صفحه 11 از 11 نخستنخست ... 7891011
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 104 , از مجموع 104

موضوع: ازدواج از دیدگاه قرآن و سنّت (جلد 1)

  1. Top | #101

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,707
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    401
    مورد تشکر
    605 در 154
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    *****
    1- الفرقان فی تفسیر القرآن و السنته، جلد 6، صفحه 209.
    (صفحه 155)
    عزت و حرمت زن می‌باشد زیرا که مهریه هدیه است و هدیه و پیشکش را نزد بزرگان یا کسی می‌برند که دل به او سپرده باشند و برای او قدر و مقام و حرمت و عزتی قائل باشند.
    4 مهر باعث کنترل و بقاء خانواده می‌شود
    شاید در میان مردها کسانی پیدا شود که هوس باز باشند و پس از آنکه چشم آنها از همسرشان سیر شد و زن نشاط و جوانی و زیبایی خود را از دست داده او را رها کنند و مجددا دنبال زنی دیگر باشند (با توجه به اینکه قدرت در دست مرد است). در نتیجه کانون گرم خانواده از هم پاشیده شده و چه بسا بچه‌هایی بی‌خانمان و محروم از تربیت خانوادگی شوند و ضررهای جبران‌ناپذیری بر پیکر جامعه خصوصا زن وارد شود.
    (صفحه 156)
    دین که در جهت بقاء و اصلاح جامعه و خانواده تلاش می‌کند باید ابزارهای کنترل کننده‌ای وضع کند تا جامعه و خانواده از هم پاشیده و متزلزل نشوند. یکی از آن ابزارها مهریه می‌باشد تا افرادی که بدون دلایل شرعی و قانونی نظام خانواده خود را بر هم نزنند و جلوی هوس‌های آنها گرفته شود. مهر ترمزی در برابر تمایلات مرد نسبت به جدایی و طلاق محسوب می‌شود در تفسیر نمونه در ذیل آیه 4 سوره نساء آمده است:
    درست است که مهر از نظر قوانین اسلام با برقرار شدن پیمان ازدواج به ذمه مرد تعلق می‌گیرد و زن فورا حق مطالبه آن را دارد، ولی چون معمولاً به صورت بدهی بر ذمه مرد می‌ماند، هم اندوخته‌ای برای آینده زن محسوب می‌شود و هم پشتوانه‌ای برای حفظ حقوق او و از هم نپاشیدن پیمان زناشویی است. (1)
    (صفحه 157)
    چنانچه مردی زنی را عقد نمود بعد تصمیم گرفت او را طلاق دهد در صورتی که با او هم بستر نشده باشد باید نصف مهر و اگر هم بستر شده باشد تمام مهر را بپردازد.
    امام خمینی (ره) می‌فرماید:
    لَوْ طَلَّقَ قَبْلَ الدُّخُولِ سَقَطَ نِصْفُ الْمَهْرِ الْمُسَمّی وَ بَقِیَ نِصْفُهُ. (1)
    اگر مرد همسرش را قبل از هم بستر شدن طلاق دهد نصف مهر معین ساقط می‌شود و نصف دیگر برعهده شوهر است و بر همین مبنا در قانون مدنی آمده
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #102

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,707
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    401
    مورد تشکر
    605 در 154
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    *****
    1- تفسیر نمونه: جلد 3، صفحه 262.
    2- ترجمه تحریرالوسیله، جلد 3، صفحه 534، مسئله 13.
    (صفحه 158)
    است: (ماده 1092) هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد مستحق نصف مهر خواهد بود.(1)
    5 مهر موجب تعادل اقتصادی است
    داشتن امنیت اقتصادی یکی از اهداف مهم تلاش‌ها و فعالیت‌های فردی و اجتماعی می‌باشد و در ازدواج هم همین هدف دنبال می‌شود.
    زن و شوهر با همفکری و ایجاد فضائی آرام و با تقسیم کارها موجب امنیت و آرامش برای فعالیت‌های اقتصادی می‌شوند، اما با اینکه زن دارای استقلال مالی می‌باشد ولی در جوامع بشری ابتکار عمل در مسائل اقتصادی و درآمدی بیشتر
    امضاء


  4. Top | #103

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,707
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    401
    مورد تشکر
    605 در 154
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    *****
    1- نظام خانواده نکاح و انحلال آن، صفحه 259.
    (صفحه 159)
    در دست مردان می‌باشد و در صورت طلاق و جدائی زن بدون پشتوانه اقتصادی می‌ماند، وجود مهریه یک نوع احساس امنیت اقتصادی و پشتوانه‌ای برای زن می‌باشد.
    به علاوه مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه مخصوصا با گذشت قسمتی از عمر آنها و از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبائی، امکان کمتری برای انتخاب همسر جدید دارند با توجه به این جهات روشن می‌شود که امکانات و سرمایه‌ای را که زن با طلاق از دست می‌دهد بیش از امکاناتی است که مرد از دست داده است و در حقیقت مهر چیزی است به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیله‌ای برای تأمین زندگی آینده اوست (1) در
    *****
    1- تفسیر نمونه: جلد 3، صفحه 242.
    (صفحه 160)
    امضاء


  5. Top | #104

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    October 2020
    شماره عضویت
    13875
    نوشته
    1,707
    صلوات
    1228
    دلنوشته
    4
    صلی الله علیک یا سید الشهدا
    تشکر
    401
    مورد تشکر
    605 در 154
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تفسیر انوار العرفان می‌فرماید:
    مهر یک عطیه الهی است و خداوند به خاطر اینکه زن حقوق بیشتری در اجتماع داشته باشد و ضعف نسبی جسم وی از این طریق جبران گردد، به طور کامل ادا نمایید (1) لهذا در منابع فقهی و حقوقی مشاهده می‌کنیم که مهریه ملک شخص زوجه است و دیگران حتی والدین او هم حقی در آن ندارند این موضوع را در فصل‌های آینده از نظر فقهی و روایی و قانونی مفصل بحث خواهیم نمود. مهر علاوه بر اینکه باعث تعدیل مقداری از مسائل اقتصادی است موجب تعدیل
    *****
    1- انوار العرفان فی تفسیر القرآن: جلد 8، صفحه 44.
    (صفحه 161)
    نیروی جسمانی زن و مرد نیز می‌باشد مرد که از نظر جسمانی قوی است و زن ضعیف ولی مهر موجب می‌شود که مرد باوجود احساس قدرت بدنی در مقابل زن تواضع کند بنا به فرمایش شهید مطهری:
    ضعف زن در مقابل نیرومندی بدنی به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگاری می‌کرده. (1)
    6 مهر عطیّه الهی به زن است
    با استفاده از کلمه نحله می‌توان استفاده نمود که مهر یک هدیه الهی است به زن می‌باشد زیرا بسیاری از مفسران بهره‌برداری نموده‌اند، که مهر بخششی
    *****
    1- نظام حقوق زن در اسلام: شهید مطهری، صفحه 200.
    (صفحه 162)
    است از خداوند به زن که توسط شوهر به زن عطا می‌شود، زیرا نحله را معنی کرده‌اند به بخشش و هدیه اختصاصی. (1)
    امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله می‌فرماید:
    تَمْلِکُ الْمَرْاَةُ الصَّداقَ بِنَفْسِ الْعَقْدِ … فَلَهَا التَّصَرُّفُ فیهِ بَعْدَ الْعَقْدِ بِاَنْواعِهِ. (2)
    زن به محض انعقاد عقد مالک مهریه می‌شود … و زن می‌تواند پس از عقد در مهر تصرف کند.
    7 مهریه پیمان صداقت است
    *****
    1- پرتوی از قرآن: سیدمحمود طالقانی، جلد 6، صفحه 14.
    2- ترجمه تحریرالوسیله: امام خمینی (ره)، جلد 3، صفحه 534، مسأله 15.
    (صفحه 163)
    بقاء و دوام هر پیوندی به خصوص زناشویی در گرو صداقت و یک رنگی می‌باشد ازدواج‌هایی که در آن زن با شوهر صداقت ندارند دیر یا زود از هم پاشیده شده و یا به کانونی سرد و بی‌روح که در آن صلح و صفا حاکم نیست تبدیل خواهد شد.
    پیمان زناشویی اولین اجتماع کوچکی است که علاوه بر اینکه دارای ابعاد متعدد اقتصادی، حقوقی … است، یک کانون مهم رشد و شکوفایی عاطفه‌ها و تربیت انسانهای با صداقت و مهذب است که اداره جامعه فردا به عهده آنها گذاشته خواهد شد، پس خود این جامعه کوچک یعنی خانواده باید سرشار از صداقت باشد به همین جهت از مهر در قرآن شریف به صداق تعبیر شده است، همانطوری که در تعریف مهر گذشت مرد با دادن مهر یک زندگی خالصانه و
    (صفحه 164)
    صادقانه بدون غل و غش را اعلام می‌نماید.
    در مورد صدق گفته شده است:
    وَالصِّدْقُ مُطابَقَةُ الْقَوْلِ الضَّمیرَ وَ الْمُخْبَرَ عَنْهُ مَعا (1)
    صدق مطابقت و هماهنگی بین قول و چیزی است که از آن خبر داده می‌شود.
    و باز گفته شده: وَ الصَّداقَةُ صِدْقُ الاِْعْتِقادِ فِی الْمَوَدَّةِ (2)
    صداقت عبارت است از صدق اعتقاد در دوستی.
    ازدواجی که با صداقت شروع شود می‌تواند یکی از مصادیق این آیه شریفه
    *****
    1- المفردات فق غریب القرآن ماده صدق.
    2- المفردات فق غریب القرآن ماده صدق.
    (صفحه 165)
    باشد: یآ اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ (1) ای کسانی که ایمان آورده‌اید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
    8 مهریه تضمین مادی امنیت تربیت است
    سؤالی که به ذهن انسان کنجکاو می‌رسد این است که چرا زن به شوهر خود مهریه نمی‌دهد و چرا مهر بر مرد لازم است نه بر زن؟ با اینکه هر دو در زندگی و لذات زناشویی شریک می‌باشند؟
    جواب روشن است: زیرا در فلسفه مهر اهداف بسیار عالی انسانی و تربیتی وجود دارد که نمی‌توان آن را همانند سایر مسائل طرفینی زناشویی و حقوقی
    *****
    1- 119/توبه،ترجمه از کتاب تفسیر نمونه، جلد 8، صفحه 178، تاریخ چاپ 30 شعبان 1399.
    (صفحه 166)
    شمرد و مقایسه نمود که اگر مرد به زن خود مهری می‌دهد پس زن هم به شوهر خود مهر بپردازد.
    علاوه بر دلایلی که در فلسفه مهر تاکنون ذکر شد یکی دیگر از مصادیق فلسفه مهر تضمین و تأمین امنیت مادی تربیت فرزند و مساعد نمودن محیط خانه برای پرورش فرزند است.
    هریک از احکام تشریعی الهی براساس حکمتی وضع شده است که باید رابطه بین حکم و موضوع را سنجید.
    لزوم پرداخت نفقه و مهر از طرف مرد به زن در واقع بستگی به اهداف عالیه تشکیل خانواده دارد که در رأس اهداف مقدس خانواده ایجاد محیط امن و تربیت فرزند می‌باشد که این رسالت در خانواده بزرگ جامعه برعهده پیامبران علیه‌السلام و
    (صفحه 167)
    در خانواده کوچک زناشوئی به صورت طبیعی برعهده زن گذاشته شده است و انجام این رسالت بزرگ تنها با مهر و محبت مادری بدون پشتوانه مادی ممکن نیست زیرا مربی این مکتب باید از لحاظ مادی (لباس، مسکن، امرار معاش و …) تأمین باشد که به صورت نفقه تضمین شده است؛ حتی از یک پس‌انداز مالی (مهریه) بهره‌مند باشد که این امر نیز تضمین گردیده و برعهده شوهر گذاشته شده است.
    مقام تربیتی زن (مادر) آن‌قدر باارزش است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرماید:
    بهشت زیر پای مادران است. (البته نه هر مادری بلکه مادری که به وظیفه مادری خود عمل کند) چون تربیت عالی‌ترین هدف خلقت است. در این راستا روایتی در علل الشرایع از محمدبن سنان نقل شده که امام رضا علیه‌السلام در مورد
    (صفحه 168)
    علت وجوب مهر بر مردها و عدم وجوب آن از طرف زن‌ها فرمودند: چون مؤنه زن بر مرد واجب است زیرا زن با مرد یک قرارداد و معامله نموده و مرد مشتری می‌باشد پس باید مهریه را بپردازد. (1)
    تعیین مهر با رضایت زوجین
    تعیین مهر در عقد دائم برخلاف عقد موقت از ارکان نمی‌باشد ولی اگر زوجین بخواهند مهر تعیین نمایند نوع و مقدار آن باید روشن شود که در این فصل به دنبال روشن شدن این موضوع هستیم.
    از قول امام باقر علیه‌السلام نقل شده است که آن بزرگوار فرموده:
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 23.
    (صفحه 169)
    اَلصَّداقُ کُلُّ شَیْ‌ءٍ تَراضی عَلَیْهِ النّاسُ (1)
    هر شی‌ء که مردم به آن رضایت داشته باشند می‌تواند مهر باشد.
    امام باقر علیه‌السلام فرمودند: هر آنچه مورد رضایت طرفین قرار گیرد می‌تواند مهر قرار گیرد چه کم باشد و چه زیاد. (2)
    از این روایت فهمیده می‌شود که ملاک تعیین مقدار مهر رضایت زوجین است.
    مقدار مهریه
    مقدار مهریه
    یکی از نکاتی که باید در مسائل حقوقی خانواده و ازدواج مطرح و روشن گردد مقدار مهریه از نظر شرع مقدس اسلام می‌باشد تا هم اهداف و فلسفه
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 2.
    2- تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 409.
    (صفحه 170)
    وجودی مهریه تأمین گردد و هم باعث تحکیم خانواده و رفع نزاع و اختلاف شود.
    سؤالی که مطرح است این است که آیا برای مهر محدودیتی مشخص وجود دارد یا خیر؟ و آیا بیشتر از مهر السنة جایز است یا خیر؟ در این مورد نظراتی وجود دارد ولی قبل از طرح نظرات فقها، طبق مباحث گذشته می‌توان اظهار نظر نمود که محدودیتی نباید در مقدار مهر وجود داشته باشد؛ چون با رضایت زوجین وقتی مهر مشخص شده باشد دیگر از لحاظ کمیت چه اشکالی خواهد داشت؟
    به طور کلی در میان فقها، دو نظر وجود دارد که به بررسی آنها می‌پردازیم:
    1 قائلین به محدودیت مهر
    عده‌ای از فقها به پیروی از سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله قرار دادن مهر بیش از
    (صفحه 171)
    مهر السنة را جایز نمی‌دانند و در این مورد ادعای اجماع هم نموده‌اند که از مشهورترین آنها مرحوم اسکافی و صدوق و سید مرتضی می‌باشند و فرموده‌اند مازاد بر مهر السنة باید برگردانده شود. (1)
    و سید مرتضی علاوه بر منع از زیادی مهر السنة و حکم به ردّ مازاد بر آن استدلال به اجماع نموده است.(2)
    همین حکم بدون ادعای اجماع از الفقیه نقل شده است. (3)
    مهر السنه پانصد درهم معادل پنجاه دینار می‌باشد که رسول اکرم صلی الله علیه و آله مهر
    *****
    1- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 15.
    2- شرع لمعه، جلد 2، صفحه 98، کتاب النکاح.
    3- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 15.
    (صفحه 172)
    تمامی همسران خود را به همین مقدار قرار داد و این به عنوان سنت آن حضرت مطرح می‌باشد و سید مرتضی و دیگران که معتقد هستند مهر نباید از مهر السنه بیشتر باشد به تبعیت از سنت رسول اللّه صلی الله علیه و آله فتوای داده‌اند و در روایات متعددی مهر السنه مطرح شده است؛ از جمله روایت عبداللّه بن سنان که از قول امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است که: «مهریه زن‌ها در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله برابر با پانصد درهم بوده است» (1) و روایت مفضل که از امام صادق علیه‌السلام سؤال می‌کند «خبر بده به من از مقدار مهر زن که (لا یَجُوزُ لِلْمُؤْمِنِ اَنْ یَجُوزُهُ) جایز نیست مؤمن از آن تجاوز کند؟ امام علیه‌السلام فرمودند: (اَلسُّنَّةُ الْمُحَمَّدِیَّةُ)
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، کتاب النکاح، صفحه 8.
    (صفحه 173)
    سنت حضرت محمد صلی الله علیه و آله که پانصد درهم می‌باشد و مازاد بر آن باید برگردانده شود». (1)
    حدیث فوق مطابق با نظر سید مرتضی و همفکران او در عدم تجاوز مهر از مهر السنة است.
    شیخ صدوق (علیه الرحمه) علت اینکه چرا مهر السنه پانصد درهم است از قول حسین‌بن خالد نقل کرده:
    «حسین بن خالد (2) می‌گوید از امام کاظم علیه‌السلام سؤال کردم چگونه مهر السنه
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، کتاب النکاح، صفحه 17.
    2- در تهذیب الاحکام، جلد 7، پاورقی صفحه 412 آمده است، حسن بن خالد صحیح است نه حسین بن خالد، حسن بن خالد، کان ثقة له کتاب النّوادر، یروی عن الکاظم علیه‌السلام.
    (صفحه 174)
    پانصد درهم شده؟ امام علیه‌السلام فرمود: خداوند بر خود لازم نمود که اگر مؤمنی صد مرتبه تکبیر و صد مرتبه حمد و صد مرتبه تسبیح خدا و صد مرتبه لا اله الا الله (تهلیل) بگوید و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله بفرستد و پس از آن بگوید خداوندا از حوریه بهشتی به ازدواج من در بیاور خداوند (دعایش را مستجاب نموده و) حوریه بهشتی را به ازدواج او درمی‌آورد و خداوند مهر آن حوریه را همین اذکار قرار داده است به همین جهت خداوند به پیامبرش وحی نمود که سنت قرار بدهد مهر زنان مؤمن را پانصد درهم و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را انجام داد».(1)
    (صفحه 175)
    نقد نظریه قائلین به محدودیت مهریه
    مستند قائلین به محدودیت مهر از چند حال خارج نیست یا باید آیات باشد که از کلمه «قنطار» در آیات خلاف آن فهمیده می‌شود (همان‌طوری که توضیح آن خواهد آمد)، یا باید روایات باشد که اولاً از روایات الزام و وجوب در محدودیت مهریه به پانصد درهم استفاده نمی‌شود، ثانیا روایاتی داریم که خلاف آن را ثابت می‌کنند و حتی قید عدم محدودیت شده مثل روایتی که از امام صادق علیه‌السلام نقل شده:
    عَنِ الصَّداقِ هَلْ لَهُ وَقْتٌ (اَیْ هَلْ لَهُ حَدٌّ لا یُتَجاوَزُ عَنْهُ)؟ قال: لا (1) سؤال شد از
    *****
    1- علل الشرایع، صفحه 499.
    2- تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 412.
    (صفحه 176)
    امام صادق علیه‌السلام از مهریه که آیا برای آن حدی وجود دارد؟ فرمود خیر ثالثا همان‌طوری که در بحث بعدی خواهد آمد روایات حمل بر استحباب مهر السنه شده است، اگر مستند قائلین به محدودیت مهریه اجماع هست همچنانکه از سید مرتضی (ره) نقل شده ملاک این اجماع مشخص نیست زیرا بسیاری از علماء خلاف این عقیده را دارند و شهید ثانی در مورد ادعای اجماع سید مرتضی فرموده:
    وَ الاِْجْماعُ مَمْنُوعٌ وَ جَمیعُ التَّفْسیراتُ السّابِقَةُ لِلْقِنْطارِ تَرِدُ عَلَیْهِ وَ الْخَبَرُ الصَّحیحُ حُجَّةٌ بَیِّنَهُ، نَعَمْ یُسْتَحَبُّ الاِْقْتِصارُ عَلَیْهِ لِذلِکَ.(1)
    (صفحه 177)
    ادعای اجماع ممنوع است و جمیع تفسیرهای که (ذیل) عبارت قنطار شده ردّ این نظریه را می‌نماید و خبر صحیح هم دلیل روشنی است بر ردّ این اجماع بلکه اکتفاء بر مهر السنه مستحب است.
    از طرفی دیگر قائلین به این نظریه یعنی محدودیت مهر، تعداد محدودی هستند بنابراین روشن نیست استناد این بزرگواران آن هم کسانی مثل سید مرتضی (ره) در اعتقاد به محدودیت مهر به مهر السنة چه بوده است. غیر از روایاتی که قبلاً نقل شد و آنها هم دلالت بر وجوب ندارند و حداکثر می‌توان آنها را حمل بر کراهت نمود، به خصوص اینکه اگر حمل بر
    *****
    1- شرح لمعه، جلد 2، کتاب النکاح، صفحه 98.
    (صفحه 178)
    وجوب شود با روایاتی که دلالت بر عدم وجوب دارند معارض خواهند بود و محدودیت در مهر را ردّ کرده‌اند.
    2 عدم محدودیت در مهر
    عدم محدودیت در مهر
    آنچه از آیات و روایات و نظرات اکثر فقها عظام استفاده می‌شود عدم محدودیت در مهریه در حداقل و در حداکثر است به شرط اینکه از مالکیت (مثل خمر) و مالیت (مثل یک حبه گندم) خارج نشود و مورد رضایت و قبول زوجین باشد اینک ادلّه سه‌گانه در این مورد به اختصار بررسی می‌شود.
    الف: عدم محدودیت مهر در آیات
    «وَ اِنْ اَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَکانَ زَوْجٍ وَ اتَیْتُمْ اِحْدیهُنَّ قِنْطارا فَلا تَأخُذُوا مِنْهُ شَیْئا». (1)
    (صفحه 179)
    اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید و مال فراوانی (به عنوان مهر) به او پرداخته‌اید، چیزی از آن را نگیرید.
    معانی مختلفی از قنطار شده ولی همه آنها از مهر السنه بیشتر است.
    راغب در مفرداتش فرموده:
    «وَ الْقَناطیرُ جَمْعُ الْقَنْطَرَةِ وَ الْقَنْطَرَةُ مِنَ الْمالِ مافیهِ عُبُورُ الْحَیاةِ تَشبیها بِالْقَنَطَرَةِ وَ ذلِکَ غَیْرُ مَحْدُودِ الْقَدْرِ فی نَفْسِه، … و قال الحسن اَلْفٌ و مِائَتا دینارٍ، وَ قیلَ مِلْ‌ءُ مُسْکِ ثَوْرٍ ذَهَبا» (1)
    *****
    1- 20/نساء، ترجمه از کتاب تفسیر نمونه، جلد3، صفحه 321، تاریخ انتشار، اردیبهشت 1354.
    2- المفردات فی غریب القرآن، ماده: قنطره.
    (صفحه 180)
    قناطیر جمع قنطره (به معنی پل) است مال قنطره یعنی مالی که زندگی را راه می‌اندازد همان‌طور که از پل عبور می‌کنند (یعنی مالی کافی) و اندازه آن فی حد نفسه محدود نیست ….
    و بیشتر مفسرین قنطار را مال زیاد گرفته‌اند. (1)
    قنطار، به کسر قاف، به معنای مال عظیم است و در قاموس، قنطار را معادل ده‌ها هزار دینار طلا دانسته است و در المنجد آن را عبارت از وزنی دانسته که مقدار ثابتی ندارد و به تحول ایام متغیر می‌شود و به 100 رطل که هر رطل خود
    *****
    1- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، جلد 2، صفحه 4.
    (صفحه 181)
    2564 گرم است نیز اطلاق می‌گردد.(1)
    از منابع مختلف اهل سنت نقل شده که، روزی عمربن الخطاب بالای منبر گفت: چرا مهر زنان خود را زیاد می‌کنید و حال‌آنکه مهر در میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحابش چهارصد درهم بوده، زنی اعتراض کرد به عمر گفت: آیا مردم را نهی می‌کنی که بیشتر از چهارصد درهم مهر زنان را قرار ندهند؟ عمر گفت: بله، آن زن گفت: آیا نشنیدی که چه چیزی در قرآن آمده؟ عمر گفت: چیست آن؟ زن گفت: وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً عمر گفت: خدایا ببخش مرا که همه مردم داناتر از عمرند، سپس به منبر رفت اعلام کرد هر مقداری که مایل هستید
    *****
    1- بررسی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، صفحه 226.
    (صفحه 182)
    مهریه قرار دهید». (1)
    پس روشن می‌شود که از دیدگاه قرآن، محدودیتی برای تعیین مهریه وجود ندارد حتی عرف زمان صدر اسلام هم همین موضوع را از آیات استنباط می‌نمودند.
    ب: عدم محدودیت مهر در روایات:
    از مجموع روایاتی که محدثین بزرگوار در کتب روایی از معصومین علیهم‌السلام نقل کرده‌اند محدودیت فهمیده نمی‌شود به خصوص اگر بخواهیم وجوب
    *****
    1- الغدیر، جلد 6، صفحه 95.
    (صفحه 183)
    مهر السنه را اثبات کنیم بلکه در اکثر روایات عدم محدودیت استفاده می‌شود. و عبارت (اَلصَّداقُ ما تَراضَیا عَلَیْهِ، قَلَّ اَوْ کَثُرَ) مهر چیزی است که با رضایت بر آن توافق شود کم باشد یا زیاد. دلالت گویا و روشنی دارد که هر مقدار طرفین بر آن رضایت دادند چه کم باشد یا زیاد. دلالت گویا و روشنی دارد که هر مقدار طرفین بر آن رضایت دادند چه کم باشد یا زیاد بدون هیچ محدودیتی می‌توان مهر قرار داد. روایات به این مضمون فراوانند، از جمله روایتی که از امام رضا علیه‌السلام نقل شده که فرمود: «اگر مردی با زنی ازدواج نمود و مهرش را بیست هزار و برای پدرش ده هزار قرار داد مهر درست است و آن مقدار که برای پدرش قرار داده فاسد است».(1) در این روایت ملاحظه می‌شود که مهریه 20 هزار چندین برابر
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 19.
    (صفحه 184)
    مهر السنه است اگر 20 هزار درهم باشد و مهر السنه پانصد درهم رد این صورت چهل برابر مهر السنه است و اگر منظور این روایت 20 هزار دینار باشد و مهر السنه 50 دینار در این صورت چهارصد برابر مهر السنه خواهد بود.
    اگر قرار دادن مهر بیش از مهر السنه جایز نیست پس نباید امام معصوم علیه‌السلام برخلاف آن عمل کند، در حالی که در روایتی نقل شده امام حسن علیه‌السلام زنی را تزویج نمود و مهر او صد کنیز و همراه هریک ده درهم قرار داد (1) ملاحظه می‌شود غیر از قیمت کنیزها مهر دو برابر مهر السنه می‌باشد و حتی در صحیح
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، صفحه 19.
    (صفحه 185)
    مسلم آمده است: «ام حبیبه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله مهرش چهار هزار درهم و چهار صد دینار بود که نجاشی آن را از مال خودش جهت احترام به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرداخت نمود».(1)
    روشن است که اگر تجاوز از مهر السنه مجاز نیست نباید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اجازه دهد که مهر ام‌حبیبه همسرش بیش از مهر السّنّه باشد، این خود دلیل دیگری است که اولاً تمام همسران آن حضرت مهریه پانصد درهم نداشته‌اند و ثانیا مهریه بیش از مهر السنه از نگاه روایات جایز است و هیچ منفعی ندارد؛ مضافا اینکه وقتی از امام صادق علیه‌السلام سؤال می‌شود آیا برای مهریّه حدی وجود
    *****
    1- صحیح مسلم، جلد 9، صفحه 215.
    (صفحه 186)
    دارد؟ امام علیه‌السلام می‌فرماید خیر. (1)
    ج: نظر فقهاء در عدم محدود بودن مهر:
    گرچه عده‌ای از فقهاء مثل سید مرتضی و اسکافی و صدوق، قائل به محدود بودن مهر به مهر السنه می‌باشند که نظر آنها قبلاً مورد بررسی قرار گرفت اما اکثر فقها قائل به عدم محدودیت مهر هستند فقها بزرگوار در تعیین مهر دو چیز را قید نموده‌اند یکی رضایت طرفین دیگر اینکه در قلت به قدری ناچیز نباشد که از مالیت خارج شود با توجه به این دو قید محدودیتی در جهت کمی یا زیادی مهر
    *****
    1- تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 412.
    (صفحه 187)
    وجود ندارد من جمله مرحوم محقق حلی (ره) می‌فرماید:
    «برای مهر اندازه معینی نیست بلکه آنچه زوجین به آن راضی شوند صحیح است اگرچه کم باشد به شرط اینکه از قیمت مثل یک دانه گندم خارج نشود و همچنین محدودیتی در جهت زیادی وجود ندارد».(1)
    این نظر مورد تأیید بسیاری از فقها از جمله امام خمینی(ره)(2) و شهیدین (ره)(3) و صاحب جواهر (ره)(4) و شیخ طوسی (ره)(5) و … می‌باشد.
    مرحوم صاحب جواهر (ره) در شرح عبارت شرایع (وَ کَذا لاَحَدَّ لَهُ فِی الْکَثْرَةِ)
    *****
    1- شرایع الاسلام، جلد 2، صفحه 545.
    2- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 297.
    3- شرح لمعه، جلد 2، کتاب النکاح، صفحه 97.
    4- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 13.
    5- کتاب الخلاف، جلد 2، مسأله 34.
    (صفحه 188)
    ادعای شهرت در حد اجماع نموده و فرموده:
    «محدودیتی در مهر نمی‌باشد بنابر مشهور بین اصحاب، آن هم یک شهرت عظیمی در حدی که می‌توان ادعای اجماع نمود».(1)
    مرحوم بَرّاج در المهذّب علاوه بر ردّ محدودیت مهر فرموده: هرگاه انسان در عقد نکاح مهر را بیش از مهر السنه قرار دهد لازم است به آن وفا کند.
    و همین بزرگوار فرموده: (هُوَ عِنْدَنا غَیْرُ مُقَدَّرٍ) مهر در نزد ما مقدار معینی ندارد. (2)
    *****
    1- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 13.
    2- سلسلة الینابیع الفقهیه، جلد اول، جزء اول از نکاح، صفحه 166.
    (صفحه 189)
    فقها برای رضایت زوجین در تعیین مقدار مهر تا جائی اهمیت داده‌اند که اگر چنانچه زوجین بر مهری توافق کردند اولیای آنها نمی‌توانند اعتراض کنند. (1)
    کم بودن مهر مستحب است و زیادی آن مکروه
    با وجود اینکه شرعا و قانوناً محدودیتی در تعیین مهر وجود ندارد اما با توجه به فلسفه ازدواج، سنگینی مهر کراهت دارد به خصوص زمانی که مهر موجب به تعویق افتادن ازدواج گردد و جنبه تشریفات و چشم و هم‌چشمی به خود بگیرد و بهانه‌ای برای نسل جوان گردد. مادامی که از مشکلات اقتصادی رنج می‌برد و با عنایت به اینکه مهر دینی است به عهده شوهر و عندالمطالبه باید بپردازد، کمی آن مورد سفارش و استحباب است.
    *****
    1- کتاب الخلاف کتاب النکاح، جلد 2، مسأله 24.
    (صفحه 190)
    برخلاف آنچه که تصور می‌شود، مهر سنگین ضمانتی برای تداوم و بقاء زندگی زناشویی نیست و گاهی زیادی مهر باعث بسیاری از مشکلات و از هم پاشیدگی خانواده و موجبات عذاب زن می‌گردد. و شوهر که توان پرداخت آن را ندارد جهت رهایی از این دین سنگین و نپرداختن آن دنبال بهانه‌جویی و رفتارهای ناهنجار می‌رود؛ در نتیجه زن یا باید از مهر خود چشم پوشی کند یا وضع رقت‌بار و نامطلوب موجود را تحمل کند؛ ولی اگر مهر کم باشد عموما زن دچار این مشکلات نمی‌گردد.
    در نظام خانواده اگر مهر و محبت و علاقه حاکم نباشد مَهر زیاد نمی‌تواند
    (صفحه 191)
    تضمین کننده بقا و خوشبختی خانواده باشد در پاره‌ای اوقات زیادی مهر جز رنج و فشار روحی چیز دیگری برای زن ندارد. چه بسا سخت‌گیری و سنگینی مهر اثرات نامطلوب روانی دارد و برای استمرار در روابط خانوادگی عکس‌العمل‌های سوئی در برداشته باشد و گاهی هم موجب انتقام گردد. به همین خاطر در منابع دینی هیچ گونه توصیه‌ای بر زیادی مهر نشده بلکه برعکس بر کمی آن تأکید و سفارش شده است. و چه بسا زیادی مهر نهی شده است.
    عن علی علیه‌السلام قال: لا تَغالُوا بِمُهُورِ النِّساءِ فَیَکُونَ عِداوَةً (1)
    حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «مهر زنان را بالا نبرید که موجب عداوت
    *****
    1- بحارالانوار، جلد 100، صفحه 351.
    (صفحه 192)
    می‌شود». ملاحظه می‌شود که از دید حضرت علی علیه‌السلام زیادی مهر موجب دشمنی می‌گردد. و حال آنکه به فرموده قرآن مهر باید نحله باشد یعنی موجب شیرینی زندگی گردد.
    رُوِیَ: اَنَّ مِنْ بَرَکَةِ الْمَرْأَةِ قِلَّةُ مَهْرِها، وَ مِنْ شُؤْمِها کَثْرَةُ مَهْرِها (1)
    روایت شده است که: «کمی مهر زن برکت و زیادی مهر شوم است» امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «نزد پدرم از شوم بودن بحث بود که پدرم فرمود شوم بودن در سه چیز است … اما شوم بودن زن در زیادی مهر او است». (2)
    *****
    1- من لا یحضره الفقیه، جلد 3، صفحه 253.
    2- وسایل الشیعه، جلد 15 کتاب النکاح، باب 5 از ابواب المهور، صفحه 9.
    (صفحه 193)
    روشن است که خود انسانها شوم نمی‌باشند بلکه اعمال و رفتار آنها موجب نحسی و گرفتاری خواهد شد؛ اگر مهر متعادل باشد بهتر می‌شود مشکلات را حل نمود برخلاف زمانی که مهریه زیاد و بیشتر از توان مالی شوهر باشد که در این صورت در منازعات زناشویی مشکلات زیادی وجود خواهد داشت؛ از طرفی زن در رسیدن به حق خود یعنی مهریه اصرار دارد و از طرفی شوهر که توان پرداخت را ندارد سرباز می‌زند و دامنه نزاع بالا خواهد گرفت و نه تنها زوجین بلکه خانواده‌های مرتبط نیز دچار مشکل و ناراحتی خواهند شد که این گرفتاری شوم و بدبختی از پیامدهای زیادی مهر است، که موارد و مصادیق آن را در جامعه شاهد هستیم.
    (صفحه 194)
    معنی دیگر شوم بودن مهریه زیاد این خواهد بود که وقتی جوانی توان پرداخت مهریه زیاد را ندارد از ازدواج منصرف خواهد شد، در نتیجه تجرد گرایی که متأسفانه از بلاهای عصر ماست رواج پیدا خواهد کرد و خدای نکرده دامنه فساد در جامعه رو به افزایش خواهد گذاشت و آن عصمت لازم از بین خواهد رفت و به همین جهت نبی اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:
    «بهترین زنان امت من زیباترین و کم مهرترین آنها هستند».(1)
    با اینکه برای مهریه حد معینی تعیین نشده اما برای استحکام و بقای خانواده ملاک تعیین مقدار مهر رضایت است و آن هم تأکید بر کم بودن مهر شده است تا
    *****
    1- وسایل الشیعه، جلد 15 کتاب النکاح، باب 5 از ابواب المهور، صفحه 9.
    (صفحه 195)
    جائی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی هشدار داده که مهریه سنگین نباشد:
    «قسم به حق آن کسی که مرا مبعوث به نبوت و رسالت نمود هر زنی که مهریه را بر شوهر سنگین بگیرد خداوند زنجیرهای آتش جهنم را بر او سنگین خواهد گرفت.(1)
    و بر همین اساس می‌توان بین این دسته از روایات و روایاتی که قبلاً در عدم محدودیت مَهر بیان شد. جمع به استحباب کم بودن مهر و مکروه بودن زیادی آن نمود همان‌طوری که فقهای عظام هم بر همین مبنا فتوای به استحباب محدودیت مهر به مهر السنه و فتوای بر کراهت زیادی آن را داده‌اند. در این رابطه مرحوم
    *****
    1- مستدرک الوسائل، جلد 15، باب 5 از ابواب المهور، صفحه 68.
    (صفحه 196)
    حلی فرموده:
    مستحب است کمی مهر و مکروه است اینکه مهر از مهر السنه که پانصد درهم است تجاوز کند. (1)
    فقهای بزرگوار دیگر مثل حضرت امام خمینی(2) و شهیدین (3) و صاحب مقنع (ره) (4) بر همین مطلب (استحباب کم بودن و مکروه بودن زیادی آن از مهر السنه) فتوای داده‌اند و مرحوم صاحب جواهر هم ادعای عدم خلاف در استحباب کم بودن مهر نموده است. (5)
    *****
    1- شرایع الاسلام، کتاب النکاح، جلد 2، صفحه 547.
    2- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 297.
    3- شرح لمعه، جلد 2، صفحه 98.
    4- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 16.
    (صفحه 197)
    شاید بتوان از مجموع نظرات فقها و روایات، این استحباب را استحباب تأکیدی شمرد.
    در ماوراء الفقه پس از اشاره به احادیثی که در مورد کم بودن مهر بیان کرده است و اینکه این روایات معتبر السند هستند فرموده:
    «سیاق این روایات گرچه خبری است، اما ظاهر آنها واضح است نسبت به اینکه مراد از تشریع و انشاء (این روایات) به معنی نهی از زیادی مهر و امر به کمی آن می‌باشد، ولی اگر توجه به علت و حکمت آن بنمائیم این است که اگر اطاعت نمودیم آن حکمت که برکت است حاصل می‌شود و اگر مخالفت کردیم
    *****
    1- جواهر الکلام، جلد 31، صفحه 16.
    (صفحه 198)
    (یعنی مهر زیاد گردد) موجب نحوست می‌شود. این حکم استحبابی است که فقیه آن را حمل بر وجوب نمی‌کند».(1)
    مهر متاع باشد یا نقدینگی (پول)
    باعنایت به ملاک بودن رضایت زوجین در تعیین نوع و جنس مهریه (همان‌طوری که گذشت) تفاوتی در اینکه مهر متاع یا نقدینگی (پول) باشد نخواهد بود.
    اما با نظر به مطالبی که ذیلاً بیان خواهد شد، تعیین متاع و جنس اولویت
    *****
    1- ماوراء الفقه، السید محمد الصدر، جلد 6، صفحه 132.
    (صفحه 199)
    خواهد داشت زیرا:
    الف: یکی از اهداف و فلسفه مهر تعادل اقتصادی بین زن و شوهر است. بنابراین باید شیئی موضوع مهر قرار گیرد که به مرور زمان از ارزش آن کاسته نشود، از طرفی پول خاصیتی جز واسطه مبادله واقع شدن را ندارد و خود، دارای ارزش واقعی نمی‌باشد، بلکه وسیله‌ای است قراردادی جهت سرعت انتقال کالا و مبادلات دارای ارزش و بنا به فرموده شهید مطهری:
    «خاصیت اصلی و واقعی پول این است که در جریان باشد، پول کاری جز واسطه مبادلات بودن نمی‌تواند انجام دهد، برخلاف کالا که می‌تواند به اصطلاح فقهی منافع یا نمائاتی داشته باشد و یا بر روی آن کار جدیدی صورت گیرد».(1)
    *****
    1- ربا بانک بیمه: شهید مطهری، صفحه 13، مقدمه.
    (صفحه 200)
    بسیار روشن است اگر در چندین سال قبل مهریه هزار تومان از ارزش و قدرت بالایی برای خرید و تهیه کالا برخوردار بوده است ولی همان هزار تومان امروز بسیار ناچیز است و ارزش آن روز خود را از دست داده است، گرچه با رضایت طرفین بوده است اما نسبت به زن یک نوع اجحاف است.
    با عنایت با اینکه قبلاً در فلسفه مهر بحث نمودیم که یکی از اهداف تشریع مهر پشتوانه مالی زن بوده است. اگر زن به هر عللی متقاضی مهر خود باشد و مهر هم نقدینگی (پول) باشد، اگر زمان پرداخت مهر با زمان عقد تفاوت داشته باشد با توجه به اینکه ارزش نقدینگی پول همیشه ثابت نمی‌باشد آیا باید همان مبلغ زمان عقد را پرداخت یا باید ارزش مادی را به روز مقایسه و پرداخت نمود؟
    (صفحه 201)
    مسلم است که هدف از پول، خود آن نیست بلکه تعیین مبلغ به تناسب قدرت خرید و ارزش آن بوده است و پول اعتبار است نه حقیقی، اعتبار آن هم بستگی دارد به مقدار متاع موردنیاز که می‌توان تهیه نمود. اگر ارزش پول در هنگام عقد به ارزش هنگام پرداخت نباشد زن هرگز قبول نمی‌کرد.
    هنگام طرح اصلاح قانون طلاق در مجلس شورای اسلامی یکی از نمایندگان در نُطق خود گفت:
    «اسلام بالاتر از این حرفهاست حتی مهریه‌ای که سابقا برای یک زن مثلاً هزار تومان، هزار و پانصد تومان می‌دادیم در این مسأله فقها تصریح کرده‌اند که باید ارزش مالی آن زمان را در نظر گرفت مثلاً با هزار تومان می‌شد یک خانه خرید اما حالا هزار تومان مزد یک عمله در روز است حتی در پرداخت مهریه باید
    (صفحه 202)
    به ارزش روز رجوع کنیم … بعضی از فقهای فعلی در رساله‌هایشان این را تصریح کرده‌اند».(1)
    ب: از مجموع روایات و نظرات فقها استنباط می‌شود که متاع بودن مهریه بیشتر موردنظر است چون در روایات جنس بیشتر آمده تا درهم و دینار (2) مثلاً در روایات، منزل (3) زمین (4) باغ (5) آموزش (6) خادم (7) به عنوان مهر اشاره
    *****
    1- مذاکرات مجلس جلسه 403 سال 1370 (3/7/70) (فیش 60932) کتابخانه مجلس.
    2- وسائل الشیعه، جلد 15 (ابواب المهور)، باب 4، حدیث 3، باب 5، حدیث 2 و 4.
    3- وسائل الشیعه، جلد 15 (ابواب المهور)، باب 4، حدیث 3، باب 5، حدیث 2 و 4.
    4- فقه اسلامی و ادلته (الاحوال الشخصیه)، جلد 7، تألیف الدکتور و هبة الرّخیلی، صفحه258.
    5- وسائل الشیعه، جلد 15، ابواب المهور، باب 30، حدیث 1.
    (صفحه 203)
    شده است و در بعضی از روایات از درهم و دینار به عنوان قیمت متاع و جنس موردنظر، اشاره گردیده است (1) در نظری اِشراف گونه بر فتوای فقها هم این مطلب مشاهده می‌شود. مثلاً در المراسم العلویّه می‌فرماید:
    مهر بر دو قسم می‌باشد: طلا و نقره و هر آنچه برایش قیمتی باشد و هیچ شبه‌ای نیست در اینکه طلا و نقره مهر قرار گیرد. (2) همچنین می‌توان اولویت داشتن متاع و جنس به عنوان مهر بر پول از نظر شیخ مفید در المقنعه را فهمید که
    *****
    1- مستدرک الوسائل، جلد 15 (ابواب المهور)، باب 15، حدیث 1.
    2- مستدرک الوسائل، جلد 15 (ابواب المهور)، باب 15، حدیث 1.
    3- تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 412، حدیث 11 از باب 10 ابواب المهور.
    4- سلسلة الینابیع الفقهیه، جلد اول، جزء اول از نکاح، صفحه 134.
    (صفحه 204)
    فرموده: مهر هر آن چیزی است که برایش قیمتی باشد از طلا و نقره و متاع و زمین (1) و همچنین از نظرات امام خمینی (ره) (2) و صاحب شرایع الاسلام (مرحوم محقق حلّی) (3) و صاحب جواهر الکلام (4) قرار گرفتن متاع به عنوان مهر بیشتر استفاده می‌شود تا پول.
    در تأیید این نظریه که قراردادن متاع و جنس به عنوان مهر اولویت دارد برقرار دادن پول به عنوان مهر، نظر مفسرین در ذیل آیه شریفه 236 بقره
    *****
    1- سلسلة الینابیع الفقهیه، جلد اول، جزء اول از نکاح، صفحه 134.
    2- تحریرالوسیله، جلد 2، صفحه 297.
    3- شرایع اسلام فی مسائل الحلال و الحرام جلد 1 2 صفحه 545.
    4- جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، جلد 31، صفحه 3.
    (صفحه 205)
    می‌باشد که در توضیح جمله (و مَتِّعُوهُنَّ) فرموده‌اند:
    «نکته جالب دیگری که از آیه استفاده می‌شود این است که: قرآن از هدیه‌ای (مهری) که مرد باید به زن بپردازد، تعبیر به متاع کرده است و متاع در لغت به معنی چیزهایی است که انسان از آنها بهره‌مند و متمتع می‌شود و غالبا به غیر پول و وجه نقد اطلاق می‌گردد، زیرا به طور مستقیم از پول نمی‌توان استفاده کرد بلکه باید به متاع تبدیل شود. (1)
    *****
    1- لا جُناحَ عَلَیْکُمْ اِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ اَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَریضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و تعیین مهر (به عللی) طلاق دهید گناهی بر شما نیست (و در این موقع) آنها را (با هدیه‌ای مناسب) بهره‌مند سازید. ترجمه از کتاب تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 140، چاپ دوم بهمن 1353.
    (صفحه 206)
    با یک دید کلی در منابع روایی و فقهی و تفسیری مربوط به مهر می‌توان به این نتیجه رسید که قراردادن متاع و جنس به عنوان مهر بیشتر مورد توجه است تا پول و نقدینگی؛ پول بیشتر نماینده و وسیله انتقال می‌تواند باشد (مثل چک بانکی یا سفته) مضافاً بر اینکه اگر متاع به عنوان مهر قرار داده شود نه تنها موجب ضرر زن نخواهد بود بلکه زمینه نزاع هم کمتر خواهد شد.
    علاوه بر مستندات گذشته مبنی بر اولویت قرار دادن متاع به عنوان مهر به جای پول، تبصره ذیل ماده 1082 قانون مدنی می‌باشد.
    تبصره: چنانچه مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری
    (صفحه 207)
    اسلامی ایران تعیین می‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
    معلوم بودن مهر
    یکی از نکاتی که باید از سوی زوجین هنگام عقد مورد توجه قرار گیرد مشخص بودن مهریه است که نباید ابهام و جهالتی در کار باشد اگرچه لازم نیست به‌صورت دقیق تعیین گردد ولی باید به نحوی باشد که موجب اختلاف و ضرر برای زن نگردد اگر عقد بر مهری تعلق گیرد که روشن نباشد و در آن ابهام و جهل در کار باشد، مثل اینکه مهر یک زمین نامشخص یا شیئی مجهول قرار گیرد در این‌صورت عقد صحیح است ولی مهر باطل می‌گردد و باید مهر المثل معین نمود. زیرا مهر از ارکان عقد نمی‌باشد تا عقد هم فاسد گردد، اما مهر یک حق است که
    (صفحه 208)
    باید مهر المثل طبق ادله، جایگزین مهر المسمیِ مجهول گردد.
    از جمله ادله‌ای که می‌توان در مورد معلوم بودن مهر به آن استناد نمود روایاتی است که طبق آنها باید مهر به صورتی مشخص شود که رفع ابهام گردد، مثل صحیحه محمدبن مسلم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مردی مشخص می‌نماید که عوض از مهر به زن قرآن بیاموزد.(1)
    همچنین اگر عقد منعقد گردد بر مهر مجهول مهر المثل تثبیت می‌شود مثل روایتی که از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمود:
    «اگر کسی ازدواج نماید با یک مهر مجهول، عقد فاسد نیست، اما برای زن
    *****
    1- وسائل الشیعه، جلد 15، باب دوم از ابواب المهور، حدیث 1.
    (صفحه 209)
    مهر المثل است تا مادامی که از مهر السنه تجاوز نکند».(1)




    امضاء


صفحه 11 از 11 نخستنخست ... 7891011

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi