صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 49

موضوع: زینب عقیله بنی هاشم

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    در کتاب اغاني آمده است که مردم مدينه عادت کرده بودند از يکديگر پول قرض کنند و براي بازپرداخت آن‏ وعده عطاي عبداللَّه بن‏جعفر را بدهند. روزي مردي مقدار زيادي شکر به مدينه آورد تا بفروشد ولي به کسادي بازار برخورد و نمي‏دانست چه بايد بکند، تا اينکه شخصي به او گفت: اگر به‏نزد عبداللَّه بن جعفر بروي، او اين شکرها را از تو خواهد خريد. شکرفروش نزد عبداللَّه آمد و حال خود را به او گفت. عبداللَّه دستور داد شکرها را بياورند. آنگاه دستور داد چادري بگسترانند و کيسه‏هاي شکر را روي آن بريزند و به مردم نيز گفت: هرکه مي‏خواهد از اين شکرها ببرد! مردم هجوم آوردند و هرکس هرچه مي‏توانست برد. وقتي چنان ديد به عبداللَّه گفت: خودم هم چيزي بردارم؟ گفت: آري. او هم شروع کرد شکرها را در کيسه‏ها ريخت، و چون تمام شد عبداللَّه پرسيد: قيمت شکرها چقدر بود؟ گفت: چهار هزار درهم! و عبداللَّه تمام آن چهار هزار درهم را به وي داد.(9)

    زينب دختر اميرالمؤمنين عليه السلام در خانه چنين مردي که دنيا در نظرش ارزشي نداشت و دارايي خود را براي رفع نيازمنديهاي مردم مي‏خواست و بزرگترين لذت و خوشي زندگي خود را در اين مي‏ديد که با ثروت زيادي که خدا به او عنايت کرده بتواند دل مستمند و مسکيني را به‏دست آورد و از نيازمندي رفع نياز و حاجت کند، زندگي را آغاز کرد.

    چنين مرداني اگر انبارهاي طلا و نقره و گنج‏هاي زيادي نيز در اختيارشان باشد بااين بخشش و کرم فوق‏العاده همه را خرج مي‏کنند و چيزي براي خود باقي نمي‏گذارند. لذا مي‏نويسند: عبداللَّه در آخر عمر تنگدست شد. روزي شخصي نزد او آمد و چيزي از او خواست و چون عبداللَّه چيزي نداشت رداي خود را از تن بيرون آورد و به او داد و سرخود را به‏سوي آسمان بلند کرده و گفت: پروردگارا ! ديگر مرگ مرا برسان و آن‏را پوشش من گردان که پس از چند روز بيمار شد و چشم از اين جهان فروبست. تاريخ وفات او را سال 80 هجري نوشته‏اند. با اين حساب عمر وي در هنگام مرگ نزديک به نود سال بود. برخي هم وفات او را در سال 90 هجري دانسته‏اند. وفات او در مدينه و قبرش نيز در بقيع است. ابن حجر در کتاب تهذيب التهذيب مي‏نويسد: عبداللَّه از کساني است که از پيغمبرصلي الله عليه وآله و عمويش علي‏بن‏ابي‏طالب عليه السلام و مادرش اسماء حديث نقل کرده است و جمع زيادي مانند حضرت ابوجعفر محمد بن‏علي ابن‏الحسين عليه السلام، حسن بن‏حسن بن‏علي، قاسم بن‏محمد ابن‏ابي‏بکر، عبداللَّه بن‏حسن، عروة بن‏زبير و ديگران نيز از او حديث نقل کرده‏اند. ابن ابي‏الحديد و ديگران داستانهايي از او نقل کرده‏اند به ويژه دفاعي که عبداللَّه در حضور معاويه از علي ابن‏ابي‏طالب عليه السلام و خاندان بزرگوار پيغمبر کرده و عمرو ابن‏عاص و ديگران را رسوا ساخته است.(10) مرحوم مامقاني در کتاب رجال خود، او را مردي جليل‏القدر و بزرگوار توصيف کرده است و پس از نقل داستاني از مدائني مي‏نويسد: شبهه‏اي در وثاقت او از نظر روايت نيست.(11) بنابراين آنچه در پاره‏اي از کتابها مانند کتاب اغاني و غيره نقل‏شده که عبداللَّه بن‏جعفر اهل سماع و غنا بوده، اصل و اعتباري ندارد و يا مربوط به شخص ديگري همنام اوست که به خاطر شهرت عبداللَّه بن‏جعفر در تاريخ به نام وي ثبت شده است و يا چنانکه برخي احتمال داده‏اند از حديث‏هاي مجعول و اتهاماتي سرچشمه مي‏گيرد که دستگاه وسيع تبليغاتي بني‏اميه عليه خاندان ابي‏طالب و اميرالمؤمنين و نزديکان آن حضرت انجام مي‏دادند و مي‏خواستند به هر وسيله اين خانواده بزرگوار را نزد مردم بي‏قدر و ارزش جلوه دهند.(12) مانند روايات ديگري که درباره خود علي بن‏ابي‏طالب و حسنينعليهم السلام و ديگران جعل کردند و با صرف صدها هزار دينار پول بيت‏المال مسلمانان و اجير کردن افرادي مانند سمرة بن‏جندب ها و ابوهريره ها دروغهايي را به خدا و پيغمبر بستند!
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    در کوفه‏

    چنانکه مي‏دانيم علي‏بن‏ابي‏طالب عليه السلام نزديک چهارسال‏ از پايان عمر خود را در کوفه گذرانيد و اين هم به خاطر آن بود که بيشتر هواخواهان آن‏حضرت در کوفه بودند و با معاويه که در شام سکونت داشت و خوارج که در نهروان بودند در حال جنگ بود و کوفه از اين‏جهت نزديکتر و آماده‏تر از مدينه بود که در جاي خود توضيح داده خواهد شد. مورخان نوشته‏اند: زماني که اميرالمؤمنين عليه السلام مرکز خلافت خود را از مدينه به کوفه منتقل کرد، زينب نيز با شوهرش عبداللَّه بن جعفر به کوفه آمد و در آنجا ساکن شدند. عبداللَّه‏بن‏جعفر در جنگ صفين جزو لشکريان عليعليه السلام بود و فرماندهي گروهي از سربازان آن حضرت را به عهده داشت. در اين مدت دختر بزرگوار آن حضرت يعني زينب نيز به ارشاد و تعليم زنان کوفه اشتغال داشت. از خصائص زينبيه جزايري(13) نقل شده است که زينب عليها السلام در کوفه مجلس درسي براي زنها تشکيل داد و براي آنها قرآن را تفسير مي‏کرد. و در يکي از روزها به تفسير سوره کهيعص مشغول بود که اميرمؤمنانعليه السلام از در وارد شد و از دخترش پرسيد: کهيعص را تفسير مي‏کني؟ عرض‏کرد: آري. عليعليه السلام فرمود: اي نور ديده! اين حروف، رمزي است در مصيبت وارده بر شما عترت پيغمبرصلي الله عليه وآله و سپس سخناني در اين‏باره به زينب فرمود...
    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 11-08-2022 در ساعت 13:35
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    با توجه به مقام و احترامي که دختر اميرمؤمنان در کوفه پيدا کرده بود مي‏توان دريافت که ماجراي اسارت زينب عليها السلام و بي‏احتراميهاي جنايتکاران بني‏اميه و گماشتگان و دارودسته آنان که نسبت به آن بانوي بزرگوار پس از ماجراي جانگداز کربلا در اين شهر انجام شد تا چه اندازه براي دختر اميرمؤمنان ناگوار و دشوار بود و آن حضرت صبر و شکيبايي شگفت‏انگيزي در برابر اين مصايب سخت از خود نشان داد و به خاطر رضاي خداي سبحان اين ناملايمات و اهانتها را برخود هموار کرد، تا آنجا که وقتي عبيداللَّه بن‏زياد در آن مجلس شوم و مفتضح از وي پرسد: کَيْفَ رَأَيتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخيکِ ؟ [رفتار خدا را نسبت به‏برادرت حسين چگونه ديدي؟] زينب عليها السلام با کمال شهامت و قدرتي که حکايت از نيروي فوق‏العاده ايماني او مي‏کرد در پاسخ آن جنايتکار تاريخ اظهار داشت: ما رَأَيْتُ مِنْهُ اِلّا جَميل [من از خداي تعالي جز نيکي و زيبايي چيزي نديدم]. براستي اگر براي دختر بزرگوار عليعليه السلام و اين بانوي کم نظير اسلام، در تاريخ جز همين يک فضيلت چيز ديگري به يادگار نمانده بود در معرفي عظمت و شخصيّت والاي او کافي بود!

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    شمّه‏اي از فضايل زينب عليها السلام‏

    عبادت

    عبادت‏ بي‏شک بزرگترين وسيله براي تقرّب به‏درگاه پروردگار متعال و وصول به‏مقام قرب و کمال، و بندگي در پيشگاه مقدس اوست و هرکس به‏هر مرتبه و مقامي که رسيد از راه عبادت رسيده است. قرآن کريم نيز در سوره زمر هدف خلقت را عبادت ذکر کرده و مي‏فرمايد: {وَما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الاِنْسَ اِلاَّ لِيَعْبُدُون} ؛(14) [نيافريدم جن و انس را جز براي آنکه مرا بپرستند!] البته عبادت خدا صرفاً به خواندن چند رکعت نماز و يا انجام برخي عبادت‏هاي بدني و مالي محدود نمي‏شود، بلکه معناي عبادت چنانکه علماي لغت ذکر کرده‏اند غايت خضوع و تسليم و اظهار ذلّت(15) در پيشگاه خداي تعالي است که نماز و روزه و ساير اعمال مصاديقي از آن مفهوم کلي و راهي براي رسيدن به‏آن مقام عالي است که به‏دستور شرع مقدس و رهبران اسلام بايد انجام داد. همچنين بايد دانست که عبادت دو جنبه دارد: جنبه فعل و جنبه ترک، و همان‏گونه که در مداواي يک بيمار پرهيز از برخي غذاها، مهمتر از انجام کارهاي لازم و خوردن دارو است، در باب عبادت و رسيدن به کمال انسانيت و هدف خلقت نيز ترک گناه مهمتر از بجاآوردن و انجام عبادت‏هاي بدني و مالي است. از همين رو در روايات آمده است: اِنَّ اَشَدَّالعِبادَةِ اَلوَرَع (16) يعني سخت‏ترين عبادت‏ها ورع و خودداري از گناه است، يا فرموده‏اند: اَفْضَلُ العِبادَةِ العَفاف (17) يعني بهترين عبادت‏ها پاکدامني و پارسايي است. نيشابوري يکي از مورخان نقل کرده است که: زينب در فصاحت، بلاغت، پارسايي و عبادت همانند پدرش عليعليه السلام و مادرش فاطمه عليها السلام بود (18). از برخي مورخان ديگر نيز نقل شده است که: تهجد و شب زنده‏داري زينب عليها السلام در تمام مدت عمرش ترک نشد از حضرت سجادعليه السلام روايت شده که فرمود: در شب يازدهم محرّم عمه‏ام زينب را ديدم که در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است .(19) مرحوم بيرجندي در کبريت احمر مي‏نويسد: از برخي مقاتل معتبره از امام سجادعليه السلام نقل شده است که فرمود: عمه‏ام زينب با تمام مصيبت‏هايي که بر او وارد شده بود از کربلا تا شام هيچ‏گاه نوافل خود را ترک نکرد. همچنين روايت کرده است که چون امام حسين عليه السلام براي وداع زينب آمد از جمله سخناني که به او گفت اين بود که فرمود: يا اُخْتاه! لا تَنْسِني في نافلةِ اللَّيْل ؛ [خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش نکن.] درباره شب عاشوراي زينب عليها السلام در کتاب مثيرالاحزان از فاطمه دختر امام حسين عليه السلام نقل شده است: وَ اَمّا عَمَّتي زَيْنَب فَاِنَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً في تِلْکَ اللَّيلَةِ - أي عاشِرَة مِنَ المُحَرّم - في مِحْرابِها تَسْتَغيثُ‏ اِلي‏ رَبِّها، وَ ما هَدَأَت لَنا عَيْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَة . [و اما عمه‏ام زينب، پس وي همچنان در آن شب در جايگاه عبادت خود ايستاده بود و به‏درگاه خداي تعالي استغاثه مي‏کرد و در آن شب چشم هيچ‏يک از ما به خواب نرفت و صداي ناله ما قطع نشد.(20)] حضرت سجادعليه السلام فرمود: اِنَّ عَمَّتي زَيْنَب کانَتْ تُؤَدّي صَلَواتِها مِنْ قِيام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسيرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَي الشّامِ، وَ في بَعْضِ المَنازِل تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَيالٍ؛ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما يُصيبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَي الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا يَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغيفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِي اليَوْمِ وَ اللَّيلَة [همانا عمه‏ام زينب همه نمازهاي واجب و مستحب خود را در طول مسيرما از کوفه به شام ايستاده مي‏خواند و در بعضي از منزل‏ها نشسته نماز خواند و اين هم به‏جهت گرسنگي و ضعف او بود، زيرا سه شب بود که غذايي را که به او مي‏دادند ميان اطفال تقسيم مي‏کرد، چون که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما يک قرص نان بيشتر نمي‏دادند.(21)]

    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-08-2022 در ساعت 20:27
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    آنچه آمد نمونه و گوشه‏اي از عبادت‏هاي بدني و انجام نمازهاي واجب و نافله زينب بود. ضمناً بزرگترين خصلت نيک يک انسان ايثار و مقدم داشتن ديگران برخود است که‏ از اين حديث، مقام ايثار زينب عليها السلام نيز معلوم مي‏شود که چگونه سه شبانه‏روز به‏گرسنگي صبر مي‏کند و سهم غذاي خود را به اطفال خردسال و امام معصومعليه السلام مي‏دهد! از اين جنبه که بگذريم، خود همين مسافرت تاريخي و تحمل آن همه مرارتها و مصيبت‏هايي که در طول تاريخ بشريت کم‏نظير و يا بي‏نظير است، - و قيام در برابر طاغوتها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها، با آن سخنان نافذ و خطبه‏هاي آتشين که اظهار هر جمله‏اش احتمال خطرهايي جاني براي خود او و ديگران داشت، - و درک و رشد دادن به مردم جاهل و نادان و يا بزدل و ترسويي که يکسره خود را در برابر ياغي زمان باخته و يا با مشتي درهم و دينار، سعادت ابدي و آخرت خود را به دنياي ناپايدار و لذت زودگذر جهان فاني فروخته بودند، - و بيدار کردن مردم بي‏درکي که گول تبليغات دستگاه ديکتاتوري بني‏اميه را خورده و امام حسين عليه السلام را به عنوان اخلالگر، لازم القتل مي‏دانستند، و رساندن پيام مقدّس حجت زمان و سرور آزادگان حضرت اباعبداللَّه‏الحسين عليه السلام که جنايتکاران کوفه و شام خيال کردند آن نداي مقدس را در ميان شنهاي تفتيده نينوا خاموش کردند، به اقصا نقاط جهان ، حتي به‏گوش يهوديان و مسيحيان و بيگانگاني که در مجلس يزيد براي تماشا يا تبريک آمده و اجتماع کرده بودند ، - و خلاصه انجام يک سلسله رسالتهاي الهي و تاريخي‏ که پشت مردان جهان در انجام آن خم مي‏شد و از عهده‏شان خارج بود ، هرکدام از آنها عبادت بزرگي بود که اين بانوي بزرگوار و تربيت شده مکتب علي و زهراعليهما السلام انجام آن‏را به عهده گرفت و غايت خضوع و تسليم خود را بدين‏وسيله به پيشگاه مقدس پروردگار خويش اظهار داشت. فؤاد کرماني شاعر معاصر درباره تسليم و رضاي زينب مي‏گويد:

    تسليم و رضا نگر که آن دخت بتول‏
    در مقتل کشتگان چو فرمود نزول‏
    شکرانه سرود کي خداوند جليل‏
    قرباني ما به پيشگاه تو قبول‏
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    و آن شاعر ديگر در مدح وي سروده است:

    زورق ايمان به وي شناخته ساحل‏
    کشتي عرفان ز وي فراشته لنگر
    فخر سماواتيان و دختر حيدر
    بانوي عصمت و راست فاطمه مادر
    دختر اگر اين بُدي نداشتي اي کاش‏
    دايه امکان به بطن الاّ دختر
    نخل شريعت از او گرفت شکوفه‏
    دين محمد از او رسيد به افسر
    جاه مؤبّد به عون اوست مهيا
    عزت سرمد به‏نصر اوست ميسّر

    فداکاري و جهاد در راه دين‏

    ايمان به خدا آثار و لوازمي دارد و مسؤوليّتها و تعهداتي به‏دنبال مي‏آورد که هرکس نمي‏تواند بدان‏ها جامه عمل بپوشاند و به آثار و لوازم آن عمل کند. از جمله اسن لوازم ، مبارزه و جهاد در راه پيشبرد اين هدف مقدس و پيکار با بي‏دينان و گذشت و فداکاري در اين‏راه با مال و جان است خداي جهانيان اين حقيقت را درضمن آياتي از جمله اين آيه شريفه بيان فرموده است: {وَالَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ‏اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا َو نَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ المُؤْمِنُونَ حَقّاً...}.(22) [ آنان‏که ايمان آورند و مهاجرت کردند و در راه خدا پيکار و جهاد نمودند و هم‏آنان که (مؤمنان را) پناه داده و ياري کردند، مؤمن واقعي و حقيقي اينهايند...] در جاي ديگر فرموده است: {اِنَّمَا المُؤمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِم في سَبيلِ اللَّهِ اُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ}.(23) [براستي مؤمنان تنها کساني هستند که به خدا و رسول او ايمان آوردند و پس از آن شک نياوردند و به وسيله مال و جان خود در راه خدا جهاد کردند، آنها راستگويانند.] به همين دليل است که خداي تعالي با مراتبي مجاهدان را بر ديگران فضيلت و برتري داده و مي‏گويد:

    {اَلَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ‏اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِم اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللَّهِ(24)}. [ آنانکه ايمان‏آوردند و مهاجرت کردند و در راه خدا با مال و جان خويش جهاد کردند، درجه آنان در پيشگاه خدا برتر و بزرگتر از ديگران است...] و در آيه ديگر فرموده است: {فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَي القاعِدينَ اَجْراً عَظيماً(25)}. [خداوند مجاهدان را برخانه نشينان به پاداشي بزرگ فزوني بخشيده است.] و منظور از جهاد همان جهد و کوشش و پيکار در راه خدا و فداکاري و گذشت در اين‏راه است، و اين‏کار از هرکسي به‏نحوي ساخته است و تحت شرايط خاصي شايسته است، و به همين جهت است که جهاد با شمشير در ميدان جنگ از زنها برداشته شده و بر آنها واجب نيست، اما اگر از راههاي ديگري که با ساختمان وجودي و عفت و شخصّيت آنان سازگار باشد بتوانند خدمتي در اين‏راه انجام دهند يکي از نشانه‏هاي ايمان و کمال آنهاست و از اين‏رو در شرح زندگاني سيده زنان جهانيان حضرت صديقه کبري خوانديم که آن بانوي بزرگوار در راه مبازره با بي‏دينان و بدعتگذاران از تمام فرصتهايي که پيش مي‏آمد استفاده مي‏کرد و تاجايي که مقدور بود از طريق سخنراني و تذکر و گفتگوي با صحابه ، خطرهايي را که به‏دنبال انحراف‏ در رهبري و نافرماني و سرپيچي از دستور پيغمبر احساس مي‏کرد و مسلمانان را تهديد مي‏نمود گوشزد فرمود، و چون ديد از اين راه نتيجه مطلوب عايدش نمي‏شود حتي از طريق گريه و ناله، نارضايتي خود را از نظام حاکم و انحرافاتي که پيش آمده بود اظهار مي‏داشت. يادگار اين بانوي بزرگ يعني زينب کبريعليها السلام نيز وقتي احساس کرد مسئوليت بزرگ جهاد در راه دين و پيکار و مبارزه با بي‏دينان به‏دوشش آمده و در اين‏راه بايد از مال و همسر و فرزند بگذرد و حتي اگر لازم شود از دادن جان نيز دريغ نکند با کمال شهامت و فداکاري از خانه و کاشانه و همسر و زندگي دست کشيد و فرزند يا فرزندان خود را نيز براي قرباني به‏همراه خود به قربانگاه نينوا آورد و در همه جا، ياري مهربان و دلسوز براي رهبر عاليقدر اين قيام و نهضت مقدس يعني حضرت اباعبداللَّه الحسين روحي و ارواح العالمين له الفد بود. عصر عاشورا هنگامي که آن حجت الهي به درجه شهادت رسيد، و مسؤوليت عمده ديگري از اين مبارزه‏مقدس بر مسؤوليت قبلي او افزوده شد و بار تازه‏اي از اين رسالت سنگين به‏دوش اين بانوي شجاع نهاده شد که با کمال شهامت و بزرگواري و گذشت و فداکاري همچون کوهي پولادين و سدّي آهنين در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضدّ دين و انسانيت قيام کرد و حتي در موارد چندي جان فرزند برومند برادر و حجت‏اللَّه زمان يعني حضرت سجادعليه السلام را از مرگ رهانيد. و در سخت‏ترين شرايط و پرخفقان‏ترين محيطها در برابر جنايتکاران و ستمگران بي‏دين بي‏مهابا و بدون هيچ واهمه و از دين و آيين خود و مسلمانان دفاع کرد. هر کلمه از سخنان پرمعنا و روحبخش او و نيز هر جمله از نطق‏ها و سخنراني‏هايش همچون تيرکاري و شهاب سوزاني بود که بر قلب دشمنان مي‏نشست. او با کمال سرفرازي و موفقيت وبخوبي اين مسؤوليت سنگين را انجام داد و باري را که مردان بزرگ نمي‏توانستند به‏صورت دسته جمعي به منزل برسانند اين بانوي با عظمت يکتنه و به تنهايي به منزل رسانيد. توضيح بيشتر اين موضوع را ان‏شاءاللَّه در صفحات آينده در شرح ماجراي سفر تاريخي زينب عليها السلام به کوفه و شام خواهيد خواند. در شجاعت زينب فؤاد کرماني اين رباعي هم سروده است: سر حلقه آن زنان که بودند اسير بود آن علويه اشجع از شير دلير انديشه به‏دل نداشت زان کوه سپاه‏ زيرا که به چشم او جهان بود حقير

