ه) پاسخ به جنگ روانى دشمن
زنان مسلمان به هنگام لزوم، به تبليغات زهرآگين دشمن جواب دندان شكنى مى دادند و توطئه آنان را خنثى مى كردند. چنان كه در غزوه احد، هند، همسر ابى سفيان پس از مُثله كردن پيكر حمزه سيدالشهدا، بالاى سنگى رفت و اشعارى سرود. يكى از زنان مسلمان حاضر در نبرد، فوراً به پاسخگويى او پرداخت. (2) برخى منابع، نام اين زن را هند دختر «اثاثه» يا «ابان بن عَبّاد بن عبدالمطلب» دانسته اند. (3) همچنين زمانى كه «كَعب بن اشرف» يهودى، در اشعار خود به تَغزّل و1- صحيح مسلم، ج 15 ص 56؛ برخى منابع روايى در اين خصوص مطالبى تحت عنوان «باب خروج النساء الى المساجد» و «باب موعظة الامام النساء يوم العيد» دارند. ر. ك: صحيح بخارى، ج 2، ص 56؛ صحيح مسلم، ج 4، ص 161.2- سيره ابن هشام، ج 3، ص 607؛ البداية و النهايه، ابن كثير، ج 4، ص 42؛ سبل الهدى و الرشاد، صالحى شامى، ج 4 ص 218.3- اسد الغابه، ج 5، ص 559؛ الاصابه، ج 4، ص 422.ص: 29معاشقه با زنان مسلمان پرداخت، زنى از انصار حرمت شكنى وى را پاسخ داد. (1)
و) مبارزه سياسى
حفظ اعتقادات و پايبندى به دين مبين اسلام، صبر و استقامت در مقابل توطئه هاى دشمن و حفظ آرمان، نوعى مبارزه سياسى بر ضد دشمن است. در جوّ اختناق آميز مكه، برخى از نخستين مسلمانان، زنان بودند. حضرت خديجه نخستين زنى بود كه اسلام را پذيرفت و تمام هستى خود را وقف پيشبرد اهداف پيامبر كرد و با تمام سختى ها، محدوديت ها و گرفتارى هايى كه مشركان براى خاموش كردن دعوت اسلامى انجام دادند، ساخت و از اعتقاد خود برنگشت. سُميّه، مادر عمّار از ديگر زنان پيشگام در اسلام است. وى شكنجه هاى دردناك مشركان را تحمل كرد و سرانجام به شهادت رسيد. (2)به جز سميه، در مكه عده اى از زنان مستضعف بودند كه به طور مداوم مورد شكنجه مشركان واقع1- المحبر، ابن حبيب بغدادى، صص 81 و 82؛ الطبقات الكبرى، ج 8، ص 123؛ تاريخ طبرى، ج 2، ص 179.2- سيره ابن هشام، ج 1، ص 211؛ الطبقات الكبرى، ج 8، ص 264.ص: 30مى شدند. «لبينه»، كنيز خاندان عُدىّ، «زنيره»، كنيز بنى مخزوم يا بنى عدى و «امّ عبيس» از بردگان بنى زهره از آن جمله اند. (1) مطابق گزارشى، مشركان، زن مسلمانى به نام «امّ شريك» را براى بازداشتن از اسلام سه روز از خوراك منع كردند، اما او تحمل كرد. (2) مقاومت او و لطف الهى موجب شد تا مشركان همراه او به حقانيت اسلام پى برده و مسلمان شدند.مهاجرت از راه هاى ديگر مبارزه سياسى است. در اين ميدان مبارزه نيز، زنان همگام با مردان، مشاركت داشتند. چنان كه در ميان مهاجران به حبشه، چند تن از زنان حضور داشتند. رقيه، دختر رسول خدا (ص)، سوده، دختر قِيس بن عبد شمس، اسماء بنت عُمَيس، ام حبيبه، دختر ابى سفيان و امّ سَلمه مخزومى از آن جمله اند. (3) هجرت از ديار شرك براى حفظ ايمان و تبليغ اسلام، خود نوعى مبارزه سياسى بر ضد حاكميت شرك است. تحمل مشكلات در ديار غربت، جز براى كسى كه عاشق پيامبر و اسلام باشد، كار آسانى نيست.با هجرت رسول خدا (ص) به مدينه، بعضى از زنان1- الطبقات الكبري، ج 8، ص 255؛ اسد الغابه، ج 5، ص 463.2- الطبقات الكبري، ج 8، ص 123؛ المحبر، ص 81.3- الطبقات الكبري، ج 1، ص 204.ص: 31مسلمانى كه نتوانسته بودند دست به هجرت بزنند، براى نجات از محيط شرك آلود مكه، زمينه هجرت خود را فراهم ساخته و با سختى هر چه تمام تر و حتى به تنهايى هجرت كرده و به پيامبر در مدينه پيوستند. امَيمه بنت بِشر (1)، امّ كلثوم، دختر عُقبَه (2)، و امّ شريك دوسى (3)از آن جمله اند. ام سلمه مخزومى كه بعدها به همسرى رسول خدا (ص) درآمد، از زنانى بود كه به رغم مخالفت هاى سرسختانه خويشانش، به مدينه هجرت كرد. (4)آيات 97 و 98 سوره نساء، به صراحت بيان مى دارد كه زنان، چون مردان وظيفه دارند تا از سرزمين كفر هجرت نمايند. هجرت زنان مسلمان، اقدامى سياسى است كه ابعاد مختلفى دارد؛ از سويى به معناى طرد و نفى نظام حاكم بر جامعه است و از سوى ديگر، به مفهوم ابلاغ پيام آيين جديد به مراكز مستعد است. علاوه بر آن، هجرت اساسى ترين اقدام جهت تأسيس حكومت اسلامى و تقويت حكومت1- الاصابه، ج 8، ص 30.2- الطبقات الكبري، ج 8، ص 183؛ مغازى، ج 2، ص 629؛ الاصابه، ج 8، ص 463.3- الطبقات الكبري، ج 8، ص 157؛ الاصابه، ج 8، ص 416.4- الاستيعاب، ابن عبد البر، ج 4، ص 493؛ الاصابه، ج 8، ص 404.ص: 32نوپا خواهد بود.(1)
ز) حفظ اسرار
حفظ اسرار، خود نوعى كار سياسى است. (2) به موجب گزارشى، اسماء دختر ابى بكر، كه به هنگام هجرت پيامبر به يثرب، براى آن حضرت و همراهانش، غذا برده و از مكان اختفاى آنان آگاهى داشت، وقتى مورد بازجويى مشركان كه در تعقيب رسول خدا (ص) بودند، قرار گرفت، اسرار خود را فاش نكرد و از ابوجهل سيلى خورد. (3)1- زن، دين، سياست، ص 312- علاوه بر موارد ياد شده، برخى زنان در زمره خدمتكاران رسول خدا ص بودند. اسماء بنت يزيد بن سكن، در برخى مواقع، ساربان و زمامدار شتر رسول خدا ص بود. تاريخ المدينة المنوره، ابن شبه، ج 1، ص 415؛ هند و اسماء، دختران حارثه اسلمى نيز از ديگر خدمتكاران آن حضرت بودند. سيره ابن هشام، ج 2، ص 566.3- سيره ابن هشام، ج 2، ص 337؛ سبل الهدي و الرشاد، ج 3، ص 246.ص: 33