12. شدت گرفتن منفعت پرستى، حتى در مواردى كه به ضرر ديگران تمام شود، تا حدى كه به عنوان مفسر و عامل ادامه ى حيات و گاهى هم به عنوان فلسفه ى حيات مطرح مى شود، از مختصات تكامل!! اين انسان است. و منظور عمده از اين منفعت همان منفعت مادى است.
13. لذت پرستى، حتى در مواردى كه به آلام ديگران تمام شود. اين پديده، حتى در كلمات برخى از آنان كه مى گويند 'ما فيلسوف هستيم!' تا حد فلسفه و هدف زندگى نيز معرفى شده است!! اين هم يكى از دلايل تكامل است كه لذت فقط در قلمرو و لذايذ مادى هدف حيات انسانى تلقى شود! در مقابل، بعضى از انسان شناسان گفته اند: تلذذ! چه هدف ناچيز! تلذذ كار جانوران است.
14. يكى از محكم ترين دلايل تكامل! اين موجود عبارت است از جواز قربانى كردن همه ى ارزش ها و عظمت هاى انسانى و الهى، براى وصول به هدفى كه تشخيص داده شده است! اين رسالت براى نابودى انسانيت را، ماكياولى، دست پرورده ى سزار بورژيا، در اختيار كاروان تكامل! قرار داده است. اين رسولان ضد انسانى حتى اين شرط را هم در 'هدف وسيله را توجيه مى كند' در نظر نگرفتند كه بگويند: 'آن هدف كه واقعيت هايى را به عنوان وسيله قربانى مى كند، بايد به قدرى داراى ارزش و عظمت باشد كه هم از دست رفتن وسيله را جبران كند و هم موجب حل مشكل يا مشكلاتى شود.'