مسلما خوار و ذلیل خواهد شد».(1)
    همسر عزیز گویا می‌خواست به آنها بگوید شما که با یک بار مشاهده یوسف، این چنین عقل و هوش خود را از دست دادید و بی خبر دست‌ها را بریدید و محو جمال او شدید و به ثنا خوانیش پرداختید، چگونه مرا ملامت می‌کنید که
    *****
    1- 31 و 32 / یوسف.
    (صفحه 74)
    صبح و شام با او می‌نشینم و برمی‌خیزم؟
    یکی از علت‌های عمده انحراف «زلیخا» و تمایل او به حضرت یوسف «ناتوانی جنسی» شوهرش بود!
    به هر حال، در «انتخاب همسر» حتما باید توجه داشت که دختر و پسر از نظر جسمی و جنسی «کفو» باشند، یکی از آنان قوی البنیه و آتشین مزاج و نیرومند نباشد و دیگری ضعیف الجثه و سرد مزاج.
    بلکه با هم «سنخیّت جسمی و جنسی» داشته باشند تا بتوانند یکدیگر را اشباع و راضی کنند.
    و همچنین، بر همسران لازم است دراین امور، معلومات ضروری داشته باشند و از افراد آگاه به این مسائل کسب معلومات کنند. و اگر با مشکلی مواجه شدند، با آنان مشورت کنند.
    (صفحه 75)
    با توجه اینکه: یکی از علت‌های «ناتوانی‌های جنسی» بیماری‌های عصبی و روانی می‌باشد که در هر ناتوانی جنسی و ناتوانی در اشباع همسر باید درصدد درمان آن بیماری برآمد و با روان پزشک و روان شناس ماهر در میان گذاشت.
    7 هم‌تایی سیاسی
    تناسب سیاسی یعنی اینکه معتقدین و طرفداران یک نظام با افراد و خانواده‌های موافق آن نظام چنانچه ازدواج نمایند بهتر است.
    8 هم‌تایی روحی و روانی
    یکی از موارد شرط همتایی «هماهنگی روحی و روانی» است و یا به عبارت دقیق‌تر «همگونی شخصیتی» از نظر علمی و روانشناسی شخصیّت، طبقه بندی‌های متعددی نسبت به شخصیت افراد صورت گرفته که یکی از معروف‌ترین آنها، تقسیم‌بندی «درون گرا» و «برون گرا» است و چون «درون
    (صفحه 76)
    گرایی» و «برون گرایی» یک امر نسبی است و در حقیقت یک طیفی است که می‌توان از شماره 1 (درون گرای محض) تا 100 (برون گرای محض) شماره‌بندی کرد و از طرف دیگر مطابق معیارهای ارزشی اسلام، برون گرایی صِرف (از خود بیخود شدن) یا درون گرایی صرف (رهبانیت و گوشه‌گیری) نامطلوب است پس باید گفته شود:
    برای زندگی مطلوب اسلامی، نمی‌توان گفت افراد درون‌گرا با تیپ خود و بالعکس برون‌گرا با هم گروه خود ازدواج کنند بلکه باید «تعادل» ایجاد شود. لکن درعین حال برای جلوگیری از درگیری‌ها و عدم تفاهم باید فاصله زیادی نباشد یعنی مثلاً تا بیش از 20 یا 30 شماره فاصله نباشد
    9 هم‌تایی در زیبایی
    توجه به توازن و تناسب میان دو همسر در «زیبایی صورت و اندام و قیافه
    (صفحه 77)
    ظاهری» نیز لازم است. اگر یکی از آن دو «زیبا و خوش اندام و خوش تیپ» باشد و دیگری زشت صورت و بد اندام، احتمال به وجود آمدن ناراحتی و مشکل برای هر دو و عقده‌های روانی و انحراف و بی‌عفّتی و حسرت و … برای فرد زیبا وجود دارد.
    دو انسان که می‌خواهند به عنوان همسر و یاور هم باشند لازم است یکدیگر را از هر جهت دوست داشته باشند و از اندام و چهره و شکل ظاهری هم خوششان بیاید.
    «زیبایی» یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد که بشود افراد را با آن سنجید بلکه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و درنظر دیگری زشت.
    پس صفت زیبایی یک خصوصیت نسبی است و لازم نیست در حد عالی باشد بلکه مهم آن است که دو همسر، یکدیگر را از نظر قیافه ظاهری و اندام بپسندند و از هم خوششان بیاید و دلخواه هم باشند.
    (صفحه 78)
    زیبایی همسر در حفظ و تقویت عفت و ایمان همسرش تأثیر دارد. اگر همسر، از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم و فکر و عملش، متوجّه دیگران نخواهد شد.
    اما باید به این مسأله توجه داشت که «زیبایی» باید در کنار دیگر صفات و معیارها، مورد توجه و بررسی قرار گیرد نه به طور مستقل، یعنی زیبایی بدون تدیّن و عفت و اخلاق و … نه تنها امتیازی محسوس نمی‌شود بلکه آفتی است خطرناک! اگر کسی دین، اخلاق، عفت، عقل، شرافت خانوادگی … داشته باشد آنگاه «زیبایی» برایش «کمال و ارزش و امتیاز» محسوب می‌شود وگرنه «بلایی» است رسواگر.
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده‌اند:
    «مَنْ تَزَوَّجَ امْرَءَةً … لِجَمالِها، رَأی فیها ما یَکْرَهُ: کسی که صرفا برای زیبایی زن و همچنین مردی با او ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید».
    (صفحه 79)
    کسی که ایمان و تدین و عفت و ارزش‌های اصیل و حقیقی را زیربنای زندگی قرار داد و زیبایی را به عنوان یک امتیاز تکمیلی در کنار آنها به حساب آورد، گذشت زمان نمی‌تواند آن زندگی را فرسوده کند زیرا:
    «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا: خداوند، محبّت مؤمنان نیکوکار را در قلب‌های دیگران قرار می‌دهد».(1)
    خدای مهربان، به پاداش تدین همسران با ایمان، چنان محبت و اشتیاق شدیدی در قلب‌های پاک آنان قرار می‌دهد که هیچ عاملی، حتّی سپری شدن دوران جوانی و شادابی، نمی‌تواند آن را سرد کرده و از بین ببرد.
    10 هم‌تایی خانوادگی
    ازدواج با یک فرد، مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل. از این‌رو
    *****
    1- 96 / مریم.
    (صفحه 80)
    خانواده دختر و پسر باید با هم «سنخیّت و تناسب» داشته باشند سنخیت و تناسب دینی، اجتماعی، اخلاقی و غیره در مسأله «انتخاب همسر» معقول نیست که انسان بگوید: «من می‌خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و خویشان ندارم» زیرا:
    1 این فرد جزیی از همان خانواده و فامیل و شاخه‌ای از همان درخت است و این شاخه، از ریشه‌های همان درخت، تغذیه کرده است، مسلم است که بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، عقلی، جسمی آن خانواده از راه وراثت و تربیت و محیط و عادات به این فرد منتقل شده است.
    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این باره می‌فرمایند:
    «تَزَوَّجُوا فِی الْحِجْرِ الصّالِحِ، فَاِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ: در دامن و خانواده
    (صفحه 81)
    شایسته، ازدواج کنید، زیرا عِرقْ (نطفه و ژن‌ها) تأثیر می‌گذارد».(1)
    «اُنْظُرْ فی اَیِّ شَیْ‌ءٍ تَضَعُ وَلَدَکَ، فَاِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ: نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار دهی زیرا عِرْق و خصوصیات ارثی، به صورت پنهانی و بدون اختیار منتقل می‌شود و تأثیر می‌گذارد».(2)
    2 اگر فرد با آنان کاری نداشته باشد، آنان با او کار دارند. هرگز نمی‌توان همسر را از آنان و آنان را از همسر جدا کرد.
    3 بدنامی یا خوشنامی آنان، تا آخر عمر همراه انسان است و در
    *****
    1- کتاب مکارم الاخلاق.
    2- کتاب مکارم الاخلاق.
    (صفحه 82)
    زندگی تأثیر می‌گذارد و تحمّل بدنامی، برای آنان بسیار مشکل خواهد بود.
    4 صفات و خصوصیات، در فرزندان آینده، تأثیر دارد.
    پیامبر اکرم در این باره می‌فرمایند:
    «تَخَیَّرُوا لِنُطَفِکُمْ، فَاِنَّ الاَْبْناءَ تَشْبَهُ الاَْخْوالَ: بنگرید چه کسی را به همسری بر می‌گزینید، زیرا فرزندان، شبیه و مانند دایی‌هایشان می‌شوند».(1)
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده‌اند:
    «اِیّاکُمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنِ …: بپرهیزید از سبزه زاری که بر فراز مزبله و منجلابی روییده باشد.(زن زیبایی که در خانواده پلیدی رشد کرده باشد)» (2).
    *****
    1- جواهر، جلد 29، صفحه 37.
    (صفحه 83)
    اما سؤالی که پیش می‌آید این است که از خانواده‌های بد، گاهی فرزندان شایسته و خوب بیرون می‌آیند و از خانواده‌های شریف و پاک، فرزندانی ناشایسته و پلید؟
    اوّلاً: بله، درست است اما این موضوع گاهی اتفاق می‌افتد و استثناء همیشه بوده و هست، گاهی در منجلاب، گلی می‌روید و در گلستان، خاری. نمی‌شود بر مبنای استثناها، قانون کلّی بنا نهاد.
    ثانیا: همین استثناها نیز با اصل خودشان ریشه مشترک دارند و بدون تردید آثاری از آن ریشه مشترک، در وجودشان هست که ممکن است در مواقع و
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 14، صفحه 29.
    (صفحه 84)
    حالات عادی ظاهر نشود اما در تلاطم‌ها و حالات غیرعادی ظاهر می‌شود.
    ثالثا: اگر بر کسی یقین شد که این «فرع» غیر از آن «اصل» است و همچنین بتواند این «فرع» را از آن «اصل» جدا کند و نگذارد خانواده‌اش در زندگی آینده دختر و پسر نقش داشته باشند و دخالت کنند و آنگاه می‌تواند با او ازدواج کند، اما این کار، کار هر کس نیست.
    «الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ …: زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند و مردان ناپاک نیز تعلّق به زنان ناپاک دارند و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک هستند …».(1)
    *****
    1- 26 / نور.
    (صفحه 85)
    الخَبیثاتُ: زنان پلید و ناپاک
    خَبیث: پلید و ناپاک، منظور ناپاکی و پلیدی در قلمرو اندیشه، عقیده، گفتار
    خَبیثینَ: مردان پلید و ناپاک خَبیثُونَ: مردان ناپاک
    طَیِّب: پاک و پاکیزه، منظور، پاکی در رفتار و گفتار یا پاکی معنوی و اخلاقی است
    طَیِّباتُ: زنان پاک و پاکیزه طَیِّبینَ: مردان پاک و پاکیزه
    طَیِّبُونَ: مردان پاک و پاکیزه
    فلسفه و هدف ازدواج رسیدن به آرامش است و عشق و آرامش و الفت و مصاحبت جز با رعایت همتایی و کفویت در انتخاب همسر به دست نمی‌آید.
    یکی دیگر از شرایط ازدواج «هم‌شأن بودن» پسر و دختر است و مراد از هم
    (صفحه 86)
    شأن بودن برابری از نظر مقام و ثروت و شؤون مادی نیست بلکه منظور از آن چنانچه در روایات آمده این است که پسر و دختر، مسلمان و پاکدامن باشند و نیز شوهر بتواند مخارج زندگی را تأمین کند.
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «مرد باایمان، هم شأن زن باایمان است».
    امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «مقصود از «کفو» آن است که مرد پاکدامن باشد و نیز بتواند مخارج زندگی را تأمین کند».(1)
    و همچنین در شرایط همسری و هم‌شأنی می‌فرمایند:
    *****
    1- وسائل‌الشیعه، جلد14، صفحه52.
    (صفحه 87)
    «همسر همشأن، کسی است که در اثر ایمان با حیا باشد و بتواند زندگی‌اش را بچرخاند».(1)
    حضرت رسول فرمود: «دختر به کفو و مثل خود بدهید و از کفو و مانند خود دختر بخواهید و از برای نطفه خود زنی را انتخاب کنید که شایسته آن باشد که فرزند از او به هم رسانید».(2)
    حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «آمیزش کنید با آنها که می‌شناسید و احتیاط کنید از کسانی که نمی‌شناسید».(3)
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 14، صفحه 53.
    2- بحارالانوار، جلد 103، صفحه 221.
    3- کلمات قصار.
    (صفحه 88)
    چه دختر و چه پسر برای تشکیل زندگی مشترک و یکی شدن برای رسیدن به آرامش و حفظ نوع بشر و تربیت انسانهای برتر از خود، باید در انتخاب همسر دقت کنند، دین‌داری، خوش‌خلقی، پاکدامنی، عفت، برخورداری از ادب از مهم‌ترین معیارهای انتخاب است.
    رعایت کفویّت را هم در ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با خدیجه و هم در ازدواج آسمانی حضرت زهرا علیهاالسلام با حضرت علی علیه‌السلام مشاهده می‌کنیم.
    و در حدیث است که «اگر علی نبود در عالم کفوی برای زهرا نبود».(1)
    بنابراین در بحث انتخاب همسر باید همتایی، شباهت در امور دینی و اخلاقی
    *****
    1- فضائل الخمسه، جلد 2، صفحه 149.
    (صفحه 89)
    و خانوادگی در نظر گرفته شود.
    همچنین در مباحث فقها آمده است که کفو بودن شوهر به اسلام او است و شخصیت‌های اجتماعی در کفو بودن دخالتی ندارد.(1)
    اوصاف شایسته در انتخاب همسر
    «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ: به کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح دارند بشارت ده که بهشت‌هایی برای آنهاست که نهرها از زیر درختان آن در جریانند، هر زمان که میوه‌ای ازآن به آنها داده می‌شود می‌گویند
    *****
    1- آیت اللّه صانعی.
    (صفحه 90)
    این همان است که قبلاً به ما روزی شده بود و برای آنها همسرانی پاک و پاکیزه است و همیشه در آن بهشت خواهند بود».(1)
    اَزْواجٌ: جمع زوج است که در مورد زن و مرد، هر دو، بکار می‌رود.
    مُطَهَّرَةٌ: پاک و پاکیزه
    فیها: فی: در، ها: آن، او: منظور بهشت است.
    در این آیه همسران پاک و پاکیزه جزو نعمتهای بهشتی بیان شده‌اند که پاک از همه آلودگی‌ها که در این جهان ممکن است داشته باشند پاک از نظر روح و قلب و پاک از نظر جسم و تن.
    *****
    1- 25 / بقره.
    (صفحه 91)
    جالب اینکه تنها وصفی که برای همسران بهشتی در این آیه بیان شده وصف «مطهره» (پاک و پاکیزه) است و این اشاره‌ای است به اینکه: اولین و مهم‌ترین شرط همسر، پاک و پاکیزگی است و غیر از آن همه تحت‌الشعاع آن قرار دارد.
    حدیث معروفی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده نیز این حقیقت را نشان می‌دهد.
    «از گیاهان سرسبزی که بر سر مزبله‌ها می‌روید بپرهیزید! عرض کردند: ای پیامبر! منظور شما از این گیاهان چیست؟ فرمود: زنی که از نظر ظاهری بسیار زیبا است اما در خانواده ناصالح و آلوده‌ای پرورش یافته».(1)
    «عَسی رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَیْراً مِنْکُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 14، صفحه 19.
    (صفحه 92)
    تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَیِّباتٍ وَ أَبْکاراً: امید است اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد، همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، روزه‌دار، زنانی غیر باکره و باکره.(1)
    عَسی: امیدواری طَلَّقَکُنَّ: طلاق دهد
    یُبْدِلُ: تبدیل می‌کند، جایگزین سازد خَیْرا: بهتر
    مُسْلِماتٍ: زنان مسلمان، همسران حقگرا تائِباتٍ: زنان توبه کار
    مُؤْمِناتٍ: زنان با ایمان عابِداتٍ: زنان شایسته کردار
    قانِتاتٍ: زنان فرمانبردار سائِحاتٍ: زنان رهرو، روزه دار
    تَیِّباتٍ: زنان غیر باکره، بیوه اَبْکارا: زنان باکره، دوشیزه
    *****
    1- 5 / تحریم.
    (صفحه 93)
    آنچه در مورد این آیات در کتاب تفسیر آمده به شرح زیر است:
    پیامبر صلی الله علیه و آله گاه که نزد «زینب بنت جحش» (یکی از همسرانش) می‌رفت زینب از عسلی که تهیه کرده بود خدمت حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله می‌داد. این سخن به گوش عایشه رسید و بر او گران آمد می‌گوید: من با «حفصه» یکی دیگر از همسران پیامبر، قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر صلی الله علیه و آله نزد یکی از ما آمد فورا بگوئیم: آیا صمغ «مغافیر» (1) خورده‌ای؟ چون پیامبر مقیّد بود که هرگز بوی نامناسبی از دهانش یا لباسش نیاید بلکه به عکس اصرار داشت که
    *****
    1- صمغی بود که یکی از درختان حجاز تراوش می‌کرد و بسیار بدبو بود و بوی نامناسب داشت.
    (صفحه 94)
    همیشه خوشبو و معطّر باشد.
    به این ترتیب روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نزد «حفصه» آمد او این سخن را به پیامبر گفت، حضرت فرمود: من «مغافیر» نخورده‌ام، بلکه عسلی نزد زینب خورده‌ام و من سوگند یاد می‌کنم که دیگر از آن عسل ننوشم ولی این سخن را به کسی دیگر مگو (مبادا به گوش مردم برسد و بگویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند و یا به گوش زینب برسد و او دل‌شکسته شود).
    ولی سرانجام «حفصه» این راز را افشاء کرد و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئه‌ای بوده است پیامبر صلی الله علیه و آله سخت ناراحت شد و این آیات بر او نازل شد.
    از مجموع این آیات برمی‌آید که بعضی از همسران پیامبر نه تنها او را اذیت و
    (صفحه 95)
    ناراحت می‌کردند بلکه مسأله رازداری که از مهم‌ترین شرایط یک همسر باوفا است، نیز در آنها نبود.
    خدا در این آیه روی سخن را به تمام زنان پیامبر کرده با لحنی که خالی از تهدید نیست می‌فرماید: «هرگاه او شما را طلاق دهد امید می‌رود که به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد».
    در اینجا قرآن، شش وصف برای همسران خوب، شمرده که می‌تواند الگویی برای همه مسلمانان به هنگام انتخاب همسر باشد.
    نخست «اسلام» و سپس «ایمان» یعنی اعتقادی که در اعماق قلب انسان نفوذ کند و سپس حالت «قنوت» یعنی تواضع و اطاعت از همسر و بعد از آن «توبه» یعنی اگر کار خلافی از او سر زند در اشتباه خود اصرار نورزد و از درِ
    (صفحه 96)
    عذرخواهی درآید و بعد از آن «عبادت» ، خداوند، عبادتی که روح و جان او را بسازد و پاک و پاکیزه کند و سپس «اطاعت فرمان خدا» و پرهیز از هرگونه گناه.
    قابل توجه اینکه «سائِحات» را جمع «سائِح» به معنی روزه‌دار تفسیر کرده‌اند، به طوری که راغب در «مفردات» می‌گوید: روزه بر دو نوع است: «روزه حقیقی» که به معنی «ترک غذا و آمیزش است» و «روزه حکمی» که به معنی «نگهداری اعضای بدن از گناهان» است و منظور از روزه در اینجا معنی دوم است و منظور از «سائِحات» در اینجا همان کسانی است که تمام اعضای بدن را از گناهان نگه می‌دارند و در طریق اطاعت خدا سیر می‌کنند.
    این نیز قابل توجه است که قرآن روی باکره و غیر باکره بودن زن تکیه نکرده و برای آن اهمیتی قائل نشده زیرا در مقابل اوصاف معنوی که ذکر شد این مسأله اهمیت ندارد.
    (صفحه 7)
    یکی از صفات زن، «صالح» بودن زن‌است یعنی کسی که شایستگی ولیاقت روحی و پاکی درونی و روانی داشته و از ناپاکی‌ها، آلودگی‌ها و خبث باطن پاک و منزه باشد.
    آنگاه قرآن مجید زنان صالحه را معرفی می‌کند:
    «… فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ: پس زنان صالحه، کسانی هستند که با کمال تواضع و خضوع، همواره مطیع و در غیاب همسر نیز حافظ اسرار و شؤون خانواده هستند».(1)
    صالحِات: زنان صالح
    غَیْب: نهان
    قانِتاتٌ: زنان مطیع
    *****
    1- 34 / نساء.
    (صفحه 98)
    حَفِظَ: نگهداری، مراقبت حافِظاتٌ: زنان نگهدارنده و حافظ
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند:
    «بهترین زنان شما برای همسری زنی است که زایا، مهربان، پاکدامن باشد، نزد فامیلش عزیز و محترم و در مقابل شوهر متواضع و مهربان و فروتن باشد، از خودآرایی برای شوهر خویش کوتاهی نکند اما در برابر دیگران به حدّی خوددار باشد که بی‌اعتنا جلوه کند، نظرات همسر خویش را به ویژه در امر زناشویی مراعات کند و در برابر خواسته‌های مشروع او تسلیم باشد و اما در عین حال سنگینی و وقار خود را از دست ندهد».(1)
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 14، صفحه 14.
    (صفحه 99)
    امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «بهترین زنان شما، زنانی هستند که خوشبو و معطّر باشند و در خانه‌داری، کدبانوی خوب و خوش‌پخت و مهارت در آشپزی داشته باشند و در پذیرایی از مهمان و احسان بر فقراء، احساس خوشحالی نمایند و در اسراف و مصرف‌های بی‌مورد قدم برندارند اگر چنین باشد بدانند که آنان از کارگزاران الهی بوده و هرگز پشیمان نخواهند بود».(1)
    بنا به نتیجه‌ای که از آیات و احادیث به دست می‌آید اوصاف یک زن خوب و شایسته به شرح زیر می‌باشد:
    *****
    1- فروع کافی، جلد 5، صفحه 325.
    (صفحه 100)
    1 تقوی و ایمان
    2 تمکین و تأمین نیاز جنسی
    3 عفت و پاکدامنی و شرم و حیا
    4 پیروی زن از شوهر
    5 تدبیر اقتصادی و هماهنگی با امکانات شوهر
    6 زایا و بچه‌دار شدن
    7 زینت و آرایش برای شوهر
    8 رازداری زن نسبت به شوهر
    9 عشق و محبت بی‌نظیر به شوهر
    همانطوری که داشتن همسر صالح برای مردان مایه خوشبختی و
    (صفحه 101)
    سعادت است برای تمام زنان نیز داشتن شوهر شایسته بالاترین آرزوها
    است.
    «إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ: ما شما را چه زن و چه مرد شعبه و قبیله قرار دادیم تا مورد شناسایی قرار گیرید در حقیقت بزرگوارترین و گرامی‌ترین شما در پیشگاه خدا، با تقوی ترین شما است».(1)
    در این آیه ملاک شایستگی، فقط تقوا معرفی شده و برای زن یا مرد، هیچ چیز دیگر قابل مقایسه با صفت «تقوی» نیست.
    «وَ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانینَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ: و کسانی که زنان
    *****
    1- 13 / حجرات.
    (صفحه 102)
    پاکدامن را متهم می‌کنند، سپس چهار شاهد نمی‌آورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید و آنها فاسقان هستند».(1)
    «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ: به مردان مؤمن و باایمان بگو که چشمان خود را فرو بندند و عورت‌های خود را حفظ کنند این برای آنها پاکیزه‌تر است، همانا خداوند از آنچه انجام می‌دهند آگاه است».(2)
    همچنین امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند:
    *****
    1- 4 / نور.
    2- 30 / نور.
    (صفحه 103)
    «شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانتداری او نهفته است هر کس واجد این شرایط باشد، درخواست او را بپذیرد».(1)
    پیامبر اکرم علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «هان، ای مردم کامل‌ترین مردم از جهت ایمان آن شخصی است که اخلاقش نیکو و نسبت به همسرش مهربان‌تر باشد».(2)
    امام رضا علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «هر شوهری که دارای امکانات باشد برای او واجب است زندگی خانوادگی را توسعه بخشد».(3)
    *****
    1- مکارم الاخلاق، صفحه 204.
    2- وسائل الشیعه، جلد 8، صفحه 509.
    (صفحه 104)
    امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
    «بهترین مردان شما، سخاوتمند و مهمان نواز شما است و بدترین مردان شما افراد بخیل می‌باشد». (1)
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند:
    «از جمله نشانه‌های شوهران ممتاز این است که نسبت به پدر و مادر خویش مهربان و نیکوکار باشند».(2)
    از این آیات و احادیث نتیجه می‌گیریم که بهترین شوهران و مردان،
    *****
    1- روضة المتقین، جلد 5، صفحه 380.
    2- مکارم الاخلاق، صفحه 166.
    3- روضة المتقین، جلد 8، صفحه 108.
    (صفحه 105)
    دارای صفات ذیل می‌باشند:
    1 دیانت و تقوی و ایمان دارند.
    2 اخلاق و تلاشگری و کوشایی دارند.
    3 عفت کلام دارند و فحش نمی‌دهند.
    4 مهمان نوازند.
    5 پاکیزه و آراسته‌اند.
    6 بخشش و سخاوت دارند.
    7 امین بودن.
    8 نسبت‌به والدین خود نیکوکارند.
    9 اصالت و نجابت خانوادگی دارند.
    (صفحه 106)
    نگاه کردن پیش از ازدواج
    اشاره
    «لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ ما مَلَکَتْ: بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست و نمی‌توانی همسرانت را به همسران دیگری تبدیل کنی، هرچند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود مگر آنچه که به صورت کنیز در ملک تو در آید …».(1)
    جمعی از مفسران جمله «وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ» (2) را دلیل بر حکم معروفی گرفته‌اند که در روایات اسلامی نیز به آن اشاره شده و آن اینکه کسی که می‌خواهد با زنی ازدواج کند می‌تواند قبلاً به او نگاه کند، نگاهی که وضع
    *****
    1- 52 / احزاب.
    2- هرچند زیبایی آنها اعجاب تو را برانگیزد.
    (صفحه 107)
    و قیافه و اندام او را برای وی مشخص کند.
    فلسفه این حکم این است که انسان با بصیرت کامل همسر خود را انتخاب کند و از ندامت و پشیمانی آینده که پیمان زناشویی را به خطر می‌افکند جلوگیری کند چنانچه در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است که به یکی از یاران خود که می‌خواست با زنی ازدواج کند فرمود: «قبلاً به او نگاه کن که این سبب می‌شود مودت و الفت میان شما پایدار شود».(1)
    در حدیثی دیگر از امام صادق می‌خوانیم: که در پاسخ این سؤال که: «آیا مرد می‌تواند به هنگام تصمیم بر ازدواج با زنی او را به دقت بنگرد و
    *****
    1- تفسیر قرطبی، جلد 8، صفحه 5303.
    (صفحه 108)
    به صورت و پشت سر او نگاه کند؟».
    فرمود: «آری، مانعی ندارد، هنگامی که مردی بخواهد با زنی ازدواج کند به او نگاه کند و به صورت و پشت سر او بنگرد».(1)
    همانطوری که ملاحظه می‌کنید، همگی روایات حاکی است که این نگاه کردن‌ها، با دو شرط، نه تنها جایز است بلکه ضروری به نظر می‌رسد و آن دو شرط عبارتند از:
    1 مرد این عمل را به قصد شهوترانی انجام ندهد، اگرچه ممکن است هنگام تماشا کردن این موضوع حاصل شود.
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 14.
    (صفحه 109)
    2 این نگاه‌ها به قصد ازدواج صورت بگیرد نه برای اغراض دیگر و یا خدای نکرده برای هوسرانی.
    نگاه کردن از دیدگاه فقهی
    مرحوم صاحب جواهر که از علماء بسیار بزرگ شیعه می‌باشند می‌فرمایند:
    «کسی که اراده تزویج نموده، می‌تواند به صورت و دست‌ها و موی سر و محل زینت زن نگاه کند، بلکه به جز عورتین، نگاه کردن وی به سایر اعضاء او نیز مجاز و مشروع است».(1)
    قابل توجه اینکه با این فتوا، تمام مراجع تقلید فعلی موافقت کرده‌اند.
    *****
    1- عروة الوثقی، فصل مستحبات نکاح.
    (صفحه 110)
    و حضرت امام خمینی (ره) فرموده‌اند:
    «در صورتیکه کسی اراده تزویج با فردی را داشته باشد و احتمال هم بدهد که ازدواج محقّق خواهد شد بدون نظر شهوت می‌تواند به تمام اعضاء بدن وی به جز عورتینش نگاه کند، اگر چه تلذّذ پس از نگاه کردن حاصل می‌شود امّا احتیاط مستحب این است که فقط به صورت، دست‌ها و محل زینت و موی سرش نگاه کند و از دیدن بقیه قسمت‌ها اجتناب نماید».(1)
    پیشنهاد پدر و کسان دختر در ازدواج با پسر عیب نیست
    «قالَ إِنِّی أُریدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ
    *****
    1- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 245.
    (صفحه 111)
    أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ: شعیب گفت: من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم، به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه تو است، من نمی‌خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللّه مرا از صالحین خواهی یافت».(1)
    استفاده می‌شود آنچه امروز در میان ما رایج شده که پیشنهاد پدر و کسان دختر را در مورد ازدواج با پسر عیب می‌دانند درست نیست، هیچ مانعی ندارد کسان دختر شخصی را که لایق همسری فرزندشان می‌دانند، پیدا کنند و
    *****
    1- 27 / قصص.
    (صفحه 112)
    به او پیشنهاد دهند همان‌گونه که شعیب چنین کرد.
    در اینجا چند سؤال پیش می‌آید و آن اینکه:
    الف: آیا از نظر فقهی صحیح است دختری که می‌خواهد به ازدواج کسی درآید دقیقا معلوم نباشد؟
    پاسخ: معلوم نیست که عبارت فوق به هنگام اجرای صیغه گفته شده باشد بلکه ظاهر این است که گفتگوی مقدماتی و به اصطلاح «مقاوله» است تا بعد از موافقت حضرت موسی، طرفین یکدیگر را انتخاب کنند.
    ب: آیا می‌توان «مهر» را به صورت مجهول و مردد میان کم و زیاد قرار داد؟
    پاسخ: از لحن آیه برمی‌آید که مهریه واقعی هشت سال خدمت کردن بوده است و دو سال دیگر مطلبی بوده است موکول به اراده و میل حضرت موسی.
    (صفحه 113)
    ج: اصولاً آیا می‌توان «کار و خدمات» را مهریه قرار داد؟ و چگونه می‌توان با چنین همسری هم بستر گردید در حالی که هنوز زمان پرداخت تمام مهریه او فرا نرسیده است؟
    پاسخ: هیچ دلیلی بر عدم جواز چنین مهری وجود ندارد، بلکه اطلاقات ادّله مهر در شریعت ما نیز هر چیزی را که ارزش داشته باشد شامل می‌شود، این هم لزومی ندارد که تمام مهر را یک‌جا بپردازند، همین اندازه که تمام آن در ذمه شوهر قرار گیرد و زن مالک آن شود کافی است، اصل سلامت و استصحاب نیز حکم می‌کند که این شوهر زنده می‌ماند و توانایی بر اداء این خدمت را دارد.
    د: اصولاً چگونه ممکن است خدمت کردن به پدر، مهر دختر قرار گیرد؟ مگر دختر کالایی است که او را به آن خدمت می‌فروشند؟
    (صفحه 114)
    پاسخ: بدون شک شعیب از سوی دخترش در این مسأله احراز رضایت نموده و وکالت داشت که چنین عقدی را اجرا کند و به تعبیر دیگر مالک اصلی در ذمه موسی، همان دختر شعیب بود، اما از آنجا که زندگی همه آنها به صورت مشترک و در نهایت صفا و پاکی می‌گذشت و جدایی در میان آنها وجود نداشت این مسأله مطرح نبود که ادای این دین چگونه باید باشد.
    ه: مهریه دختر شعیب مهریه سنگینی بوده زیرا اگر به حساب امروز کار یک کارگر معمولی را در یک سال محاسبه کنیم و سپس در 8 ضرب کنیم مبلغ قابل ملاحظه‌ای می‌شود؟
    پاسخ: اولاً این ازدواج یک ازدواج ساده نبود بلکه مقدماتی بود برای ماندن موسی در مکتب شعیب، مقدمه‌ای بود برای اینکه موسی یک
    (صفحه 15)
    دانشگاه بزرگ را در این مدت طولانی طی کند و خدا می‌داند که در این مدّت موسی چه چیزها از «پیر مدین» (شعیب) فرا گرفت.
    از این گذشته اگر موسی این مدّت را برای شعیب کار می‌کرد، در عوض شعیب نیز تمام زندگی او و همسرش را از این طریق تأمین می‌نمود بنابراین اگر هزینه موسی و همسرش را از مزد این کار کم کنیم مبلغ زیادی باقی نخواهد ماند و تصدیق خواهیم کرد مهر ساده و سبکی بوده است.

    امضاء


صفحه 4 از 14 نخستنخست 12345678 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi