صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

موضوع: نقش زنان در تاريخ اسلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض نقش زنان در تاريخ اسلام

    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ديباچه

    بسم الله الرحمن الرحيم

    قرآن كريم الگو و اسوه تمام عيار الهى را وجود نازنين رسول خدا (ص) مى داند. اين سخن خداى متعال كه آخرين فرستاده خود را به تماميت و به تمام انسان ها الگو و اسوه معرفى مى كند، نشان از آن دارد كه انسان ها ولو در ناخودآگاه ضمير خويش دنبال الگو و اسوه اى هستند تا مسير كمال و رشد را به سلامت طى كنند.
    بى گمان صفات و فضائل و مناقب رسول خدا (ص) موهبتى الهى بوده كه كسى را ياراى دست يابى به آن نيست، اما ويژگى هايى در آن حضرت وجود دارد كه قابل تأسى است. اهل بيت: و عده اى از بزرگان صحابه اعم از زن و مرد، بسيارى از اين ويژگى هاى خاص آن حضرت را از نزديك مشاهده و ضمن نقل آنها براى نسل هاى بعدى، خود را نيز به خصلت هاىص: 8نيكوى برگرفته از خاندان وحى آراستند. مسلم در اين ميدان سبقت، تفاوتى بين زن و مرد وجود ندارد و خداى متعال كالاى آنكه را به تقوا نزديك است خريدارتر است.چنان كه تاريخ گزارش كرده ميان ياران رسول خدا (ص) زنانى بودند كه سبقت را از بسيارى از مردان ربودند و با بهره گيرى از آموزه هاى وحيانى و پيروى از سنت و سيره نبوى به چنان مقام والايى دست يافتند كه خود اسوه هاى بى بديل گشتند. بى شك شناخت زندگانى اين بانوان و بهره گيرى از روش و منش و گفتارشان و پيروى از رفتارشان مى تواند زمينه هاى تعالى و سعادت واقعى زنان جامعه را فراهم سازد و پويايى جامعه را تضمين كند.مركز تحقيقات حج به اين منظور به انتشار شرح حال عده اى از زنان اسوه كه در حوادث صدر اسلام نقش داشته اند و به لحاظ اخلاقى و تربيتى الگوى زن مسلمان به شمار مى روند، در دفترهاى مختلف دست زده است. نخستين دفتر از زنان اسوه نقش مقدمى داشته و بيشتر زنان صحابى در حوادث صدر اسلام و نظرات كلى اسلام درباره زنان را بيان كرده است، اما دفترهاى بعدى شرح حال زنان نامى صدر اسلام استص: 9كه اميد است مورد استفاده زنان جامعه و مورد قبول خداوند متعال قرار گيرد.در پايان مركز تحقيقات حج بر خود لازم مى داند از تلاش پژوهشگر محترم جناب آقاى دكتر سيد محمود سامانى و همه كسانى كه در به ثمر رسيدن اين اثر تلاش كرده اند، سپاسگزارى نمايد.انه ولى التوفيقمركز تحقيقات حجگروه تاريخ و سيره(1)

    1- ر. ك: آل عمران: 195؛ احزاب: 35.ص: 10ص: 11

    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جايگاه زن


    زن در نظام ارزشى اسلام، منزلت و جايگاه بلندى دارد برخلاف اديان و تمدن هاى پيش از آن، كه غالباً زنان را به ديده تحقير مى نگريستند
    (1)، زن در نظام
    اسلامى مى تواند نقش اصلى و بنيادى اى را در

    1- تورات، آشكارا زن را دامى براى مردان معرفى مى كند؛ تورات، سفر جامعه، باب هفتم، آيه 26. همچنين گناه نخستين انسان را به گردن زن مى اندازد؛ سفر پيدايش، باب سوم، آيه 6. قرآن بر خلاف تورات، آدم و حوا را مقصر مى داند؛ بقره: 36؛ اعراف: 20. در «تلمود» آمده است: درآمد زنان از هر راهى كه به دست آمده باشد، به شوهرانشان تعلق دارد و شهادت صد زن، برابر شهادت يك مرد ارزش ندارد؛ حقوق زنان در كشاكش سنت و تجدد، محمد حكيم پور، ص 101. و زن در رديف چهارپايان و اموال منقول قرار دارد؛ تورات، سفر اعداد، باب هشتم، آيه 11. انجيل نيز زن را اسير مرد مى داند و او را به سكون و سكوت و اطاعت منفعلانه از شوهر دعوت مى كند؛ انجيل، رساله اوا پولس به قرنتيان، باب يازدهم، آيه 3 و 4؛ ر. ك: حقوق زن در كشاكش سنت و تجدد، ص 296. متوليان كليسا نيز زن را جنس دوم و موجب هبوط آدم ع از بهشت مى دانستند. در تمدن هاى يونان و روم قديم، در برخى دوره ها منزلت زنان با بردگان همسنگ بوده است؛ تاريخ تمدن، ويل دورانت، ج 1، ص 51؛ المراة فى ظل الاسلام، عبدالامير بن منصور الجمرى، ص 38؛ نساء حول الرسول، محمود مهدى، مصطفى ابوالنصر، قرآن و مقام زن، سيد على كمالى ص 16. زن حيوان پليدى دانسته مى شد كه واجب بود مرد را بندگى و خدمتگزارى كند؛ قرآن و مقام زن، سيدعلى كمالى، ص 15.


    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ارسطو از فلاسفه معروف يونان مى گفت: آنجا كه طبيعت از آفريدن مرد ناتوان است، زن را مى آفريند؛ تاريخ فلسفه، ويل دورانت، ص 112. در ميان فلاسفه مشهور دنياى قديم، تنها افلاطون نظريات و عقايد نسبتاً بهترى در مورد زنان دارد؛ اما ديگران زن را بدون شخصيت و حقوق انسانى مى دانستند. ضرب المثلى رومى است كه مى گويد: «زن را نمى توان انسان ناميد»؛ حقوق زن در كشاكش سنت و تجدد، حكيم پور، ص 104. در تمدن هاى شرقى، مانند هند و چين و ايران نيز، زنان مورد مذمت و تقبيح قرار گرفته اند. «بودا»، به پيروانش توصيه مى كرد كه از زنان دورى كنند و حتى به ايشان ننگرند؛ كشف هند، جواهر لعل نهرو، ج 1، ص 353. رسم غير انسانى ساتى خود سوزى زنان در پى مرگ همسرانشان كه در ميان هندوها، تا زمان اكبر شاه كوركانى به طور رسمى اجرا مى شد، نمونه اى از بى حرمتى و ناديده گرفتن حقّ زنان است. در چين نيز، زن مصدر ناپاكى و مصيبت دانسته مى شد و پدر حقّ فروش و حتى قتل زن و فرزند خود را داشت؛ ر. ك: نساء حول الرسول، محمود مهدي، ص 23. در ايران باستان نيز زن حقوق بسيار ناچيزى داشت.

    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ازدواج با محارم و پرداخت نفقه تنها به زن سوگلى ممتاز تعلق داشت و در معرض خريد و فروش قرار دادن زنان، از جمله ستم هايى بود كه در حقّ زنان اعمال مى شد. ر. ك: ايران در زمان ساسانيان، كريستن سن، ص 350. در مصر، هر سال براى زياد شدن آب نيل، دخترى را در آن غرق مى كردند و اين رسم تا ورود اسلام به آن سرزمين ادامه داشت؛ صبح الاعشى، قلقشندى، ج 3، ص 291
    .
    ص: 12سازندگى جامعه ايفا كند. اسلام در مقايسه با ديگر اديان، به زن توجه ويژه اى كرد و براى او حقّ مالكيت، استقلال اقتصادى و حقّ حضور سياسى اجتماعى در امور مهم و سرنوشت ساز قائل شد و حقوق انسانى و مدنى زنان را مورد توجه قرار داد، تا آنان مجال ظهور و بروز استعدادها و توانايى هاى خود را براى پيشبرد اهداف متعالى اسلام داشته باشند؛ چرا كه اسلام تمامى افراد امت را مسئول اداره امور اجتماعى و سربلندى جامعه مى داند.نزول يك سوره از قرآن به نام نساء (زنان)، حاكى از اهميت و نقش آنان در جامعه است.قرآن كريم خطاب هاى خويش براى مرد و زن را يكسان قرار داد (1)و در امور عبادى، تفاوتى ميانشان قائل نشد (2)و از حيث وجودى، آنان را همسان دانست. (3)

    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1- نقش سياسى- اجتماعى زنان اشاره

    منابع دينى (قرآن و سنت) با اصل مشاركت سياسى زنان، مخالفتى ندارند و اگر در عصر رسول خدا (ص) آن گونه كه انتظار آن مى رفت، زنان در امور سياسى- اجتماعى، مشاركت گسترده نداشتند، ناشى از خصلت و روح جمعى مردم و همچنين ظرفيت اجتماعى آن جامعه بوده است. ازاين رو، مشاركت سياسى زنان در آن عصر، على رغم اين كه آن حضرت، بسيارى از موانع و محدوديت ها را در حدّ امكان از پيش روى زنان مسلمان، برداشت و خواستار مشاركت آنان در مسايل اجتماعى شد؛ اما به طور كامل، زمينه اجتماعى مساعدى، براى بروز نيافت و تمايل آن جامعه، على رغم كوشش پيامبر، بيشتر به محدوديت مشاركت اجتماعى زنان بود تا توسعه آن؛
    ص: 17چنان كه عمر بن خطاب گواهى مى دهد كه ما در جاهليت، زنان را چيزى به حساب نمى آورديم؛ پس زمانى كه اسلام آمد و خداوند از ايشان ياد كرد، ما بدون آنكه زنان خود را در امرى دخالت دهيم، دريافتيم كه ايشان را بر ما حقّى است. (1)با توجه به آنچه گذشت، هر چند در صدر اسلام آن گونه كه رسول خدا (ص) مى خواست، مشاركت زنان در امور سياسى- اجتماعى تحقق نيافت؛ اما زمينه اى شد براى ابراز عقيده و بيان موضع سياسى؛ چنان كه پس از رحلت پيامبر، حضرت فاطمه (س) به حمايت از اميرمؤمنان (ع)، به انتقاد صريح از حكومت پرداخت و يا امّ سَلَمه، همسر رسول خدا (ص) در ماجراى غصب «فدك» كه صحابه و بزرگان سكوت اختيار كرده بودند، شجاعانه در برابر خليفه ايستاد و از زهراى اطهر دفاع كرد. (2)اين بسترسازى، موجب شد تا برخى زنان در دوره هاى بعدى، مسئوليت هايى را عهده دار شوند؛ چنان كه «سَمراء بنت نهيك» و «شفاء بنت عبدالله» در عصر خلفا، به كار حسبه (نظارت بر بازار)

    1- صحيح بخارى، ج 1، ص 314.2- سفينة البحار، شيخ عباس قمى، ج 4، صص 229 و 230.ص: 18مشغول بودند. (1)آزادى عقيده و بيان را اگر جوهر و نقطه قوت دعوت دينى پيامبر بدانيم، به هيچ روى، مجاز به انحصار آن به زندگى سياسى جامعه مردان نخواهيم بود. مدينة النبى به عنوان مدل و تراز يك جامعه اسلامى، حداقل چنين انحصارى را طرد مى كند و محدوديتى براى فعاليت سياسى زنان قايل نشده است؛ ولى طبيعت زنان و كاركردهاى خاصّ ناشى از آن و عرف و فرهنگ جوامع، مانع دخالت بيشتر زنان در امور سياسى در حكومت پيامبر و پس از آن شده است. موارد ذيل، گوشه اى از نقش زنان در امور سياسى است:
    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    الف) بيعت


    بيعت از سنت هاى مهمّ عصر جاهلى است كه به دوره اسلامى راه يافت و مورد تأييد اسلام قرار گرفت. بيعت در اسلام، جلوه اى از حقّ انتخاب است كه زنان با انجام آن استقلال و مسئوليت اجتماعى خود را اعلام مى كنند. بيعت زنان را مى توان گوشه اى از مشاركت سياسى زنان دانست كه با شرايط و

    1- المعجم الكبير، طبرانى، ج 24، ص 311؛ الاستيعاب، ابن عبد البر، ج 4، ص 341؛ مجمع الزوائد، هيثمى، ج 9، ص 264.ص: 19الزاماتى براى بيعت كنندگان همراه بود. اختصاص آيه اى از قرآن (1)به بيعت زنان، نشان از اهميت آن دارد.مورخان و مفسران از زنان زيادى ياد كرده اند كه با رسول خدا (ص) بيعت كرده اند. گويا در مكه، صرف پذيرش اسلام از سوى زنان و ذكر شهادتين، كفايت مى كرد و بيعت محسوب مى شد؛ هر چند برخى منابع، با قيد «اسلَمَت قَديماً بِمَكَّة وَ بايَعَت»؛ «در مكه اسلام آورد و بيعت كرد»، توصيف شده اند؛ اما اينكه با چه شرايطى در اين دوره، بيعت را انجام داده اند، گزارشى ارائه نشده است؛ اما با هجرت آن حضرت به «يثرب»، بيعت زنان با شرايط خاصّى همراه بود كه گاه زنان به طور مستقيم با رسول خدا (ص) و گاه غيرمستقيم با نماينده آن حضرت بيعت مى كردند.سيره نويسان، بيعت دو تن از زنان خزرجى به نام هاى «امّ عُمارَه نَسيبه» دختر «كَعْب مازني» و «امّ مَنيع اسماء» دختر «عَمرو بن عَدِي سَلمي»، در پيمان عقبه دوم (سال 13 بعثت) را نخستين بيعت زنان يثربى با پيامبر مى دانند. (2)

    1- ممتحنه: 12.2- سيره ابن هشام، عبدالملك بن هشام، ج 2، ص 88؛ الطبقات الكبري، ابن سعد، ج 8، صص 8، 300 و 9304.ص: 20در گزارشى آمده است: هنگامى كه پيامبر در يثرب استقرار يافت، زنان انصار در خانه اى جمع شدند و آن حضرت يكى از صحابه را براى گرفتن بيعت نزد آنان فرستاد. نماينده رسول خدا (ص) خطاب به حاضرين گفت:من فرستاده پيامبر هستم. با آن حضرت بيعت كنيد و به خدا شرك نورزيد، مرتكب دزدى و زنا نشويد و...و زنان انصار آن موارد را پذيرفتند و بر اساس آن بيعت كردند. (1)«امّ عامر اشهليّه» مى گويد: همراه برخى زنان، نزد رسول خدا (ص) رفتيم و گفتيم: براى بيعت آمده ايم. آن حضرت فرمود: «شكر خدا را كه شما را به اسلام هدايت كرد. برويد كه با شما بيعت كردم». (2)در (سال ششم)، در جريان صلح حديبيه، چند زن نيز همراه مسلمانان بودند. چون بيعت رضوان انجام گرفت، امام على (ع) به نيابت از پيامبر، از زنان بيعت گرفت. (3) در نقل ديگر آمده است: «در حديبيه چهار زن حضور داشتند كه رسول خدا (ص) در چادر آنان، از

    1- الطبقات الكبري، ابن سعد، ج 8، ص 7.2- همان، ص 8.3- الارشاد، شيخ مفيد، صص 60- 62.ص: 21ايشان بيعت گرفت». (1)در فتح مكه (سال هشتم) نيز، زنان مكه با شرطهايى، با رسول خدا (ص) بيعت كردند. (2) جالب آن است كه مطابق گزارشى، در اين غزوه، پيامبر به «اميّه» (امَيمَه)، خواهر حضرت خديجه دستور داد از زنان بيعت بگيرد و بيعت او را به رسميت شناخت. (3) اين مطلب از اين جهت درخور اهميت است كه برخى زنان به عنوان نماينده و كارگزار رسول خدا (ص) عمل مى كردند و مأموريت سياسى داشتند.مفاد بيعت زنان و مردان با هم فرق داشت. آيه دوازدهم سوره مباركه ممتحنه، به اين مفاد اشاره دارد:يا أَيُّهَا النَّبِي إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ عَلى أَنْ لا يُشْرِكْنَ بِاللهِ شَيْئاً وَ لا يَسْرِقْنَ وَلا يَزْنِينَ وَلايَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ ... (ممتحنه: 12)اى پيامبر! هنگامى كه زنان مؤمنى نزد تو آيند تا با تو بيعت كنند كه بر خدا شرك نورزند، دزدى نكنند، زنا ننمايند، فرزندان خود را نكشند...

    1- الطبقات الكبري، ج 8، ص 8.2- همان.3- ر. ك: روض الجنان، ابوالفتوح رازى، ج 19، ص 171؛ دائرة المعارف تشيع، صدر احمد حاج سيد جوادى، ج 3، ص 586.ص: 22در چگونگى بيعت زنان، چهار نظريه وجود دارد:يك- رسول خدا پارچه اى به دست خود مى پيچيد و زنان با دست دادن، با آن حضرت، بيعت مى كردند. (1)دو- پارچه اى پهن مى شد و پيامبر يك طرف پارچه و زنان طرف ديگر پارچه را مى گرفتند و اين گونه با پيامبر (ص) بيعت مى كردند. (2)سه- رسول خدا (ص) دستان خود را در ظرف آبى فرو مى برد؛ سپس زنان دستانشان را در آن فرو مى بردند. (3)چهار- بيعت زنان صرفاً كلامى بوده و پيامبر (ص)، هيچ گاه با زنان مصافحه نكرده است. (4)بيعت يكى از حساس ترين امور سياسى اسلام است. خداوند در قرآن كريم اجر وفاداران بر بيعت را اجر بزرگى دانسته است. (5) بيعت در حقيقت، اعلام اطاعت از قوانين اسلامى و پذيرفتن رهبرى حكومت اسلامى توسط پيامبر است كه زن و مرد، هر دو بدان

    1- الطبقات الكبري، ج 8، ص 5.2- روض الجنان، ج 19، صص 169- 171.3- الطبقات الكبري، ج 8، ص 11.4- همان، ص 5؛ مسند، احمد بن حنبل، ج 7، ص 22؛ بحارالانوار، مجلسي، ج 7، ص 157.5- فتح: 10ص: 23پرداخته اند. (1)


    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ب) مشورت


    آنجا كه خداوند پيامبر را به مشورت با يارانش مأمور مى كند، زنان را استثنا نمى كند
    . (2) اسلام، مردم را از مشاوره با زنان به صورت مطلق نهى نكرده است؛ بلكه، از مشاوره با زنانى نهى كرده كه به كمال عقلى نرسيده اند و يا برخى ديگر از صفات مشاوره را ندارند. با نگاه به سيره نبوى روشن مى شود كه آن حضرت با انگيزه هاى مختلفى درباره برخى امور با زنان مشورت مى كرده است و حتى نظر برخى زنان بيگانه، نزد رسول خدا (ص) محترم بود. (3)
    گاهى زنان در تصميم گيرى هاى رسول خدا (ص) و مسايل مهم شركت مى كردند و آن حضرت به پيشنهادهاى آنان گوش مى داد كه گاهى در مذاكرات تعيين كننده بود؛ چنان كه در صلح حديبيّه با اهل مكه (در سال ششم) كه برخى صحابه آن را كوچك كردن

    1- زن، دين، سياست، زهرا آيت اللهى، ص 26.2- آل عمران: 159؛ شورى: 38.3- بررسى شيوه هاى رفتار پيامبر با زنان، مجموعه مقالات همايش بين المللى سيره شناختى ...، طيبى، ج 2، ص 768.ص: 24خود در مقابل دشمن دانسته و با آن مخالفت مى كردند، پيامبر (ص) سرانجام، پيشنهاد يكى از همسرانش را به اجرا گذاشت. در اين خصوص آمده است:وقتى پيمان صلح با قريش منعقد شد، پيامبر (ص) خطاب به ياران خود فرمود: بپاخيزيد، قربانى كنيد و سرخود را بتراشيد؛ هيچ كس به آن حضرت پاسخ مثبت نداد تا جايى كه چندين بار سخن خود را تكرار كرد. وقتى كسى اجابت نكرد؛ آن حضرت پيشنهاد ام سلمه را مبنى بر اينكه پيامبر (ص) بدون توجه به مسلمانان به تراشيدن سر خود و قربانى اقدام كند، پذيرفت. اين پيشنهاد مؤثر واقع شد و صحابه بعد از حضرت، سر تراشيده و قربانى كردند. (1)


    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ج) امان دادن به پناه جويان

    پناهندگى سياسى، از رسوم عرب جاهلى است كه اسلام آن را امضا كرد. اين سنت، بارها در تاريخ صدر اسلام نمود يافته است كه به چند مورد اشاره

    1- تاريخ يعقوبى، يعقوبى، ج 2، ص 267؛ انساب الاشراف، بلاذرى، ج 7، ص 123؛ پس از رحلت رسول خدا ص نيز با ام سلمه رايزنى مى شد؛ چنان كه جابر بن عبدالله انصارى پس از واقعه حرّه، در سال 63 ه. ق در خصوص بيعت با يزيد با او مشورت كرد؛ الاصابه، ابن حجر، ج 4، ص 10.ص: 25مى شود.در سال پنجم و در غزوه خندق، «رِفاعَة بن سَموئيل» يهودى، از جمله كسانى بود كه براى نجات خود به زنى از قبيله «خزرج» و از تيره «بنى نجار» متوسل و پناهنده شد. پيامبر به حرمت اين خانم كه «سَلمى» نام داشت، از قتل رفاعه صرف نظر كرد. (1)در سال ششم، در سريه «زيد بن حارثه» و در منطقه «عيص»، چند تن از مشركين به اسارت در آمدند؛ همسر زينب دختر رسول خدا (ص) «ابوالعاص بن رَبيع»، از جمله آنان بود كه از زينب امان خواست. بنا به گزارشى، هنگامى كه رسول خدا (ص) نماز صبح را خواند، زينب با صداى بلند اعلام كرد كه من به ابوالعاص پناه داده ام. پيامبر پس از شنيدن سخن زينب، به همراهانش گفت: كسى را كه دخترم پناه داده، ما هم پناه داده ايم. (2)حقّ جوار قائل شدن آن حضرت براى زينب، بدان معنا است كه از مسلمانان نيز اين انتظار را دارد كه

    1- مغازى، محمد بن عمر واقدى، ج 2، ص 398؛ سيره، ابن هشام، ج 3، صص 269- 268.2- مغازى، ج 2، ص 418؛ الطبقات الكبرى، ج 8، ص 33؛ الاصابه، ج 8، ص 152.ص: 26حقّ جوار زن مسلمان را به رسميت بشناسند.از ديگر موارد امان دهى آن است كه در فتح مكه (سال هشتم) «امّ هانى» دختر ابى طالب و «امّ حكيم» دختر «حارث بن هشام» (همسر عَكرَمة بن ابى جهل)، به پناه جويان خود امان دادند و امان آنها از سوى رسول خدا (ص) پذيرفته شد. «حارث بن هشام» و «زُهير بن ابى اميّه» از كسانى بودند كه به ام هانى پناهنده شدند. زن عكرمه نيز كه مسلمان شده بود، براى شوهرش امان گرفت و او را كه به واسطه دشمنى هايش با پيامبر به يمن فرار كرده بود، بازگرداند. (1)دختر مغيره نيز از زنانى است كه براى همسرش، «صَفوان بن اميّه» امان گرفت. (2)رسول خدا (ص) حتى در مواردى آزادسازى اسرا را كه از سوى برخى زنان صورت مى گرفت، پذيرفت؛ چنان كه در سريه «عُيَينة بن حِصْن»، عايشه يكى از اسرا را آزاد كرد و پيامبر مخالفتى نكرد.(3)

    1- سيره ابن هشام، ج 4، ص 875؛ اسد الغابه، ج 5، ص 577؛ تاريخ طبرى، ج 2، ص 336.2- اسد الغابه، ج 5، ص 631.3- سيره ابن هشام، ج 4، ص 1038.ص: 27


    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,407 در 4,697
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    د) حضور در جمعه و جماعات


    زنان از حضور در مسجد كه محل تصميم گيرى هاى مهمّ حكومتى بود و نيز نماز جمعه كه از شعارهاى سياسى- عبادى به شمار مى رفت، منع نشدند. «امّ عطيه» نقل مى كند: «رسول خدا (ص) به مادران و دختران بالغ اجازه داد تا روزهاى عيد فطر و قربان در جماعات حضور پيدا كنند
    ». (1)
    طبق رواياتى، رسول خدا (ص) در اعياد، دختران و زنانش را به همراه مى برد. از «امّ حبيبه، خوله بنت قيس» نقل شده كه روز جمعه، من در آخر صف زنان بودم و خطبه و قرائت پيامبر را مى شنيدم.رسول خدا (ص) به «مُصعَب بن عُمَير» فرمود:در روز جمعه، هنگام نيم روز، زنان و فرزندان خود را گرد آوريد و با خواندن دو ركعت نماز به خداوند نزديك شويد. (2)در روايت ديگرى آمده كه روزى رسول خدا (ص) مردم را به نمازجمعه ندا داد، كنيز ام سلمه همسر رسول خدا به شانه كردن سر او مشغول بود كه

    1- صحيح مسلم، ج 2، ص 287؛ الطبقات الكبرى، ج 8، ص 296.2- الطبقات الكبرى، ج 1، ص 83.ص: 28ام سلمه سخن پيامبر (اى مردم) را شنيد. پس به كنيزش گفت، اين كار را به بعد واگذار. كنيز گفت: «رسول خدا (ص) مردان را فرامى خواند نه زنان را». ام سلمه پاسخ داد: «من جزو مردم هستم». (1)

    امضاء


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi