صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 45

موضوع: شيطان در كمين گاه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    gozaresh شيطان در كمين گاه



    نعمت الله صالحى حاجى آبادى



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    مقدمه

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    پس از آن كه كتاب ((شاهدان صادق )) را نوشتم و نسخه خطى آن را به دوستان و آشنايان و فضلا دادم كه مطالعه كنند، آنان نظر دادند كه اگر كتابى نوشته شود كه جنبه داستانى آن بيش تر باشد، براى خوانندگان جذاب تر خواهد بود. بنده با تاءملى كه داشتم دريافتم كه اين پيشنهاد درست است . مخصوصا زمانى كه هشت سال جنگ را پشت سر گذاشته ايم . ويرانى و كشت و كشتار، بوى خون و باروت ، مجروح و معلول و شهيد همه جا را فرا گرفته است . در زمانى كه افكار خسته ، بدن ها كوفته ، چشم ها در اثر اندوه جبهه و انتظار فرزندان و بستگان كم رونق شده ، گوش ها در اثر شنيدن صداى توپ و تانك و گلوله و خمپاره و انفجار بمب و موشك و راكت ، در وقت و بى وقت ، در سر شب و نيمه هاى آن ، در اول صبح و موقع سحر، در شب عيد، در ماه مبارك رمضان ، در شهر و روستا، پر از صداهاى وحشت ناك شده .
    زمانى كه خانه هاى محرومان ، مغازه ها و بازار، مؤ سسه و تجارت خانه ، بهدارى و بيمارستان ، دبستان و دانشگاه ، تلمبه خانه و راه آهن و ويران و به آتش كشيده شده .
    در زمانى كه به فرموده امام امت ، خمينى كبير و رهبر بزرگ انقلاب ، اين سلاله نبوت : شيطان بزرگ آمريكا، شرق و غرب ، شياطين بزرگ و كوچك ، هم پيمانان آنان ، سردم داران شرك و كفر، سران مرتجع منطقه ، منافقان كور دل و از خدا بى خبر، همه عليه اسلام و مسلمين كمر بسته و دشمنان ديروز، دوستان و متحدان امروز شده اند؛ در يك چنين روزگارى به كفر افتادم كتابى را بنويسم كه هم جنبه داستانى داشته و هم سازنده باشد. اين بود كه ((موضوع شيطان شناسى )) را برگزيدم . به عقيده من ايمان دو جزء دارد. يكى خداشناسى و ديگرى شيطان شناسى ، اگر بخواهيم به درستى خداشناس و يكتاپرست باشيم چاره اى نيست جز شناخت ضد خدا.
    روايتى كه فرمود: ((تعرف الاشياء باضدادها)) بدين معنا است كه هر چيزى را بايد با ضد آن شناخت ؛ يعنى تا ضد نباشد چيزى به خوبى شناخته نمى شود؛ مانند شب كه ضد روز، ظلمت ضد روشنايى ، فقر و گرسنگى و بى چيزى ضد غنا و سيرى و ثروت ، مريضى ضد سلامت ، ناامنى و هرج و مرج ضد امنيت ، سرما ضد گرما، جهالت و نادانى ضد علم و دانايى ، بى عقلى ضد عقل است : كه اگر اين اضداد نباشند ارزش روز، روشنايى ، ثروت ، سلامت ، علم و عقل درست به دست نمى آيد.
    از همين رو خداشناسى انسان ، كامل نمى شود مرگ اين كه انسان ، شيطان شناس هم باشد. هر چه انسان شيطان شناسى اش بيشتر باشد، مكر و خدعه هاى شيطان ، قسم دروغ خوردن ، وسوسه ها، فتنه ها، حيله ها، وعده هاى دروغ دادن ، دل سوزى بى جا و هزاران هزار نيرنگ شيطان را مى شناسد و ديگر دنبال او نيم رود و گول وسوسه هاى زودگذر او را نمى خورد و مى داند كه دشمن هر كه باشد، دشمن است . دشمن نااميد از همه چيز، و رانده شده اى مانند شيطان هيچ وقت به راه نمى آيد و آشتى نيم كند، وقتى شخص دنبال او نرفت خواه ناخواه دنبال خدا خواهد رفت . پس ‍ نيمى از خداشناسى ، شيطان شناسى است . كوتاه سخن اين كه ، نوشتار پيش ‍ روى شما مربوط به شيطان و شيطان صفتان مى باشد. اميد كه خوانندگان عزيز و محترم او را به خوبى بشناسند تا در نتيجه ، خدا را بهتر بشناسند.


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض

    تعريف شيطان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    از قديم الايام ، افسانه شيطان ، همواره انسانها را در دنيايى از وحشت و ابهام فرو برده بود و هم چنان ادامه دارد.
    مى گويند: بچه هاى بازى گوش و نافرمان و زيرك شيطان اند، افراد منحرف را شيطان اغوا كرده ، هر كار بد فرجامى از وسوسه هاى شيطان است و در هر كار بدشگونى شيطان دست دارد.
    مى گويند: شيطان در همه جا هست ، اعوان و انصارش در همه جا وجود دارند، او با همه مردم كار دارد، در برابر همه قد علم مى كند، هر انسانى را به بهانه اى فريب مى دهد و دام هاى گوناگون در اختيار دارد.
    شيطان در ذهن بچه ها عامل وحشت و ترس و وسيله اى براى رام كردن و ترسانيدن آنان است . قصه نويسان ، براى سرگرمى كودكان از شيطان يك موجود خيالى ساخته و از نخستين سال هاى زندگى ، يك شبح وحشتناك و يك قدرت اسرارآميز در ذهنشان مى آفرينند.
    مى گويند: براى بزرگ سالان ، شيطان عامل فريب و گناه است ، انسان را به معصيت وا مى دارد، تمايلات نفسانى را بيدار مى كند، موجب سقوط و لغزش انسان مى شود، خواسته ها نامشروع را پديد مى آورد، باعث تجاوز و تعدى مى گردد، شهوات ويران گر را تحريك مى كند، خشم و غضب را شعله ور مى سازد، مصيبت و رنج مى آفريند، آدمى را به تباهى و فساد مى كشاند، لجاجت و خودسرى را رونق مى دهد.
    و نيز: تمامى اين صفات از شيطان و كار او است ، انسان از روى ندامت با فريادى بلند مى گويد: نفرين بر شيطان ، لعنت خدا و ملائكه بر او باد، اين شيوه از زمان حضرت آدم عليه السلام معمول بوده كه شيطان را مسئول هر كارى و عصيانى مى دانسته اند.
    در تعريف او گفته اند: شيطان ، قدرتى است نابكار و بسيار بدكردار، نيرو و روحى است پليد و سركش و طغيان گر؛ حقيقت مطلب اين است كه شيطان ، اسم خاص نيست تا بر موجودى معين و مشخص دلالت كند و وجود مستقلى ندارد، اسمى است بى نشان ؛ مانند سيمرغ كه وجود خارجى ندارد و هيچ نام و نشانى براى او نيست ، اغلب جاها كه نام شيطان برده مى شود مراد همان ابليس است كه از دستورهاى خداوند سرپيچى و تكبر كرد.
    شيطان و طرف دارانش در طول تاريخ در مقابل نيكان و نيك سيرتان قرار داشته اند و خواهند داشت ، مثنوى در پى اين معنا بوده كه گفت :


    دو علم بر ساخت اسپيد و سياه آن يكى آدم ديگر ابليس راه
    در ميان آن دو لشگر گاه رفت چالش و پيكار آنچه رفت رفت
    هم چنان دور دوم هابيل شد ضد نور پاك او قابيل شد
    هم چنان اين دو علم از عدل و جور تا به نمرود آمد اندر دور دور
    ضد ابراهيم گشت و خصم او و آن دو لشكر كين گزار و جنگجو
    چون درازى جنگ آمد ناخوشش فيصل آن هر دو آمد آتشش
    پس حكم كرد آتشى را ونكر تا شود حل مشكل آن دو نفر
    دور دور و قرن قرن اين فريق تا به فرعون و به موساى شفيق
    سال ها اندر ميانشان حرب بود چون زحد رفت و ملولى مى فزود
    آب دريا را حكم سازيد حق تا كه ماند كى برد زين دو سبق
    هم چنان تا دور و طور مصطفى با ابوجهل آن سپهدار جفا
    هم نكر سازيد از قوم ثمود صيحه اى كه جانشان را در ربود
    هم نكر سازيد بهر قوم عاد زود خيز تيز رو يعنى كه باد
    هم نكر سازيد بر قارون زكين در حليمى اين زمين پوشيد كين
    تا حليمى زمين شد جمله قهر برد قارون را و گنجش را به قعر(1)

    كلمه شيطان در قرآن هفتاد بار به صورت مفرد و هيجده بار به صورت جمع به كار رفته است كه روى هم 88 مرتبه مى شود.
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شيطان اولين كسى كه .....

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    شيطان : نخستين كسى بود كه بعضى كارها را مرتكب شد و پيش از او كسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از اين قراراند:
    - اولين كسى كه قياس نمود و خود را از حضرت آدم عليه السلام برتر و بالاتر دانست و گفت : من از آتشم و او از خاك در حالى كه آتش از خاك بالاتر است .(2)
    - اولين كسى كه در پيشگاه با عظمت الهى تكبر نمود و به دستور خالق خود عمل نكرد.(3)
    - اولين كسى كه كه معصيت و نافرمانى خدا را كرد و آشكارا با او مخالفت نمود.
    - اولين كسى كه به دروغ گفت : خدا گفته از اين درخت نخوريد، چون درخت جاويد است و اگر كسى از آن بخورد تا ابد زنده مى ماند و با خدا شريك مى شود.(4)
    - اولين كسى كه كه قسم به دروغ خورد و گفت : من شما را نصيحت مى كنم .(5)
    - اولين كسى كه نماز خواند و يك ركعت آن چهار هزار سال طول كشيد.(6)
    - اولين كسى كه منبر رفت و براى ملائكه سخنرانى و صحبت كرد.
    - اولين كسى كه كه به خدا مشرك شد.
    - اولين كسى كه كه غنا و آواز خواند، همان زمانى كه آدم عليه السلام از درخت نهى شده خورد.(7)
    - اولين كسى كه از خوشحالى سرود خواند و آن هنگامى بود كه آدم به زمين آمد.
    - اولين كسى كه نوحه خواند و گريست ؛ چون او را به زمين فرستادند، به ياد بهشت و نعمتهاى آن نوحه و گريه كرد.
    - اولين كسى كه لواط كرد(8) چون زمانى كه به ميان قوم لوط آمد خود را در اختيار آنان قرار داد تا با او لواط كنند.
    - اولين كسى كه دستور ساختن منجنيق را داد تا حضرت ابراهيم عليه السلام را با آن در آتش اندازند.
    - اولين كسى كه دستور ساختن حمام را در زمان حضرت سيلمان عليه السلام داد تا نظافت كنند.
    - اولين كسى كه ساختن نوره را در زمان حضرت سليمان داد، براى اين كه موهاى اضافى پاى بلقيس پادشاه سبا را از زمين ببرند.(9)
    - اولين كسى كه دستور ساختن شيشه را داد تا حضرت سليمان عليه السلام آن را روى خندق گذارد و بلقيس را آزمايش كند.(10)
    - اولين كسى كه دستور ساختن صابون را داد تا مردم بدن و لباس خود را بشويند.
    - اولين كسى كه دستور ساختن آسياب را داد تا مردم گندم هاى خود را آرد كنند.
    - اولين كسى كه با ابوبكر بيعت كرد تا مردم را منحرف كند و از مسير حق برگرداند.(11)
    - اولين كسى كه خدا را در آسمان ها پرستيد.
    - اولين كسى كه عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!
    - اولين كسى كه به خداى خود اعتراض كرد.
    - اولين كسى كه شبيه شدن به ديگران را مطرح و مردم را به آن تشويق كرد.(12)
    - اولين كسى كه كه سحر و جادو كرد و آن دو را به مردم ياد داد.(13)
    - اولين كسى كه ساز درست كرد و خود، آن را نواخت .
    - اولين كسى كه براى زيبايى ، زلف گذاشت .(14)
    - اولين كسى كه براى مخالفت با پيامبران ريش خود را تراشيد.
    - اولين كسى كه براى مست شدن مردم ، شراب درست كرد.
    - اولين كسى كه ساختن آلات لهو و لعب و موسيقى را به قابيل آموخت .
    - اولين كسى كه وقتى وارد جهنم مى شود، خطبه مى خواند.
    - اولين كسى كه مكر و حيله و خدعه نمود.
    - اولين كسى كه نقاشى كرد و چهره كشيد.(15)
    - اولين كسى كه آتش حسدش شعله ور شد.(16)
    - اولين كسى كه به ناحق مخاصمه و جدال كرد.
    - اولين كسى كه خداى تعالى به او لعنت نمود(17) و از ناراحتى فرياد كشيد.
    - اولين كسى كه به خدا كفر ورزيد.(18)
    - اولين كسى كه گريه دروغى نمود.(19)
    - اولين كسى كه عبادت و خلقت خود را ستود.
    - اولين كسى كه صورت هاى مجسمه و بت را ساخت .(20)
    - اولين كسى كه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل او را لعنت كردند.
    - اولين كسى كه از ترس ملائكه فرار كرد و خود را مخفى نمود.
    - اولين كسى كه دستور مساحقه داد. امام باقر عليه السلام فرمود: ((وقتى خواسته ابليس در قوم لوط عملى شد، خود را به صورت زن در آورد و سراغ زنان آمد و گفت : آيا مردان شما با هم لواط مى كنند؟ در جواب گفتند: آرى . دستور داد شما نيز با هم مساحقه كنيد)).(21)

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    معنى شيطان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    شيطان دو معنى دارد: يكى اصطلاحى ، و آن همان معنايى است كه بر سر زبان مردم است . وقتى كلمه شيطان گفته مى شود، ذهن مردم متوجه آن ملعونى مى شود كه رو در روى خدا ايستاد و نافرمانى كرد و در برابر آدم عليه السلام سجده نكرد.
    ديگرى معنى لغوى آن است ، شيطان از ((شطش )) و ((شاطن )) گرفته شده و هر دو به معنى پليد، خبيث ، پست و موجودى سركش ، متمرد و نافرمان به كار برده مى شود. به عبارت ديگر، به هر چيز مرموز، موذى و آزار دهنده گفته مى شود. هم چنين به معنى منحرف و منحرف كنند، ياغى و طاغى ، شرير و شرارت كننده ، دور بودن و دور شدن از حق و حقيقت ، دور شدن از رحمت و مغفرت الهى ، بدخوى و سخت دل ، بدجنس و بد ذات و ناپاك ، هلاك شده و هلاك شونده آمده است . اين معانى و صفات در انسان باشد يا در جن ، در چهار پايان باشد يا وحوش ، خزندگان و غيره همه اين ها از معانى و مصاديق شيطان است .
    و فرد شاخص آن ، همان معنا و مفهوم اصطلاحى آن است كه در ميان مردم معروف و مشهور است و آن ابليس و لشگريان و اعوان و انصار و ياوران او است . همان كسى كه باعث بدبختى خود و آدم عليه السلام ، باعث بيرون شدن خود و آدم عليه السلام از بهشت شد.

    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 20-09-2022 در ساعت 20:41
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    به ميكرب هم شيطان مى گويند

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    روايات فراوانى داريم كه به موجودات ريز و زيان بخش (ميكرب ها) هم شيطان گفته مى شود. از آن دسته است :
    1. امير المومنين عليه السلام فرمودند: از قسمت سوراخ شده و طرف دست گيره و قسمت شكسته كوزه و ظروف ديگر آب نخوريد؛ زيرا شيطان روى دست گيره و قسمت سوراخ شده ظروف لانه مى كند.(22)
    2. نيز از امام صادق عليه السلام نقل شده كه ايشان فرمودند: از طرف دست گيره و قسمت شكسته كوزه آب نخوريد كه شيطان هم از آن جا آب مى آشامد.(23)
    3. از قول پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه فرمودند: موهاى شارب (سبيل ) خود را بلند مگذاريد؛ زيرا شيطان ، آن را جاى امن براى زندگى خويش قرار مى دهد، و در آن جا مخفى و پنهان مى گردد.(24)
    بعضى ها (سبيل )هاى خود را كوتاه نمى كنند، به طورى كه وقت غذا خوردن و آشاميدن آب ، با غذا تماس پيدا مى كنند و آلوده مى گردند و در اثر نفى كشيدن هم ، موها مرطوب شده و جاى مناسبى براى رشد ميكربها مى شوند؛ آن گاه هنگام غذا خوردن ميكروب همراه غذا بلعيده شده و مرض هايى ايجاد مى كنند.
    4. نيز فرمودند: دستمال آلوده به گوشت را در خانه نگذاريد كه جايگاه شيطان است .(25) و همين ميكرب ها بودند كه حضرت ايوب عليه السلام را احاطه كرده و او را به فزع آوردند به طورى كه با خدا مناجات كرد و گفت : خدايا! شيطان با بدن من تماس گرفته و مرا عذاب مى دهد.(26) مى توان گفت شيطان در روايات فوق و قول ايوب عليه السلام همان ميكرب است .

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    خلقت شيطان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    خداوند سه گونه موجود عاقل و با شعور آفريده : يك نوع در آسمان ها هستند كه همان فرشتگان اند و از نور به وجود آمده اند كه شهوت جنسى و خور و خواب و شهوات ديگر ندارند؛ گناه از آنان سر نمى زند، تسليم محض ‍ پروردگار مى باشند و يك لحظه نافرمانى او را نمى كنند، خلقت آنها جلوتر از جن و انس بوده .
    نوع ديگر؛ انسان است كه خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پديد آورد و ملائكه بر او سجده كردند و استاد آنان شد، هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت ، و از خاك و آب به وجود آمده است .(27)
    نوع سوم ؛ نژاد جن است كه خداوند ايشان را از آتش بى دود(و باد) پديد آورد، و مثل انسان عقل و شهوت به آنها داده شده است . خلقت جن قبل از خلقت آدم و هم زمان با خلقت نسانس بوده است . خداوند درباره خلقت آنان چنين فرموده :
    والجان خلقناه من قبل من نار السموم
    ((ما طايفه جن را قبل از انسان از آتش گرم و سوزان - و شعله ور بدون دود - آفريديم )).(28)
    همان طور كه خداوند، نخست آدم عليه السلام را خلق نمود و همسرش ‍ ((حوا)) را بعد از او از جنس خودش آفريد، پدر جن ها هم كه ((مارج )) نام داشت از آتش و سپس همسرش ((مارجه )) را نيز از او خلق نمود. ((مارج و مارجه )) با هم ازدواج كردند ((جان )) متولد شد و فرزندان ((جان )) دو طايفه شدند، يك طايفه ، همان جن ها كه در ميان آنان ، هم مؤمن پيدا مى شود و هم كافر؛ طايفه دوم ؛ شياطين شدند كه پدر بزرگشان ((ابليس )) مى باشد. ابليس يكى از فرزندان جان است .

    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 21-09-2022 در ساعت 21:21
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    نام ها و صفات شيطان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
    براى شيطان اسامى و صفات متعددى ذكر شده و آنها از اين قرارند:
    1. ابليس ؛ اين كلمه اى است مفرد و داراى دو جمع (اباليس و بالسه ) از ماده بلى و ابلاس گرفته شده . معناى آن نااميدى ، ماءيوس شدن از رحمت خدا؛ تحير و سرگردانى ، حزنى كه از شدت ياس پيدا مى شود؛ اندوه گين و سر در گريبان كردن ، آمده ابليس ، كلمه عربى و اسم خاص است و معروف شده براى همان كسى كه آدم را فريب داد و باعث بيرون شدن او و همسرش از بهشت گرديد. و الان با تمام قدرت ، خود و لشگريانش در كمين انسان هاى بى ايمان و سست عنصر، بلكه در كمين همه انسان ها بوده مگر بندگان مخلص ، كه از آنان ماءيوس است .(29)
    ابليس ، موجودى است حقيقى و زنده ، با شعور، مكلف ، نامرئى و فريب كار؛ همان كه از امر خدا سرپيچى نمود و هم اكنون هم مردم را اغوا مى كند و بر انجام گناه و خلاف تشويق مى نمايد.
    چهره ابليس ، چهره تكبر و عصيان ، نخوت و تمرد، خودخواهى و خود محورى و مظهر غرور و خود برتر بينى است .
    لفظ ابليس ، به صورت مفرد، يازده بار در قرآن آمده كه جز دو مورد بقيه مربوط به خلقت آدم عليه السلام است . از جمله :
    ((همانا شما آدميان را بيافريديم و سپس شكل داديم و پس از آن به فرشتگان امر كرديم تا بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند، جز ابليس ، كه از سجده كنندگان نبود.)) (30)
    ((فرشتگان را فرمان داديم كه بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند، جز ابليس ، كه سرپيچى و تكبر نمود و از كافران گرديد.))(31)
    ((چون فرمان سجده بر آدم رسيد، همگى اطاعت كردند جز ابليس ، كه از سجده بر آدم امتناع ورزيد. خداوند فرمود:اى ابليس ! چه شد تو را كه با ديگران بر آدم سجده نكردى .))(32)
    ((ابليس گمان باطل خود را به صورت صدق و حقيقت ، در نظر مردم جلوه داد تا جز گروه اندكى از اهل ايمان ، همه او را تصديق كردند و پيرو او شدند))(33)
    ((كافران و معبودان آنها (همگى ) به رو، در آتش جهنم در آيند و با تمام سپاه و لشگريان ابليس به دوزخ وارد گردند))؛ زيرا آنان پيروان او هستند.(34)
    و نيز در نهج البلاغه يازده مرتبه كلمه ابليس آمده است :(35)


    چه تلبيس ابليس منظور شد
    ملائك پس سجده ماءمور شد
    يكايك بدين سجده اقرار كرد
    جز ابليس كز سجده انكار كرد
    به خود گفت من ز آتشم او ز خاك
    گر از سجده روى از تو تابم چه باك
    تكبر به سويش چه آورد روى
    بشد طوقى از لعنتش در گلوى


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    2. وسواس ؛

    به معناى چيز وسوسه گر، وسوسه كننده ، كلامى كه در باطن انسان مى گذرد از درون خود انسان بجوشد يا شيطان و يا از كس ديگرى - كه از بيرون عامل آن شود وسواس گويند. وسواس در اصل صداى آهسته است كه از به هم خوردن زينت آلات بر مى خيزد و به هر صداى آهسته اى هم گفته مى شود. معناى ديگر آن افكار بد و نامطلوب و مضرى است كه به ذهن انسان خطور مى كند. يا با صداى آهسته به سوى چيزى دعوت كردن و مخفيانه در قلى كسى نفوذ نمودن هم وسوسه نام دارد. كلمه و ماده وسواس ‍ در قرآن پنج بار استعمال شده :
    ((من شر الوسواس الخناس ، الذى يوسوس فى صدور الناس )) (36)
    ((فوسوس لهما الشيطان )) (37)
    ((فوسوس اليه الشيطان )) (38)
    ((و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما يوسوس به نفسه )) (39)
    3. خناس ؛ به معناى كنار رفتن ، عقب گردكردن و پنهان شدن است ؛ چون هنگامى كه انسان به ياد خدا بيفتد و نام او را ببرد، شيطان عقب گرد مى كند. پنهان و مخفى مى شود. اين واژه نيز به چند اعتبار معناى خاصى پيدا مى كند؛ مثلا رجوع كردن و برگشتن به اين اعتبار كه انسان وقتى از خدا غافل شد و او را فراموش كرد، شيطان براى وسوسه و اغوا نمودن بر مى گردد. پنهان كارى ، از اين رو كه انسان وجود وسوسه را كمتر حس مى كند، و همه جا هست ، با ظاهرى مى آيد و خود را در لعابى از حق ، در پوسته اى از راست در لباس عبادت و گمراهى در پوشش هدايت ، جلوه گر مى شود.
    دشمنى دارى چنين در سر خويش
    مانع عقل است و خصم جان و كيش
    يك نفس حمله كند چون سوسمار
    پس به سوراخى گريزد در فرار
    در دل او سوراخ ‌ها دارد كنون
    سر زهر سوراخ مى آرد برون
    كه خدا آن ديو را خناس خواند
    كو سر آن خار پشتك را بماند
    مى نهان گردد سر آن خارپشت
    دم به دم از بيم صياد درشت
    تا چو فرصت يافت سر آرد برون
    زين چنين مكرى شود مارش زبون (40)


    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 22-09-2022 در ساعت 22:00
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    4. رجيم ؛ به معناى سنگسار كردن ، سنگ زدن ؛ سنگ زده شده ؛ از روى گمان سخن گفتن ؛ رانده شده از خيرات و رحمت خدا و جمع فرشتگان آسمان ؛ زده شده با سنگ هاى شهابى است و وقتى مى خواهد به آسمان عروج كند ملائكه او را با سنگ هاى شهابى مى زنند و بر مى گردانند.
    حضرت عبدالعظيم فرمود: از امام هادى عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: ((رجيم )) يعنى رانده شده از مواضع خير، هيچ مؤمنى را به ياد نمى آورد مگر آن كه بر او لعن نمايد. در علم خدا گذشته است : هنگامى كه حضرت مهدى (عج ) قيام كند مؤمنى نيست مگر آن كه شيطان را سنگ مى زند.
    از امام صادق عليه السلام مى پرسند: چرا شيطان ((رجيم )) ناميده شده ؟ حضرت فرمود: براى آن كه او رجم و سنگسار مى شود. عرض كردند: آيا به سبب رجم و سنگسار، او از بين مى رود و يا اعضا و جوارحش شكسته و قطع مى شود؟ آن حضرت فرمودند: خير، بلكه از بين نمى رود؛ زيرا در علم خدا گذشته كه شيطان در زمان قيام حضرت قائم رجم و سنگسار مى شود.(41)
    5. عزازيل ؛ اين كلمه لغت ((عبرى )) است و به معنى عزيز شده ؛ كسى كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام بوده ، كسى كه عزت و توانايى ظاهرى داشته باشد. شيطان را از اين دو عزازيل گفته اند كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام و در عبادت خدا كوشا و سخت مقاوم بوده است .
    تكبر عزازيل را خوار كرد


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi