صفحه 8 از 8 نخستنخست ... 45678
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 77 , از مجموع 77

موضوع: با طلا باید نوشت : برگزیده نهج البلاغه

جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید    محبوب کن - فیس نما
  1. Top | #71

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قسمت دوّم از خطبه 223 چگونه بودن (راهنمایی)

    فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَهِ ..... وَ مَسَاوِی ءِ الاَْعْمَالِ. پس سستی دل را با استقامت درمان کن، و خواب زدگی چشمانت را با بیداری از میان بردار، و اطاعت خدا را بپذیر، و با یاد خدا اُنس گیر، و یاد آر که تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی
    ص: 93
    به تو دارد، و تو را به عفو خویش می خواند، و با کَرَم خویش می پوشاند! در حالی که تو از خدا بریده به غیر او توجّه داری! پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا! و چه ناتوان و بی مقداری تو، که بر عصیان او جرات داری، در حالی که تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در سایه رحمت او آرمیده ای. نه بخشش خود را از تو گرفته، و نه پرده اسرارِ تو را دریده است، بلکه چشم بر هم زدنی، بی احسان خدا زنده نبودی در حالی که یا در نعمت های او غرق بودی، یا از گناهان تو پرده پوشی شد، و یا بلا و مصیبتی را از تو دور ساخته است. پس چه فکر می کنی اگر او را اطاعت کنی؟. به خدا سوگند! اگر این رفتار میان دو نفر که در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت(و تو یکی از آن دو بودی) تو نخستین کسی بودی که خود را بر زشتی اخلاق، و
    ص: 94
    نادرستی کردار محکوم می کردی.(1)


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #72

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قسمت سوّم از خطبه 223 دنیا شناسی

    وَ حَقًّا أَقُولُ! مَا الدُّنْیَا غَرَّتْکَ،.... هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْیَوْمَ.
    به حق می گویم، آیا دنیا تو را فریفته است؟ یا تو خود فریفته دنیایی؟ دنیا عبرت ها را برای تو آشکار، و تو را به تساوی دعوت کرد. دنیا با دردهایی که در جسم تو می گذارد، و با کاهشی که
    ص: 95
    ________________________________________
    1- - نفی تفکر اندیویدوآلیسم(اصالت فرد).
    در توانایی تو ایجاد می کند، راستگوتر از آن است که به تو دروغ بگوید، و یا مغرورت سازد. چه بسا نصیحت کننده ای از دنیا را متّهم کردی، و راستگویی را دروغگو پنداشتی! اگر دنیا را از روی شهرهای ویران شده، و خانه های درهم فروریخته بشناسی، آن را یادآوری دلسوز، و اندرزدهنده ای گویا می یابی، که چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنیا چه خوب خانه ای است برای آن که که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلّی است برای آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند. سعادتمندان به وسیله دنیا، در قیامت، کسانی هستند که امروز از حرام آن می گریزند.(1)
    ص: 96
    ________________________________________
    1- - نفی پِسی میسْم(بدبینی و بیزاری از جهان و دنیا) و اثبات هدفداری انسان.
    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 14-03-2023 در ساعت 19:10
    امضاء

  4. Top | #73

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خطبه 224 عدالت علوی(پرهیز از امتیازخواهی)

    وَاللّه ِ لَقَدْ رَأَیْتُ عَقِیلاً.... وَ بِهِ نَسْتَعِینُ. به خدا سوگند! برادرم عقیل را دیدم که به شدّت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یک من(سه کیلو) از گندم های بیت المال را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده، و رنگشان تیره شده، گویا با نیل رنگ شده بودند. پی درپی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می کرد. چون به گفته های او گوش دادم، پنداشت که دین خود را به او واگذار می کنم، و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست برمی دارم. روزی آهنی را در آتش گداخته، به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: ای عقیل! گریه کنندگان بر تو بگریند، از حرارت آهنی
    ص: 97
    می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟! اما مرا به آتش دوزخی می خوانی که خدای جبّارش با خشم خود، آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟
    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 15-03-2023 در ساعت 20:18
    امضاء

  5. Top | #74

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و از این حادثه شگفت آورتر اینکه شب هنگام کسی به دیدار ما آمد و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود، چنان از آن متنفّر شدم که گویا آن را با آب دهان مار سمّی، یا قی کرده آن مخلوط کرده اند! به او گفتم: هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله حرام است. گفت: نه، نه زکات است نه صدقه، بلکه هدیه است. گفتم: زنان بچّه مرده بر تو بگریند. آیا از راه دین، وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده، یا جن زده شده ای؟ یا هذیان می گویی؟. به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر
    ص: 98
    آسمان هاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جوی را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد! و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویده شده دهان ملخ پست تر است! علی را با نعمت های فناپذیر و لذّت های ناپایدار چکار؟ به خدا پناه می بریم از خفتن عقل و زشتی لغزش ها، و از او یاری می جوییم.
    ص:
    امضاء

  6. Top | #75

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قسمت 10 از خطبه 83: هشدار از دشمنی شیطان
    أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللّه ِ الَّذِی أَعْذَرَ بِمَا نَهَجَ، وَ.... حَذَّرَ مَا أَمَّنَ. سفارش می کنم شما را به پرهیزکاری از خدا، خدایی که با ترساندن های مکرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دلیل و برهان روشن، حجّت را تمام کرد، و شما را پرهیز داد از دشمنی که پنهان در سینه ها راه می یابد، و آهسته در گوش ها راز می گوید، گمراه و پست است، وعده های دروغین داده، در آرزوی آنها به انتظار می گذارد، زشتی های گناهان را زینت می دهد، گناهان بزرگ را کوچک می شمارد، و آرام آرام دوستان خود را فریب داده، راه رستگاری را بر روی دربندشدگانش می بندد، و در روز قیامت آنچه را که زینت داده انکار می کند، و آنچه را که آسان کرده، بزرگ می شمارد، و از آنچه که پیروان خود را ایمن داشته بود سخت می ترساند.
    ص: 75
    ویرایش توسط نصرالله عاشق خداومولا : 24-03-2023 در ساعت 20:44
    امضاء

  7. Top | #76

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قسمت 13 از خطبه 83: پندآموزی از گذشتگان
    عِبَادَاللّه ِ، أَیْنَ الَّذِینَ عُمِّرُوا فَنَعِمُوا، وَ.... أَخْذَهِ الْعَزِیزِ الْمُقْتَدِرِ. ای بندگان خدا! کجا هستند آنان که سالیان طولانی در نعمت های خدا عمر گذراندند؟ تعلیمشان دادند و دریافتند، مهلتشان دادند(ولی غافل بودند) و بیهوده روزگار گذراندند، از آفات و بلاها دورشان داشتند، امّا فراموش کردند، زمان طولانی آنها را مهلت دادند، نعمت های فراوان بخشیدند، از عذاب دردناک پرهیزشان دادند، و وعده هایی بزرگ از بهشت جاویدان، به آنها دادند(ولی خود را به دنیا مشغول کردند). ای مردم! از گناهانی که شما را به هلاکت افکند، از عیب هایی که خشم خدا را در پی دارد، بپرهیزید، دارندگان چشم های بینا، و گوش های شنوا، و
    ص: 76
    سلامتِ(جسمی) و کالای دنیا(مال و فرزند)! آیا گریزگاهی هست؟ یا رهایی و جای امنی، پناهگاهی و جای فراری هست؟ آیا بازگشتی برای جبران وجود دارد؟ نه چنین است؟ پس کی باز می گردید؟ به کدام سو می روید؟ و به چه چیز مغرور می شوید؟ همانا بهره هرکدام شما از زمین به اندازه طول و عرض قامت شماست! آنگونه که خاک آلود بر آن خفته باشد. ای بندگان خدا! هم اکنون به اعمال نیکو پردازید، تا ریسمان های مرگ بر گلوی شما سخت نشده، و روح شما برای کسب کمالات آزاد است، و بدن ها راحت، و در حالتی قرار دارید که می توانید مشکلات یکدیگر را حل کنید. هنوز مهلت دارید، و جای تصمیم و توبه و بازگشت از گناه باقی مانده است. عمل کنید پیش از آن که در شدّت تنگنای وحشت و ترس و نابودی قرار گیرید، پیش از آن که مرگ در انتظار آن می باشد، فرا رسد، و دستِ
    ص: 77
    قدرتمندِ خدایِ توانا شما را برگیرد. (وقتی که امام علیه السلام این خطبه را ایراد فرمود، بدن ها به لرزه درآمد، اشک ها سرازیر ودل ها ترسان شد که جمعی آن را غرّاء نامیدند).
    امضاء

  8. Top | #77

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,507
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,088
    مورد تشکر
    1,602 در 1,012
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    قسمت آخر خطبه 86: یادآوری ارزش های اخلاقی
    عِبَادَ اللّه ِ، إِنَّ أَنْصَحَ النَّاس لِنَفْسِهِ.... مَغْرُورٌ. ای بندگان خدا! آن کس که نسبت به خود خیرخواهی او بیشتر است(به فکر سفر دائمیِ خویش بیشتر است)، در برابر خدا، از همه کس فرمانبردارتر است، و آن کس که خویشتن را بیشتر می فریبد، نزد خدا گناه کارترین انسان ها است. زیانکار واقعی کسی است که خود را بفریبد. و آن کس مورد غبطه است و بر او رشک می برند که دین او سالم باشد، و شقاوتمند کسی است که فریب هوا
    ص: 78
    و هوس ها را بخورد. آگاه باشید! همنشینی با هواپرستان ایمان را به دست فراموشی می سپارد، و شیطان را حاضر می کند. از دروغ برکنار باشید که با ایمان فاصله دارد. راستگو، در راه نجات و بزرگواری است، اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است. حسد نورزید که حسد، ایمان را مثل آتشی که هیزم خاکستر کند، نابود می سازد، با یکدیگر دشمنی و کینه توزی نداشته باشید که نابودکننده هرچیزی(مادی و معنوی) است. بدانید که آرزوهای دور و دراز عقل را غافل و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. آرزوهای ناروا را دروغ انگارید که آرزوها فریبنده اند و صاحبش فریب خورده است.
    ص: 79
    آخر خطبه 90: اندرزهای حکیمانه
    عِبَادَ اللّه ِ! زِنُوا أَنْفُسَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا، وَ.... لاَ زَاجِرٌ وَ لاَ وَاعِظٌ. بندگان خدا! خود را بسنجید قبل از آن که مورد سنجش قرار گیرید، پیش از آن که حسابتان را برسند، حساب خود را برسید، و پیش از آن که راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشید، و پیش از آن که با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشید. بدانید، همانا آن کس که خود را یاری نکند و پنددهنده و هشدار دهنده خویش نباشد، دیگری هشدار دهنده و پنددهنده او نخواهد بود.
    ص: 80
    قسمت سوم از خطبه 105: اندرزهای جاودانه و توجّه دادن مردم به اهل بیت علیهم السلام
    أَیُّهَا النَّاسُ، اسْتَصْبِحُوا مِنْ.... بِالنَّهْیِ بَعْدَ التَّنَاهِی.
    ای مردم! چراغ دل را از نور گفتار گوینده با عمل، روشن سازید و ظرف های جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگی ها پاک است، پُر نمایید. ای بندگان خدا! به نادانی های خود تکیه نکنید، و تسلیم هوای نفس خویش نباشید، که چنین کسی بر لبه پرتگاه قرار دارد، و بار سنگین هلاکت و فساد را بر دوش می کشد، و از جایی به جای دیگر می برد، تا آنچه را که ناچسب است بچسباند، و آنچه را که دور می نماید نزدیک جلوه دهد. خدا را، خدا را، مبادا شکایت نزد کسی برید که نمی تواند آن را برطرف سازد، و توان گره گشایی از کارتان ندارد.
    ص: 81
    همانا بر امام واجب نیست جز آنچه را که خدا امر فرماید، و آن، کوتاهی نکردن در پند و نصیحت، تلاش در خیرخواهی، زنده نگهداشتن سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله ، جاری ساختن حدود الهی بر مجرمان، رساندن سهم های بیت المال به طبقات مردم است. پس در فراگیری علم و دانش پیش از آن که درختش بخشکد تلاش کنید، و پیش از آن که به خود مشغول گردید از معدن علوم(اهل بیت علیهم السلام ) دانش استخراج کنید. مردم را از حرام و منکرات بازدارید، و خود هم مرتکب نشوید، زیرا دستور داده شدید که ابتدا خود محرّمات را ترک و سپس مردم را بازدارید.
    قسمتی از خطبه 140: پرهیز دادن از غیبت و بدگویی
    ... فَکَیْفَ بِالْعَائِبِ الَّذِی عَابَ أَخَاهُ وَ.... بِهِ غَیْرُهُ. ... چگونه می شود آن کسانی که خود مبتلا به
    ص: 82
    عیب های گوناگون هستند گناهان دیگران را برملا سازند، آیا این عیب گو به یاد نمی آورد آن گناهی را که بزرگتر از گناه عیب شونده بود مرتکب شد و خداوند آن را پوشاند و چگونه گناهکاری را مذمّت می کند که خود مرتکبِ آن گناه می شود. پس اگر عیب گو مانند آن گناه را انجام ندهد پس گناهی بزرگتر و غیر از آن را انجام داده است. به خدا سوگند اگر عیب جو گناه کوچکتری را مرتکب شده، همانا جرات داشتن بر عیب مردم گفتن خود بزرگترین گناه است. ای بنده الهی بر گفتن عیب کسی که مرتکب گناهی شده عجله مکن، شاید آن بخشیده شده باشد، و خودت را از معصیت کوچک در امان مبین، شاید که به خاطر آن، مورد عذاب واقع شوی، پس کسی که به عیب دیگری علم پیدا کرد به خاطر این که می داند خودش نیز دارای عیبی است از گفتن عیب دیگران خودداری نماید و شکرکردن برای
    ص: 83
    محفوظ ماندن از گناه، او را از توجه به گناهی که دیگری به آن مبتلا شده باز می دارد.
    قسمت 2 از خطبه 145: نکوهش از بدعت ها
    وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَهٌ إِلاَّ تُرِکَ بِهَا سُنَّهٌ،... إِنَّ مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا. هیچ بدعتی پایه گذاری نشد، مگر این که سنّتی ترک شد، پس از بدعت بپرهیزید و ملزم به رفتن راهِ راست باشید چرا که نیکوترین امور باثبات ترین و ریشه دارترین آنهاست و بدترین آنها بدعت های بدون ریشه است(که آینده آن روشن نیست).
    ص: 84
    قسمت 2 از خطبه 150: غیبت کُبری و حکومت حضرت مهدی علیه السلام
    ألا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَکَها مِنَّا.... کَأْسَ الْحِکْمَهِ بَعْدَ الصَّبُوحِ!.
    بدانید آن کس از ما(حضرت مهدی«عجّل اللّه فرجه») که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد..... سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، آن چنان که اثرشناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند، و مثل شمشیر صیقل می خورند. دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند.
    ص: 85
    قسمت 2 از خطبه 153: درمان غفلت زدگی ها
    ... إنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ، وَ.... خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذلِکَ إلی غَیْرِهِ... انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد، پس به درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت، سپس راه روشنی را پیمود، و از افتادن در پرتگاه ها، و گم شدن در کوره راهها، دوری کرد، و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان جای اعتراض باقی نگذارد، که در حق سختگیری کند، یا در سخن حق تحریف روا دارد، یا در گفتن سخن راست بترسد، پس بهوش باش ای شنونده! و از خواب غفلت بیدار شو، و از شتاب خود کم کن، و در آنچه از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله برتو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد، و با کسی که رهنمودهای پیامبر صلی الله علیه و آله را
    ص: 86
    به کار نمی بندد و به جانب دیگری تمایل دارد مخالفت کن...
    قسمت 2 از خطبه 182: راه های خداشناسی
    لَمْ یُولَدْ سُبْحَانَهُ.... وَمَا تَحْمِلُ الاُْنْثی فِی بَطْنِهَا. خدا از کسی متولّد نشد تا در عزّت و توانایی دارای شریک باشد؛ فرزندی ندارد تا وارث او باشد، وقت و زمان از او پیشی نگرفت، و زیادی و نقصان در او راه ندارد؛ خدا با نشانه های تدبیر استوار، و خواسته های حکیمانه در خلق نظام احسن، در برابر غفلت ها، آشکارا جلوه کرده است. از نشانه های آفرینش او، خلقت آسمان های پابرجا، بدون ستون و تکیه گاه است. آسمان ها را به اطاعت خویش دعوت و آنها بدون درنگ اجابت کردند، اگر اقرار آسمان ها به پروردگاری او، و اعترافشان در
    ص: 87
    اطاعت و فرمانبرداری ازاو نبود، هرگز آسمان ها را محل عرش خویش و جایگاه فرشتگان، و بالارفتن سخنان پاک و اعمال نیک و صالح بندگانش قرار نمی داد. ستارگان را نشانه های هدایتگر برای بیابان ماندگانِ سرگردان قرار داد، تا به وسیله آنها راهنمایی شوند، ستارگانی که پرده های تاریک شب مانع نورافشانی آنها نمی گردد، و نمی تواند از نورافشانی و تلألؤ ماه در دل آسمان جلوگیری کند. پس پاک است خدایی که پوشیده نیست بر او سیاهی تیره و تار بر روی ناهمواری های زمین، و قله های کوتاه و بلند کوه ها، و نه غرّش رعد در کرانه آسمان، و نه درخشش برق در لابلای ابرها، و نه وزش بادهای تند و طوفان، و نه ریزش برگ ها بر اثر بارش باران، و نه محل سقوط قطرات باران، و نه مسیر کشیده شدن دانه ها به وسیله مورچگان، و نه غذاهای کوچکِ نادیدنی پشه ها، و نه آنچه که در
    ص: 88
    شکم حیوانات ماده در حال رشد است(خدا به همه آنها آگاه است).
    قسمت 5 از خطبه 183: روش استفاده از دنیا
    فَاللّه َ اللّه َ، مَعْشَرَ الْعِبَادِ، وَ.... تَکُونُوا مَعَ جِیرانِ اللّه ِ فِی دارِهِ.... پس خدا را! خدا را! ای جمعیّت انسان ها پروا کنید! (از خدا بترسید)، حال که شما که سالم هستید نه بیمار و در گشایش و آزادی هستید نه در تنگی، پس تلاش کنید در آزاد کردن گردنتان قبل از اینکه آن را به غُل و زنجیر کشند. چشم هایتان را به شب زنده داری عادت دهید و شکم هایتان را به پرخوری عادت مدهید و قدمهایتان را به کار خیر وادارید و اموالتان را ببخشید، از جسمتان بگیرید و آن را به جانتان
    ص: 89
    بخشش کنید، و در این کار بخل مورزید، که خداوند سبحان فرموده: «اگر خدا را یاری کنید خدا نیز شما را یاری می کند و قدم هایتان را ثابت نگه می دارد» و فرمود: «چه کسی است که برای خدا قرض بدهد، قرضی نیکو که خداوند آن را دو برابر می گرداند و برای او اجری بزرگ است». خداوند از روی ذلّت از شما یاری نمی خواهد و به خاطر مالِ کم از شما قرض نمی خواهد، در حالی از شما کمک خواسته که لشکریان آسمانها و زمین تحت فرمان اوست و خزینه های آسمانها و زمین برای اوست و او بی نیاز و ستوده است. اراده کرده است که شما را آزمایش نماید که کدامتان عملش نیکوتر است. پس با اعمالتان در کارهای خیر اقدام کنید تا در خانه الهی همسایه خداوند باشید...
    ص: 90
    قسمتی از خطبه 203: آخرت گرایی
    .... لِغَیْرِهَا خُلِقْتُمْ.... فَیَکُونَ فَرْضًا عَلَیْکُمْ. ... برای غیر دنیا آفریده شده اید. بدرستی که شخص وقتی مُرد، مردم گویند از خود چه باقی گذاشت؟ و ملائکه گویند چه پیش فرستاد؟ خداوند پدرانتان را بیامرزد، مقداری جلوتر بفرستید که برای شما پیش خداوند قرض می باشد و همه را باقی مگذارید که باید روز قیامت جوابگوی آن باشید.
    قسمت یکم از خطبه 223 هشدار از غرور زدگی ها
    أَدْحَضُ مَسْؤُولٍ حُجَّهً، وَ.... بِمَعَاصِیهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ!
    برهان گناهکار، نادرست ترین برهان ها است،
    ص: 91
    و عذرش از توجیه هر فریب خورده ای بی اساس تر، و خوشحالی او از عدم آگاهی است. ای انسان! چه چیز تو را بر گناه جرأت داده و در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و بر نابودی خود علاقه مند کرده است؟ آیا بیماری تو را درمان نیست و خواب زدگی تو بیداری ندارد؟ چرا آنگونه که به دیگران رحم می کنی، به خود رحم نمی کنی؟(1) چه بسا کسی را در آفتاب سوزان می بینی، بر او سایه می افکنی یا بیماری را می نگری که سخت ناتوان است، از روی دلسوزی بر او اشک می ریزی،
    ص: 92
    ________________________________________
    1- - این رهنمود امام علیه السلام ثابت می کند که انسان باید در پرتو وحی الهی و عمل به دستورات خداوند بزرگ به کمال واقعی برسد، پس خود اصالت ندارد، که هرچه بخواهد انجام دهد، چون خود را نمی شناسد. و انسان موجودی ناشناخته است، نمی تواند برای خود دستورالعمل زندگی(کاتالوگ) بنویسد، پس اومانیسم و اگزیستانسیالیسم نمی توانند صحیح باشند.طبق نظر مرحوم دشتی.
    اما چه چیز تو را بر بیماری خود بی تفاوت کرده و بر مصیبت های خود شکیبا و از گریه بر حال خویشتن باز داشته است؟(غافل شده ای) درحالی که هیچ چیز برای تو عزیزتر از جانت نیست! چگونه ترس از فرودآمدن بلا، شب هنگام تو را بیدار نکرده است که در گناه غوطه ور، و در پنجه قهر الهی مبتلا شده ای؟.
    قسمت دوّم از خطبه 223 چگونه بودن (راهنمایی)
    فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَهِ ..... وَ مَسَاوِی ءِ الاَْعْمَالِ. پس سستی دل را با استقامت درمان کن، و خواب زدگی چشمانت را با بیداری از میان بردار، و اطاعت خدا را بپذیر، و با یاد خدا اُنس گیر، و یاد آر که تو از خدا روی گردانی و در همان لحظه او روی
    ص: 93
    به تو دارد، و تو را به عفو خویش می خواند، و با کَرَم خویش می پوشاند! در حالی که تو از خدا بریده به غیر او توجّه داری! پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا! و چه ناتوان و بی مقداری تو، که بر عصیان او جرات داری، در حالی که تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در سایه رحمت او آرمیده ای. نه بخشش خود را از تو گرفته، و نه پرده اسرارِ تو را دریده است، بلکه چشم بر هم زدنی، بی احسان خدا زنده نبودی در حالی که یا در نعمت های او غرق بودی، یا از گناهان تو پرده پوشی شد، و یا بلا و مصیبتی را از تو دور ساخته است. پس چه فکر می کنی اگر او را اطاعت کنی؟. به خدا سوگند! اگر این رفتار میان دو نفر که در توانایی و قدرت برابر بودند وجود داشت(و تو یکی از آن دو بودی) تو نخستین کسی بودی که خود را بر زشتی اخلاق، و
    ص: 94
    نادرستی کردار محکوم می کردی.(1)
    قسمت سوّم از خطبه 223 دنیا شناسی
    وَ حَقًّا أَقُولُ! مَا الدُّنْیَا غَرَّتْکَ،.... هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْیَوْمَ.
    به حق می گویم، آیا دنیا تو را فریفته است؟ یا تو خود فریفته دنیایی؟ دنیا عبرت ها را برای تو آشکار، و تو را به تساوی دعوت کرد. دنیا با دردهایی که در جسم تو می گذارد، و با کاهشی که
    ص: 95
    ________________________________________
    1- - نفی تفکر اندیویدوآلیسم(اصالت فرد).
    در توانایی تو ایجاد می کند، راستگوتر از آن است که به تو دروغ بگوید، و یا مغرورت سازد. چه بسا نصیحت کننده ای از دنیا را متّهم کردی، و راستگویی را دروغگو پنداشتی! اگر دنیا را از روی شهرهای ویران شده، و خانه های درهم فروریخته بشناسی، آن را یادآوری دلسوز، و اندرزدهنده ای گویا می یابی، که چونان دوستی مهربان از تباهی و نابودی تو نگران است. دنیا چه خوب خانه ای است برای آن که که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلّی است برای آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند. سعادتمندان به وسیله دنیا، در قیامت، کسانی هستند که امروز از حرام آن می گریزند.(1)
    ص: 96
    ________________________________________
    1- - نفی پِسی میسْم(بدبینی و بیزاری از جهان و دنیا) و اثبات هدفداری انسان.
    خطبه 224 عدالت علوی(پرهیز از امتیازخواهی)
    وَاللّه ِ لَقَدْ رَأَیْتُ عَقِیلاً.... وَ بِهِ نَسْتَعِینُ. به خدا سوگند! برادرم عقیل را دیدم که به شدّت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یک من(سه کیلو) از گندم های بیت المال را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده، و رنگشان تیره شده، گویا با نیل رنگ شده بودند. پی درپی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می کرد. چون به گفته های او گوش دادم، پنداشت که دین خود را به او واگذار می کنم، و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست برمی دارم. روزی آهنی را در آتش گداخته، به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: ای عقیل! گریه کنندگان بر تو بگریند، از حرارت آهنی
    ص: 97
    می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟! اما مرا به آتش دوزخی می خوانی که خدای جبّارش با خشم خود، آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟
    و از این حادثه شگفت آورتر اینکه شب هنگام کسی به دیدار ما آمد و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود، چنان از آن متنفّر شدم که گویا آن را با آب دهان مار سمّی، یا قی کرده آن مخلوط کرده اند! به او گفتم: هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله حرام است. گفت: نه، نه زکات است نه صدقه، بلکه هدیه است. گفتم: زنان بچّه مرده بر تو بگریند. آیا از راه دین، وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده، یا جن زده شده ای؟ یا هذیان می گویی؟. به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر
    ص: 98
    آسمان هاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جوی را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد! و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویده شده دهان ملخ پست تر است! علی را با نعمت های فناپذیر و لذّت های ناپایدار چکار؟ به خدا پناه می بریم از خفتن عقل و زشتی لغزش ها، و از او یاری می جوییم.
    ص: 99
    برگزیده نامه های نهج البلاغه
    عهدنامه اخلاق اجتماعی
    إلی محمدبن أبی بکر(رضی اللّه عنه)، حین قلده مصر: فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ،..... وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ». امیرالمؤمنین علیه السلام به محمدبن ابی بکر(هنگامی که او را والی مصر قرار دادند) فرمودند: بالهای محبّتت را برای مردم بگشا، و با نرمی و ملایمت با آنها برخورد کن و گشاده رو باش. در نگاه هایت، و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم، به تساوی رفتار کن تا بزرگان در کنار تو طمع ستم بر ناتوانان را نداشته باشند و ضعیفان از عدل تو مایوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد
    ص: 100
    پرسید، اگر کیفر دهد شما استحقاق بیش از آن را دارید، و اگر ببخشد از بزرگواری اوست. آگاه باشید ای بندگان خدا! پرهیزکاران از دنیای زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند. با مردم دنیا در دنیاشان شریک گشتند، اما مردم دنیا در آخرت آنها شرکت نکردند، پرهیزکاران در بهترین خانه های دنیا سکونت کردند، و بهترین خوراک های دنیا را خوردند، و همان لذت هایی را چشیدند که دنیاداران چشیده بودند، و از دنیا بهره گرفتند آنگونه که سرکشان و متکبّران دنیا بهره مند بودند، سپس از این جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتی پُرسود، به سوی آخرت شتافتند. لذّت پارسایی در ترک حرام دنیا را چشیدند، و یقین داشتند در روز قیامت از همسایگان خدایند، جایگاهی که هرچه درخواست کنند، داده می شود، و هرگونه لذّتی در اختیارشان قرار دارد.... و آن کس
    ص: 101
    که به خدا خوش بین تر است، باید بیشتر از دیگران از کیفر الهی بترسد... برتو سزاوار است که با خواسته های دل مخالفت کرده، و از دین خود دفاع کنی، هرچند ساعتی از عمر تو باقی نمانده باشد، خدا را در راضی نگهداشتن مردم به خشم نیاور، زیرا خشنودی خدا جایگزین هرچیز بوده اما هیچ چیز جایگزین خشنودی خدا نمی شود. نماز را در وقت خودش به جای آر، نه اینکه در بیکاری زودتر از وقتش بخوانی، و به هنگام درگیری و کار آن را تأخیر بیاندازی، و بدان که تمام کردار خوبت در گرو نماز است.
    امام هدایتگر، و زمامدار گمراهی، هیچ گاه مساوی نخواهند بود، چنان که دوستان پیامبر صلی الله علیه و آله
    و دشمنانش برابر نیستند. رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرک
    ص: 102
    هراسی ندارم، زیرا مؤمن را ایمانش بازداشته، و مشرک را خداوند به جهت شرک او نابود می سازد، من بر شما از هر منافقی که دورو بوده و از لحاظ زبان دانا، که چیزهای نیکو را بیان می کند و رفتارش زشت و ناپسند است (منکرات را انجام می دهد)، می ترسم.
    ص: 103
    برگزیده حکمت های نهج البلاغه
    حکمت 2: شناخت ضدّ ارزش ها
    أَزْری بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَن کَشَفَ ضُرَّهُ، وَ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْها لِسانَهُ. کسی که طمع (به آنچه در دست مردم است) را روش خویش قرار دهد، خود را پَست گردانیده؛ و کسی که گرفتاری و پریشانی خود را آشکار نماید، به ذلّت تن داده؛ و کسی که زبانش براو حکمران باشد(بی تأمّل و اندیشه هرچه به زبانش آید بگوید که بسا موجب هلاک و تباهی او گردد) نزد خویش خوار است.
    ص: 104
    حکمت 3: شناخت ضد ارزش ها
    اَلْبُخْلُ عارٌ، وَالْجُبْنُ مُنْقَصَهٌ، وَالْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفِطَنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَالْمُقِلُّ غَریبٌ فِی بَلْدَتِهِ. بخل و تنگ چشمی ننگ است، ترسو بودن نقص و کاستی است(1)، تنگدستی زیرک را از (بیان) حجّت و دلیلش لال می گرداند(همان طوری که توانگری، پست و نادان را گویا می سازد)، و بینوا و بی چیز در شهر خود غریب است(کسی با او رفت و آمد نمی کند).
    ص: 105
    ________________________________________
    1- - طبق روایت، خوردن بِهْ برای رفع ترس مفید است و خوردن غذای داغ مکروه است(باعث ترسو شدن می شود).حلیه المتّقین و طبّ الأئمّه علیهم السلام
    حکمت 4: ارزشهای اخلاقی و ضدّ ارزش ها
    الْعَجْزُ آفَهٌ، وَالصَّبْرُ شُجاعَهٌ، وَالزُّهْدُ ثَرْوَهٌ، وَالْوَرَعُ جُنَّهٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضی. عجز و واماندگی آفت و بیچارگی است(که شخص را از پا در می آورد)، و صبر شجاعت است، و پارسائی ثروت است(پارسا مانند مالدار که به کسی نیازمند نیست به دنیا و کالای آن نیازمند نمی باشد)، و دوری از گناهان سپر است(از عذاب الهی، همانطور که سپر شخص را از شمشیر محافظت می نماید، پرهیزکاری او را از سختی های دنیا و آخرت رهایی می دهد)(1)، و راضی بودن(به قضا و
    ص: 106
    ________________________________________
    1- - سختی های دنیا را به خاطر رضای خداوند متعال و راحتیِ دائمیِ آخرت تحمّل نموده و به جان می خرد. دانشمندان جدیدا ثابت نموده اند اشخاصی که اعتقاد دینیِ قوی دارند بسیار کمتر مبتلا به سکته می شوند و مشکلاتِ آنی که بر آنها وارد می شود، با عقیده ای که به آخرت دارند به درستی تحمل می نمایند.
    قدر الهی) چه همنشین خوبیست(آرامش می دهد).
    حکمت 6: ارزش رازداری و خوشرویی
    صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ، وَالْبَشَاشَهُ حِبَالَهُ الْمَوَدَّهِ، وَالاْءِحْتِمالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ. الْمَسْأَلَهُ خِبَاءُ الْعُیُوبِ، وَ مَنْ رَّضِیَ عَن نَّفْسِهِ کَثُرَ السّاخِّطُ عَلَیْهِ. سینه خردمند صندوق راز اوست(عاقل، بیگانه را از راز خود آگاه نمی سازد)، و خوشرویی وسیله دوست یابی(با گشاده روئی می توان دلهای مردم را بدست آورد)، و تحمّل سختی ها پوشاننده بدی هاست، پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب هاست، و انسانِ از خودراضی، دشمنانش فراوانند.
    ص: 107
    حکمت 7: ایثار اقتصادی و آخرت گرایی
    الصَّدَقَهُ دَوآءٌ مُنْجِحٌ، وَ أعْمالُ الْعِبادِ فی عاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فی اجِلِهِمْ. صدقه داروئی است سودمند و شفادهنده؛ و اعمال دنیوی بندگان در آخرت جلو چشمشان است(دنیا بسیار موقّت و زودگذر است، در عمل به واجبات و ترک محرّمات باید بیشترین تلاش را بنمائیم تا در آخرت از کرده خود خشنود باشیم چرا که پشیمانی هیچ سودی نخواهد داشت).
    ص: 108
    حکمت 8: شگفتی های تن آدمی
    اِعْجَبُوا لِهذَا الاِنْسانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَیَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ!! برای آفرینش این انسان به شگفت و تعجّب آئید(فکر کنید تا به قدرت آفریدگارش پی برید که او را طوری آفریده) که با پیه(چشم) می بیند، و با گوشتی(زبان) سخن می گوید و با استخوانی(گوش) می شنود و از شکافی(بینی) نفس می کشد!!
    حکمت 9: شناخت ره آورد اقبال و اِدبار دنیا
    اِذا اَقْبَلَتِ الدُّنْیا عَلی قَوْمٍ اَعارَتْهُمْ مَحاسِنَ غَیْرِهِمْ، وَ اِذا اَدْبَرَتْ عَنْهُمْ سَلَبَتْهُم مَحاسِنَ اَنْفُسِهِمْ. هرگاه دنیا به گروهی روآورد نیکوئی های دیگران را به ایشان به عاریه(نسبت) دهد، و هرگاه از
    ص: 109
    آنها پشت گرداند نیکی هایشان را از آنان می گیرد(وقتی شخصی توانگر شود و به جائی برسد دنیاپرستان نیکوئی ها به او نسبت دهند، و اگر بینوا گردد کمالاتش را هم از یاد می برند).
    حکمت 10: روش زندگی با مردم
    خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَهً اِنْ مُتُّم مَعَها بَکَوْا عَلَیْکُمْ، وَ اِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا اِلَیْکُمْ. با مردم چنان آمیزش و رفتار نمائید که اگر مُردید بر شما بگریند، و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما آیند.
    ص: 110
    حکمت 11: روش برخورد با دشمن
    اِذا قَدَرْتَ عَلی عَدُوُّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْرا لِلْقُدْرَهِ عَلَیْهِ. هرگاه بر دشمنت قدرت یافتی پس بخشش و گذشت از او را شکر و سپاس(نعمتِ) توانائی بر او قرار ده. (در سوره 42، آیه40 آمده: کسی که از دشمن بگذرد و بین خود و او را اصلاح نماید بر خداست که اجر و پاداش او را عطا فرماید)
    حکمت 13: روش استفاده از نعمت ها
    اِذا وَصَلَتْ اِلَیْکُمْ اَطْرافُ النِّعَمِ فَلا تُنَفِّرُوا اَقْصاها بِقِلَّهِ الشُّکْرِ. چون نشانه های نعمت پروردگار آشکار شد، با ناسپاسی نعمت ها را از خود دور نسازید(به اندک
    ص: 111
    نعمتی که رسیدید شکر کنید تا به بیشترِ آن برسید.(سوره 14، آیه7: اگر شکر نعمت بجا آورید نعمت را بر شما می افزایم، و اگر ناشکری کنید هرآینه عذاب من سخت است«که گرفتار میشوید»).
    حکمت 15: روش برخورد با فریب خورده گان
    ما کُلُّ مَفْتُونٍ یُعاتَبُ. هر گرفتار فتنه و بلائی را نباید سرزنش نمود(بایستی او را کمک نمود و یا حداقل دعا کرد تا رهایی یابد، دیده شده که بعضی با سرزنشِ بی موردِ گرفتاران، دچار همان فتنه و بلا شده اند).
    ص: 112




    امضاء

صفحه 8 از 8 نخستنخست ... 45678

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi بر قالب منتشر شده از ویکی وی بی