2ـ پدر گراميات كه تو از صلب او متولد گرديدهاي؛ 3ـ مرد بزرگواري چون «ابوطالب» كه تو را مورد حمايت خويش قرار داد؛ 4ـ جد پدري ات «عبدالمطلب» كه سرپرستيات را عهده دار شد؛ 5ـ «حليمه بنت ابي ذويب» كه دايگي تو را بر عهده گرفت؛ 6ـ دوست دوران جاهليت تو كه مردي سخي و پناهگاه محرومان بود. [33] . 4ـ در روايتي از امام صادق (عليهالسلام) كه چشم بصيرت به حقايق ايماني ابوطالب دارد (و به تعبير معروف «اهل البيت ادري بما في البيت)، آمده است: «مَثَل ابوطالب، مثل اصحاب كهف است كه ايمان خود را مكتوم ميداشتند و خدا به ايشان دو برابر پاداش عطا كرد.» [34] . 5ـ از امام باقر(عليهالسلام) درباره ايمان ابوطالب سؤال شد، حضرت فرمود: «اگر ايمان ابوطالب در كفه ترازويي قرار گيرد و ايمان اين خلق در كفه ديگر نهاده شود، ايمان او برتر خواهد بود». [35] و همين ايمان برتر بود كه ابوطالب را واداشت كه حمايتهاي بي دريغ خود را از مقام رسالت و نبوت توحيدي دريغ نكند، وگرنه ارتباط نَسَبي و... نميتوانست چنين انگيزه نيرومندي در ابوطالب ايجاد نمايد. 6ـ امام صادق (عليهالسلام) فرمود: هنگامي مادر اميرالمؤمنين، علي (عليهالسلام)، تولد رسول خدا را به همسرش ابوطالب مژده داد، او نيز متقابلا فرمود: من هم به تو مژده ميدهم كه بعد از سي سال ديگر تو همانند او را كه فقط پيامبر نخواهد بود، به دنيا ميآوري. در حديث ديگري آمده است: «تتعجبين من هذا اتك تحبلين و تلدين بوصيه و وزيره»؛ يعني تو نيز «وصي» و «وزير» او را به دنيا ميآوري. [36]