صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: از نگاه آفتاب: سیمای امام حسین علیه السلام در احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بر دوش پیامبر صلی الله علیه و آله

    جمعی از اهل سنّت مانند ابن حجر عسقلانی(2) از ابوهریره، عبدالله و بغوی از شداد بن الهاد، و ابی نعیم در حلیه الاولیاء از ابن مسعود، و ابی حاتم از عبدالله(3) ، و جابر و ابن ابی الفراء از انس؛ نوازش و اظهار محبّت پیغمبر صلی الله علیه و آله به حسن و حسین علیهما السلام را روایت کرده اند.(4)
    از این احادیث استفاده می شود که آن حضرت صلی الله علیه و آله همیشه حسنین علیهما السلام را به دوش می گرفت؛ آنان در حال نماز و در حالات دیگر بر کتف آن حضرت صلی الله علیه و آله می نشستند و پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله کمال لطف و مهربانی را نسبت به آنها ابراز می داشت. از بعضی از این احادیث، مانند «حدیث انس»، شدّت محبّت پیغمبر صلی الله علیه و آله به آنها و توبیخ سخت نسبت به کسی که قدر و منزلت آنها را نشناسد، استفاده می شود.
    ابوسعید در شرف النبوّه (شرف المصطفی) روایت نموده که پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود که حسن و حسین علیهما السلام به سوی او آمدند. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله آنها را دید
    ص:21
    ________________________________________
    1- علایلی، سموالمعنی، ص 76-77
    2- 2. ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج 2، ص 62.
    3- طبری، ذخائرالعقبی، ص 123.
    4- ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 4، ص 278.
    به خاطر ایشان برخاست و آمدنشان را دیر شمرد (یعنی فرمود: دیر آمدید یا چرا دیر آمدید؟) پس از آنها استقبال کرد و آنها را بر دوش خود گذارد و فرمود:
    «نِعْمَ الْمَطِیُّ مَطِیُّکُمَا، وَنِعْمَ الرَّاکِبَانِ أَنْتُمَا»؛(1)
    «خوب مرکبی است مرکب شما، و خوب سوارهایی هستید شما!».
    ص:22
    ________________________________________
    1- ابوسعید، شرف المصطفی، ج 5، ص 293؛ ر. ک: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 158؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص 130.
    فصل چهارم: شرط دوستی پیامبر صلی الله علیه و آله
    احادیث در وجوب دوستی و مودّت حسین علیه السلام متواتر است. ازجملۀ این احادیث، حدیث نبوی زیر است:
    «مَنْ أَحَبَّنِی فَلْیُحِبَّ هَذَیْنِ»؛(1)
    «هرکس مرا دوست دارد باید این دو (حسن و حسین) را (نیز) دوست بدارد».
    دولابی و احمد بن حنبل از یعلی بن مرّه روایت کرده اند که حسن و حسین علیهما السلام به سوی پیغمبر صلی الله علیه و آله آمدند درحالی که در تشرّف به محضر جدّ بزرگوار خود از یکدیگر پیشی می جستند؛ یکی از ایشان، پیش از دیگری رسید؛ پیغمبر صلی الله علیه و آله دست به گردن او انداخت و او را به سینۀ خویش چسبانید و بوسید و سپس آن یکی را بوسید. آن گاه فرمود:
    «إِنِّی احِبُّهُمَا فَأَحِبُّوهُمَا»؛(2)
    «من ایشان را دوست می دارم، پس شما نیز ایشان را دوست بدارید».
    ص:23
    ________________________________________
    1- ابن ابی شیبه کوفی، المصنف، ج 7، ص 511؛ مفید، الارشاد، ج 2، ص 28؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 156، 154؛ ابن حجر عسقلانی، العصابه، ج 2، ص 63.
    2- طبری، ذخائرالعقبی، ص 123.
    ص:24
    فصل پنجم: معیار بهشت و دوزخ
    در روایت نبوی، معیار بهشت و دوزخ در گرو دوستی و دشمنی با دو دردانۀ رسول اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده است.
    «اَلْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ مَنْ أَحَبَّهُمَا فَفِی الْجَنَّهِ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمَا فَفِی النَّارِ»؛(1)
    «هرکس حسن و حسین را دوست بدارد در بهشت است، و هرکس آنها را دشمن بدارد در آتش است».
    إِنَّ رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أَخَذَ بِیَدِ حَسَنٍ وَحُسَیْنٍ فَقَالَ: «مَنْ أَحَبَّنِی وَأَحَبَّ هَذَیْنِ وَأَبَاهُمَا وَأُمَّهُمَا کَانَ مَعِیَ فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ»؛(2)
    رسول خدا صلی الله علیه و آله دست حسن و حسین را گرفت، پس فرمود: «هرکس مرا دوست بدارد و دوستدار این دو و پدر و مادرشان باشد، در روز قیامت با من در درجۀ من خواهد بود».
    ص:25
    ________________________________________
    1- زرندی، نظم دررالسمطین، ص 210؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 10، ص 707.
    2- احمد بن حنبل، مسند، ج 1، ص 77؛ ترمذی، سنن، ج 5، ص 305؛ دولابی، الذریه الطاهره، ص 167؛ طبرانی، المعجم الصغیر، ج 2، ص 70؛ همو، المعجم الکبیر، ج 3، ص 50؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 13، ص 196؛ ابن حجر، هیتمی، الصواعق المحرقه، ص 192.
    طبرانی از سلمان نقل کرده که پیغمبر صلی الله علیه و آله درباره حسن وحسین علیهما السلام فرمود:
    «مَنْ أَحَبَّهُمَا أَحْبَبْتُهُ، وَمَنْ أَحْبَبْتُهُ أَحَبَّهُ اللهُ وَأَدْخَلَهُ جَنَّاتِ النَّعِیمِ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمَا أَوْ بَغَی عَلَیْهِمَا أَبْغَضْتُهُ وَمَنْ أَبْغَضْتُهُ أَبْغَضَهُ اللهُ، وَأَدْخَلَهُ جَهَنَّمَ وَلَهُ عَذَابٌ مُقِیمٌ»؛(1)
    «هرکس حسن و حسین را دوست بدارد من او را دوست می دارم، و هرکس را من دوست دارم خدا او را دوست دارد، و او را داخل بهشت گرداند؛ و هرکس آنها را دشمن بدارد یا بر آنها ستم کند من او را دشمن دارم، و هرکس را من دشمن دارم خدا دشمن دارد و او را داخل جهنّم سازد و برای او عذاب جاودان است».
    ص:26
    ________________________________________
    1- طبرانی، المعجم الکبیر، ج 3، ص 50؛ ر. ک: ابونعیم اصفهانی، ذکر اخبار اصبهان، ص 56؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج 14، ص 156؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج 11، ص 57؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج 12، ص 120-121.
    فصل ششم: در جوار آفتاب
    از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت می کنند که، پیغمبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود:
    «إِنِّی وَإِیَّاکِ وَهَذَا الرَّاقِدَ - یَعْنِی عَلِیّاً - وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ لَفِی مَکَانٍ وَاحِدٍ»؛(1)
    «من و تو و این کسی که خوابیده (یعنی علی) و حسن و حسین، روز قیامت در یک مکان می باشیم».
    طبرانی از ابوموسی نقل کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
    «أَنَا وَعَلِیٌّ وَفَاطِمَهُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِی قُبَّهٍ تَحْتَ الْعَرْشِ»؛(2)
    «من، علی، فاطمه، حسن وحسین روز قیامت در یک قبّه در زیر عرش هستیم».
    عمر بن خطّاب نقل کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
    ص:27
    ________________________________________
    1- احمد بن حنبل، مسند، ج 1، ص 101؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 3، ص 137؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص 25؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 26، ص 197-199.
    2- مغربی، شرح الاخبار، ج 3، ص 3-4؛ جوینی خراسانی، فرائدالسمطین، ج 1، ص 49، ح 13؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 2، ص 94؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص 174؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج 12، ص 100.
    «أَنَا وَعَلِیٌّ وَفَاطِمَهُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ فِی حَظِیرَهِ الْقُدْسِ فِی قُبَّهٍ بَیْضَاءَ وَسَقْفُهَا عَرْشُ الرَّحْمَنِ»؛(1)
    «من، علی، فاطمه، حسن و حسین در حظیره القدس در قبّۀ سفیدی که سقف آن عرش رحمان است می باشیم».
    ص:28
    ________________________________________
    1- جوینی خراسانی، فرائدالسمطین، ج 1، ص 49، ح 14؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 23، ص 376.
    فصل هفتم: کیست او را یاری کند؟
    اشاره
    وجوب یاری امام حسین علیه السلام از احادیث بسیاری درک می شود. اگر سران مسلمانان، که حکومت یزید را شرعی نمی دانستند؛ مانند ابن زبیر، ابن عمر و دیگران، امام حسین علیه السلام را یاری کرده بودند تاریخ اسلام غیر از این بود که اکنون هست و اعتراض بزرگی که بر آن مردم وارد است، همین می باشد.
    پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
    «إِنَّ ابْنِی هَذَا - یَعْنِی الْحُسَیْن - یُقْتَلُ بِأَرْضٍ مِنْ أَرْضِ الْعِرَاقِ یُقَالُ لَهَا کَرْبَلَاءَ فَمَنْ شَهِدَ ذَلِکَ مِنْهُمْ (مِنْکُمْ) فَلْیَنْصُرْهُ»؛(1)
    «به درستی که این پسرم در زمینی از عراق که به آن کربلا گفته می شود کشته می گردد، پس هرکس (ازشما) او را درک کند باید یاری اش رساند».
    او را واگذاردند
    خوارزمی درضمن خبری طولانی نقل کرده که حسین علیه السلام به ابن عبّاس فرمود: «آیا می دانی که من پسر دختر رسول خدا هستم ؟».
    ص:29
    ________________________________________
    1- ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج 14، ص 224؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8، ص 271؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج 1، ص 271؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج 11، ص 75؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج 12، ص 126.
    عرض کرد: آری! غیر از تو کسی را نمی شناسم که پسر پیغمبر باشد، و یاری و نصرت تو بر این امّت واجب است آن چنان که روزه و زکات واجب است که یکی از این دو بدون دیگری پذیرفته نشود.
    حسین علیه السلام فرمود: «پس رأی تو چیست در حق مردمی که پسرِ دختر پیغمبر را از وطن و خانه و جایگاه و زادگاهش، و حرم رسول و جوار قبر پیغمبر و مسجد و محلّ هجرت آن حضرت، خارج نمودند؛ او را بیمناک و سرگردان گذاردند که قرارگاه، منزل و مأوایی نداشته باشد و قصدشان از این سختگیری ها کشتن او و ریختن خونش باشد درحالی که او شرکی به خدا نورزیده و غیرِخدا را ولی امر خود قرار نداده و از روش پیغمبر و جانشینان او تخلّف ننموده است ؟».
    ابن عبّاس گفت: نمی گویم در حق آنها مگر آنکه آن کسان، به خدا و پیغمبر، کافر شدند و اگر نماز بخوانند از روی کسالت و ریاکاری است و بر امثال این مردم عذاب بزرگ تر خدا نازل گردد؛ و امّا تو، اباعبداللّه! پس تو سرسلسلۀ افتخار و مباهاتی، تو پسر پیغمبر هستی، تو پسر وصی پیغمبر و فرزند زهرا می باشی، زهرایی که همانند مریم بود؛ پس ای پسر رسول خدا! گمان مبر که خدا از آنچه ستمکاران می کنند غافل است، و من گواهی می دهم که هرکس از مجاورت تو و مجاورت فرزندان تو کناره گیری کند در آخرت، نصیب وبهره ای نخواهد داشت.
    حسین علیه السلام فرمود: «خدایا گواه باش!».
    ابن عبّاس گفت: فدای تو شوم! گویا به من خبر از مرگ خودت می دهی و
    ص:30
    از من می خواهی تو را یاری کنم! سوگند به خدایی که غیر از او خدایی نیست! اگر در پیش روی تو شمشیر بزنم تا شمشیرم بشکند و دست هایم قطع شود، اندکی از حق تو را ادا نکرده باشم. هم اکنون من حاضر به خدمت تو هستم هرگونه که صلاح می دانی، فرمان بده!.(1)
    این خبر طولانی است و در این مجال نمی گنجد امّا در آغاز این خبر عبدالله بن عمر گفت، شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
    «حُسَیْنٌ مَقْتُولٌ فَلَئِنْ خَذَلُوهُ وَلَمْ یَنْصُرُوهُ لَیَخْذُلَنَّهُمُ اللهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ»؛(2)
    «حسین کشته می شود پس اگر او را وابگذارند، و یاری اش نکنند خدا آنها را تا روز قیامت یاری نخواهد کرد».
    ص:31
    ________________________________________
    1- خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام، ص 192 191، فصل 10؛ نیز رجوع کنید به: ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج 5، ص 24.
    2- خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام، ص 191، فصل 10؛ نیز رجوع کنید به: ابن اعثم کوفی، ج 5، ص 23-26.
    ص:32
    فصل هشتم: صاحبان بهشت
    حاکم و ابن سعد از علی علیه السلام روایت کرده اند(1) که پیغمبر صلی الله علیه و آله به او فرمود:
    «إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ أَنَا وَأَنْتَ وَفَاطِمَهُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ»؛.
    «اول کسی که داخل بهشت می شود من، تو، فاطمه، حسن و حسین هستیم».
    «قُلْتُ یَا رَسُولَ اللهِ: فَمُحِبُّونَا»؛
    «علی عرض کرد: پس دوستان ما (چه)؟».
    پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:
    «مِنْ وَرَائِکُمْ»؛
    «به دنبال شما وارد می شوند».
    ص:33
    ________________________________________
    1- حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 3، ص 151؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص 123؛ طبری، بشاره المصطفی، ص 84؛ ر. ک: ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص 153؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج 2، ص 445.
    ص:34

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فصل نهم: از نسل حسین علیه السلام
    اشاره
    حذیفه از پیغمبر صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود:
    «لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا الَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَبْعَثَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ کَاِسْمی. فَقَالَ سَلْمَانُ مِنْ أَیِّ وُلْدِکَ یَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ: «مِنْ وُلْدِی هَذَا» وَضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَی الْحُسَیْنِ»؛(1)
    «اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، خدا آن روز را طولانی سازد تا مردی از فرزندانم را برانگیزد که همنام من است». آن گاه سلمان عرض کرد: از کدام فرزندان توست یا رسول اللّه ؟ فرمود: «از این فرزندم!» و دستش را بر حسین زد.

    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نهمین فرزند
    سلمان می گوید: بر پیغمبر صلی الله علیه و آله وارد شدم درحالی که حسین بر زانوی مرحمت او بود. پیغمبر به او روی می کرد و دهان او را می بوسید و
    ص:35
    ________________________________________
    1- طبری، ذخائرالعقبی، ص 136-137؛ اربلی، کشف الغمه، ج 3، ص 269 268؛ ر. ک: مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 80 79؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج 2، ص 210؛ ج 3، ص 386 385. بیش از 180 حدیث بر این مضمون دلالت دارد. ر. ک: منتخب الأثر، تألیف نگارنده، باب 8، فصل 2.
    می فرمود: «تو آقا، پسر آقا و پدر آقایانی! تو امام، پسر امام و پدر امامانی! تو حجّت، پسر حجّت و پدر حجّت های نه گانه ای که از صُلب تو هستند و نهمین ایشان قائم آنها است».(1)
    حموینی در حدیثی مفصل و طولانی از پیغمبر صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: حسن و حسین دو امام امّت من بعد از پدرشان و دو آقای جوانان اهل بهشت هستند. مادرشان سیده زنان جهانیان، و پدرشان سیدالوصیین است. از فرزندان حسین نه نفرند که نهمین آنها قائم از فرزندان من است؛ طاعت ایشان طاعت من و معصیت و مخالفت با ایشان، معصیت و مخالفت با من است. از کسانی که فضیلت ایشان را انکار و احترامشان را بعد از من ضایع می نمایند به سوی خدا شکایت می کنم. در ولایت کارها و نصرت عترت من و امامان امّت من، خداوند کفایت می کند؛ او انتقام گیرنده است از کسانی که حق آنها را انکار نمایند:
    وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ2
    ص:36
    ________________________________________
    1- صدوق، الخصاص، ص 475؛ همو، کمال الدین، ص 262؛ خزاز قمی، کفایه الاثر، ص 46؛ مفید، الاختصاص، ص 207-208؛ مجلسی بحار الانوار، ج 36، ص 360؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج 2، ص 44، 316.
    فصل دهم: میوه درخت نبوّت
    جابر می گوید: پیغمبر صلی الله علیه و آله در عرفات بود و علی علیه السلام روبه روی آن حضرت قرار داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله به من و علی علیه السلام اشاره فرمود و ما خدمت او رفتیم، پس فرمود: «یا علی! نزدیک من بیا». علی علیه السلام نزدیک رفت؛ فرمود: «دستت را در دست من بگذار!»، سپس فرمود: «یا علی! من و تو از یک درختیم، من اصل و ریشۀ آن و تو فرع آن و حسن و حسین شاخه های آن؛ هرکس به یکی از شاخه های آن متعلّق گردد خدا او را داخل بهشت نماید. یا علی! اگر امّت من روزه بگیرند به قدری که مثل کمان ها خمیده شوند و نماز بخوانند به قدری که مثل میخ ها خشک و بی حرکت گردند امّا تو را دشمن بدارند، خداوند آنها را به رو در آتش اندازد».(1)
    گنجی شافعی از خطیب بغدادی در تاریخ از علی علیه السلام روایت دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «درختی است که من ریشه و اصل آن، و علی فرع آن، و
    ص:37
    ________________________________________
    1- جوینی خراسانی، فرائدالسمطین، ج 1، ص 51، ح 16؛ خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام، ج 1، ص 108، فصل 6؛ ابن طاووس، الطرائف، ص 266؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج 1، ص 270.
    حسن و حسین ثمره و میوۀ آن، و شیعه برگ آن هستند؛ پس آیا بیرون می شود از پاکیزه و طیب غیر از طیب و پاکیزه ؟».(1)
    یعنی: فرع، میوه و برگ درخت پاک، پاک و طاهر می باشد.
    نظیر این حدیث را نیز از ابوامامه باهلی روایت کرده است.(2)
    ص:38
    ________________________________________
    1- گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص 220.
    2- گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص 317.
    فصل یازدهم: ودیعه پیغمبر صلی الله علیه و آله
    ابن اثیر(1) و سبط ابن جوزی(2) و طبری(3) نقل کرده اند که: وقتی سرهای شهدا را نزد ابن زیاد آوردند با شمشیر یا چوب به لب های مبارک حسین علیه السلام می زد؛ زید بن ارقم وقتی دید ابن زیاد، دست از این بی ادبی برنمی دارد، گفت: چوبت را برگیر! قسم به آن کسی که غیر از او خدایی نیست! من در زمانی طولانی می دیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله میان این دو لب را می بوسید. زید گریست و ابن زیاد با او درشتی کرد و او را به کشتن تهدید نمود و گفت: خدا چشمانت را بگریاند! اگر پیر خرفتی نبودی گردنت را می زدم.
    زید از مجلس ابن زیاد برخاست، و می گفت: مردم!، شما از این پس بندگانید (یعنی باید غلام و بندۀ بنی امیه و کارگزاران آنها باشید)، پسر فاطمه علیها السلام را کشتید و پسر مرجانه را زمامداری و حکومت دادید. به خدا نیکانِ شما را می کشند، و بدان شما را بنده می سازند. پس دور باد از عزّت،
    ص:39
    ________________________________________
    1- ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 81؛ همو، اسدالغابه، ج 2، ص 21.
    2- سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ص 231.
    3- طبری، تاریخ، ج 4، ص 349.
    آن کسی که راضی به ذلّت و عار گردد. سپس بازگشت و به ابن زیاد گفت:
    حدیثی برای تو بگویم که خشم تو از آن بیشتر شود: دیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله حسن را بر پای راستش نشانده بود، و حسین را بر پای چپ، پس دست خود را بر سر آنها گذارد و گفت:
    «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ إِیَّاهُمَا وَصَالِحَ الْمُؤْمِنِینَ»؛(1)
    «خدایا! من این دو و صالح المؤمنین (علی) را نزد تو ودیعه و سپرده گذاردم».
    پس ودیعۀ رسول خدا در نزد تو چگونه است ای پسر زیاد؟».
    ابن زیاد به خشم آمد و تصمیم به قتل زید گرفت.
    ص:40
    ________________________________________
    1- ابن نما حلی، مثیرالاحزان، ص 72؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 118؛ بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ص 385.
    فصل دوازدهم: خواسته پیامبر صلی الله علیه و آله از خدا
    اشاره
    پیغمبر صلی الله علیه و آله این گونه در حق علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام دعا کرد:
    اللَّهُمَّ إِنَّکَ جَعَلْتَ صَلَوَاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَمَغْفِرَتَکَ وَرِضْوَانَک عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَآلِ إِبْرَاهِیمَ اللَّهُمَّ إِنَّهُمْ مِنِّی وَأَنَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَوَاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَمَغْفِرَتَکَ، وَرِضْوَانَکَ عَلَیَّ وَعَلَیْهِمْ (یَعْنِی: عَلِیّاً، وَفَاطِمَهَ، وَحَسَناً وَحُسَیْناً)؛(1)
    «خدایا! تو قرار دادی صلوات، رحمت، مغفرت و خشنودی ات را بر ابراهیم و آل ابراهیم. خدایا! ایشان (یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام) از من اند، و من از ایشان هستم. پس صلوات، رحمت، آمرزش و خشنودی ات را بر من و بر آنها قرار بده».
    حسین یعنی چه ؟
    پیغمبر صلی الله علیه و آله درضمنِ حدیثی روایت کرده که چون خدا آدم را آفرید، در سمت راست عرش، پنج شَبَح در نور دید که در سجده و رکوع هستند. آدم پرسید: «این پنج شَبَح که در هیبت و صورت من اند چه کسانی هستند؟».
    ص:41
    ________________________________________
    1- متقی هندی، کنزالعمال، ج 12، ص 101.
    خطاب شد: «اینان پنج تن از فرزندان تو هستند که پنج نام برای آنها از نام های خود مشتقّ کرده ام و اگر برای ایشان نبود بهشت و جهنّم، عرش و کرسی، آسمان و زمین، فرشتگان و آدمیان و جنّیان را نمی آفریدم؛ پس من محمودم، و این محمد است؛ من عالی هستم، و این علی است؛ من فاطرم، و این فاطمه است؛ من احسانم، و این حسن است؛ من محسنم و این حسین است. به عزّتم، سوگند یاد نموده ام که هرکس ذرّه ای از کینۀ ایشان را در دل داشته باشد او را داخل آتش می کنم. ایشان برگزیدگان من هستند، به ایشان نجات می دهم، و به ایشان هلاک می نمایم. هروقت حاجتی داری به این پنج تن متوسّل شو». پس پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ماییم کشتی نجات! هرکس به آن متعلّق شود نجات یابد و هرکس از آن برگردد هلاک گردد».(1)
    در روایتی دیگر سلمان فارسی از پیامبر صلی الله علیه و آله حدیث می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند برای ما نام هایی از نام های خویش مشتقّ ساخت؛ پس خداوند - عزَّوجلَّ - محمود است و من محمدم، و خداوند اعلی است، وبرادرم علی است و خداوند فاطر است، و دخترم فاطمه است، و خداوند محسن است و دو پسرم حسن و حسین می باشند».(2)
    ص:42
    ________________________________________
    1- مغربی، شرح الاخبار، ج 2، ص 500-501؛ بحرانی، غایه المرام، ج 1، ص 25-26؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 27، ص 5؛ امینی، الغدیر، ج 2، ص 300.
    2- جوینی خراسانی، فرائدالسمطین، ص 41، ح 5. این گونه احادیث ممکن است اشاره به مقام کمال پنج تن و خمسۀ طیبه باشد و اینکه آنها مؤدّب به آداب الهی، و مربّی به تربیت ربوبی هستند و به اخلاق الهی تخلّق دارند و چنان که نام، انسان را به مسمّی می رساند، آنها نیز که اسم های حق و مشتقّ از نام های او هستند ما را به خدا هدایت می کنند و همچنین دلالت بر ارتباط آنها با عوالم غیب دارد، و در روایات است که «نَحْنُ وَاللهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی». عیاشی، تفسیر، ج 2، ص 42؛ کلینی، الکافی، ج 1، ص 144 143؛ فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ج 2، ص 255. و اگرچه همۀ موجودات به این معنا اسم های حق هستند امّا این پنج نور مقدس، مقام شامخ دیگری دارند و دلالت آنها بر مسمّی، اظهر و ابین است و امّا اینکه چرا این پنج نور هرکدام مخصوص به اسمی شده اند؛ شرحش از حوصلۀ این کتاب خارج است.
    فصل سیزدهم: وارث آفتاب
    اشاره
    حسن و حسین علیهما السلام وارث کمالات علمی، روحی، اخلاقی و جسمی پیغمبر صلی الله علیه و آله بودند. مردم در سیما، رفتار و روش آنها، پیغمبر صلی الله علیه و آله را می دیدند و عظمت و روحانیت او را تماشا می نمودند. وجود پیغمبر صلی الله علیه و آله نسبت به حسنین علیهما السلام کانون مهر، شفقت، نوازش، لطف و رحمت پدرانه بود. آنها را دوست می داشت و می بویید و می بوسید؛ زبانشان را می مکید و بر دوش مبارک خویش سوارشان می کرد. خود از آنها پرستاری می فرمود؛ آنها را پسر خود می خواند، از گریۀ آنها ناراحت می شد؛ آنها را روی سینۀ خود می خوابانید و از شنیدن نامشان لذّت می برد. در کوچه، در خانه، در مسجد، در حضور صحابه و مردم، در هنگام سخنرانی و خطبه و در حال نماز، حسنین علیهما السلام مشمول مراحم مخصوص پیغمبر صلی الله علیه و آله بودند.
    اخباری در کتب معتبر اهل سنّت است که حکایت از این عواطف پاک دارد. این مهربانی ها درعین حال که نمونه ای از تواضع و فروتنی فوق العاده و سادگی زندگی پیغمبر صلی الله علیه و آله باعظمت اسلام بود، تمرکز عواطف شدید پدرانۀ او را در حسنین و فاطمۀ زهرا علیهم السلام نشان می داد. این عواطف از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله صادر می شد، که در اوج کمالات و در حدّ اعتدال و استقامت بود.
    ص:43
    محبّت و رضا هیچ گاه او را بر آن نمی داشت که از سخن راست و حقیقت، کلمه ای بیشتر بگوید و همین راست گویی، دلیل کمال لیاقت، صلاحیت و شایستگی حسنین علیهما السلام بود؛ زیرا تعبیراتی که پیغمبر صلی الله علیه و آله در حق آنها می فرمود و اوصافی که در حق آنها می گفت تنها از عواطف و احساسات پدرانه برنمی آمد و معلوم بود که ایشان در سیمای آنها یک سرّ الهی مشاهده می کند.
    میزان اعتدال
    برحسب احادیث شریفۀ ثقلین، احادیث امان، احادیث سفینه و احادیث بسیار دیگر(1) حسن و حسین علیهما السلام وارث علوم پیغمبر صلی الله علیه و آله بوده و هریک در عصر خود، رهبر حقیقی امّت اسلام و حافظ آفتاب جهان تابِ شرع بودند.
    یکی از صفات برجستۀ امام، وصی و جانشین پیغمبر همین است که میزان تعادل و اعتدال امور باشد. امام در حقیقت، مرکزی است که واماندگان راه حقیقت و کُندروها به آن سو سوق داده می شوند تا عقب نمانند و فاصلۀ آنها با امام، که پیشرو قافلۀ خداپرستان است، زیاد نشود و تندروهای افراطی به آن مرکز برگردانده می شوند تا شتاب خارج از حدّ، سبب گمراهی آنها نگردد.(2) و این است حقیقت معنای کلام پیغمبر صلی الله علیه و آله در ذیل بعضی از احادیث صحیحۀ ثقلین:
    ص:44
    ________________________________________
    1- ر. ک: امان الأمه من الضلال و الاختلاف، اثر نگارنده که در اثبات حجیت فقه شیعه، و وجوب رجوع به احادیث امامیه در احکام نوشته ایم و آن احادیث را ذکر کرده و صحّت اسناد و دلالت آنها را واضح و آشکار ساخته ایم.
    2- نهج البلاغه، خطبه 2 (ج 1، ص 30)، حکمت 109 (ج 4، ص 26).
    «فَلَا تُقَدِّمُوهُمَا فَتُهْلِکُوا وَلَا تَقْصُرُوا عَنْهُمَا فَتُهْلِکُوا وَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ»؛(1)
    «بر قرآن و عترت مقدّم نشوید که هلاک می گردید و از آنها عقب نیفتید که هلاک می شوید و به عترت چیزی نیاموزید؛ زیرا آنها از شما داناترند».
    پس حسین علیه السلام بی تردید وارث علم و کمال پیغمبر صلی الله علیه و آله است و همۀ مردم به علم و دانش او محتاج هستند.
    ارثیۀ پیامبر صلی الله علیه و آله
    برحسب روایات متعدّدی که در کتاب های معتبر نقل شده، فاطمۀ زهرا علیها السلام در هنگامۀ موت پدر، حسن و حسین علیهما السلام را نزد آن حضرت آورد و عرض کرد: «یا رسول اللّه! این دو پسران تو هستند آنها را به بخشش و عطایی مخصوص فرما، یا به آنها چیزی به ارث عطا کن!».
    پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «به حسن عظمت و بردباری می بخشم، و به حسین جود و مهربانی».(2)
    و در روایتی دیگر فرمود: «به این بزرگ (یعنی حسن) مهابت و حلم بخشیدم و به آن کوچک (یعنی حسین) محبّت و رضا»(3). در حدیثی دیگر
    ص:45
    ________________________________________
    1- طبرانی، المعجم الکبیر، ج 5، ص 168؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص 150، 228 متقی هندی، کنزالعمال، ج 1، ص 188.
    2- زرندی، نظم دررالسمطین، ص 212؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج 13، ص 670.
    3- زرندی، نظم دررالسمطین، ص 212.
    فرمود: «امّا حسن، پس هیبت و آقایی من برای اوست، و امّا حسین، پس جود و جرئت من برای او می باشد».(1)
    این احادیث، گوشه ای از کمالات و خلقیاتی که حسن و حسین علیهما السلام از جدّ بزرگوار خود به ارث برده اند را نشان می دهند.
    سرّ این تعبیرات به روش های خاصّ حسن و حسین، چگونگی رهبری و برنامه های آنها و تصدیق روش هر دو است تا مردم بدانند که سرچشمه و منبع این دو روش، بر اساس مأموریت های دینی و تکالیف خاصّی است که پیغمبر صلی الله علیه و آله با وحی الهی آن دو را به این مأموریت و تکلیف مکلّف ساخته است. هر دو روش از روش پیغمبر صلی الله علیه و آله و سیرۀ او جدا نمی باشد؛ ازاین روست که حسن و حسین علیهما السلام جامع تمام کمالات اخلاقی، وارث جدّ و پدر و حافظ دین و قرآن مقدس بوده اند.
    ص:46
    ________________________________________
    1- گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص 424؛ طبری، ذخائرالعقبی، ص 129؛ زرندی، نظم دررالسمطین، ص 212؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج 8، ص 158؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص 191.
    فصل چهاردهم: اشک پیامبر صلی الله علیه و آله بر حسین علیه السلام
    اشاره
    یکی از معجزات بزرگ، روشن و غیرقابل انکار پیغمبر صلی الله علیه و آله پیشگویی ها و خبرهایی است که آن حضرت از حوادث آینده داده است.(1) معتبرترین اسناد و مدارک تاریخی، این پیشگویی ها را حفظ کرده اند و هرکس با تاریخ اسلام آشنا شود در حقیقتِ این اخبار شبهه و تردید نمی نماید.
    یکی از خبرهای غیبی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خبرهایی است که از شهادت سیدالشهدا علیه السلام داده است. علاوه بر آن همه احادیثی که از طرق متعدّد شیعه روایت شده، در تواریخ و کتب حدیث و تراجم اهل سنّت نیز، روایات بسیاری آمده است. این گزارش های تاریخی و احادیث وارد در این کتب، یقینی بودن اخبار غیبی پیامبر صلی الله علیه و آله را تأیید و اثبات می نمایند. مهمتر آنکه این احادیث ازنظر معنا و مضمون در حدّ تواتر، بلکه مافوق تواترند. اکنون برخی از این احادیث را ذکر می کنیم:
    ص:47
    ________________________________________
    1- بعد از نوشتن این فصل، مقاله ای از دانشمند فیزیکدان «رابرت موریس پیچ» تحت عنوان «یک آزمون نتیجه بخش» در کتاب اثبات خدا (ص 25) به نظر رسید که وجود خدا را بر اساس پیشگویی های پیامبران اثبات نموده است. اگر این مرد دانشمند که دارای 37 اختراع ثبت شده است و موفّق به دریافت جایزه های باارزش علمی گردیده، از تاریخ اسلام و پیشگویی های پیغمبر و ائمه علیهم السلام آگاهی داشت؛ ایمانش به خدا استوارتر می شد.
    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خاك سرخ

    احمد بن حنبل از پيغمبر صلى الله عليه و آله روايت مى كند كه فرمود:
    «لَقَدْ دَخَلَ عَلَيَّ الْبَيْتَ مَلَكٌ لَمْ يَدْخُلْ عَلَيَّ قَبْلَهَا فَقَالَ لِي: إِنَّ ابْنَكَ هَذَا حُسَيْناً مَقْتُولٌ، وَإِنْ شِئْتَ أَرَيْتُكَ مِنْ تُربَةِ الْأَرْضِ الَّتِي يُقْتَلُ بِهَا قَالَ: فَأَخْرَجَ تُرْبَةً حَمْرَاءَ»؛
    (1)
    «در خانه فرشته اى بر من وارد شد كه پيش از اين بر من وارد نشده بود، گفت: «اين پسرت حسين مقتول است و اگر بخواهى، تربت آن زمينى كه در آن كشته مى شود را به تو نشان مى دهم، پس خاك سرخى را بيرون آورد».
    صبور باش!
    آن گاه كه على عليه السلام به صفين مى رفت، از كربلا گذر كرد. به محاذى نينوا كه دهى در كنار فرات است رسيد، ايستاد و از نام آن زمين پرسيد؛ گفته شد: «كربلاست». پس گريست آن قدر كه زمين از اشك چشمانش تر شد و (به روايت عبداللّه بن يحيى از پدرش كه در التزام ركاب على عليه السلام بود) فرمود:
    «صَبْراً أَبَا عَبْدِ اللهِ صَبْراً أَبَا عَبْدِ اللهِ بِشَاطِئ الْفُرَاتِ
    ».(2)
    «صبور باش اى اباعبدالله، صبور باش اى اباعبدالله، بر كنار فرات».
    پس فرمود: وارد شدم بر پيغمبر صلى الله عليه و آله درحالى كه آن حضرت گريه مى كرد؛
    ص:48

    1- ابن حجر هيتمى، الصواعق المحرقه، ص 192؛ مرعشى نجفى، شرح احقاق الحق، ج 11، ص 406؛ ج 27، ص 266.
    2- طبرى، ذخائرالعقبى، ص 148.
    از سبب گريه پرسيدم، فرمود:
    كَانَ عِنْدِي جِبْرَئِيلُ آنِفاً وَأَخْبَرَنِي أَنَّ وَلَدِيَ الْحُسَيْنَ يُقْتَلُ بِشَاطِئِ (بِشَطِّ) الْفُرَاتِ بِمَوْضِعٍ يُقَالُ لَهُ كَرْبَلَا ثُمَّ قَبَضَ جِبْرَئِيلُ قَبْضَةً مِنْ تُرَابٍ شَمَّنِي إِيَّاهَا فَلَمْ أَمْلِكْ عَيْنَيْ أَنْ فَاضَتَا»؛
    (1)
    «جبرئيل هم اكنون نزد من بود و مرا خبر داد كه فرزندم حسين در كنار فرات كشته مى شود در موضعى كه به آن كربلا گفته مى شود. پس جبرئيل يك مشت از خاك قبض كرد و به مشام من رسانيد، پس نتوانستم ديدگانم را از ريختن اشك نگاه دارم».


    ویرایش توسط اشک مهتاب*خادمه فاطمه زهرا(س)تا ابدالدهر* : 23-05-2023 در ساعت 22:36
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اينجا كربلاست

    چون حسين عليه السلام به زمين كربلا رسيد، پرسيد: «اين زمين چه نام دارد؟». گفتند: «كربلا، و نينوا هم به آن گفته مى شود كه نام دهى است در آن».
    حسين عليه السلام گريست و فرمود: «كرب است و بلاء. امّسلمه به من خبر داد كه جبرئيل نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بود و تو با من بودى پيغمبر فرمود: «پسرم را رها كن»، پس تو را گرفت و در دامن خود گذارد. جبرئيل گفت: «او را دوست مى دارى ؟» فرمود: «آرى!».
    گفت: «امّت تو او را خواهند كشت و اگر بخواهى زمينى را كه در آن
    ص:49

    1- ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 10، ص 429؛ سبط ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص 225؛ ابن حجر هيتمى، الصواعق المحرقه، ص 193؛ مرعشى نجفى، شرح احقاق الحق، ج 11، ص 374؛ ج 19، ص 377.
    كشته مى شود به تو نشان مى دهم!». پس جبرئيل زمين كربلا را به پيغمبر صلى الله عليه و آله نشان داد.
    چون به حسين عليه السلام گفته شد اينجا زمين كربلاست آن را بوييد و فرمود: «اين است زمينى كه جبرئيل به پيغمبر صلى الله عليه و آله خبر داد كه من در آن كشته مى شوم
    ».(1)
    ویرایش توسط اشک مهتاب*خادمه فاطمه زهرا(س)تا ابدالدهر* : 25-05-2023 در ساعت 22:24
    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تربت خونين

    يعقوبى مى نويسد: اولين كسى كه بانگ ناله اش در مصيبت حسين عليه السلام در مدينه بلند شد، امّسلمه، همسر پيغمبر صلى الله عليه و آله بود؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله شيشه اى را كه در آن تربتى قرار داشت به او داد و فرمود: «جبرئيل به من اعلام كرده كه امّت من حسين را مى كشند» و اين تربت را به من داد. آن گاه به امّسلمه فرمود: «وقتى اين خاك به خون تازه تبديل گرديد، بدان كه حسين كشته شده است». آن خاك نزد امّسلمه بود (تا وقتى كه حسين به عراق حركت كرد). امّسلمه همواره در آن نظر مى كرد وقتى ديد آن خاك، خون شده، فرياد زد: «وَاحُسَيناهُ وَا إِبْنَ رَسُولِ اللهِ».
    زن ها از هر سو بانگ شان به ناله بلند شد تا آنكه مدينه پر از شيون و ضجّه گرديد به طورى كه مانند آن هرگز شنيده نشده بود
    .(2)

    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خاک سرخ
    احمد بن حنبل از پیغمبر صلی الله علیه و آله روایت می کند که فرمود:
    «لَقَدْ دَخَلَ عَلَیَّ الْبَیْتَ مَلَکٌ لَمْ یَدْخُلْ عَلَیَّ قَبْلَهَا فَقَالَ لِی: إِنَّ ابْنَکَ هَذَا حُسَیْناً مَقْتُولٌ، وَإِنْ شِئْتَ أَرَیْتُکَ مِنْ تُربَهِ الْأَرْضِ الَّتِی یُقْتَلُ بِهَا قَالَ: فَأَخْرَجَ تُرْبَهً حَمْرَاءَ»؛
    (1)
    «در خانه فرشته ای بر من وارد شد که پیش از این بر من وارد نشده بود، گفت: «این پسرت حسین مقتول است و اگر بخواهی، تربت آن زمینی که در آن کشته می شود را به تو نشان می دهم، پس خاک سرخی را بیرون آورد».
    صبور باش!
    آن گاه که علی علیه السلام به صفین می رفت، از کربلا گذر کرد. به محاذی نینوا که دهی در کنار فرات است رسید، ایستاد و از نام آن زمین پرسید؛ گفته شد: «کربلاست». پس گریست آن قدر که زمین از اشک چشمانش تر شد و (به روایت عبداللّه بن یحیی از پدرش که در التزام رکاب علی علیه السلام بود) فرمود:
    «صَبْراً أَبَا عَبْدِ اللهِ صَبْراً أَبَا عَبْدِ اللهِ بِشَاطِئ الْفُرَاتِ
    ».(2)
    «صبور باش ای اباعبدالله، صبور باش ای اباعبدالله، بر کنار فرات».
    پس فرمود: وارد شدم بر پیغمبر صلی الله علیه و آله درحالی که آن حضرت گریه می کرد؛
    ص:48

    1- ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص 192؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 11، ص 406؛ ج 27، ص 266.
    2- طبری، ذخائرالعقبی، ص 148.
    از سبب گریه پرسیدم، فرمود:
    کَانَ عِنْدِی جِبْرَئِیلُ آنِفاً وَأَخْبَرَنِی أَنَّ وَلَدِیَ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ بِشَاطِئِ (بِشَطِّ) الْفُرَاتِ بِمَوْضِعٍ یُقَالُ لَهُ کَرْبَلَا ثُمَّ قَبَضَ جِبْرَئِیلُ قَبْضَهً مِنْ تُرَابٍ شَمَّنِی إِیَّاهَا فَلَمْ أَمْلِکْ عَیْنَیْ أَنْ فَاضَتَا»؛
    (1)
    «جبرئیل هم اکنون نزد من بود و مرا خبر داد که فرزندم حسین در کنار فرات کشته می شود در موضعی که به آن کربلا گفته می شود. پس جبرئیل یک مشت از خاک قبض کرد و به مشام من رسانید، پس نتوانستم دیدگانم را از ریختن اشک نگاه دارم».

    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اینجا کربلاست

    چون حسین علیه السلام به زمین کربلا رسید، پرسید: «این زمین چه نام دارد؟». گفتند: «کربلا، و نینوا هم به آن گفته می شود که نام دهی است در آن».
    حسین علیه السلام گریست و فرمود: «کرب است و بلاء. امّسلمه به من خبر داد که جبرئیل نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و تو با من بودی پیغمبر فرمود: «پسرم را رها کن»، پس تو را گرفت و در دامن خود گذارد. جبرئیل گفت: «او را دوست می داری ؟» فرمود: «آری!».
    گفت: «امّت تو او را خواهند کشت و اگر بخواهی زمینی را که در آن
    ص:49

    1- ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 10، ص 429؛ سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ص 225؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص 193؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج 11، ص 374؛ ج 19، ص 377.
    کشته می شود به تو نشان می دهم!». پس جبرئیل زمین کربلا را به پیغمبر صلی الله علیه و آله نشان داد.
    چون به حسین علیه السلام گفته شد اینجا زمین کربلاست آن را بویید و فرمود: «این است زمینی که جبرئیل به پیغمبر صلی الله علیه و آله خبر داد که من در آن کشته می شوم
    ».(1)


    ویرایش توسط اشک مهتاب*خادمه فاطمه زهرا(س)تا ابدالدهر* : 07-06-2023 در ساعت 14:15
    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تربت خونین

    یعقوبی می نویسد: اولین کسی که بانگ ناله اش در مصیبت حسین علیه السلام در مدینه بلند شد، امّسلمه، همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله بود؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله شیشه ای را که در آن تربتی قرار داشت به او داد و فرمود: «جبرئیل به من اعلام کرده که امّت من حسین را می کشند» و این تربت را به من داد. آن گاه به امّسلمه فرمود: «وقتی این خاک به خون تازه تبدیل گردید، بدان که حسین کشته شده است». آن خاک نزد امّسلمه بود (تا وقتی که حسین به عراق حرکت کرد). امّسلمه همواره در آن نظر می کرد وقتی دید آن خاک، خون شده، فریاد زد: «وَاحُسَیناهُ وَا إِبْنَ رَسُولِ اللهِ».
    زن ها از هر سو بانگ شان به ناله بلند شد تا آنکه مدینه پر از شیون و ضجّه گردید به طوری که مانند آن هرگز شنیده نشده بود
    .(2)
    ص:50

    1- سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ص 225.
    2- یعقوبی، تاریخ، ج 2، ص 245-246.



    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    کتاب نامه
    1. قرآن کریم.
    2. نهج البلاغه، الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، الشریف الرضی، تحقیق و شرح محمد عبده، بیروت، دارالمعرفه، 1412 ق.
    3. الاختصاص، مفید، محمد بن محمد (م. 413 ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، 1414 ق.
    4. الادب المفرد، بخاری، محمد بن اسماعیل (م. 256 ق.)، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، 1406 ق.
    5. الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، مفید، محمد بن محمد (م. 413 ق.)، تحقیق مؤسسه آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، بیروت، دارالمفید، 1414 ق.
    6. الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله قرطبی (م. 463 ق.)، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، 1412 ق.
    7. اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ابن اثیر جزری، علی بن محمد (م. 630 ق.)، تهران، انتشارات اسماعیلیان.
    8. الاصابه فی تمییز الصحابه، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی (م. 852 ق.)، تحقیق عادل احمد عبدالموجود علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415 ق.
    9. الامالی، طوسی، محمد بن حسن (م. 460 ق.)، تحقیق مؤسسه البعثه، قم، دارالثقافه، 1414 ق.
    ص:51
    10. امان الامه من الضلال و الاختلاف، صافی گلپایگانی، لطف الله، قم، المطبعه العلمیه، 1397 ق.
    11. بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار علیهم السلام، مجلسی، محمدباقر (م. 1111 ق.)، تحقیق محمدباقر بهبودی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403 ق.
    12. البدایه و النهایه، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر (م. 774 ق.)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408 ق.
    13. بشاره المصطفی صلی الله علیه و آله لشیعه المرتضی علیه السلام، طبری، محمد بن ابی القاسم (م. 525 ق.)، تحقیق جواد قیومی، قم، نشر اسلامی، 1420 ق.
    14. بنات النبی، بنت الشاطی، عائشه عبدالرحمن، بیروت، دارالکتاب العربی، 1406 ق.
    15. تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر (م. 310 ق.)، تحقیق گروهی از دانشمندان، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1403 ق.
    16. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، احمد بن علی (م. 463 ق.)، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417 ق.
    17. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، علی بن حسن (م. 571 ق.)، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1415 ق.
    18. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (م. 292 ق.)، قم، مؤسسه فرهنگ اهل بیت علیهم السلام.
    19. تذکره الخواص، سبط ابن جوزی، یوسف بن حسام الدین (م. 654 ق.)، قم، الشریف الرضی، 1418 ق.
    20. تفسیرالصافی، فیض کاشانی، محسن بن مرتضی (م. 1091 ق.)، تحقیق حسین اعلمی، تهران، مکتبه الصدر، 1416 ق.
    21. تفسیرالعیاشی، عیاشی، محمد بن مسعود (م. 320 ق.)، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبه العلمیه الاسلامیه.
    ص:52
    22. حفیده الرسول (لمحات من سیره السیده زینب)، شرباصی، احمد، مطابع الدارالقومیه.
    23. الخصال، صدوق، محمد بن علی (م. 381 ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، 1403 ق.
    24. ذخائرالعقبی فی مناقب ذوی القربی، طبری، احمد بن عبدالله (م. 694 ق.)، القاهره، مکتبه القدسی، 1356 ق.
    25. الذریه الطاهره النبویه، دولابی، محمد بن احمد (م. 310 ق.)، تحقیق سید محمدجواد حسینی، قم، نشر اسلامی، 1407 ق.
    26. ذکر اخبار اصبهان، ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله (م. 430 ق.) لیدن المحروسه، مطبعه بریل، 1934 م.
    27. سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیرالعباد، صالحی شامی، محمد بن یوسف (م. 942 ق.)، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414 ق.
    28. سموالمعنی فی سموالذات او اشعه من حیاه الحسین، علایلی، عبدالله (م. 1997 میلادی)، بیروت، دار مکتبه التربیه، 1351 ق.
    29. سنن ابن ماجه، ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید (م. 275 ق.)، تحقیق محمدفؤاد عبدالباقی، دارالفکر.
    30. سنن الترمذی، ترمذی، محمد بن عیسی (م. 279 ق.)، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، 1403 ق.
    31. شرح احقاق الحق، مرعشی نجفی، سید شهاب الدین (م. 1411 ق.)، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، 1409 ق.
    32. شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار علیهم السلام، مغربی، قاضی نعمان بن محمد تمیمی (م. 363 ق.)، تحقیق سید محمد حسینی جلالی، قم، نشر اسلامی، 1414 ق.
    ص:53
    33. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، عزالدین (م. 656 ق.)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، دار احیاء الکتب العربیه، 1378 ق.
    34. شرف المصطفی، ابو سعید، عبدالملک بن محمد واعظ خرگوشی نیشابوری (م. 406 ق.)، تحقیق ابو عاصم نبیل بن هاشم غمری آل باعلوی، مکه، دارالبشائر الاسلامیه، 1424 ق.
    35. الصواعق المحرقه، هیتمی، احمد بن حجر (م. 947 ق.)، تحقیق عبدالوهاب عبداللطیف، القاهره، مکتبه القاهره، 1385 ق.
    36. الطبقات الکبری، ابن سعد، محمد بن سعد (م. 230 ق.)، بیروت، دار صادر.
    37. الطرائف فی معرفه الطوائف، ابن طاووس، سید علی بن موسی (م. 664 ق.)، قم، مطبعه الخیام، 1399 ق.
    38. عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله (م. قرن 12)، قم، مؤسسه امام مهدی علیه السلام، 1407 ق.
    39. غایه المرام و حجه الخصام، بحرانی، سید هاشم حسینی (م. 1107 ق.)، تحقیق سید علی عاشور.
    40. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، امینی، عبدالحسین (م. 1392 ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی، 1397 ق.
    41. فتح الباری شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی (م. 852 ق.)، بیروت، دارالمعرفه.
    42. الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد بن علی (م. 314 ق.)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411 ق.
    43. فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمه من ذریتهم علیهم السلام، جوینی خراسانی، ابراهیم بن محمد (م. 730 ق.)، تحقیق محمدباقر، بیروت مؤسسه المحمودی، 1389 ق.
    44. قرب الاسناد، حمیری قمی، عبدالله بن جعفر (م. 300 ق.)، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، 1433 ق.
    ص:54
    45. الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب (م. 329 ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363 ش.
    46. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزری، علی بن محمد (م. 630 ق.)، بیروت، دار صادر، 1386 ق.
    47. کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم السلام، اربلی، علی بن عیسی (م. 693 ق.)، بیروت، دارالاضواء، 1405 ق.
    48. کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام، گنجی شافعی، محمد بن یوسف (م. 658 ق.)، تحقیق محمدهادی امینی، تهران، داراحیاء تراث اهل البیت علیهم السلام، 1404 ق.
    49. کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر علیهم السلام، خزاز قمی، علی بن محمد (م. 400 ق.)، تحقیق سید عبداللطیف حسینی کوه کمری، قم، انتشارات بیدار، 1401 ق.
    50. کمال الدین و تمام النعمه، صدوق، محمد بن علی (م. 381 ق.)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، نشر اسلامی، 1405 ق.
    51. کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، متقی هندی، علی (م. 975 ق.)، تحقیق بکری حیانی، صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق.
    52. کنوزالحقائق فی حدیث خیرالخلائق، مناوی، عبدالرؤوف محمد بن علی (م. 1031 ق.)، مصر، شرکه مکتبه و مطبعه المصطفی البابی الحلبی و اولاده.
    53. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی (م. 852 ق.)، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1390 ق.
    54. مثیرالاحزان، ابن نما حلی، محمد بن جعفر (م. 645 ق.)، النجف الاشرف، المطبعه الحیدریه، 1369 ق.
    55. مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، علی بن ابی بکر (م. 807 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق.
    56. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله (م. 405 ق.)، تحقیق یوسف مرعشلی، بیروت، دارالمعرفه.
    ص:55
    57. مسند ابویعلی الموصلی، ابویعلی موصلی، اسماعیل بن محمد (م. 307 ق.)، تحقیق حسین سلیم اسد، دمشق، دارالمأمون للتراث.
    58. مسند ابی داوود الطیالسی، طیالسی، سلیمان بن داوود (م. 204 ق.)، بیروت، دارالمعرفه.
    59. مسند احمد بن حنبل، احمد بن حنبل، شیبانی (م. 241 ق.)، بیروت، دارصادر.
    60. المصنف فی الاحادیث و الآثار، ابن ابی شیبه کوفی، عبدالله بن محمد (م. 235 ق.)، تحقیق سعید لحام، بیروت، دارالفکر، 1409 ق.
    61. المعجم الصغیر، طبرانی، سلیمان بن احمد (م. 360 ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
    62. المعجم الکبیر، طبرانی، سلیمان بن احمد (م. 360 ق.)، تحقیق حمدی سلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1404 ق.
    63. مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمی، موفق بن احمد (م. 568 ق.)، تحقیق محمد سماوی، قم، مکتبه المفید.
    64. مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، محمد بن علی (م. 588 ق.)، تحقیق گروهی از اساتید نجف اشرف، النجف الاشرف، المکتبه الحیدریه، 1376 ق.
    65. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر علیه السلام، صافی گلپایگانی، لطف الله، تهران، مکتبه الصدر.
    66. نظم دررالسمطین فی فضائل المصطفی و المرتضی و البتول و السبطین علیهم السلام، زرندی، محمد بن یوسف (م. 750 ق.)، اصفهان، مکتبه الامام امیرالمؤمنین علیه السلام العامه، 1377 ق.
    67. ینابیع الموده لذوی القربی، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم (م. 1294 ق.)، تحقیق سید علی جمال اشرف حسینی، دارالاسوه، 1416 ق.
    امضاء


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi