دفعات اول وقتی پسر سه سالهام برای جلب توجه بیشتر و بروز عصبانیت سرش را به درو دیوار میکوبید فکر میکردم اتفاقی است، اما ناباورانه میدیدم این رفتارها روز به روز افزایش پیدا میکند و من مستاصل مانده بودم. مثلا وقتی یک چیزی میخواست و ما نمیتوانستیم تأمینکنیم یا حتی زمانی که تمایل نداشت سرویس بهداشتی برود، عصبانی میشد و جیغ و داد میکرد و به خودش یا وسایل خانه آسیب میرساند.
دیگر کار به جایی کشیده شده بود که خجالت میکشیدم به خانه کسی بروم یا اینکه کسی را به خانه مان دعوت کنم. روز به روز این حالتهای عصبی پویان بیشتر میشد، تا اینکه یکی از دوستانم یک مشاور را معرفی کرد تا پویان را نزد او ببرم. مشاور مهارتهایی را به ما آموزش داد تا بتوانیم عصبانیت پویان را کاهش دهیم.
مرضیه مادر پویان در شرایطی این حرفها را میزند که وضعیت پرخاشگر بودن پسرش خیلی بهتر شده و تقریبا فراموش شده است. او میگوید: «در جاهایی لازم بود بی توجهی کنم که خودم عصبانی میشدم، اما در جاهایی هم بهتر بود به فرزندم عشق بیشتری بدهم، اما او را محروم میکردم. حال به نظر شما چقدر والدین دیگر هستند که نمیدانند در برابر خشم و عصبانیت دردسرساز بچهها چه رفتاری باید داشته باشند؟ آیا باید آن را کنترل کنند یا اینکه نادیده بگیرند؟»
معمولا پرخاشگری بچهها به اشکالی، چون داد و فریاد زدن، کتک زدن خود یا دیگری، پرت کردن اشیاء یا گریه کردن دیده میشود که البته هم فشار عصبی برای خودشان و مراقبانشان دارد. کودکان ممکن است به دلائل مختلف ازجمله جلب محبت و توجه والدین یا اینکه تجربه تلخی داشته اند، دست یه رفتارهای خشن یا فریاد زدن بکنند، در این صورت نقش والدین در تشدید این رفتارها یا کاهش آن برای ختم ماجرا خیلی مهم است. اگر والدین مانند بچهها شروع به داد و فریاد یا تنبیه و هر رفتار پر تنش دیگر بکنند، قطعا این رفتارها در کودکشان تثبیت شده و در آینده به طور بدتری بروز خواهد کرد