|۩| ویژه نامه ماه محرم حسینی |۩|
|۩| امیری حسین و نعم الامیر |۩|
❤ |
|۩| ویژه نامه ماه محرم حسینی |۩|
|۩| امیری حسین و نعم الامیر |۩|
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- روایت امام سجاد(ع) از دعای اباعبدالله در صبح...
- ویژه نامه ماه محرم{ محفل سرخ عاشقان }
- مشاعره ▬◄فقط با اشعار عاشورایی►▬مشاعره
- خداحافظ ای سیاهی و پرچم
- کیمیای کربلا و مغناطیس آزادگی
- عاشورا (ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها،...
- ویژه نامه دهه دوم و سوم محرم{بانوی کربلا٬...
- در روز تاسوعا چه گذشت؟⁉️
- ║✿║مجموعه داستانی "پروانه های کربلا"...
- توصیه های ناب بزرگان در مورد مجلس روضه و اشک...
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
محرم می آید؛ مثل پرنده ای غریب،
از التهاب خاکستری آسمان.
ماه سرخ بلوغ؛ ماهی که در آن، عشق آفریده شد
و مردانگی و شرف در عطش معنا گرفت.
ماهی که هیچ واژه ای گنجایش اندوه بی کرانه ی آن را ندارد؛
ماهی که هر ساله، خون خدا را بر آسمان دنیا می پاشد
تا ابرهای روزمره، سرخی آفتاب را نپوشاند.
محرم، ماه فریاد، ماه بیداری و پایداری است؛
ماهی که تمام تاریخ، وام دار یک نیم روز آن است.
ماهی که خاک و خون، آتش و عطش
و مشک و تیر، رازهای سر به مهر آنند.
ماهی که هفتاد و دو آیه ی سرخ، بر صحیفه ی دل ها نازل شد
و هفتاد و دو کهکشان، در مدار هستی قرار گرفت.
ماهی که دست می افتاد و پر و بال می رویید.
ماهی که هر ساله انتظار من و تو را می کشد.
محرّم، فصل مَحرم شدن با خوبی هاست؛ فصل فشردن
دست هایی که در کنار فرات، رویید؛ فصل عاشقی کردن.
سال هاست که محرم سیاه پوش است
و سینه ها از سوگ، در جوش و خروش.
سال هاست که کربلا، روزهای سردمان را گرما می دهد
و بر شب های سیاه مان نور می پاشد.
کیست که آزاده باشد و محرم را به سوگ ننشیند؟
کیست که سوار بر راهوار اشک،
به مهمانی عاشوراییان برود و شیفته برنگردد؟
کیست که در سفینه ی نجات وارد شود
و در موج های هوس غرق گردد؟
کیست که حسین را چراغ راهش کند
و در بیراهه های پر پیچ و خم، گم شود؟
کیست که گوش جان بسپارد
و نام تو را در هیاهوی فرات نشنود؟
نمی دانم این چه رازی است
که محرم، ماه آغازین سال است،
شاید سرّ آن در این باشد که عزت،
در گرو قیام و جهاد است
و حیات، در سایه ی خون.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
از آسمان منادی ماتم رسیده است
فبک علی الحسین… محرّم رسیده است
از آسمان ببار که دلها گرفته است
خون گریه کن که قافله ی غم رسیده است
مشکی به تن کنید که احرام نوکری است
ایام شور و نوحه و سر دم رسیده است
ره وا کنید دست به سینه ادب کنید
زهرا ز عرش با کمر خم رسیده است
با گریه بر غم تو به معراج میرویم
این ارث مادری است دمادم رسیده است
نام تو ای مبدل السیئات بالحسنات
هر جا به داد توبه آدم رسیده است
والفجر کربلای تو قبل از طلوع عشق
تا ابتدای سوره مریم رسیده است
ای وای رد نیزه و شمشیر کیست این
تا بوسهگاه حضرت خاتم رسیده است
تا زندهام بر غم تو گریه میکنم
شکر خدا به زخم تو مرهم رسیده است
از غیر خط کرب و بلا دم زدن چرا
از جانب حسین مگر کم رسیده است
حالا زمان یاری مظلوم کربلاست
هل من معین خطاب به ما هم رسیده است
مانده است ایمن از فتن آخرالزمان
هر کس که در حوالی پرچم رسیده است
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
محرم می آید؛ مثل پرنده ای غریب،
از التهاب خاکستری آسمان.
ماه سرخ بلوغ؛ ماهی که در آن، عشق آفریده شد
و مردانگی و شرف در عطش معنا گرفت.
ماهی که هیچ واژه ای گنجایش اندوه بی کرانه ی آن را ندارد؛
ماهی که هر ساله، خون خدا را بر آسمان دنیا می پاشد
تا ابرهای روزمره، سرخی آفتاب را نپوشاند.
محرم، ماه فریاد، ماه بیداری و پایداری است؛
ماهی که تمام تاریخ، وام دار یک نیم روز آن است.
ماهی که خاک و خون، آتش و عطش
و مشک و تیر، رازهای سر به مهر آنند.
ماهی که هفتاد و دو آیه ی سرخ، بر صحیفه ی دل ها نازل شد
و هفتاد و دو کهکشان، در مدار هستی قرار گرفت.
ماهی که دست می افتاد و پر و بال می رویید.
ماهی که هر ساله انتظار من و تو را می کشد.
محرّم، فصل مَحرم شدن با خوبی هاست؛ فصل فشردن
دست هایی که در کنار فرات، رویید؛ فصل عاشقی کردن.
سال هاست که محرم سیاه پوش است
و سینه ها از سوگ، در جوش و خروش.
سال هاست که کربلا، روزهای سردمان را گرما می دهد
و بر شب های سیاه مان نور می پاشد.
کیست که آزاده باشد و محرم را به سوگ ننشیند؟
کیست که سوار بر راهوار اشک،
به مهمانی عاشوراییان برود و شیفته برنگردد؟
کیست که در سفینه ی نجات وارد شود
و در موج های هوس غرق گردد؟
کیست که حسین را چراغ راهش کند
و در بیراهه های پر پیچ و خم، گم شود؟
کیست که گوش جان بسپارد
و نام تو را در هیاهوی فرات نشنود؟
نمی دانم این چه رازی است
که محرم، ماه آغازین سال است،
شاید سرّ آن در این باشد که عزت،
در گرو قیام و جهاد است
و حیات، در سایه ی خون.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پاسداشت محرم حسینی در سایت ایه های انتظار
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«حسین !
اى پرچم خونین حق بر دوش،
حسین !
اى انقلابى مرد
حسین !
اى رایت آزادگى در دست،
در آن صحراى سرخ و روز آتشگون
قیام قامتت در خون نشست، اما
پیام نهضتت برخاست
از آن طوفان «طف» در روز عاشورا،
به دشت «نینوا» ناى حقیقت از «نوا» افتاد
ولى ...
مرغ شباهنگ حقیقت ،
از نواى ناله «حق ، حق » نمىافتد».
سلام بر تو ، اى حسین !
سلام بر خط شفقگون كربلا، كه خون تو را،
اى خون خدا - همواره بر چهره افق مىپاشد
و غروب هنگام، سرخى آسمان مغرب را به شهادت مىگیرد ،
تا آن جنایت هولناك را هر چه آشكارتر بنمایاند
و چشم تاریخ را بر این صحنه همیشه خونین بدو زد
و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه
آن عاشوراى دوران ساز، پر كند.
اى حسین ...
اى عارف مسلّح !
كربلاى تو، عشق را معنى كر د
و انقلاب تو اسلام را زنده ساخت
و شهادت تو، حضور همیشگى
در همه زمانها و زمینها بود.
اى حسین ...
اى شراره ایمان !
اى حسین...
اى در سكوت سرخ ستم، شهر آشوب!
در بهت خاموشى و ترس،
تلخابه فریاد را در حلقوم شب ریختى
و با نامردان تبهكار ، مردانه در آویختى.
عاشوراى تو، انفجارى از نور
و تابشى از حق بود كه بر «طور» اندیشهها تجلى كرد
و «موسى خواهان» گرفتار در «تپه» ظلمت ظلم را
از سرگردانى نجات بخشید.
چه مىگویم؟ ...
تو تاریخ را به حركت آوردى
و زبان زمان را به سرودن حماسههاى زیباى
ایثار و جهاد و شهادت گشودى .
لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختى
و جاى جاى سرزمینها را كربلا...
خفته بودیم و بى خبر ...
اما تو، این «مصباح هدایت»
و اى «كشتى نجات»
گام خسته ما را به تلاش كشاندى
و افسردگى یأسمان را به شور امید مبدل ساختى
و از سكوت و درنگ و وحشت ،
به فریاد و هجوم و شجاعتمان رساندى
و پاى كوفته و پر آبله ما را،
تا بام آگاهى و تا برج بیدارى فرا بردى.
«اى حسین » ...
تو كلاس فشرده تاریخى .
كربلاى تو، مصاف نیست
منظومه بزرگ هستى است ،
طواف است.
پایان سخن
پایان من است
تو انتهاى ندارى ...
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
عطر شهادت با بوی سیب می آمیزد و چشم ها
باران اشک را به استغاثه می نشینند.
همه دل ها بر مدار پنجمین عشق تنظیم می شوند.
همه ثانیه ها برای ورود کاروان ارباب بی تابی می کنند.
سینه ها فقط در محضر حسینیه ها آرام می گیرند و
هر شب در سوگ ستاره ای از آسمان حسین(ع) خدایی می شوند.
صدای نبض زمین و زنگوله کاروان در هم می آمیزد.
به هوش باشید که کاروان حسین(ع) در آستانه عاشورا خیمه زده است!
اینک جوانان حسین(ع) آماده خلعت شهادتند.
اینجا همان سرزمینی است که طفلان گهواره اش یک شبه، مرد می شوند.
اینجا همان وعده گاهی است که فاصله عاشق و معشوق
به قدر طاقت کودکانش برای تشنگی تنگ می شود.
به هوش باشید که عاشورای حسین(ع) هر سال برگ تازه ای
از آزادگی را ورق می زند.
مبادا که بساط محرّم جمع شود و ما هنوز حسینی نشده باشیم.
مبادا هنوز در پیچ و خم زندگی دنیا، فاصله نجومی خود
با قد و قامت های یاران حسین(ع) را نپیموده باشیم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
عزاداری، احیاء خط خون و شهادت، و رساندن
صدای مظلومیت آل علی به گوش تاریخ است.
«اشک»، زبانِ دل است
و «گریه»، فریاد عصر مظلومیّت.
رسالت «اشک»، پاسداری از «خون شهید» است.
عزاداران حسینی، پروانگانی شیفته نورند
که شمع محفل آرای خویش را یافته
و از شعله شمع، پیراهنِ عشق پوشیده اند
و آماده جان باختن و پرسوختن و فدا شدن اند.
عزاداری برای شهید کربلا، انتقال
«فرهنگ شهادت» به نسلهای آینده است.
عزاداری، شور و عاطفه را از شعور و شناخت،
بر خوردار می سازد و ایمان را در ذهن جامعه هوادار، زنده نگه می دارد.
عمیقترین پیوندها میان عقل و عشق و عاطفه و برهان،
در سایه عزاداری برای عاشورا شکل می گیرد.
«منا» یک قربانگاه بود، و… «کربلا»، قربانگاهی دیگر
تنها هاجر و ابراهیم نبودند که «اسماعیل» را به «مذبح» آوردند،
محمد و علی و فاطمه(ع) نیز «حسین» را به قربانگاه عشق فرستادند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«حسین !
اى پرچم خونین حق بر دوش،
حسین !
اى انقلابى مرد
حسین !
اى رایت آزادگى در دست،
در آن صحراى سرخ و روز آتشگون
قیام قامتت در خون نشست، اما
پیام نهضتت برخاست
از آن طوفان «طف» در روز عاشورا،
به دشت «نینوا» ناى حقیقت از «نوا» افتاد
ولى ...
مرغ شباهنگ حقیقت ،
از نواى ناله «حق ، حق » نمىافتد».
سلام بر تو ، اى حسین !
سلام بر خط شفقگون كربلا، كه خون تو را،
اى خون خدا - همواره بر چهره افق مىپاشد
و غروب هنگام، سرخى آسمان مغرب را به شهادت مىگیرد ،
تا آن جنایت هولناك را هر چه آشكارتر بنمایاند
و چشم تاریخ را بر این صحنه همیشه خونین بدو زد
و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه
آن عاشوراى دوران ساز، پر كند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)