    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 13-08-2022 در ساعت 14:11
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    فصاحت و بلاغت

    اين بانوي بزرگوار را مي‏توان به وسيله دو خطبه مشهور او در بازار کوفه و مجلس يزيد نيز گفت و گويش با پسر زيادبن ابيه شناخت براستي اين‏ بلاغت و شهامت از يک بانوي داغديده و مصيبت رسيده با آن‏همه صدمات و گرسنگي‏ها و تشنگي‏ها و بي‏خوابي‏ها و ناملايمات ، جز کرامت چيز ديگري نيست به‏گفته يکي از اساتيد - رحمة اللَّه تعالي عليه - بدون نيروي الهي و مدد غيبي مقدور نيست. هنگامي که زينب عليها السلام آن سخنراني پرشور و بليغ و جالب را در ميان آن جمعيت دهها هزار نفري بازار کوفه ايراد فرمود مردم حيرت‏زده به‏هم نگاه مي‏کردند و دستها را به‏دندان مي‏گزيدند. راوي آن خطبه نقل مي‏کند پيرمردي که در کنار من ايستاده تحت تأثير سخنراني دختر اميرالمؤمنين چنان مي‏گريست که ريشش از اشک چشمش ترشده بود و دست به سوي آسمان بلند کرده و مي‏گفت: پدر و مادرم فداي ايشان که سالخوردگانشان بهترين سالخوردگان و خردسالان ايشان بهترين خردسالان، و زنانشان بهترين زنان، و نسل آنها والاتر و برتر از همه نسل‏ها است. کُهُولُهُم خَيْرُ الکُهُولِ وَ نَسْلُهُم‏ اِذا عُدَّ نَسْلٌ لايَبُورُو لايُخْزي‏ و هنگامي که زينب عليها السلام در برابر آن مرد پليد و جنايتکار يعني پسر زياد قرار گرفت چنان پاسخ فصيح و بليغي به او داد و بدين‏وسيله چنان مشتي به‏دهانش کوبيد که آن دشمن غدّار و رذالت پيشه، با همه عداوتي که نسبت به آن خاندان پاک و مطهّر داشت نتوانست تعجب خود را از آن‏همه شيوايي و رسايي سخن آن‏هم در قالب الفاظي با آن زيبايي‏ و ايجاز پنهان دارد و با تبديل عنوان فصاحت که يکي از کمالات بزرگ به‏شمار مي‏رود به عنوان سجع‏گويي و شاعري ، باتحقير گفت: اِنَّ هذِهِ لَسَجّاعَة، وَ لَعَمْري لَقَدْ کانَ اَبُوها سَجّاعاً شاعِر [ براستي که اين زن در هنر سجع‏گويي زبردست است، پدرش نيز سجع‏گو و شاعر بود.] زينب عليها السلام نيز در پاسخش فرمود: ما لِلْمَرأَةِ وَ لِلسَجاعَة، اِنَّ لي عَنِ السَجاعَةِ لَشُغْلاً، وَ لکِنْ صَدْري نَفَثَ بِما قُلْتُ [زن را با سجع‏گويي چه کار؟ مرا بدان دلبستگي نيست، و آنچه شنيدي سوز سينه‏ام بود که بر زبان جاري شد!] آنچه در اين‏باره بيشتر جلب توجه مي‏کند و عظمت دختر اميرالمؤمنين عليه السلام را بهتر و بيشتر جلوه‏گر مي‏سازد اين‏مطلب است که زينب عليها السلام نزد هيچ معلّمي اين علم را فرا نگرفته بود و براي يادگرفتن آن آموزگاري نديده بود، بلکه بهره‏اي الهي و کمالي ذاتي بود که خداي تعالي به او عطا کرده و عنايت فرموده بود و {ذلِکَ فَضْلُ‏اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ}.

    و اين هم بخشي از گفتار محمد غالب شافعي يکي از نويسندگان مصري که در شماره 27 سال اول مجله الاسلام گفته‏است: يکي از بزرگترين زنان اهل‏بيت از نظر حسب و نسب، و از بهترين بانوان طاهره که داراي روحي بزرگ و مقام تقوا، آينه سرتاپا نماي مقام رسالت و ولايت بوده حضرت سيده زينب دختر علي بن‏ابي طالب کرم‏اللَّه وجهه است که به‏نحو کامل او را تربيت کرده بودند او از پستان علم و دانش خاندان نبوت سيراب شده بود تا آنجا که در فصاحت و بلاغت يکي از آيات بزرگ الهي به شمار مي‏رفت، و در حلم و کرم و بينايي و بصيرت در تدبير کارها در ميان خاندان بني‏هاشم و بلکه عرب مشهور شد و ميان جمال و جلال، و سيرت و صورت، و اخلاق و فضيلت را جمع‏کرده بود شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهيز کاري معروف بود... .

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    سفر تاريخي زينب به کربلا

    بهترين جايگاه براي شناخت شخصيت وجودي زينب عليها السلام همان سفر تاريخي کربلا و مطالعه ماجراي جانگداز واقعه طف و به‏دنبال آن خواندن داستان اسارت زينب و همراهان او در کوفه و شام و برخورد با ستمگران و ياغيان آن زمان است که تاريخ جزئيات آن را ثبت کرده و عظمت فوق‏العاده دختر عليعليه السلام را جلوه‏گر ساخته است همان بخشهاي اندکي ثبت شده از اين مسافرت بهترين نمونه و الگو براي معرفي شخصيّت والا و روح با عظمت و کمالات وجودي آن بزرگ بانوي اسلام در طول عمر پنجاه و چند ساله اوست، و ما را از جست و جو و بحث بيشتر در اين‏باره بي‏نياز و مستغني مي‏سازد.

    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 14-08-2022 در ساعت 14:57
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    نخستين مطلب جالب توجه در آغاز اين بحث اين است که چگونه زينب بدون همسر خود عبداللَّه به همراه برادرش حضرت ابا عبداللَّهعليه السلام اقدام به اين سفر کرد و اساساً چرا عبداللَّه بن جعفر به‏همراه آنان نرفت. برخي گفته‏اند: شدّت علاقه زينب نسبت به برادرش به حدي بود که هنگام ازدواج با عبداللَّه شرط کرد که هرگاه امام حسين عليه السلام خواست به‏سفري برود زينب بتواند به همراه برادر مسافرت کند و عبداللَّه از او جلوگيري نکند. اينکه اين نقل تا چه اندازه اعتبار دارد معلوم نيست ، امّا مسلّم است که زينب با رضايت عبداللَّه راهي اين سفر پرخطر و تاريخي شد و علت اينکه خود عبداللَّه به همراه امامعليه السلام نرفت ظاهراً اين بود که براي او مسلّم نبود سرنوشت امامعليه السلام به جنگ و شهادت منجر خواهد شد، اگر چه براي خود امام حسين عليه السلام و برخي از نزديکان احياناً مطلب روشن و مسلّم بوده است، از اين‏رو عبداللَّه در مکّه ماند،(26) چنانکه افراد ديگري از نزديکان امامعليه السلام نيز چون برادرش محمد حنفيه و برخي از عموزادگانش به همين علت همراه امامعليه السلام نرفتند و اساساً براي بسياري از مسلمانان باور کردني نبود که بني‏اميه تا اين حد پيش بروند که عزيزترين مسلمانان را هدف تير و شمشير قرار دهند و به چنين جنايت بزرگي اقدام کنند، اگر چه از مثل جوان بي‏تجربه و خوشگذراني مانند يزيد که‏بويي ازحقيقت‏اسلام به مشامش نخورده و باحيله و تزوير و اعمال نفوذ پدرش معاويه روي کار آمده بود چنين اعمالي بعيد به‏نظر نمي‏رسيد! عبداللَّه در عين حال روي همين خطر احتمالي سعي و کوشش خود را کرد بلکه امامعليه السلام را از اين سفر خطرناک منصرف سازد و چون با مخالفت آن‏حضرت روبه‏رو شد و فهميد که تصميم امامعليه السلام به انجام اين مسافرت قطعي است و نمي‏تواند آن‏حضرت را از اين‏راه منصرف سازد، لذا دو فرزند عزيز خود را به نامهاي عون و محمد به‏همراه حضرت زينب فرستاد و به‏آنها سفارش کرد که همه‏جا از امامعليه السلام حمايت کنند و حداکثر احترام را نسبت به آن بزرگوار انجام دهند. تفصيل ماجرا را طبري و ديگران اين‏گونه نقل کرده‏اند: چون امام حسين عليه السلام از مکه به‏سمت کوفه حرکت کرد ، عبداللَّه بن جعفر طي نامه‏اي که به‏وسيله دو فرزندش عون و محمد به‏نزد آن حضرت فرستاد نوشت: شما را به خدا سوگند مي‏دهم که چون نامه مرا خواندي از اين سفر بازگرد که من ترس آن دارم اتفاقي بيفتد که سبب هلاکت خاندانت باشد، و اگر شما به شهادت برسي نور زمين خاموش مي‏شود زيرا مردم امروز به‏وسيله تو به‏راه مي‏آيند، و مردمان با ايمان به تو اميد دارند، پس شتاب مکن که من به‏دنبال نامه‏ام خدمت شما خواهم رسيد. عبداللَّه بن جعفر پس از فرستادن اين نامه به‏نزد عمرو ابن‏سعيد بن‏عاص که از طرف يزيد حاکم و فرماندار مکه‏ بود رفت و به او گفت: نامه‏اي براي حسين عليه السلام بنويس و به او اطمينان بده که اگر به مکه باز گردد در اينجا امنيت دارد و به‏هر وسيله‏اي شده او را اميدوارکن تا آسوده خاطر شود و از اين‏راه منصرف شود. عمرو بن‏سعيد گفت: تو به‏هر گونه که مايل هستي نامه‏اي بنويس و به‏نزد من آر تا من آن را مهر و امضا کنم. عبداللَّه بن جعفر نامه‏اي نوشت و به‏نزد او برد و عمرو آن را امضا کرد، عبداللَّه براي محکم کاري بيشتر به‏وي گفت: اين نامه را به‏همراه برادرت يحيي بن‏سعيد بفرست تا با رفتن او اطمينان بيشتري پيدا کند. عمروبن سعيد اين‏کار را هم کرد و عبداللَّه با يحيي هردو از مکه خارج شدند و خود را به امامعليه السلام رساندند و نامه حاکم مکه را به آن‏حضرت دادند و براي بازگشت به او اصرار کردند. امامعليه السلام در پاسخ آن دو فرمود: من جدم رسول‏خداصلي الله عليه وآله را در خواب ديده‏ام و او به من دستوري داده که بايد آن‏را انجام دهم، چه به سود من باشد و چه به‏زيان! آن دو پرسيدند: آن خواب چيست؟ فرمود: آن‏را به کسي نگفته‏ام و نخواهم گفت تا آن‏گاه که پروردگار خود را ديدار کنم و از اين جهان بروم. عبداللَّه بن جعفر با شنيدن اين سخنان از بازگشت امام نااميد شد و به دو فرزند خود عون و محمد دستور داد ملازم آن حضرت باشند ، آن دو نيز به همراه امامعليه السلام به کربلا آمدند و در آن روز به‏شهادت رسيدند.(27)

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    ورود زينب به کربلا و ماجراي شب و روز عاشورا

    بيشتر اشاره شد که دختر بزرگوار اميرمؤمنان تا پيش از شهادت برادر ارجمندش امام حسين عليه السلام که بار سنگين تبليغ پيام آن‏حضرت به‏گوش مردم آن زمان به دوشش نيامده بود و مسؤوليّت قافله‏سالاري و سرپرستي بازماندگان امامعليه السلام به‏عهده‏اش محول نشده بود، تحمل کمتري در برابر آن حوادث سهمگين و مصيبت‏هاي سختي که به‏فاصله اندکي براي وي و ديگران پيش آمد از خود نشان مي‏داد، اما از زمان شهادت امامعليه السلام به بعد گويا نيروي شکيبايي و تاب و توانش در برابر حوادث ناگوار چندين برابر شد، و همچون کوه عظيمي ، آن مصيبتهاي کمرشکن را يکي پس از ديگري برخود هموار مي‏ساخت. و اين يک قانون مسلّم و سنّت الهي است، که خداي تعالي خود فرموده است: {اِنَّ الَّذينَ قالوُا رَبُّنَااللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنزَّلُ عَلَيْهِمُ المَلائِکَةُ ألّاتَّخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا(28)}. [آنان‏که گفتند پروردگار ما خداست و سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنها نازل شوند که نترسيد و بيمناک نباشيد.] و هم او فرموده: {اِنْ تَنْصُروُا اللَّهَ يَنْصُرْکُمْ وَ يُثَبِّتْ اَقْدامَکُم...(29)} [اگر خدا را ياري کنيد او هم شما را ياري و ثابت قدمتان مي‏کند.]

    رفتار امامعليه السلام نيز با خواهرش مي‏تواند شاهدي بر اين‏مطلب باشد.

    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-08-2022 در ساعت 14:26
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi