در همه سال های رهبری جمال عبدالناصر ، برپایی دو جنگ بزرگ ۱۹۵۸ و ۱۹۶۷ با اسرائیل و شکست همه جانبه مصر و اعراب ، حفاظت اطلاعات ارتش مصر و سازمان های اطلاعاتی این کشور، با مشکل شگفتی مواجه شده بودند.
بخش ضد جاسوسی اطلاعات مصر، پیاپی جاسوسان را در یگان های نظامی، نهادهای شهری و حکومتی ، ولی در بخش های پایینی و یا حداکثر میانی اجرایی کشف و مجازات می کردند. با این که دهها جاسوس شناسایی و محکوم شدند ، کمترین اثری در پر شدن شکاف اطلاعاتی حکومتی و ارتش مصر حاصل نشد و اسرائیل همواره بر تصمیمات و تحرکات استراتژیک مصر اشراف داشت؛ سهل است که تاریخ دقیق حملات، شیوه حملات، جهت حملات ، شمار یگان ها در هر تحرک جنگی را از پیش می دانست و سهل تر آن که خود زمان حملات ارتش مصر به خود را تعیین می کرد.
مصری ها بعدها پی بردند که اسرائیل دو گونه جاسوس در اختیار دارد: نخست لشگری از جاسوسان خرده پا که در بخش های پایینی و میانی اجرایی به ایفای نقش می پرداختند و همگی تبار مصری یا عرب داشتند و دومی که به تعداد انگشت شمار تا بالاترین رده های تصمیم سازی و طراحی استراتژی های حکومت و ارتش نفوذ داشتند.
لشگر اول طعمه بودند. موساد ضمن هدایت آن ها ، پیاپی آن ها را در معرض شناسایی بخش ضد جاسوسی مصر قرار می داد. کمتر ماهی بود که چند تن از این جاسوسان خرده پا دستگیر و مجازات نشود. رسانه های مصر دائم بر قدرت سیستم ضد جاسوسی خود صحه گذاشته و بر چنین قدرت و تلاشی فخر می فروختند. غافل از این که اینان طعمه هایی بیش نبودند که حکومت مصر سرگرم آن ها شده بود تا مانعی برای شناسایی جاسوسان رده بالا شوند و دستگاه اطلاعاتی مصر با سرگرم شدن و تمرکز بر آنان نتواند به جاسوسان رده بالا برسند.
در واقع همه تمرکزها مصروف دستگیری ها، محاکمه و مجازات جاسوسان دون پایه و پوشاننده جاسوسان رده های بالا می شد. جاسوسان خرده پا طعمه ای بودند که جاسوسان بزرگ در معرض شناسائی سیستم اطلاعاتی مصر قرار می دادند؛ تا بدین وسیله عطش کشف جاسوس مصری ها پُر شود. در همینحال جاسوسان اصلی با آرامش در رده عالی حکومتی مشغول تاثیرگزاری در تصمیم سازی ها ، تنظیم استراتژی های ملی و نظامی دیکته شده از تل آویو بودند.
karimipour_k
جنگ نرم
شمادعوت هستید به کانال👇
@kohnesrbazaniran