صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46

موضوع: ویژه نامه ولادت فرخنده امام محمد باقر علیه السلام{خورشید امامت} }

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    فرشته‌ها ز عرش حق آمده‌اند بر زمین
    دسته گلی داده خدا به دستِ زین العابدین

    لاله و یاس و یاسمن، گلِ شقایق و چمن
    برای دیدنِ رخش، چشمِ همه کرده کمین

    گاه همه به زاری و گاه همه به شادی‌اند
    گریه به خنده زد گره، خنده به گریه شد عجین

    این که به آسمانِ دل در شبِ تیره روشن است
    ماه امام باقر است، ماهِ امامِ پنجمین


    شد پدرش پورِ حسین، مادر او دختِ حسن
    حاصلِ زوج علوی، فخرِ وجود نازنین

    بیند اگر به کودگی رنج و مصیبت فزون
    وارثِ کربلاست این دشمنِ ظلمِ ظالمین

    پای بنه به کوی او از سرِ عشق و معرفت
    ذکرِ توسلش شده، مرهمِ زخمِ مؤمنین




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    الفبای دانش تکمیل شد



    مدینه از بوی بهشت آکنده استاز بوی خوش افلاک، انگار تمام
    ملایک، یکباره از آسمان به زمین هبوط کرده‏ اند و زمین را به
    عطر خوش انفاس قدسی‏شان میهمان شاید آمده‏ اند تا بال‏هایشان
    را به قدوم آسمانی پنجمین آفتاب ولایت، متبرک سازند.

    شاید آمده ‏اند تا زمین، با شکوه هرچه تمام‏تر، به پیشواز گل برود.
    سال، سال 58 هجری است، ماه، ماه رجب، ماه بخشش و مغفرت
    شهر، شهرِ پیامبر رحمت و خانه، خانه چهارمین خورشید امامت...

    چه اصالتی، چه پیشینه مبارکی، چه تباری!
    پدر، حجّت خداوند و مادر، دختر بزرگوار امام حسن مجتبی علیه‏السلام
    پدر، خورشید و مادر، ماهپدر، نور و مادر، نور، و تو، فرزند دو نور؛
    نورعلی نورو تو ذوالنّورین و تو فرزند بهشت و تو فرزند زمزم.

    دیری است، دنیا، گوش خوابانده و صدای دلنواز آمدنت را بی‏تاب گشته
    دیری است زمانه، لحظه مقدّس شکوفایی بهشت وجودت را به انتظار نشسته.
    دیری است، وعده آسمانی آمدنت، دل‏ها را مشتاق کرده.


    نمی‏دانم چه رازی در حضور تو جاری است که قرن‏ها پیش، وعده ‏ات دادند...
    تو آن واقعه بی‏بدیلی که لحظه وقوعت را دقیقه‏ها و ثانیه‏ها، چشم انتظار بودند...
    تو از قدیم، حضور داشتی و اینک به زمین هدیه شدی...

    تو آن ستاره دنباله‏ داری که از قرن‏ها پیش، آسمان در هیجان ظهورت می‏سوخت...
    و امشب همان شب است؛ شبی که باید اتّفاق بیافتی، شبی که باید پلک
    بگشایی و آینده انسان را به موازات نگاه روشنت، به نور ختم کنی...،

    درست لحظه رویش گل وجودت، پایه‏های جهل، به خود لرزید و تارهای سست
    نادانی از هم گسیخت.تا که نام بلند تو را، فرشته‏ها زمزمه کردند، گمراهی
    به پایان رسیدو نوردانش، جهان را به روشنی فرا خواند که
    تو باقرالعلومی و شکافنده همیشه علوم!

    ای وارث بر حقّ علم نبوی! خدا، جرعه جرعه علم خویش را در درونت
    ریخت و دروازه‏های بسته معرفت را تو در تو، بر روی سینه‏ات گشود
    و تو را عالم اسرار عیان و نهان، قرار داد.تا به معجزه انگشت
    خرد خویش، گره از جهل و نافهمی بشر بگشایی


    ای پنجمین حجّت بزرگ خدا! روز میلاد تو، میلاد تمام خوبی‏هاست!
    روز میلاد تو، مرگ تمام نادانی‏هاست

    روز میلاد تو، معلومی تمام مجهول‏هاست، انقراض نسل نداشتن‏ها
    و شروع فهم و ادراک روز میلاد تو، روز بلوغ
    انسان‏ها و روز کمال اندیشه‏ هاست

    روز میلاد تو، الفبای دانش بشر، تکمیل شد.

    خدیجه پنجی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    سرشار از نور و لبخند







    زان ازلی نور که پرورده‏ اند
    در تو زیادت نظری کرده ‏اند

    خوش بنگر در همه خورشید وار
    تا بگدازند که افسرده ‏اند

    جوانه‏ ها و شکوفه‏ های جاری در شریان تاریخ ـ هوایی منبسط سرشار از نور و لبخند
    کدام مسیر، به سرانگشتِ تاریخ پیچیده می‏شود تا چشم‏های از تحیّر گشوده آسمان به پیشواز
    آمدنشخاک را به تپش وا دارد؟


    ملایک، دست افشان کدام حادثه شگفت‏اند که گاهواره غرق نورش را در عرش
    دست به دست می‏چرخانند؟
    کدام نهر در توازی قدم‏هایش بر دیواره ‏ها و جداره‏ ها می‏کوبد؟
    کدام خورشیدِ روشن در پیشانیِ میلادِ شکفتنش آسمان و زمین را در نور شناور می‏سازد؟

    دست‏هایش ستون هفت آسمانند که شکوفه‏ های یقین داده ‏اند.
    دریچه‏ های بسته جهل، روبروی نگاهش به سمت آسمانی از معرفت گشوده
    می‏شوند وتمام منابر، بوی حکمت می‏گیرند تا کلمات، بال و پر بگیرند در هوایی گسترده.


    می‏آید و چشم‏های روشنش می‏جوشد از بطن آسمان‏ها و جاری می‏شود بر گستره خاک
    لابلای نارنجستان‏ها، عطر گام‏هایش می‏پیچد.

    انارستان‏های دوردست، در سرانگشت‏هایِ اشارتش روشن و خاموش می‏شوند و درختان
    گیسو رها در نسیم می‏پیچند از اشتیاق آمدنش.


    دریچه‏های آسمان باز می‏شود تا آبروی زمین، «باقرالعلوم» هرچه روشنایی را با
    خویشبه ارمغان بیاورد. هرچه پروانه بر پیله ‏های هیجان بال می‏کوبند
    و در آسمان جاودانگی، پرواز را پر می‏زنند.

    می‏آید؛
    با دستاری از سبز، از جوانه، از رویش، با بهاری شکفته
    در آستین با خوشه‏ های سرشار شکوفه در گریبان.


    کبوتران رها در کنار چشمه مهتاب، در سرشاری لطفش غبار از بال‏های پرواز
    می‏شویند و بر آستانِ کرامتش بال می‏گسترند. نفس‏هایش مردگیِ خاک را به حیات وا می‏دارد.

    می‏آید؛
    هوا بوی پونه‏های باران خورده می‏گیرد و هر آن‏چه روزن، رو به آسمان پر می‏گیرند
    و نور را در آغوش می‏فشارند.


    جذبه نگاهش نور است و نور
    زان ازلی نور که پرورده ‏اند...






    امضاء

  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    کلام نور



    نخستين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى‏ شود
    (ثواب) صدقه آب (دادن به تشنه) است .

    منتخب ميزان الحكمة : 274





    هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند ، مگر اینکه زبانش را نگه دارد .
    بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (178)

    مؤمن برادر مؤمن است ، او را دشنام نمی دهد ،
    از او دریغ نمی کند ، و به او گمان بد نمی برد .

    بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (176)



    خداوند دنیا را به دوست و دشمن خود می دهد ،
    اما دینش را فقط به دوست خود می بخشد .

    بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 2 ، ص (215)



    افزایش نعمت از جانب خداوند قطع نمی شود ،
    مگر اینکه شکر از جانب بندگان قطع گردد .

    بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 68، ص (54)



    امضاء

  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض









    چشمه جاری شکافنده علم ها

    در بیابان خشکیده دانش جوشیدن گرفت

    و جان جویندگان علم و معرفت را

    از زلال پر برکت خود سیراب ساخت.


    شیعه نشان افتخار دیگری بر گردن آویخت

    و بر این پیشوای معصوم خود بالید.


    ای افتخار شیعه که درضیافت خانه حوزه ها

    ودانشگاه ها سفره پر نعمت دانش تو گسترده است،

    میلاد مسعودت را گرامی می داریم











    امضاء

  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    از روشنی طلعت رخشنده «باقر»
    شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر


    منشق شده از نور «علیّ بن حسین» است
    این نور که نورانی از او گشته ضمائر

    بر «فاطمه بنت حسن» بس بُوَد این فخر
    کاورده پدید این مه تابنده باهر

    «باقر» لقب و کنیه «اباجعفر» و او
    ربوده است لقب های دگر: هادی و شاکر

    از هر بدی و عیب و زلل اوست مبرّ
    جان و تنش از «یُذبَّ عنکم» شده ظاهر

    دریای علوم است و، زداینده اوهام
    گفتار حکیمانه او زیب منابر

    از یک نفسش زنده کند صد چو مسیح
    از یک نظرش دیده اعمی شده باصر

    یاد آمدش از چهره تابان محمّد
    با چشم بصیرت نگهش کرد چو «جابر»

    عالم همه شد روشن از آن نور خدائی
    شد بارور از او شجر دین و شعائر

    خوش باد، زمینی که هم آغوش شد او ر
    خوش آنکه به سوی حرمش گشته مسافر

    دیگر غمی از محنت ایّام ندارد
    هرکس به حرمخانه او گشت مجاور

    وصفش نتوان گفت «حسان» با سخنی چند
    چون، قصّه بلند است و زبان، الکن و قاصر

    ای کاش که بالی بدهد عشق به من نیز
    تا سوی حریمش پرم از شوق چو طائر

    تا کی بدهد بار به دربار وصالش
    جان بال سفر بسته، به لب آمده حاضر

    گر اذن دهد، نیست کسی مانعِ راهم
    چون دفتر عشق است گذرنامه شاعر




    امضاء

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi